حد اقل لازمه و شرط روضه خوانی و وعظ و سخن از دین و مذهب چیست؟؟؟!!!
---
در سایه نظام اسلامی که به انتساب به اسلام افتخار می کند حد اقل شرط و لازمه ی روضه خوانی و وعظ و سخن از دین و مذهب می باید آگاهی کامل افراد دخیل در کارهای فوق به شناختهای فرهنگ دین داری و مذهب داری قرآنی باشد.
چنین آگاهی ؛ این افراد را در کار خود از تجاوز به حد و مرزهای دین داری و مذهب داری قرآنی مصون نگه می دارد و مخاطبان این افراد را به گمراهی و انحراف از دین خداوند و از مذهب حق تشیع علوی دچار نمی سازد.
بدون تایید و اثبات قرآنی و عقلی روشن و خدشه ناپذیر نمی توان چیزی را بنام حقیقت دینی و مذهبی به مردم قبولاند .
هیچ ادعایی بنام دین و مذهب بدون وجود دلیل قرآنی و عقلی قاطع انکار ناپذیر نزد خداوند که از بشر برای اثبات عقاید دینی و مذهبی خود دلیل و برهان قاطع بی خدشه می خواهد پشیزی ارزش ندارد.
نشانه قرآنی پیروی بی کاستی و بی فزونی پیامبر از وحی الهی چیست؟
---
یکی از روشن ترین نشانه های قرآنی بر پایبندی و پیروی بی کاستی و بی فزونی پیامبر اسلام (ص) از وحی الهی در عمل و در تبلغ و آموزش دین الهی این است که آن حضرت آیاتی را که از جانب خداوند بارها با فعل امر « قل » یعنی « ای پیامبر بگو » به آن حضرت خطاب شده اند با همین فعل امر« قل » در قرآن به مسلمانان ابلاغ کرده است .
پیامبر اکرم با پیروی از آیه : « قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ... » ﴿ آیه۵۰ سوره أنعام ﴾ و آیات مشابه دیگری با تکرار فعل امر « قل » که بارها در آیات گوناگون به آن حضزت ابلاغ گردیده بعنوان بخشی از وحی الهی که آن حضرت مامور به ابلاغ آن است اثبات می کند او در ابلاغ احکام و اعتقادات دینی به مخاطبان مسلمان و غیر مسلمان هرگز فراتر از قرآن چیزی از خود به آنان نمی گوید و در پاسخ به سئوالات آنان در این زمینه فقط وحی الهی را بی هیچ کاستی و بی هیچ فزونی به آنان بازگو می نماید.
چگونه با این تاکید مکرر قرآنی می توان باور کرد پیامبر اسلام و خاندان مطهر آن حضرت بنام دین و مذهب پیروی از احکام و اعتقاداتی را در تضاد با قرآن و عقل به مخاطبان خود ابلاغ کرده اند؟؟؟!!!
بنا بر آنچه در نوشته ی بالا توضیح داده شد می توان بی تردید گفت هر حکم و اعتقادی که بنام دین با نسبت به پیامبر یا اهل بیت مطهر آن حضرت ناهماهنگ و غیر منسجم با احکام و اعتقادات قرآن یا متضاد با احکام و اعتقادات قرآنی از پیامبر یا از اهل بیت آن حضرت نقل می شود دروغ و جعل محض و باطل است.
چنانکه پیروی از چنبن حکم و اعتقادی نزد خداوند پشیزی ارزش ندارد و اصرار بر این پیروی دهن کجی به قرآن و گناه کبیره ی نابخشودنی است.
بی تردید محال و باور نکردنی است که پیامبر و اهل بیت آن حضرت که مبلغان اصلی دین الهی هستند در تضاد با قرآن و عقل یا ناهماهنگ با وحی الهی اصیل و بی خدشه چیزی را بنام دین یا مذهب به مردم ابلاغ کرده باشند.
همه ی مسلمانان با آگاهی کامل به ملاک و معیارهای قرآنی که چگونگی دین داری و مذهب داری را تعیین می کنند باید هوشیار باشند مبادا در دین داری و مذهب داری به خود اجازه دهند فرا تر از احکام و اعتقادات قرآن ؛ احکام و اعتقاداتی را بنام دین و مذهب بپذیرند.
پذیرفتن بی تحقیق و تفحص احکام و اعتقادات غیر قرآنی بنام دین و مذهب که پیوسته ترویج می شوند رقیب سازی برای خداوند است و خداوند تنها تعیین کننده ی انحصاری احکام و اعتقادات دین است.
رویکرد خدا گریز پذیرفتن احکام و اعتقادات غیر قرآنی بنام دین و مذهب گناه کبیره ی نابخشودنی و پای گذاشتن بر لبه ی پرتگاه عمیق هلاکت است و یک عمر دین داری بشر را نابود می سازد.
وظیفه اول و آخر مراجع دین و حوزه های علمیه دینی و مذهبی است که صدها میلیون دین دار مذهبی را به ملاک و معیارهای چگونگی دین داری قرآنی پیوسته آگاه سازند و نگذارند دین داری و مذهب داری صدها میلیون مردم با پشت کردن به قرآن و پیروی از من در آوردیها و خرافات نابود و تباه شود.
اگر دین شناسان به این وظیفه حیاتی سرنوشت ساز بی توجهی کنند بی تردید در گناهان انحرافهای دینی و مذهبی صدها میلیون مردم سهیم خواهند شد و راه نجات را در قیامت بعلت کتمان حقایق قرآنی از مردم به روی خود تا ابد خواهند بست.
وضعیت آموزش و تبلیغ دین و مذهب در جهان تشیع چگونه است؟؟؟!!!
---
اکثریت روحانیت در کشور ما و در سایر کشورهای جهان تشیع با نداشتن آگاهی لازم به شناختهای فرهنگ اصیل دین داری و مذهب داری قرآنی و با نادیده گرفتن این فرهنگ به میدان آموزش و تبلیغ دین و مذهب گام می گذارد.
این روحانیت با جهل به حقیقت قرآن و جهل به نقش بنیادین و سرنوشت ساز قرآن در دین داری و مذهب داری و با بد بینی تحمیلی جاهلانه به حقیقت شناختهای مذکور با انبوهی از احادیث متضاد با شناختهای قرآن و متضاد با اصول استدلال عقلی که هیچ آگاهی به اصول علمی ارزیابی آنها از خود نشان نمی دهد کار آموزشی و تبلیغی خود را بنام دین و مذهب شروع می کند و ادامه می دهد.
کار آموزشی و تبلیغی این اکثریت از روحانیت شیعه بحکم خداوند در آیات ۱۰۳ تا ۱۰۶ سوره ی کهف بجز ایجاد گمراهی و نابود کردن حاصل یک عمر دین داری خود و میلیونها از مردم هیچ ثمره ی دیگری ندارد.
این وضعیت اسف بار بلکه فاجعه حاکم بر آموزش و تبلیغ دین و مذهب که اکثریت مرجعیتهای دین و مذهب و اکثریت حوزه های علمیه دین و مذهب در جهان تشیع و در سایر نقاط جهان نسبت به آن بی تفاوت اند به گسترش بی دینی و لا مذهبی و نفرت از دین و مذهب نزد میلیونها از خرد ورزان دین دوست می انجامد.
مرجعیت و حوزه های مذکور علی رغم نقد و انتقادهای سازنده ی خیر خواهانه ای که در زمینه های فوق به آنان می شود تا کنون برای اصلاح و ضعیت قرآن گریز که در جهل به اصول و ضرورتهای علمی و قرآنی آموزش و تبلیغ دین و مذهب بویژه در زمینه ی اعتقادات ریشه دارد و همچنان نسبت به ضرورت ایجاد تعاریف علمی منطقی جامع برای دین و مذهب و برای اصول این ارزشهای الهی هیچ گام مثبت و سازنده ی چشم گیری بر نداشته اند.
این بی تفاوتی نشان می دهد که مرجعیت و حوزه های علمیه وظیفه مهم تری غیر از جلوگیری از انحرافات و کج رویهای مردم در دین داری و مذهب داری و غیر از ضرورت مصون نگه داشتن دین و مذهب از کج رویهای دین زدا برای خود تعریف کرده و بر گزیده اند.
چنین وضعیت فاجعه بار ؛ دین و مذهب را به عرصه جولان دادن دشمنان دین و مذهب و دلالان گوناگون و کاسبان حرام خور دین فروشی و مذهب فروشی و اقدام به بد ترین سوء استفاده ها از دین و مذهب و شکستن هم دلی و هم بستگی و هم فکری سازنده میان مذاهب منتسب به دین اسلام تبدیل کرده است.
مایه ی بسی حسرت و غم و اندوه است که چرا با بی تفاوتی مرجعیتها و حوزه های علمیه دین و مذهب ؛ جهان اسلام که مالا مال از ثروتهای کلان خدا داده است باید پیوسته ، با تفرقه افکنیها و دسایس دشمنان بیگانه و مزدوران این دشمنان ، تاوانهای سنگینی از جان و دارییهای و امکانات نسلهای پی در پی خود را بنفع این دشمنان پرداخت کند؟؟؟!!!
---
در سایه نظام اسلامی که به انتساب به اسلام افتخار می کند حد اقل شرط و لازمه ی روضه خوانی و وعظ و سخن از دین و مذهب می باید آگاهی کامل افراد دخیل در کارهای فوق به شناختهای فرهنگ دین داری و مذهب داری قرآنی باشد.
چنین آگاهی ؛ این افراد را در کار خود از تجاوز به حد و مرزهای دین داری و مذهب داری قرآنی مصون نگه می دارد و مخاطبان این افراد را به گمراهی و انحراف از دین خداوند و از مذهب حق تشیع علوی دچار نمی سازد.
هیچ ادعایی بنام دین و مذهب بدون وجود دلیل قرآنی و عقلی قاطع انکار ناپذیر نزد خداوند که از بشر برای اثبات عقاید دینی و مذهبی خود دلیل و برهان قاطع بی خدشه می خواهد پشیزی ارزش ندارد.
---
یکی از روشن ترین نشانه های قرآنی بر پایبندی و پیروی بی کاستی و بی فزونی پیامبر اسلام (ص) از وحی الهی در عمل و در تبلغ و آموزش دین الهی این است که آن حضرت آیاتی را که از جانب خداوند بارها با فعل امر « قل » یعنی « ای پیامبر بگو » به آن حضرت خطاب شده اند با همین فعل امر« قل » در قرآن به مسلمانان ابلاغ کرده است .
پیامبر اکرم با پیروی از آیه : « قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ... » ﴿ آیه۵۰ سوره أنعام ﴾ و آیات مشابه دیگری با تکرار فعل امر « قل » که بارها در آیات گوناگون به آن حضزت ابلاغ گردیده بعنوان بخشی از وحی الهی که آن حضرت مامور به ابلاغ آن است اثبات می کند او در ابلاغ احکام و اعتقادات دینی به مخاطبان مسلمان و غیر مسلمان هرگز فراتر از قرآن چیزی از خود به آنان نمی گوید و در پاسخ به سئوالات آنان در این زمینه فقط وحی الهی را بی هیچ کاستی و بی هیچ فزونی به آنان بازگو می نماید.
چگونه با این تاکید مکرر قرآنی می توان باور کرد پیامبر اسلام و خاندان مطهر آن حضرت بنام دین و مذهب پیروی از احکام و اعتقاداتی را در تضاد با قرآن و عقل به مخاطبان خود ابلاغ کرده اند؟؟؟!!!
بنا بر آنچه در نوشته ی بالا توضیح داده شد می توان بی تردید گفت هر حکم و اعتقادی که بنام دین با نسبت به پیامبر یا اهل بیت مطهر آن حضرت ناهماهنگ و غیر منسجم با احکام و اعتقادات قرآن یا متضاد با احکام و اعتقادات قرآنی از پیامبر یا از اهل بیت آن حضرت نقل می شود دروغ و جعل محض و باطل است.
چنانکه پیروی از چنبن حکم و اعتقادی نزد خداوند پشیزی ارزش ندارد و اصرار بر این پیروی دهن کجی به قرآن و گناه کبیره ی نابخشودنی است.
بی تردید محال و باور نکردنی است که پیامبر و اهل بیت آن حضرت که مبلغان اصلی دین الهی هستند در تضاد با قرآن و عقل یا ناهماهنگ با وحی الهی اصیل و بی خدشه چیزی را بنام دین یا مذهب به مردم ابلاغ کرده باشند.
همه ی مسلمانان با آگاهی کامل به ملاک و معیارهای قرآنی که چگونگی دین داری و مذهب داری را تعیین می کنند باید هوشیار باشند مبادا در دین داری و مذهب داری به خود اجازه دهند فرا تر از احکام و اعتقادات قرآن ؛ احکام و اعتقاداتی را بنام دین و مذهب بپذیرند.
پذیرفتن بی تحقیق و تفحص احکام و اعتقادات غیر قرآنی بنام دین و مذهب که پیوسته ترویج می شوند رقیب سازی برای خداوند است و خداوند تنها تعیین کننده ی انحصاری احکام و اعتقادات دین است.
رویکرد خدا گریز پذیرفتن احکام و اعتقادات غیر قرآنی بنام دین و مذهب گناه کبیره ی نابخشودنی و پای گذاشتن بر لبه ی پرتگاه عمیق هلاکت است و یک عمر دین داری بشر را نابود می سازد.
وظیفه اول و آخر مراجع دین و حوزه های علمیه دینی و مذهبی است که صدها میلیون دین دار مذهبی را به ملاک و معیارهای چگونگی دین داری قرآنی پیوسته آگاه سازند و نگذارند دین داری و مذهب داری صدها میلیون مردم با پشت کردن به قرآن و پیروی از من در آوردیها و خرافات نابود و تباه شود.
اگر دین شناسان به این وظیفه حیاتی سرنوشت ساز بی توجهی کنند بی تردید در گناهان انحرافهای دینی و مذهبی صدها میلیون مردم سهیم خواهند شد و راه نجات را در قیامت بعلت کتمان حقایق قرآنی از مردم به روی خود تا ابد خواهند بست.
---
اکثریت روحانیت در کشور ما و در سایر کشورهای جهان تشیع با نداشتن آگاهی لازم به شناختهای فرهنگ اصیل دین داری و مذهب داری قرآنی و با نادیده گرفتن این فرهنگ به میدان آموزش و تبلیغ دین و مذهب گام می گذارد.
این روحانیت با جهل به حقیقت قرآن و جهل به نقش بنیادین و سرنوشت ساز قرآن در دین داری و مذهب داری و با بد بینی تحمیلی جاهلانه به حقیقت شناختهای مذکور با انبوهی از احادیث متضاد با شناختهای قرآن و متضاد با اصول استدلال عقلی که هیچ آگاهی به اصول علمی ارزیابی آنها از خود نشان نمی دهد کار آموزشی و تبلیغی خود را بنام دین و مذهب شروع می کند و ادامه می دهد.
کار آموزشی و تبلیغی این اکثریت از روحانیت شیعه بحکم خداوند در آیات ۱۰۳ تا ۱۰۶ سوره ی کهف بجز ایجاد گمراهی و نابود کردن حاصل یک عمر دین داری خود و میلیونها از مردم هیچ ثمره ی دیگری ندارد.
این وضعیت اسف بار بلکه فاجعه حاکم بر آموزش و تبلیغ دین و مذهب که اکثریت مرجعیتهای دین و مذهب و اکثریت حوزه های علمیه دین و مذهب در جهان تشیع و در سایر نقاط جهان نسبت به آن بی تفاوت اند به گسترش بی دینی و لا مذهبی و نفرت از دین و مذهب نزد میلیونها از خرد ورزان دین دوست می انجامد.
مرجعیت و حوزه های مذکور علی رغم نقد و انتقادهای سازنده ی خیر خواهانه ای که در زمینه های فوق به آنان می شود تا کنون برای اصلاح و ضعیت قرآن گریز که در جهل به اصول و ضرورتهای علمی و قرآنی آموزش و تبلیغ دین و مذهب بویژه در زمینه ی اعتقادات ریشه دارد و همچنان نسبت به ضرورت ایجاد تعاریف علمی منطقی جامع برای دین و مذهب و برای اصول این ارزشهای الهی هیچ گام مثبت و سازنده ی چشم گیری بر نداشته اند.
این بی تفاوتی نشان می دهد که مرجعیت و حوزه های علمیه وظیفه مهم تری غیر از جلوگیری از انحرافات و کج رویهای مردم در دین داری و مذهب داری و غیر از ضرورت مصون نگه داشتن دین و مذهب از کج رویهای دین زدا برای خود تعریف کرده و بر گزیده اند.
چنین وضعیت فاجعه بار ؛ دین و مذهب را به عرصه جولان دادن دشمنان دین و مذهب و دلالان گوناگون و کاسبان حرام خور دین فروشی و مذهب فروشی و اقدام به بد ترین سوء استفاده ها از دین و مذهب و شکستن هم دلی و هم بستگی و هم فکری سازنده میان مذاهب منتسب به دین اسلام تبدیل کرده است.
مایه ی بسی حسرت و غم و اندوه است که چرا با بی تفاوتی مرجعیتها و حوزه های علمیه دین و مذهب ؛ جهان اسلام که مالا مال از ثروتهای کلان خدا داده است باید پیوسته ، با تفرقه افکنیها و دسایس دشمنان بیگانه و مزدوران این دشمنان ، تاوانهای سنگینی از جان و دارییهای و امکانات نسلهای پی در پی خود را بنفع این دشمنان پرداخت کند؟؟؟!!!