اصرار بر بستن و آمیختن اندیشه های بشری که با قرآن و عقل اثبات پذیر نیستند به دین و مذهب ؛ این ارزشهای سرشت نشین والای الهی را بغرنج و اثبات ناپذیر و غیر قابل درک می نماید و سر انجام زمینه های گمراهی دین داران را فراهم می کند و خرد ورزان را به دین و مذهب بد بین می سازد.
بشر باظرفیت ناچیز ذهن خود ؛ بنا به حکم قرآن و عقل حق ندارد بجای خداوند دانا و حکیم مطلق جهان آفرینش برای دین و مذهب اعتقاد ابتکار کند و به ابتکار خود تقدس بخشد و مردم دین دار را به باور و پایبندی به این اعتقادهای ناقص وا دارد و با این ابتکار بنا به تاکید و هشدار قرآن آثار نیک دین داری خود و مردم را نابود سازد و عاقبت شوم چنین ابتکاری را نصیب خود و مردم کند.
منقولات غیر قرآنی که با شناختهای فرهنگ اصیل دین داری قرآنی همگنی و هماهنگی و سنخیت ندارند و اثبات آنها با اصول استدلال عقلی ناممکن است بی تردید مخدوش به جعل و دروغ اند و محال است از زبان معصومان وفادار به مکتب توحیدی قرآن صادر شده باشند.
انسان اگر در دین داری تکیه گاه و معیارهای الهی بی خدشه ای مانند قرآن و اصول استدلال عقلی برای شناخت و تشخیص سره از ناسره ی آنچه که به دین و مذهب نسبت داده می شود نداشته باشد با نام دین و مذهب در دام شیطان پلید گرفتار می شود ودین داری خود را به تباهی می سپارد.
بندگان مقرب الگو هستند نه سهیم با خدا
---
بنده ی مقرب خدا در هر منزلتی از قرب باشد خادم و مبلغ و مدافع وفادار دین خدا است و رفتار دینی او در حال حیات تجسم فرهنگ دین داری قرآنی است که می باید برای پیروان او الگو باشد.
این الگو باید دست نخورده و بی خدشه با معیارهای نقل علمی درست با امانت داری و پرهیز از آمیختن افزوده های بشری ناهمگن و ناهماهنگ با فرهنگ دین داری قرآنی به نسلهای آینده ی مسلمانان منتقل شود.
پرداختن خدا گونه به شخصیتهای مقربان خدا و سهیم ساختن این مقربان در ویژگیهای منحصر به خداوند و تعیین مراسم و مناسک و شعایر بنام آنان با بسیاری از هشدارهای آشکار و رسای قرآن کریم در تضاد و تعارض است و اثبات چنین رفتارهایی با اصول استدلال عقلی نیز امکان پذیر نیست.
قرنها است پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و رحلت امامان (ع) از اهل بیت آن حضرت با دخالت حاکمان و افراد و گروه های سیاست باز منفعت طلب دنیا پرست اصل الگو گیری از این مقربان الهی با قصد به فراموشی سپرده شده و پرداختن خداگونه با این بزرگان بعنوان اصل مذهب جایگزین اصل الگو گیری گردیده است.
اصرار بر دامن زدن به نمادهای پرداختن خدا گونه به شخصیتهای دینی و مذهبی و گسترش خرد گریز روز افزون این نمادها بنام مذهب ، تشیع را نزد سایر مذاهب اسلامی به مذهبی بیگانه با دین و قرآن و عقل جلوه داده و مانع نزدیکی مسلمانان با شیعیان شده است.
عاملان اصلی تلاش برای جلوگیری از این نزدیکی خواه ناخواه آب به آسیاب دشمنان چپاولگر جهان اسلام می ریزند و این دشمنان را بر این جهان چیره تر می سازند.
دین شناسان و دلسوزان خرد گرای دین و مذهب باید وظیفه ی خود را در پاکسازی دین و مذهب از نمادهای متضاد با قرآن و عقل بدرستی ایفا نمایند و از مشمول شدن به نفرین خداوند با جدیت و صداقت پرهیز کنند.
از قرآن و عقل هیچ دلیل منطقی قاطعی نیست که تبلیغ خدا گونه برای شخصیتها دینی و مذهبی را همراه با خداوند یکتای جهان آفرینش تجویز نماید و موجبات خدا گونه برخورد کردن با این بزرگان را در اذهان عوام ایجاد کند و تقویت نماید.
رقیب سازی برای خداوند با تعیین مناسک و مراسم و شعایر برای بندگان مقرب و سهیم ساختن این بزرگان در ویژگیهای منحصر به خداوند از ترفندهای زیرکانه ی شیطان پلید برای گمراه کردن دین داران است.
این رقیب سازی تحت هیچ عنوانی در قرآن که حاکم و ناظر بر همه ی احکام و اعتقادات دینی است تجویز و تبلیغ نشده و اصرار بر این من در آوردیها پیروی از ترفندهای شیطانی است و هیچ سنخیتی با دین اصیل الهی ندارد.
بندگان مقرب با پیروی صادقانه از دین الهی نزد خداوند و با اراده ی او منزلت و قرب می یابند و دین خداوند که دلیل حجیت خود را باسرشت نشین بودن احکام و اعتقادات خود در درون دارد هرگز قائم به شخصیتهای این بندگان نیست که بشود باور کرد دین خداوند با تبلیغ برای این شخصیتها امکان تقویت را می یابد.
گناه کبیره ی هلاکت بار نابخشودنی است که با اصرار وصف ناپذیر بر قرآن گریزی و خرد ستیزی با نادیده گرفتن هشدارهای هولناک آشکار قرآن کریم از سنتهای تخیلی من در آوردی بیگانه با دین که پدران و نیاکان ما داشتند بنام دین و مذهب پیروی کنیم و خشم خداوند را بر انگیزیم وبی پروا باشیم اگر این خشم در دنیا ما را فرا گیرد چه بلایی سر ما خواهد آمد.
بشر باظرفیت ناچیز ذهن خود ؛ بنا به حکم قرآن و عقل حق ندارد بجای خداوند دانا و حکیم مطلق جهان آفرینش برای دین و مذهب اعتقاد ابتکار کند و به ابتکار خود تقدس بخشد و مردم دین دار را به باور و پایبندی به این اعتقادهای ناقص وا دارد و با این ابتکار بنا به تاکید و هشدار قرآن آثار نیک دین داری خود و مردم را نابود سازد و عاقبت شوم چنین ابتکاری را نصیب خود و مردم کند.
منقولات غیر قرآنی که با شناختهای فرهنگ اصیل دین داری قرآنی همگنی و هماهنگی و سنخیت ندارند و اثبات آنها با اصول استدلال عقلی ناممکن است بی تردید مخدوش به جعل و دروغ اند و محال است از زبان معصومان وفادار به مکتب توحیدی قرآن صادر شده باشند.
انسان اگر در دین داری تکیه گاه و معیارهای الهی بی خدشه ای مانند قرآن و اصول استدلال عقلی برای شناخت و تشخیص سره از ناسره ی آنچه که به دین و مذهب نسبت داده می شود نداشته باشد با نام دین و مذهب در دام شیطان پلید گرفتار می شود ودین داری خود را به تباهی می سپارد.
---
بنده ی مقرب خدا در هر منزلتی از قرب باشد خادم و مبلغ و مدافع وفادار دین خدا است و رفتار دینی او در حال حیات تجسم فرهنگ دین داری قرآنی است که می باید برای پیروان او الگو باشد.
این الگو باید دست نخورده و بی خدشه با معیارهای نقل علمی درست با امانت داری و پرهیز از آمیختن افزوده های بشری ناهمگن و ناهماهنگ با فرهنگ دین داری قرآنی به نسلهای آینده ی مسلمانان منتقل شود.
پرداختن خدا گونه به شخصیتهای مقربان خدا و سهیم ساختن این مقربان در ویژگیهای منحصر به خداوند و تعیین مراسم و مناسک و شعایر بنام آنان با بسیاری از هشدارهای آشکار و رسای قرآن کریم در تضاد و تعارض است و اثبات چنین رفتارهایی با اصول استدلال عقلی نیز امکان پذیر نیست.
قرنها است پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و رحلت امامان (ع) از اهل بیت آن حضرت با دخالت حاکمان و افراد و گروه های سیاست باز منفعت طلب دنیا پرست اصل الگو گیری از این مقربان الهی با قصد به فراموشی سپرده شده و پرداختن خداگونه با این بزرگان بعنوان اصل مذهب جایگزین اصل الگو گیری گردیده است.
اصرار بر دامن زدن به نمادهای پرداختن خدا گونه به شخصیتهای دینی و مذهبی و گسترش خرد گریز روز افزون این نمادها بنام مذهب ، تشیع را نزد سایر مذاهب اسلامی به مذهبی بیگانه با دین و قرآن و عقل جلوه داده و مانع نزدیکی مسلمانان با شیعیان شده است.
عاملان اصلی تلاش برای جلوگیری از این نزدیکی خواه ناخواه آب به آسیاب دشمنان چپاولگر جهان اسلام می ریزند و این دشمنان را بر این جهان چیره تر می سازند.
دین شناسان و دلسوزان خرد گرای دین و مذهب باید وظیفه ی خود را در پاکسازی دین و مذهب از نمادهای متضاد با قرآن و عقل بدرستی ایفا نمایند و از مشمول شدن به نفرین خداوند با جدیت و صداقت پرهیز کنند.
از قرآن و عقل هیچ دلیل منطقی قاطعی نیست که تبلیغ خدا گونه برای شخصیتها دینی و مذهبی را همراه با خداوند یکتای جهان آفرینش تجویز نماید و موجبات خدا گونه برخورد کردن با این بزرگان را در اذهان عوام ایجاد کند و تقویت نماید.
رقیب سازی برای خداوند با تعیین مناسک و مراسم و شعایر برای بندگان مقرب و سهیم ساختن این بزرگان در ویژگیهای منحصر به خداوند از ترفندهای زیرکانه ی شیطان پلید برای گمراه کردن دین داران است.
این رقیب سازی تحت هیچ عنوانی در قرآن که حاکم و ناظر بر همه ی احکام و اعتقادات دینی است تجویز و تبلیغ نشده و اصرار بر این من در آوردیها پیروی از ترفندهای شیطانی است و هیچ سنخیتی با دین اصیل الهی ندارد.
بندگان مقرب با پیروی صادقانه از دین الهی نزد خداوند و با اراده ی او منزلت و قرب می یابند و دین خداوند که دلیل حجیت خود را باسرشت نشین بودن احکام و اعتقادات خود در درون دارد هرگز قائم به شخصیتهای این بندگان نیست که بشود باور کرد دین خداوند با تبلیغ برای این شخصیتها امکان تقویت را می یابد.
گناه کبیره ی هلاکت بار نابخشودنی است که با اصرار وصف ناپذیر بر قرآن گریزی و خرد ستیزی با نادیده گرفتن هشدارهای هولناک آشکار قرآن کریم از سنتهای تخیلی من در آوردی بیگانه با دین که پدران و نیاکان ما داشتند بنام دین و مذهب پیروی کنیم و خشم خداوند را بر انگیزیم وبی پروا باشیم اگر این خشم در دنیا ما را فرا گیرد چه بلایی سر ما خواهد آمد.