تفاوت قرآنی میان مذهب رحمانی و مذهب شیطانی چیست؟
---
خداوند در قرآن در آیه : « وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » ﴿ آیه ۱۲۲ سوره توبه ﴾ متولیان تبلیغ و آموزش دین یعنی دین شناسان را به آگاه شدن و فرا گرفتن حد و مرزها و بایدها و نبایدها و هشدارها و نویدهای شناختهای اصیل فرهنگ دین داری و مذهب داری وحی الهی ، که آخرین تجلی صادق آن قرآن مجید است ، فرا خوانده و از این متولیان خواسته که مردم را از انحراف و کج روی در این فرهنگ به هشدارهای الهی آگاه سازند شاید از انحراف و کج روی در دین پرهیز کنند. این روش و شیوه همان مذهب رحمانی دین است.
همان گونه که خداوند در قرآن کریم بارها وظیفه ی پیامبر اسلام را در ابلاغ و تبلیغ و آموزش احکام و اعتقادات وحی الهی منحصر ساخته آن حضرت را از هرگونه ایجاد کاستی یا فزونی در این وحی سخت هشدار داده است.
بی تردید چنین هشداری می باید سر مشق و سر لوحه ی فقهای همه مذاهب منتسب به اسلام در آموزش و تبلغ دین خدا باشد وای فقها و دین شناسان باید با دوری از افراط از این وظیفه فراتر نروند و نباید با تفریط در حدود این وظیفه هیچ گونه کاستی ایجاد کنند.
با روشن شدن حد و مرزهای وظیفه ی فقهای و سایر دین شناسان مذاهب دینی در آموزش و تبلیغ دین ؛ هر گونه افراط و تفریط در این وظیفه ، بعلت عدم دست رسی آنان به وحی الهی ، آنان را به گرفتار شدن در دام شیطان و به تحریف و کج روی در دین و به گمراه کردن مردم با دانش ناچیز خود دچار می سازد .
افراط و تفریط فقها و سایر دین شناسان مذاهب در وظیفه ی تبلیغ و آموزش احکام و اعتقادات وحی الهی ؛ مذهب را به سوی شیطانی شدن سوق می دهد و همه ی آثار نیک دین داری مرم را بحکم قرآن تباه و نابود می کند.
با شرح اصولی که در نوشته ی فوق گذشت و با تأمل و تدبر عالمانه در شناختهای اصیل فرهنگ دین داری و مذهب داری قرآنی و حد و مرزها و نویدها و هشدارهای این فرهنگ مشخص می گردد تاکید بر عترت پیامبر اکرم که در خانه ی وحی پروش یافته اند در حدیث شریف ثقلین ؛ تاکید بعنوان پاساداران امین تبلیغ و آموزش وحی الهی بوده است.
با توجه به آیه ی اکمال دین و اتمام نعمت : ﴿ آیه ۳ سوره مائده ﴾ و به محدوده های وظیفه ی قرآنی پیامبر در پیروی بی کاستی و بی فزونی از وحی الهی که در بسیاری از آیات قرآن تکرار شده است ؛ بر خلاف برداشت غلطی که از حقیقت وظیفه ی امانت داری دین که از خاندان پیامبر برداشت می شود؛ عترت بمانند پیامبر هرگز مجاز نبوده پس از توقف نزول وحی الهی چیزی را بنام دین و مذهب از خود به احکام و اعتقادات دین وحیانی خداوند بیافزاید یا چیزی را از این دین بکاهد.
با این شرح می توان دریافت انبوه من در آوردیها و خرافات متضاد با قرآن و عقل که بنام دین و مذهب ظالمانه به عترت پیامبر نسبت داده می شوند با چه هدفهای پلیدی بوده و به دست کدام نوع و گروه از افراد کج رو بشر پیگیری می شده است و هنوز ادامه دارد؟؟؟!!!
---
خداوند در قرآن در آیه : « وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » ﴿ آیه ۱۲۲ سوره توبه ﴾ متولیان تبلیغ و آموزش دین یعنی دین شناسان را به آگاه شدن و فرا گرفتن حد و مرزها و بایدها و نبایدها و هشدارها و نویدهای شناختهای اصیل فرهنگ دین داری و مذهب داری وحی الهی ، که آخرین تجلی صادق آن قرآن مجید است ، فرا خوانده و از این متولیان خواسته که مردم را از انحراف و کج روی در این فرهنگ به هشدارهای الهی آگاه سازند شاید از انحراف و کج روی در دین پرهیز کنند. این روش و شیوه همان مذهب رحمانی دین است.
همان گونه که خداوند در قرآن کریم بارها وظیفه ی پیامبر اسلام را در ابلاغ و تبلیغ و آموزش احکام و اعتقادات وحی الهی منحصر ساخته آن حضرت را از هرگونه ایجاد کاستی یا فزونی در این وحی سخت هشدار داده است.
بی تردید چنین هشداری می باید سر مشق و سر لوحه ی فقهای همه مذاهب منتسب به اسلام در آموزش و تبلغ دین خدا باشد وای فقها و دین شناسان باید با دوری از افراط از این وظیفه فراتر نروند و نباید با تفریط در حدود این وظیفه هیچ گونه کاستی ایجاد کنند.
با روشن شدن حد و مرزهای وظیفه ی فقهای و سایر دین شناسان مذاهب دینی در آموزش و تبلیغ دین ؛ هر گونه افراط و تفریط در این وظیفه ، بعلت عدم دست رسی آنان به وحی الهی ، آنان را به گرفتار شدن در دام شیطان و به تحریف و کج روی در دین و به گمراه کردن مردم با دانش ناچیز خود دچار می سازد .
افراط و تفریط فقها و سایر دین شناسان مذاهب در وظیفه ی تبلیغ و آموزش احکام و اعتقادات وحی الهی ؛ مذهب را به سوی شیطانی شدن سوق می دهد و همه ی آثار نیک دین داری مرم را بحکم قرآن تباه و نابود می کند.
با شرح اصولی که در نوشته ی فوق گذشت و با تأمل و تدبر عالمانه در شناختهای اصیل فرهنگ دین داری و مذهب داری قرآنی و حد و مرزها و نویدها و هشدارهای این فرهنگ مشخص می گردد تاکید بر عترت پیامبر اکرم که در خانه ی وحی پروش یافته اند در حدیث شریف ثقلین ؛ تاکید بعنوان پاساداران امین تبلیغ و آموزش وحی الهی بوده است.
با توجه به آیه ی اکمال دین و اتمام نعمت : ﴿ آیه ۳ سوره مائده ﴾ و به محدوده های وظیفه ی قرآنی پیامبر در پیروی بی کاستی و بی فزونی از وحی الهی که در بسیاری از آیات قرآن تکرار شده است ؛ بر خلاف برداشت غلطی که از حقیقت وظیفه ی امانت داری دین که از خاندان پیامبر برداشت می شود؛ عترت بمانند پیامبر هرگز مجاز نبوده پس از توقف نزول وحی الهی چیزی را بنام دین و مذهب از خود به احکام و اعتقادات دین وحیانی خداوند بیافزاید یا چیزی را از این دین بکاهد.
با این شرح می توان دریافت انبوه من در آوردیها و خرافات متضاد با قرآن و عقل که بنام دین و مذهب ظالمانه به عترت پیامبر نسبت داده می شوند با چه هدفهای پلیدی بوده و به دست کدام نوع و گروه از افراد کج رو بشر پیگیری می شده است و هنوز ادامه دارد؟؟؟!!!