ارسال در 1393/8/7 ساعت 04:54 2014-10-29 04:54:43
علی
توسط علی


عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • چنین گفت فردوسی پاکزاد .. که رحمت بر آن تربت پاک باد
    بنام خداوندِ جان و خرد

    کزین برتر اندیشه برنگذرد

    در آغاز باید بدانی درست

    سرمایه گوهران از نخست

    که یزدان نه از چیز؛ چیز آفرید

    بدان تا توانایی آرَد پدید

    همه بندگانیم و ایزد یکیست

    پرستش جز او را سزاوار نیست

    ز روز گذر کردن اندیشه کن

    پرستیدن دادگر پیشه کن

    به نیکی گرای و میآزار کس

    ره رستگاری همین است و بس

    به گفتار پیغمبرت راه جوی

    دل از تیرگیها بدین آب شوی

    که من شهر علمم علی ام در است

    درست این سخن قول پیغمبرست

    منم بندهٔ اهل بیت نبی

    ستایندهٔ خاک و پای وصی

    حکیم این جهان را چو دریا نهاد

    برانگیخته موج ازو تندباد

    چو هفتاد کشتی برو ساخته

    همه بادبانها برافراخته

    یکی پهن کشتی بسان عروس

    بیاراسته همچو چشم خروس

    محمّد بدو اندرون با علی

    همان اهل بیت نبی و ولی

    خردمند کز دور دریا بدید

    کرانه نه پیدا و بن ناپدید

    بدانست کو موج خواهد زدن

    کس از غرق بیرون نخواهد شدن

    به دل گفت اگر با نبی و وصی

    شوم غرقه دارم دو یار وفی

    همانا که باشد مرا دستگیر

    خداوند تاج و لوا و سریر

    خداوند جوی می و انگبین

    همان چشمهٔ شیر و ماء معین

    اگر چشم داری به دیگر سرای

    به نزد نبی و علی گیر جای

    گرت زین بد آید گناه منست

    چنین است و این دین و راه منست

    برین زادم و هم برین بگذرم

    چنان دان که خاک پی حیدرم

    دلت گر به راه خطا مایلست

    ترا دشمن اندر جهان خود دلست

    نباشد جز از بی‌پدر دشمنش

    که یزدان به آتش بسوزد تنش

    هر آنکس که در جانش بغض علیست

    ازو زارتر در جهان زار کیست

    نگر تا نداری به بازی جهان

    نه برگردی از نیک پی همرهان

    همه نیکی ات باید آغاز کرد

    چو با نیکنامان بوی همنورد

    از این در سخن چند رانم همی

    همانا کرانش ندانم همی

    ((برگرفته از شاهنامه فردوسی))

  • متاسفانه اسلام در ایران دچار بعضی آخوندهایی شده که صوفیانی اند در لباس تشیع و آخوندهای متمایل به صوفیان که انحرافات عقیدتی صوفیان را ترویج میکنند
    و جالب اینکه مخالفانشان را تهمت جهل میزنند و عقاید باطلشان را نیز با سوء استفاده از آیات متشابه و فلسفه بافی و تشبیه خالق به مخلوق که شرک و کفر است اباطیلشان را برای عوام جا میزنند
    مثل محمدحسین طهرانی که نام علامه برایش گذاردند و عقایدش بخلاف اسلام است
    چنانچه ادعا کرده:
    حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
    (الله شناسی ج 3 ص 222)..
    از این بهتر نمیتوانسته ادعا کند که همه چیز خداست و خداست که همه چیز است؛ و مخلوق همان خالق است و خالق همان مخلوق است.. در حقیقت اینها خداوند را مخلوق و مملوک و مربوب می شمرند و ادعا دارند مخلوق از ذات خالق و تطوّر و تحوّل خود خالق پس همذات اوست
    بخلاف اسلام که خداوند در آن خالق همه چیز و مالک همه چیز و ربّ همه چیز و بخلاف اشیاء و غیر آنهاست و مخلوق و مملوک و مربوب نیست و کُنهِ خداوند متفاوت و بخلاف مخلوقاتش است
    در قرآن و کلام اهل البیت(علیهم السلام) میخوانیم که فرمودند:
    الله خالق کل شئ، هو ربّ کل شئ، لَهُ کل شئ و هو بخلاف الاشیاء و نظیر این تعابیر..
    همین جناب محمدحسین طهرانی در جایی ادعا کرده که اگر استادش(هاشم حداد) بگوید: یک لیوان خون بخور فلفور آن را میخورد؛
    (حتّی اگر خداوندِ قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)فرموده باشند خوردن خون حرام است)