ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت بیاورند...
رهبر انقلاب: بعضی‌ها اسم عقلانیت و عقل را می‌آورند اما منظورشان ترس، انفعال و فرار از مقابل دشمن است در حالیکه فرار کردن و ترسیدن، عقلانیت نیست.
ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند زیرا عقلانیت به معنای محاسبه درست است!
ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند زیرا عقلانیت به معنای محاسبه درست است!
ارسال در 1399/7/22 ساعت 09:54
عرض x طول
ارسال ويدئو در تلگرام
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
طلبان قبلا در سال های 76 تا 84 به طور حساب شده اقتصاد ایران را نابود
کردند.
به طور مداوم از صندوق بین المللی پول وام گرفتند و ایران را تا خرخره
زیر بار قرض بردند و پولش را صرف احزاب کرده یا در بازار ریختند تا به
مصنوعی جلوی بالا رفتن دلار را بگیرند. بی آنکه هیچ تولیدی رخ دهد.
نساجی ایران را که بیشترین کارگران را داشت نابود کردند. همچنین مسکن
سازی را متوقف کردند حال آنکه همه می دانستند نسل دهه شصت از سال 84 به
بعد وارد می شود و محتاج مسکن و اشتغال است.
از سوی دیگر ساخت پالایشگاه را مزخرف خوانده و دیوانه وار بنزین وارد
کردند تا هم شوهر آن خانم میلیاردر شود و هم ایران از نظر سوخت وابسته
شود و بشود با تحریم بنزین آن را به زانو درآورد.
تحت عنوان خودکفایی گندم، هزاران هکتار زمین را زیر کشت غرقابی بردند بی
آنکه اصلاح روشهای آبیباری یا اصلاح خامک و بذر انجام گیرد تا به این
ترتیب مسابقه ای برای برداشت آبهای سطحی و زیر زمینی در کشور شکل بگیرد
تا ایران دچار بحران خشکسالی در سالهای بعد بشود. تا جایی که در استان
یزد بعد از این طرح زمین به دلیل از دست دادن سفره آبهایش تا سه متر
فرونشست و به خشکسالی هیدرولوژیکی دچار شد و ذرات خاک طوری به هم چسبید
که حتی با بارندگی های صد سال آینده هم احیا نشود.
همچنین با شدت و حدت برنامه کاهش جمعیت و تشویق به فساد اخلاقی و روابط
نامشروع با جنس مخالف را ترویج کردند.
از همه زشت تر، خرید سانتریفیوژ آلوده و سپس اعلام آن بود که هنوز ایران
دارد با بحران آن می سوزد.
از همه بدتر صندوق ذخیره ارزی که ارز به آن می رفت ولی ابدا صرف آبادانی
کشور نمی شد و با افزایش قیمت طلا در مقابل دلار، به سرعت از ارزش آن
کاسته شد بی آنکه استفاده ای از آن انجام شود.
برنامه خاتمی این بود که ایران بعد از سال 84 و با آمدن نسل دهه شصت به
بحران سوخت و مسکن و اشتغال و بی آبی دچار شود و تا 88 با شورشی بزرگ
نظام ساقط و ایران تجزیه شود کشور به بهانه هسته ای تحت تحریمهای گسترده
قرار گیرد و البته خود خاتمی هم قسر در برود. دلیل اینکه خاتمی چندان
حمایت جدی از معین نکرد و خودش دست احمدی نژاد را گرفت و به پاستور برد
همین است. او از خدایش بود همه چیز گردن هاشمی یا احمدی نژاد بیفتد.
می بینید که برنامه فتنه 88 را از قبل چیده بودند. منتهی برخی کارهای
انقلابی دولت های نهم و دهم سبب شد که فتنه از تهران فراتر نرود. چرا که
سیاست پول پاشی و یارانه و بنگاههای زودبازده و کاهش شدید بدهی خارجی با
سیاست تهاجمی و افزایش قیمت جهانی نفت و کارت سوخت و بعدا مسکن سازی ، هر
چند نه به طور کامل اما موفق شد فرآیند برنامه ریزی شده را به تاخیر
اندازد. دولت وقت صندوق ذخیره ارزی را تماما برای فعالیتهای بزرگ عمرانی
و صنعتی مصرف کرد و به جای آن صندوق توسعه ملی ایجاد کرد که برخلاف صندوق
ذخیره ارزی، راکد نبود و به سرعت وارد چرخه مصرف می شد. همچنین با حذف
سازمان برنامه و بودجه، یکی از بزرگترین نهادهای غیرشفاف و رانتیر کشور
را حذف نمود. با ایران کد و شبنم قاچاق را تا حد زیادی کاهش داد. حتی بعد
از توطئه اشرافیت در سال 90 و بخران ارزی توانست با دور زدن تحریمها و
ایجاد مرکز مبادله ارز، ترمز رشد دلار را بکشد و 1.5 میلیون بشکه در روز
نفت بفروشد. تا جایی که جان کری اعتراف کند اگر برجام را نمی پذیرفتیم
تحریمهای ایران در آستانه فروپاشی بود.
لهذا اولین کار دولت یازدهم حذف همه کارهایی بود که دولت های نهم و دهم
انجام دادند. مرکز مبادلات ارزی منحل شد. ایران کد و شبنم بی هیچ دلیلی
از بین رفتند. کارت سوخت حذف شد. مسکن سازی متوقف شد. واردات بنزین به
بهانه آلوده کننده بودن بنزین داخل از سر گرفته شد. حتی به بورسیه های آن
دولت هم رحم نکردند. راههای دور زدن تحریم ها برای ابراز حسن نیت به
آمریکا اعلام شد! و نفت از صد به زیر چهل دلار سقوط کرد! و روحانی پز می
داد که سه میلیون بشکه نفت چهل دلاری می فروشد! در حالی که قبل از برجام
1.5 میلیون بشکه نفت صد دلاری فروخته می شد. تلگرام و اینستاگرام بر جان
و مال و ناموس مردم ایران مسلط شدند. سبد کالا برای تحقیر ملی عرضه شد
و..
خلاصه هر کاری که روند توطئه نفوذیها را به سال 84 بازگرداند. الان هم
عدم کنترل بازار ارز کاملا عمدی است.
اگه دقت کنی، از روزی که کرونا اومده، رهبری در هیچ جمعی شرکت نکرده.
پس با این تفسیر ترامپ شجاع ترین رهبر جهان است چون ...
ولی وجدانن رهبرمون جزء ترسوترین و بزدل ترین رهبران دنیا هستن.
وکسی با این سابقه ترسویی و بزدلی (با کمال معذرت به بز، که از دیوار صاف کوه...)حق نداره در مورد ترس و ... حرف بزنه.
و این است تناقض های در گفتار و رفتار رهبر قاتلین و فاسدین و غاصبین و شیعیون جهان.
....آره داداش، خود شکن، که آینه شکستن خطاست.
و گر معمار خشت اول را گذاشت کج، تا برج ثریا دیوار ..کج
پس من و شما و ... تا ابدالاباد محکوم به کج راه رفتن به خاطر ترسویی که مثل موش(باز شرمنده ...موش...)رفته به لانه موشش، و من و شما رو به جان هم انداخته.تا تخت سلطانی این ترسو در امان بماند. تفرقه بنداز حکومت کن.
آفرین به شماها که در این بین اتفاقی طوری به طوری شده و یه جوری راه شماها به بیت ولایت افتاده و به نان و آب و نوایی رسیده، و...بقیه ماجرا.
ولی حالا فکر میکنی، این نونی که از بیت ولایت به شما میرسد، چه حکمی داره.؟؟؟ آیا خودت را لایق این نان میدونی؟ فکر میکنی لیاقت شما اینه؟؟؟ آیا موقعی که در لباس سگ وفادار ولایت(باز معذرت از... سگ وفادار...)مردم را گاز میگیری، لیاقت خودت را در همین میبینی؟
آیا فکر میکنی اگه انقلاب نشده بود و... حالا شما چکاره بودی.......
آخ کاش اجازه داشتی ....
مخلص شما، دربه در اینجا و آنجا و همه جا به خاطر همون "خشت اول"
آیا از این طریق نان در آوردن
از این متن نکات زیادی در مورد نویسنده می توان استنتاج کرد.
مرتباً یک متن را در موارد با رابطه و بی رابطه استفاده کردن می تواندبمعنی محدود بودن امکانات از جمله دانائی باشد ، هرچند که جملات در سطح متعارف باشند. می توان چنین گفت که فردی از البانی یا اسرائیل ...می نویسد و میهمان یا آواره تنها حمل کنده آن است. اینکه من نان خور بیت هستم آیا افترا نیست و مسلمان از جزاء ی افترا می تواند بی خبر باشد؟ آیا بیت را دیده ای ؟ آیا تصور می کنی که هر کس علی (ع) را دوست دارد برای منافع بخصوص از نوع مادی است ( یا به خلوص ، شجاعت ، دانش ، کلام ، عدالت ،...او عشق میورزد) ؟ آیا از اینکه تکه نانی برایت نیانداخته اند عصبانی هستی؟ آیا کسی که دیگری را ترسو می نامد خود نباید نشانی از شجاعت بنماید؟ آیا فیلم رهبر را بعد از ترور روی تخت بیمارستان در حالی که دست راست را در راه اسلام فدا کرده بود دیدی و شنیدی چه گفت و با چه استحکامی ؟آیا نمونه خوب بودن و حفظ جان فریضه نیست که البته همه همه مسلمین از آن با اطلاع هستند و نا مسلمانان احتمالا بی اطلاع؟
تناقضاتی که می توان در فرمایشات جنابعالی دید بسیار بیشتر است و خود حضرتعالی احتملا به آن واقف هستید.
در پایان اخلاص شما را نمی پذیرم و مخلصی چنین نمی خواهم.
سلاما
از دقت گفتی در حالیکه اگر خودت دقیق بودی هرگز اینقدر خطا در تعبیر و تفسیرت از وقایع نمیداشتی! چون متنفرم از برچسب زنی فقط دو محتمل در باره ات دارم.. یا منافق گمراه کننده ای و یا گمراه شده ای دور از بصیرت!
اولا : نتیجه گیری در باب صفات منسوب به اشخاص بیشترین دقت را میطلبد
بنده هیچ نظری در باره نسبت صفت شجاعت به آقای خامنه ای ندارم اما...
این که تو گفتی مضحک و دور از حتی پایین ترین مرتبه عقل معاش است که با وجود شیوع این عامل مرگبار، کسی پیدا شود که آنچه بقاء حیاتش را در قالب "محتمل" و نه " احتمال" تهدید میکند نادیده بگیرد!!!!
تعبیر من از رفتار آقای خامنه ای در مقایسه با ترامپ از حیث پرهیز از حضور در جوامع یا حضور این است:
حیات ترامپ و بسیاری دیگر در قبال این مرض تضمین شده چون عامل coV-19 یک بیمارگر سنتز شده برای ترور بیولوژیک است و از آنجا که:
ساخته دست بشر برای ترور عقلاً با در نظر گرفتن اکثر امنیت خود عامل سازنده و اکثر کارآمدی در از بین بردن هدف او بوده :
طراحی ژنوم ویروس مبتنی بر حد بالایی در قابلیت بیمارگری اختصاصی در نژاد ایرانی و غرب آسیا صورت گرفته و اگر شاهد مرگ و میر در جامعه ساید رنگین پوستان هستیم اولا در نسبت شماره کمتر از ما هستند"per million" و قربانی شدن برخی افراد واجد ژنوم سفیدپوست اروپا و نیمکره شمالی زمین نیز به دلیل خطای انسانی آزمایشگاهی در طرح و تولید عامل و اهم از آن قاعده خداوندی خدا و بشریت بشر است. که مکَروا و مکَرَ اللّه ..
و از آنجا که دربدو تهیه و تولید تسلیحات بیوترور آنتاگونش ملزوم به تولید است بنده هم مثل ترامپ مطمئن هستم به سهولت دسترسی خواص استعمارگر به درمانگر بیماری ای که حتی اگر عارض شود هم تاثیر کشنده ای بر ژنوم زرد و چشم آبی ندارد!
داروهایی که با تولید محدود و سیکرت تنها در انحصار سازمان های امنیتی کشورهای تولیدکننده بیمارگر هستند و به فراخور زمان مطلوب از حیث سیاست شاید روزی رونمایی شوند!
پس احتیاط خامنه ای شرط عقل (همین عقل دم دستی) او است و گویای سلامت عقلش و نیز در مخاطره بودن جان او مثل جان غالب ایرانیان.
و پررویی ترامپ حاکی از آگاهی او بر عدم تهدید جدی بیمارگر خودساخته شان بر هیکل گولاخش!
ثانیاً قضیه تفرقه بینداز و حکومت کن به دست نشانده ها خیلی نمیچسبد!
اربابان غربی و غرب-عاشقان بیشتر و در مرتبه ای زودتر و موثرتر در مظان این ماجرا هستند اگرچه هر نزاعی دو سو دارد و هر دوسوی نزاع ، اهل تفرقه اند... ولی در جایی که محدوده این نزاع فقط آشوبگری و من گفتم و تو گفتی و من کردم چون تو میکنی و .... باشد
کسی که برای حق به جدال میایستد و وارد جنگ میشود از این قاعده دست نشاندگی مستثناست..
و
تشخیص او با قلب سلیم و جان آگاه است که عزیز برادر من در تو نیافتم..
آنچه از کامنت تو دیدم نفت ریختن بر نزاع مطلوب دشمن بود نه حقیقت...
پس...
هیس...
تو ساکت!