غفلت از حقایق قرآنی و عقلی در مسائل دین و مذهب را چگونه توجیه می کنیم؟؟؟!!!
---
غافل نباشیم که با منحصر ساختن خطبه ی پیامبر اکرم (ص) در روز غدیر خم به تعیین امامت الزامی حضرت علی (ع) از جانب خداوند بعنوان تالی تلو و جانشین بلا منازع پیامبر (ص) در امامت مسلمانان اگر با دقت به هرگونه صرف نظر کردن امیر مؤمنان از این وظیفه ی الهی که عین وظیفه ی پیامبری است بنگریم تهمت کوتاهی و تقصیر و اجرای سلیقه در زمینه ی تن دادن به امر خطیر الهی را به امیر مؤمنان روا داشته و بجا بودن این امر الهی را در شخص ذی ربط زیر سئوال برده ایم.
فرو گذاشتن چنین امر خطیر الهی و سکوت در زمینه ی اثبات حق بزرگی که خداوند واگذار کرده و تمام امت اسلامی را در بر می گیرد و ادعای واگذار کردن اجباری این حق به دیگران از جانب امیر مؤمنان چه عذری حتی احتمال نبود یار و پیرو و احتمال به قتل رسیدن آن حضرت می تواند توجیه کند؟؟؟!!!
مگر پیامبر اکرم (ص) حق داشت که در مقابل الزام به اجرای هر گونه امر الهی به ارائه ی ملاحظات مصلحت اندیشانه و اظهار نظر و ابراز سلیقه ی شخصی بپردازد؟؟؟!!!
در کجای وحی الهی از جمله قرآن خداوند یکتا دانا و یکتا توانای مطلق جهان هستی در زمینه ی اثبات أحقیت حقایق آشکار دین الهی به بشر ، به پیامبران در حال نبود یار و پیرو و احتمال به قتل رسیدن آنان ، اختیار مصلحت اندیشی داده است؟؟؟!!!
قرآن و وقایع تاریخ بشر ثابت می کنند بی توجهی بشر به حقایق وحیانی اصیل خداوند و به حقایق عقلی در زمینه ی فرا گیر ساختن مسائلی که بشر بدون داشتن راهنمای آشکار و محکم از وحی اصیل الهی فکر می کند بخشی جدا ناپذیر از ضرورتهای دین و مذهب اند همیشه زمینه ساز فتنه و تفرقه و قتلها و ویران گریهای دستجمعی فاقد هرگونه بازده مثبت و سازنده بوده است که خداوند عدل و حکمت مطلق در وحی اصیل خود بویژه در قرآن کریم بشر را از گرفتار شدن و دامن زدن به آنها هشدار داده و منع کرده است.
قرآن گواه صادقی است که خداوند یکتا حکیم و دانای مطلق واگذاری حق امامت الهی بر مردم یا سکوت بر این حق را هرگز در اختیار مصلحت اندیشی هیچ یک از پیامبران الهی یا جانشینان و حیانی این پیامبران نگذاشته است.
بشر بحکم وحی اصیل الهی از جمله قرآن مکلف است پس از پیامبران هماهنگ با صلاح دید علمی بی خدشه از هر فردی که علم و تقوا و خردگرایی و حکمت او نزد او و با گواهی خبرگان دیگر محرز گردیده در مسائل اصیل دین خدا از آن فرد پیروی کند ؛ أما بعلت محدود بودن تواناییهای علمی ذهن ، بشر حق ندارد انتخاب خود را بر هم نوعان دیگر تحمیل نماید.
مهم ترین وظیفه حیاتی که تا کنون در زمینه دین و مذهب انجام نگرفته است
---
با عنایت به هشدارهای فراوان قرآن مجید در باره ی آثار و پیامدهای شوم دنیوی و اخروی انحرافهای دینی و مذهبی بر زندگی همه جانبه ی جوامع متدین مذهبی و در تعیین سرنوشت مثبت و منفی دین داری و مذهب داری مردم ، مهم ترین وظیفه ی همه ی مراتب دین شناسان است که با بهره گیری خدا پسندانه از وجود مبارک نظام اسلامی در کشور به یک کار خدا پسندانه و سازمان یافته علمی راهبردی جامع با کمک شناختهای قرآن و اصول استدلال عقلی و با بهره گیری از داده های ذی ربط علوم جهانی دین شناسی ، جامعه شناسی ، روان شناسی ، تاریخ شناسی ، سیاست ، اقتصاد و علوم کشور داری برای شناخت و تشخیص من در آوردیها و خرافاتی که در طول قرنهای متمادی به ادیان و مذاهب گوناگون افزوده شده اند و مشخص ساختن آثار و پیامدهای گوناگون آلوده شدن ادیان و مذاهب به این افزوده ها بر زندگی جوامع بشری انجام گیرد و نتایج این بحث و کاوش علمی راهبردی جهانی به تمام مراکز دینی و مذهبی جهان برای اظهار نظر و برای شناخت چگونه کار بردی ساختن این نتایج ارسال گردد و پیوسته با روش مندی علمی سازمان یافته با تعیین ملاکها و تعریفهای جامع علمی لازم در دستور کار همیشگی همه ی مراکز آموزش و تبلیغ دین و مذهب مورد پیگیری و ترتیب اثر و بهره مندی قرار گیرد.
چنین کاوش علمی راهبردی جهانی و نتایج عظیم آن در اثبات وحدت ادیان الهی و در ایجاد زمینه ی الفت و مودت و وحدت میان پیروان همه ادیان و مذاهب بی تردید بگونه ای مثبت و سازنده کار ساز و ثمر بخش خواهد بود.
---
غافل نباشیم که با منحصر ساختن خطبه ی پیامبر اکرم (ص) در روز غدیر خم به تعیین امامت الزامی حضرت علی (ع) از جانب خداوند بعنوان تالی تلو و جانشین بلا منازع پیامبر (ص) در امامت مسلمانان اگر با دقت به هرگونه صرف نظر کردن امیر مؤمنان از این وظیفه ی الهی که عین وظیفه ی پیامبری است بنگریم تهمت کوتاهی و تقصیر و اجرای سلیقه در زمینه ی تن دادن به امر خطیر الهی را به امیر مؤمنان روا داشته و بجا بودن این امر الهی را در شخص ذی ربط زیر سئوال برده ایم.
فرو گذاشتن چنین امر خطیر الهی و سکوت در زمینه ی اثبات حق بزرگی که خداوند واگذار کرده و تمام امت اسلامی را در بر می گیرد و ادعای واگذار کردن اجباری این حق به دیگران از جانب امیر مؤمنان چه عذری حتی احتمال نبود یار و پیرو و احتمال به قتل رسیدن آن حضرت می تواند توجیه کند؟؟؟!!!
مگر پیامبر اکرم (ص) حق داشت که در مقابل الزام به اجرای هر گونه امر الهی به ارائه ی ملاحظات مصلحت اندیشانه و اظهار نظر و ابراز سلیقه ی شخصی بپردازد؟؟؟!!!
در کجای وحی الهی از جمله قرآن خداوند یکتا دانا و یکتا توانای مطلق جهان هستی در زمینه ی اثبات أحقیت حقایق آشکار دین الهی به بشر ، به پیامبران در حال نبود یار و پیرو و احتمال به قتل رسیدن آنان ، اختیار مصلحت اندیشی داده است؟؟؟!!!
قرآن و وقایع تاریخ بشر ثابت می کنند بی توجهی بشر به حقایق وحیانی اصیل خداوند و به حقایق عقلی در زمینه ی فرا گیر ساختن مسائلی که بشر بدون داشتن راهنمای آشکار و محکم از وحی اصیل الهی فکر می کند بخشی جدا ناپذیر از ضرورتهای دین و مذهب اند همیشه زمینه ساز فتنه و تفرقه و قتلها و ویران گریهای دستجمعی فاقد هرگونه بازده مثبت و سازنده بوده است که خداوند عدل و حکمت مطلق در وحی اصیل خود بویژه در قرآن کریم بشر را از گرفتار شدن و دامن زدن به آنها هشدار داده و منع کرده است.
قرآن گواه صادقی است که خداوند یکتا حکیم و دانای مطلق واگذاری حق امامت الهی بر مردم یا سکوت بر این حق را هرگز در اختیار مصلحت اندیشی هیچ یک از پیامبران الهی یا جانشینان و حیانی این پیامبران نگذاشته است.
بشر بحکم وحی اصیل الهی از جمله قرآن مکلف است پس از پیامبران هماهنگ با صلاح دید علمی بی خدشه از هر فردی که علم و تقوا و خردگرایی و حکمت او نزد او و با گواهی خبرگان دیگر محرز گردیده در مسائل اصیل دین خدا از آن فرد پیروی کند ؛ أما بعلت محدود بودن تواناییهای علمی ذهن ، بشر حق ندارد انتخاب خود را بر هم نوعان دیگر تحمیل نماید.
---
با عنایت به هشدارهای فراوان قرآن مجید در باره ی آثار و پیامدهای شوم دنیوی و اخروی انحرافهای دینی و مذهبی بر زندگی همه جانبه ی جوامع متدین مذهبی و در تعیین سرنوشت مثبت و منفی دین داری و مذهب داری مردم ، مهم ترین وظیفه ی همه ی مراتب دین شناسان است که با بهره گیری خدا پسندانه از وجود مبارک نظام اسلامی در کشور به یک کار خدا پسندانه و سازمان یافته علمی راهبردی جامع با کمک شناختهای قرآن و اصول استدلال عقلی و با بهره گیری از داده های ذی ربط علوم جهانی دین شناسی ، جامعه شناسی ، روان شناسی ، تاریخ شناسی ، سیاست ، اقتصاد و علوم کشور داری برای شناخت و تشخیص من در آوردیها و خرافاتی که در طول قرنهای متمادی به ادیان و مذاهب گوناگون افزوده شده اند و مشخص ساختن آثار و پیامدهای گوناگون آلوده شدن ادیان و مذاهب به این افزوده ها بر زندگی جوامع بشری انجام گیرد و نتایج این بحث و کاوش علمی راهبردی جهانی به تمام مراکز دینی و مذهبی جهان برای اظهار نظر و برای شناخت چگونه کار بردی ساختن این نتایج ارسال گردد و پیوسته با روش مندی علمی سازمان یافته با تعیین ملاکها و تعریفهای جامع علمی لازم در دستور کار همیشگی همه ی مراکز آموزش و تبلیغ دین و مذهب مورد پیگیری و ترتیب اثر و بهره مندی قرار گیرد.
چنین کاوش علمی راهبردی جهانی و نتایج عظیم آن در اثبات وحدت ادیان الهی و در ایجاد زمینه ی الفت و مودت و وحدت میان پیروان همه ادیان و مذاهب بی تردید بگونه ای مثبت و سازنده کار ساز و ثمر بخش خواهد بود.