معیارهای یه دوست دختر خوب چیه؟/بدنشو ببین جون بابا +۱۸
یه سوال رو هم از #دخترا پرسیدیم هم از #پسرا
معیارهای یه دوست دختر خوب چیه؟
پسرا : بدنو ببین جون بابا!
دخترا: خودتون ببینید...
هشدار: محتوای این ویدئو مناسب مخاطبان زیر ۱۸ سال نیست
معیارهای یه دوست دختر خوب چیه؟
پسرا : بدنو ببین جون بابا!
دخترا: خودتون ببینید...
هشدار: محتوای این ویدئو مناسب مخاطبان زیر ۱۸ سال نیست
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
به قول دکتر انوشه پسرا فکر میکنن دخترا مثل گردون هر چی بیشتر داشته باشن بهتره.
من دارم الان بهتون میگم اگر انقلاب امام روح الله ما همین روند رو پیش بره قطعا تا 15 الی 20 سال دیگه یه انقلاب جنسیتی در ایران رخ میده
یادتون باشه.
ما انسانیم نه حیوون
آری. همه معتادها می گویند تفریحی می کشیم و همه فاحشه ها می گویند ما پاکیم و همه مردان زنا پیشه مثل او وقیحانه ادعای پاکدامنی دارند.
مرگ بر تو و آن کس که نظر تو را تایید کرد.
همین افرادی که ادعای پاکی و اسلامگرایی میکنند کثیف ترین افراد ممکنند
شما کافیست که خود وزیر وزرا و بچه هایشان را ببینی تا به این موضوع پی ببری .
درضمن با وجود این همه مشکلات که شما اقایان به ظاهر مسلمان برای این مملکت در طول ۴۱ سال پدید اوردید
پیشنهاد میکنم که اول به روانپزشک مراجعه کنید و بعد راجب به روابط عادی در قرن ۲۱ نظر دهی کنید. با تشکر از سایت روشنگری
در خود اروپاهم دویست سال قبل همه زنان محجبه بودند و خبری از این روابط خاک برسری نبود و طلاق و برهنگی هم نبود.
لابد این هم کار جمهوری اسلامی بود که اروپا اینجوری شده؟
خیر. بگو ما دست از برخوردهای قاطع با شما برداشتیم و الگوی مقتدارانه اسلام دهه شصت را ادامه ندادیم و شما بودید که به اسم اصلاحات و آزادی ترویج گر فحشا و بی بند و باری بوده و هستید.
اما خانواده هایی که در دهه شصت شکل گرفت هنوز پایدارترین خانواده های ایرانی است.
البته اشتباه نشه. منم با دوستیای بی حد و مرز دختر و پسر مخالفم.
ولی نکته بدیهی اینه که از زمان بلوغ تا ازدواج که زمانش کم هم نیست، باید یه جوری غریزه جنسی بهش پاسخ داده بشه. خود خدا مه غیور ترین غیور هاست میگه در هر زمان به غرایز انسان ها پاسخ دادم. مثل تمایل به جاودانگی که معاد رو از اصول دین قرار داده. و نکته مهمتر اینه که اگر بخوایم غریزه جنسی رو دسته کم بگیریم فاجعه رخ میده. یا بهتره بگم داده.
سوالی که من دارم اینه که این دو جنس مخالف چه زمان باید هم دیگه رو ببینن، تفاوت هاشونو متوجه بشن، ارتباط با هم رو ید بگیرن تا بتونن زندگی مشترک صحیح و پایداری رو تشکیل بدن؟؟؟؟ یکی از دلایل اصلی بالا رفتن آمار طلاق همینه که این دو جنس همو نمیشناسن. البته گفتم یکی از دلایل. نه تمامش...
مسئولین سرشونو کردن تو برف و فکر میکنن از خدا هم غیور تر هستن.
از واحد کنترل پیام ها درخواست میکنم پیام منو پخش کنید تا بحث به شکل صحیح انجام بشه.
شاید هم من اشتباه میکنم. منو توجیح کنن دوستان.
البته فکر نکنید من کلی دوست جنس مخالف دارم. نداشتم. ندارم. نخواهم داشت.
اما شما ازدواج را بد و ناممکن می دانید در عوض دوستی دختر و پسر را تجویز می کنید!
از همه بدتر دروغ گنده ای که گفتید علت طلاق ها ناشناخته بودن زن و مرد برای هم است!
جهت اطلاع شما انسان مغرض اینکه در قدم که عروس و دامادها تا دم حجله هرگز هم را ندیده بودند طلاقی در کار نبئد. هنوز زن و شوهران کهنسال را می بینید که با همان روش ازد.اج کردند و هم را عاشقانه دوست دارند چون چشمشان به ناپاکی عادت نکرد و هرز نشد.
در ع.ض برو آمار طلاق در کشورهای غربی و همین قشر سکولار مدرن ایران را نگاه کن. انها که همه سالها قبل از ازدواج دوستی داشته اند!
طراحی لباس براساس هدونیسم ......
روابط اجتماعی براساس ایندویژوالیسم.......
اقتصاد لیبرالی ،کاپیتالیسم از آدام اسمیت تا فریدمن و نئو فریدمن ،کینز و نئوکینز؛
براساس رِبا......
سیاست ،براساس خدعه و نیرنگ و پروپاگاندا...
نتیجه اش می شود فساد.....
و امروز بحمدالله روند مبارزه با فساد اقتصادی به فرهنگ عمومی تبدیل شده است.
البته تا رسیدن به این مرحله، هزینۀ بسیاری دادیم؛
اکنون پرچم مبارزه با فساد سیاسی هم برافراشته شده که صدها بار دشوارتر از مبارزه با فساد اقتصادی است.
ابعاد این فساد سیاسی چیست؟
تاکتیک بازتابی، شیوهای است که یک حزب و جناح سیاسی هنگامی که در قدرت و در «پوزیسیون» است، همزمان موضع «اپوزیسیون» میگیرد، اما برای این که در بازی سیاسی، از صحنهی رقابت حذف نشود، حرف و سخن خود را از زبان رسانههای بیگانه، به ویژه از بیرون مرزها میزند تا مشمول قوانین نشود و ملزم به رعایت ملاحظات حقوقی داخلی نگردد.
1- در سال ۱۳۷۸ و پس از فتنهی کوی دانشگاه.
در این سال، لیبرالها تعدادی از عوامل و مهرههای سوختهی خود را از کشور خارج کردند و در آمریکا از طریق رسانههای ضد انقلاب، برای آنها تریبون ایجاد کردند.
این افراد اعزامی، اغلب روزنامهنگار بودند که جذب رادیوها و تلویزیونهای ضد انقلاب و عمدتاً سلطنتطلب شدند.
این گروه اعزامی دوم، عمدتاً وبلاگنویس بودند و از ظرفیت فضای سایبر در وبلاگنویسی علیه نظام و دفاع از اصلاحطلبان استفاده میکردند.
انگلیس هم از قافله عقب نماند و در سال ۱۳۸۷ تلویزیون بیبیسی فارسی را راهاندازی کرد و اصلاحطلبان ایرانی اروپای غربی را به کار گرفت.
البته رادیو فردا و رادیو آزادی هم فعال شدند.
در این مقطع بیش از ۲۰۰ نفر از عناصر فکری و سیاسی و رسانهای و هنری جناح لیبرال جمهوری اسلامی، در رسانههای جدید التأسیس به سخنپراکنی علیه نظام و دفاع از اصلاحطلبان مشغول شدند.
ابتدا در توئیتر و فیسبوک، و بعداً به مرور در واتساپ و اینستاگرام و از همه مهمتر در تلگرام.
به گونهای که اگر در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ تلویزیون VOA و BBC فارسی محمل رسانهای اصلاحطلبان بود، در انتخابات ۱۳۹۲، ۱۳۹۴، ۱۳۹۶ این شبکههای اجتماعی و به ویژه در این اواخر، تلگرام بود که بسیار نقشآفرین بود.
این رویهی لیبرالها، وجه مهمی از فساد سیاسی است که بخش کوچکی از آن، در قالب آمدنیوز جلوه میکند.
جناح لیبرال در تعامل با این رسانه، و تغذیهی آن از درون کشور، بیش از پانزده هزار پست تخریبی علیه نظام، رهبری، سپاه، قوه قضائیه و ... رفته است، بدون این که مسئولیت آن را بر عهده بگیرد.
جناح لیبرال نمیتواند منکر رابطه با اینگونه رسانهها شود. پرسش جدی این است: نقش رسانههایی مانند VOA و BBC فارسی و آمدنیوز و ... در بیرون مرزها، در تخریب موضع جناح مقابل، و تقویت جناح لیبرال اصلاحطلب و اعتدالگرا، چقدر بوده و هست؟
پاسخ مثبت به این پرسش، هر قدر که باشد، این همان وجوهی از فساد سیاسی جناح لیبرال است که از رانت ضد انقلاب و اپوزیسیون و حتی دشمن این ملت بهره میبرد تا موضع خود را در درون کشور و نظام تقویت و تثبیت کند.
به هر حال هر نوع روابط جنسی با نامحرم که ثبت قانونی نمیشه و عقدی نمیخوانند و تعهدی به هم ندارند و قوانین عقد در آن رعایت نمیشود فحشاء است
خدای تعالی هم در قرآن فرموده:
وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَىٰ ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا
و نزدیک زناء نشوید که کاری بسیار زشت و راهی بد است.
و در توصیف مومنان فرموده: آنها اهل زناء کاری نیستند و کسی که زناء کند عاقبتش جهنم است مگر اینکه توبه کند
وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾
يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَـٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٧٠﴾
و آنان که معبود دیگری را با خداوند نمی پرستند، و کسی را که خدا خونش را حرام کرده است، جز به حق نمی کشند، و زنا نمی کنند؛ و کسی که این اعمال را مرتکب شود به کیفر سختی برسد.
روز قیامت عذابش دو چندان شود، و در آن با خواری و سرشکستگی جاودانه ماند.
مگر آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، که خدا بدی هایشان را به خوبی ها تبدیل می کند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
در حقیقت صیغه ازدواج موقّت تشکیل خانواده موقّتی است برای کسانی که امکان ازدواج دائمی برایشان نیست
ممکن است زنانی پیدا شوند که عدّه نگه ندارند و از آن سوء استفاده کنند که این گناهشان پای خودشان است نه صیغه؛ مثل کسی که پس از طلاق یا وفات همسر دائمی اش عدّه نگه ندارد
متأسفانه در دنیای وارونه ما ازدواج موقت(صیغه)را فحشاء قلمداد میکنند و روابط بی قید و بی تعهد و بدون عقد که در دوست پسر و دوست دختر داشتن مطرح است را عشق پاک جا میزنند و آن را بی عیب می شمارند!!
این دخترها و پسرها بیآیند ازدواج موقت کنند که این هم به نفع دختران است و پسر نمیتواند به بهانه الکی دختر را مثل دست مالی استفاده شده دور بیندازد و میتوانند هم خانواده هایشان را در جریان بگذارند که هم خداوند راضی باشد و هم خانواده هایشان و میتوانند تمدیدش کنند و یا به ازدواج دائم تبدیلش کنند اگر فکر عشق و زندگی هم هستند نه فقط ارضای جنسی خودشان
بعضی از دختران میگویند ما در روابط با دوست پسرمان پرده باکرگی مان را حفظ می کنیم!
به آنها می گوییم:
اولاً از کجا معلوم بتوانید حفظش کنید؟!
و دوّماً شما میتوانید در عقد موقت(صیغه) اگر نمیخواهید باکرگی تان از بین برود شرط این را هم بگذارید
به خدا قسم آن ایرانیان باستانی که شرافتی داشتند پیش از اسلام خداوند را به یگانگی می پرستیدند و هم حیا و غیرت را می فهمیدند و رعایت میکردند
و زنان و دخترانشان سر و بدنشان پوشیده بود همچون زنان و دختران زرتشتی که به دستور پوشش آئینشان عمل میکنند و وپوششی مثل حجاب اسلامی دارند و بگو بخند و رقص با نامحرمان و لمس آنان را نداشتند و فقط رابطه جنسی با شوهرانشان داشتند نه کسی دیگر
همیشه همین بوده
مردا دنبال اجزاء شهوت انگیز زنا هستن
زنا دنبال مهر و محبت و عشق و دوست داشتن
واسه همینه که زنا از مردای زبون باز خوش مشرب و چاخان گو خوششون میاد
اصلا روایات زیادی هم هست که
میگه زن با سینه و باسن بزرگ بگیرید
و اسلام چند همسری رو برای مرد آزار گذاشنه
که هر مدلی رو که دوست داشت و در توانش بود بگیره
خب حالا که پسرا توان مالی چند همسری رو ندارن از قانون چند دوست دختری استفاده میکنن
اینو هم فرامیش نکنیم که دخترا همیشه تودار تر و مخفیانه تر رفتار میکنن و نمیشه به همین سادگی چیزی از زیر زبونشون بیرون کشید
اینایی تو این فیلم ادعا میکنن دوست پسر ندارن و یا فقط یکی دارن
هرکدون چهار پنج تا دارن مصلحت نبود جلو دوربین خودشون رو لو بدن
آنقدر نادان هستی که نمیدانی؛ چند همسری تا چهار زن در اسلام در اصل با شرایطی خاص و برای محبت و سرپرستی به بیوه زنان و زنان مطلقه و رفع نیازهای عاطفی و جنسی آنان است تا به فساد نیفتند و آن هم با اجازه همسر اوّل با شرط اجرای عدالت است وگرنه باید به همان یک زن بسنده کنند
فلونی نادان؛ دوست دختر و دوست پسر داشتن کجایش قانون است؟ قانون یعنی موازینی که مراجع قانون گذار وضع کنند و ثبت بشود
اینکه فساد و فحشاء و روابط جنسی بدون تعهد و ثبت قانونی و در حضور خانواده ها برای چون تو قانون است معلوم میشود ممکن است خودت و اگر خواهر یا دختری داری اینکاره هستند که آن را قانون مجاز می شماری
و وقتی هم مردم و جوانان نادان از سبک زندگی غربی تقلید کنند و رسم و رسومات دست و پاگیر پرخرج سر راه ازدواج جوانان بگذارند و دولت هم به فکر تسهیل ازدواج برای جوانان نباشد همین میشود
که بجای ازدواج آسان و ساده و در اوایل جوانی بعضی از دختران و پسران کشورمان دنبال ارضای جنسی بی قید و بی تعهد بروند که آثار سوء آن جوامع غربی را به تباهی کشانده
حالا جعلی یا مصلحتی جعلی رو نمیدونم
همه قوانین هم مکتوب نیست یه سری قوانین هست اشخاص واسه خودشون وضع میکنن و با اجرا کردن زیادش به یه عرف جامعه تبدیلش میکنن
چند همسری هیچ ربطی به این چیزا نداره قبل اسلام هم بوده اجازه گرفتن از زن اول هم فکر کنم بعدها نصبت به عرف جامعه به این مسایل اضافه شده
بعدشم یه زمونی که کنیز داشتن چون خریده بودنش و مالشو حساب میشده میتونستن بدون ازدواج باهاش و بدون خوندن صیغه باهاش کار کنن
حکومت اون موقعی که بدون فکر جمعیت رو سه برابر کرد و کلی هذینه برای ابر قدرت منطقه شدن کرد و کلی دزد پرورش داد باید فکر اینم میکرد که آیا میتونه همه چیر رو برای این جمعیت فراهم کنه .....
برو و در سایتهای معتبر اسلامی شیعیان در مورد کنیز و چندهمسری و اجازه خواستن از همسر اول برای تجدید فراش ووو هر آنچه درباره اسلام و مکتب تشیع ادعا کردی مطالعه کن و تحقیق کن؛ مطمئن هستم که تحقیق کافی نکردی
درباره قانون ساختگی دوست پسر و دوست دختر که به عرف تبدیل شده، بله ممکن است شوخی رکیک هم به قول تو قانونی بشود که اشخاص برای خودشان وضع کردند و تبدیل به عرف بشود ولی آیا کار درستی است؟ قطعاً نه
روابط بدون عقد و تعهد بین بعضی دخترها و پسرها هم کار درستی نیست و عواقب سوء خواهد داشت
مشکل امثال تو این است که خداوند را که خالق انسان است و علم او محیط و به مصالح خلق آگاهی تمام دارد را بعنوان پروردگار و قانونگذار قبول نداری و قانونهای بشرساخت را که پر از اشکال است و عواقب خطرناکی برای فرد و خانواده و جامعه دارد را بر قوانین إلهی ترجیه میدهی
ولی درباره روایات که ادعا کردی؛.. جناب تو گمان کرده ای که مسلمانان شیعه هر روایتی را در هر کتابی می پذیرند بدون اینکه بررسی کنند و از صحت آن مطمئن باشند
روایات مثل قرآن نیست چون پر از جعل و دروغ و اشتباه است بنابراین احتیاج به بررسی دقیق و موشکافانه دارد با به این یقین برسیم که اهل البیت(علیهم السلام)آن را فرموده باشند
ولی حدیثی منسوب به پیغمبر خدا که گفته شده اعتبار بالایی دارد درباره ازدواج با زنان آمده و آن این است که: آن حضرت از زيد بن ثابت پرسيد: آيا ازدواج کرده و زن اختيار نموده اي؟
زيد بن ثابت جواب داد: نه، هنوز يا رسول الله.
حضرت فرمود: اي زيد زن بگير تا پاکدامن بماني، ولي با پنج (نوع ) زن ازدواج نکن.
زيد گفت: آنها کدام زنان هستند يا رسول الله !؟!
فرمود: عبارتند از (شهبرة )، (لهبرة )، (نهبرة )، (هيدرة )، و (لفوت ).
زيد عرض کرد: يا رسول الله، اينها که فرموديد، من نمي دانم يعني چه؟!
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: مگر شما عرب نيستيد؟!؟
(شهبرة ) به زني مي گويند که کبود رنگ و آبي چشم و بدزبان و بي حيا و هر چه به دهنش آيد بگويد.
(لهبرة ) به زني مي گويند بلند قامت و لاغر اندام (کم عقل) باشد.
(نهبرة ) به زني مي گويند که کوتاه قد و بد قيافه و زشت (سخن ) باشد.
(هيدرة ) به زني مي گويند که پير سالخورده و حيله گر و مکاره باشد.
(لفوت ) به زني مي گويند که از قبل فرزند يا فرزنداني داشته باشد.
باز هم از پیغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده است که به زيد بن ثابت فرمود: اي زيد زن بگير که ازدواج کردن و زن گرفتن مايه برکت و مزيد عفت است، ولي از ازدواج با دوازده (نوع ) زن پرهيز کن.
زيد گفت: آنها را براي من معرفي کن يا رسول الله؟!
حضرت فرمود:
(هنفصة ): زني که سليطه باشد.
(عنفصة ): زني که پر حرف و بدبو باشد.
(شهبرة ): زني که کبود رنگ و آبي چشم و بدزبان باشد.
(سقلقية ): زني که از (عقب ) از دبرش حيض ببيند.
(مذبوبة ): زني که کم عقل و يا ديوانه بوده باشد.
(مذمومة ): زني که ذم شده و نکوهيده باشد.
(حنانة ): زني که مرتب از شوهر سابقش ياد کند.
(منانة ): زني که با مال و ثروت خود بر شوهرش منت گذارد.
(رفثاء): زني که بد سخن و فحاش و بدگو باشد.
(هيدرة ): زني که پير فرتوت و حيله گر باشد.
(ذوقناء): زني که به عمل جنسي و آميزش بي رغبت باشد.
(لفوت ): زني که از شوهر قبلي خود فرزند داشته باشد.
در کل من در باره خوب یا بد بودن موضوع نظر ندادم یه جورایی نقد دو پهلو زدم
ولی
بنظرم حالا که همه راه ها به روی جوونا بسته شده بهتره دخترا کافر بشن بعد پسرا برن اونارو به اسارت بگیرن بعد به کنیزی پسرا در بیان که به هم حلال بشن و نیاز به اجازه از کسی و خوندن صیغه ای نداشته باشن بعد
دخترا مسلمون بشن و پسرا در راه خدا آزادشون کنن که هم برده ای در راه خدا آزاد شده باشه هم همه چیز به خیر و خوشی تموم بشه
خدارو شکر هنوز راه برای بیرون کردن شرعا مسایل زیاده فقط آدم باید فنی و دست به رساله باشه
نشان دادی که جهل مرکب نسبت به اسلام داری و حاضر نیستی به یک اسلام شناس مراجعه کنی تا جواب درست برای شبهاتت بگیری
آنقدر جاهلی که حاضر نیستی قبول کنی که روایات مثل قرآن نیست؛ روایات باید بررسی بشود تا سره از ناسره مشخص گردد
در روایات متواتر از شیعه و سنی هم داریم که پیغمبر خدا فرموده بودند هر روایتی از من به شما رسید آن را به قرآن و حجّت عقلیتان عرضه کنید و اگر در تعارض بود آن از من نیست و به من دروغ بستند, (حتی اگر سند صحیحی هم در ظاهر داشته باشد چون همانطور که روایت جعلی ساختند سند جعلی با راویان موثق هم می سازند)
و این واضح است که پیغمبر خدا و اهل البیت او که جانشینان حقیقی اش هستند هرگز عقاید و گفتار و کردارشان بخلاف قرآن و نامعقول نبوده و نیست و نخواهد بود
بنابراین همه روایات باید به قرآن و حجت عقلی عرضه گردند و از جهات دیگر هم بررسی دقیق و موشکافانه شوند تا سره از ناسره مشخص گردد
کنیزی هم که در آن زمان بود کنیز بود که در جنگ بود؛ یعنی زنانی مثل هندجگرخوار در لشکر دشمنان برای تشویق و روحیه دادن به آنها یا حتی تیغ کشیدن بر علیه پیغمبر خدا و مومنان بودند که پس از جنگ به اسارت در می آمدند اگر آن دخترانی که گفتی میخواهند در لشکری به جنگ مومنان بیآیند خود دانند
کنیز کسی است که در جنگ مسلمانان با کفار به اسارت مسلمانان در آمده باشد
در قران کریم ارتباط جنسی تنها با دو گروه جایز است
۱.همسران
۲.کنیزان
قران کریم در آغاز سوره مبارکه مومنون می فرماید: «بسم الله الرحمن الرحیم قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون و الذین هم عن الغو معرضون و الذین هم لزکوه فاعلون و الذین هم لفروجهم حفظون الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین»؛آیات ۱-۶ یعنی تنها با همسران و کنیزان (ماملکت ایمانهم )می توان رابطه جنسی برقرار نمود.
مراد از کنیزان, زنان غیر آزادی بودند که با خریدن یا اسیر شدن در جنگ با کافران به دست مسلمانان می افتاد با این گونه زنان, بدون خواندن عقد ازدواج, می توان رابطه زناشویی داشت. رجوع کنید به تفسیر نمونه, ج ۱۴, سوره مؤمنون, آیات مربوطه جهت توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم: پیش از اسلام، جنگ و خونریزى ها به میدان جنگ محدود نمى شد، بلکه این ظلم و ستم به پس از زمان جنگ نیز کشیده مى شد؛ دو قبیله یا شهر یا کشور که با هم نبرد مى کردند، تعدادى اسیر نیز در کنار خیل کشته ها بر جاى مى گذاشتند.
به این صورت که کافرِ مرد، عبد نامیده شد و کافر زن، اَمَه یا کنیز، نامگذارى گردید و هر یک تابع مقرراتى جداگانه گردیدند.
امّا این که، چگونه براى محرم شدن با کنیزها، نیازى به صیغه نیست؟ اولاً در اسلام، ازدواج(=نکاح) نیاز به قراداد و پیمان(=عقد) دارد.
این قرارداد، کاملاً رسمى بوده و چگونگى مقررات، الفاظ، آداب و محدوده ى آن را «خدا» تعیین مى کند. به اصطلاح، هر عقد نکاحى به «سبب» نیاز دارد؛ و مهم داشتنِ آن سبب است نه این که سبب ها یکسان باشد.
مثلاً عقدِ ازدواج موقت و دائم متفاوتند امّا هر دو «سبب» براى محرم شدن اند. به همین ترتیب، گفته مى شود که این سبب و عقد در مورد کنیزها (به عنوان زنانِ کافرى که اسیر جنگى اند) نیز وجود دارد به نحوى که اسلام، ازدواج دائم با غیرمسلمان را اجازه نداده، ولى ازدواج موقت را تجویز کرده (مطابق نظر اکثر فقهاء و مراجع تقلید). ولى در مورد زنِ کافرى که در جنگ اسیر مى شود، یک نوع سبب دیگرى قرار داده که هر چند با سایر صیغه ها متفاوت است (همچنان که در عُرف انسان ها نیز شکل تمام قراردادها یکسان نیستند) امّا در «سبب بودن» اشتراک دارند؛ و آن سبب، «مالکیت» نام دارد.
ثانیاً: وقتى اسلام، برده ها را از مرگِ حتمى نجات داد و با تعالمى و قوانین اش موجبات آزادى آن ها را از مرگ فراهم نمود، در مقابلِ این تسهیلات، به تنظیم سایر حالات و شئون نیز پرداخته. به عبارتى: وقتى جانِ آن ها را نجات داد، به طریق اولى این حق را نیز دارد که به سیستم سازى در مورد امور حقوقى و چگونگى زنده بودنِ آن ها بپردازد. به این انگیزه که با حفظِ حرمتِ اسیران، منفعت مالکان را نیز تضمین کند.
از این رو حتّى به مالکان نیز اجازه نداده تا تعدّى و زیاده طلبى کنند و در قالب قانونى ۹ ماده اى، مکانیزم بهره گیرى از کنیز را مشخص نموده.
از این توضیح مختصر به دست مى آید که:
کنیز، زنِ کافرى است که در جنگ با مسلمین به اسارت درآمده
کلفت یا مستخدم، یک زنِ کارگر است که جهت انجام کارهاى خانه، استخدام شده(بدون این که حرف از جنگ، کفر یا ایمان و... باشد).
اگر کنیز بخواهد نسبت به مالکِ خود، محرم بماند، باید شرایط زیر حفظ شود:
۱. مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر درنیاورده باشد.
۲. مالک، کنیز را به دیگرى نبخشیده باشد.
۳. اگر کنیز با شخصِ دیگرى ازدواج کرده باشد یا او را به دیگرى بخشیده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عده ى طلاق با شوهرش یا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال مى شود.
۴. کنیز در حالِ گذراندن ایّام عدّه (عدّه ى طلاق از شوهر قبلى اش) یا ایام استبراء(در آنجا که محلّل واقع شده)، نباشد.
۵. قبلاً پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکى نکرده باشد.
۶. کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد.
۷. قبلاً فرزند مالک و صاحب کنیز با او نزدیکى نکرده باشد.
۸. کنیز با مولایش قرارداد نبسته باشد که پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مُکاتَب نباشد).
۹. کنیز، کاملاً تحت تصرّف مالک باشد.
در شرایط فعلی استرقاق و کنیز گرفتن مصداق ندارد.
توضیح بیشتر این که نظام های اجتماعی در هر دوران تابعی از مجموعه شرایط اقتصادی , سیاسی , فرهنگی و ... می باشد. همان گونه که امروزه نظام کارگری و کارفرمایی و ... در جهان حاکم است و شرایط اقتصادی , اجتماعی , فرهنگی خاص آن را ایجاب نموده است . تا چند قرن پیش در تمامی جهان نظام برده داری روش مناسب برای اداره امور آن دوران بوده است ; به گونه ای که هیچ نظامی در شرایط آن روز امکان جایگزینی آن را نداشته است . از این رو مناسب ترین شیوه در شرایط آن روز, شیوه برده داری بوده است .
بررسی زمینه های این موضوع بسیار وسیع و گسترده و از مجال این پاسخ خارج است . اسلام نیز با توجه به اینکه تغییر اساسی در سیستم اجتماعی آن روز نه ضروری بوده و نه ممکن , به اصل این مسائله صحه گذاشت , ولی با وضع قوانین در چند جهت حرکت کرده است :
۱- تأمین حقوق افراد با وضع قوانین در مورد کیفیت استرقاق (بنده گرفتن) و تحریم آن جز در موارد خاص.
۲- وضع قوانین در جهت حمایت از حقوق بردگان و تنظیم روابط صحیح بین مالک و برده .
۳- ترغیب مردم به آزادسازی بردگان و وضع قوانینی برای حصول این مقصود (مانند کفارات و شرایط عتق ). در مجموع اسلام شرایطی را برای بردگان فراهم ساخت که آنان به مقامات و درجات مهم علمی و سیاسی در جامعه اسلامی دست یافتند و حتی مدت ها حکومت ((ممالیک )) بر بسیاری از نقاط کشورهای اسلامی پدیدار شد. در حقیقت اسلام با فراهم آوردن شرایط انسانی و عاطفی برای زندگی بردگان , بردگان را از سراسر دنیا مشتاق به پیوستن به جامعه اسلامی نمود و آنان در بازگشت به موطن خود همراه با آزادی، مبلغ و مروج اسلام می شدند.
اسلام راه برده شدن افراد آزاد را مسدود کرد و از سوی دیگر راه آزادی بردگان را گشود و مسلما یکی از عوامل دگرگونی نظام بردگی در جهان , نقش اسلام در این زمینه بوده است . کنیزها نیز در این بین مشمول همین قاعده و قانون بوده اند. آنان از کشورهای دیگر که در جنگ با مسلمانان اسیر می شدند, و یا به صورت تجاری وارد ممالک اسلامی می گشتند, با فرهنگ اسلامی و مزایای نجات بخش آن آشنا شده و بسیاری از آنان همانند دیگر مردم در جامعه اسلامی زندگی می کردند و مالکیت کنیز در حکم عقد ازدواج بود و موجب محرمیت به مالک آن می گردید. بجاست بدانیم که مادر برخی از ائمه ما کنیز بوده اند, حتی مادر امام زمان (عج ) نیز کنیزی رومی بوده است . سخن در این مقوله بسیار گسترده می باشد.
اما توجه به این نکته مهم است که تنها عاملی که در اسلام مجوز استرقاق (گرفتن بنده و کنیز) است موردی است که کسانی در جنگ با اسلام به عنوان دین حق اسیر شده باشند و پرواضح است کسی که به خداوند رحمان کفر ورزیده است و باز به این حد هم بسنده نکرده است بلکه با دین حق مبارزه می نماید. آیا حق حیات برای این گروه قائل شدن , جز از روی تفضل الهی است ؟! معذ لک , اسلام حق حیات اینان را تضمین کرده، کشتن اسیر را جز در شدت درگیری و در معرکه جنگ روا ندانسته است , لکن باید این افرادی که از آزادی عمل خود سوء استفاده نموده علیه دین خدا قیام نموده در نبرد علیه دین خدا و مؤمنین به آن شرکت جسته است , دایره فعالیت هایشان و آزادی آنها محدود گردد. با وجود این آموزه های بسیاری در اسلام برای رهایی آنان ارائه نموده است و برای تحقق این آموزه ها نیز پاداش بسیار زیادی قرار داده است .
زنهای محرم می رفتند در جلسات زنانه و مخصوصا حمامها عروس برای پسرها و برادرهایشان انتخاب می کردند. و آن وقت با این توضیحات بود که آن پسر متقاعد می شد فلان زن را با فلان چهره که مادر و خواهرش تایید کرده اند بگیرد.
آنها مثل شما هرزه و هیز نبودند.
و اگر خداوند حق دینی برای هدایت فرستاده تا جهانبینی درست و اوامر و نواهی خودش را به مردمان برساند؛ باز بر عهده اوست که دین حق را به انسانها بشناساند مستقیماً یا با اسبابی و دین های دروغین و مکاتب بیهوده و جهانبینی های غلط و مضّر را ابطال کرده و رسوا کند..
اگر چنین نکند بر عهده انسانها از آن بابت چیزی نیست
و از آنجا که خداوند حق نسبت به ما مهربان است و خیرخواه انسانهاست خودش و دین حق را به همه خواهد شناساند و لزوم پیروی از آن را برای انسانها مشخّص خواهد کرد...
و البته تا اکنون خودش و دین حق را بر تعدادی از انسانها شناسانده پس آنها که او و دین حق را شناختند وظیفه دارند با ایمان و اعتقاد و اعتماد به خدا به دین حق گرویده و به آن عمل کنند و با آنهایی که هنوز خداوند حق و دین او را نشناختند مدارا کنند...
و البته آنها که خداوند حق و دین او را شناختند ولی از ایمان به او و گرایش به دین حق و عمل به آن رویگردانند آنها همان کافران هستند...
برای همین ما فارغ از خداوند و دین حق هم که بخواهیم در پی اصلاح جامعه باشیم
بایست همه را دعوت کنیم به این پند اخلاقی حکیمانه که:
هر چه را برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه را برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند..
بنابراین بیاییم به دیگران دروغ نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما دروغ بگویند...
از دیگران دزدی نکنیم همانطور که نمی خواهیم کسی از ما دزدی کند...
به دیگران احترام بگذاریم همانطور که دوست داریم به ما احترام بگذارند...
دنبال زن و دختر و ناموس مردم نیفتیم و به شهوت چشم به آنها ندوزیم همانطور که دوست نداریم کسی دنبال زن و دختر و ناموسمان بیفتد و نگاه شهوتی به آنها بکند
(و اگر مُنصف باشیم باید بپذیریم که این حجاب و پوشش مناسب است که تا حدود زیادی مانع خواهد شد و ناموسمان را حفظ خواهد کرد)...
و گرانفروشی نکنیم همانطور که نمیخواهیم کسی به ما گران بفروشد...
ناسزا نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما ناسزا گویند...
به نیازمندان کمک کنیم همانطور که دوست داریم در موقع نیاز دست مان را بگیرند...
و در آگاه کردن مردم بکوشیم همانطور که دوست داریم اگر چیزی را نمی دانیم به درستی آگاهمان کنند...
ووووو
و البته در حفظ سلامتی خودمان کوشا باشیم و از مواد مخدر و مواد غذایی مضّر و مشروبات الکلی و سیگار دوری کنیم و خانواده هایمان را از اینها دور کنیم و قوانین رانندگی را رعایت کنیم و به آنها نیز یاد آوری کنیم اگر سلامتی شان را خواهانیم...
و آبرومندانه و پاک و ساده ازدواج کنیم و از خودارضایی و رابطه جنسی با اشیاء و حیوانات و همجنسبازی و فحشاء که بخلاف انسانیّت و روند طبیعت است دوری کنیم و دوستانمان را از آن خلافها باز داریم..
((اگر نیک بنگریم این پند حکیمانه که: هر چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه نمی پسندی برای دیگران هم نپسند؛ اگر توسّط مردم باور گردد و عمل شود کشورمان و دنیا را گلستان میکند؛))
و صد البته اگر کسی خداوند حق را حاضر و ناظر بداند و یقین بدارد پس از مرگ بازخواست خواهد شد الزام جدّی برای عمل به این پند حکیمانه برای خود می بیند وگرنه خیلی کم رخ میدهد شخصی که اعتقاد به خدا و عالم آخرت ندارد خود را به این پند ملزم کند...
چون برای چنین کسانی رعایت اخلاق و به فکر دیگران هم بودن معنایی ندارد و میگویند: فقط همین دنیاست و پس از مرگ نابودی مطلق است پس بگذار برای رسیدن به آنچه مایلیم هر کاری که شده انجام بدهیم هر چند برای رسیدن به آن به دیگران ظلم کنیم, زیرا فقط خودمان مهّم هستیم نه دیگران