انتخاب مسیر متضاد با قرآن و عقل سلیم ؛ آخرت بشر را به شقاوت ابدی مبدل می سازد
---
خداوند یگانه ذات اقدس حکمت و خرد مطلق دین را با هدف والای سازماندهی نیازهای زندگی انسانهای برخور دار از نعمتهای الهی عقل واراده و برای بهینه سازی این زندگی در دنیا با وحی خود که آخرین آن قرآن کریم است به پیامببران با فراهم سازی زمینه های آگاهی سرشتی به نشانه های همه ی خوبیها و بدیهای و اعلام سر انجام و نتیجه ی پیروی از خوبیها و بدیها به بشر ابلاغ نموده است .
خداوند حکیم و دانای مطلق برای این که بشر در راستای تلاش خود برای تحقق بخشیدن به هدفهای سعادت آفرین الهی والا ، بعلت دانش و توان ناچیز خود به سر در گمی و گمراهی و مشکلات و پیامدهای این نقصهای طبیعی همیشگی دچار نشود ، در شناختها و هشدارهای وحی خود به بشر ملاکها و معیارهای و حد و مرزها و بایدها و نبایدهای آشکار محکم و مفصلی را به او معرفی نموده که پایه ها و نهادهای استوار زندگی سالم را بگونه ای سرشت نشین و قابل درک و اثبات برای بشر تعیین کرده است.
خداوند بشر عاقل را ، که با سرشت خود و با رهنمودهای وحی الهی به نیکیها و بدیهای زندگی آگاه گردیده است ؛ ازاد گذاشته تا مسیر زندگی خود را از میان این نیکیها و بدیهای آشکار با عقل خود انتخاب کند و به او در وحی الهی گوشزد نموده که پیامدهای تعیین شده برای هر نوع انتخاب آزادانه را چه در دنیای فانی و چه در در قیامت پایان ناپذیر خود تحمل خواهد کرد.
بشر اگر شناختهای سرشت نشین فرهنگ دین داری وحی الهی را با هر بهانه و بنام هر آفریده ای نادیده بگیرد یا منکر شود مسیر دهان کجی به وحی الهی و کفر محض به این وحی را انتخاب کرده است وبی تردید نتیجه ی شوم ابدی این انتخاب را بحکم همین وحی و بحکم عقل خود ناگزیر باید تحمل کند.
اصول شناختهای محکم و مفصل دین وحیانی کامل خداوند که با ملاکها و معیارها و حد ومرزها و هشدارهای آشکار و سرشت نشین و انکار ناپذیر خود شکل و مسیر زندگی بشر را آشکار مشخص می سازند و سازماندهی می کنند بازیچه نیستند که بشر با دانش ناچیز خود بتواند این شناختها را با بهانه های گوناگون با انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات متضاد با این شناختها آلوده کند و با این آلودگی فرایند سعادت آفرین این دین را واژگون سازد.
بشر و بحکم محکم و مفصل وحی الهی که آخرین آن قرآن کریم است ؛ با دچار ساختن دین داری و زندگی خود به چنین واژگونی ؛ زندگی دنیوی موقت خود را با گمراهی و کج روی تباه می کند و زندگی اخروی دائمی خویش را به شقاوت و نگون بختی ابدی مبدل می سازد وهیچ شفاعتی نمی تواند در قیامت او را از این شقاوت و نگون بختی نجات دهد.
مراجع دین شناسی چگونه باید میزان مسئولیت شناسی حرفه ای خود را ارزیابی کنند؟؟؟!!!
---
خداوند در جای جای قرآن بارها با هشدار به بشر و حتی هشدار به پیامبران ؛ منفور ترین گناه نابخشودنی را شرک یا رقیب تراشی برای خود از آفریدگان ، که هیچ وجه مقایسه ای با یگانه ذات اقدس او ندارند ، دانسته است .
خداوند در قران مهم ترین اولویت وظیفه و مسئولیت پیامبران را از بدو بعثت با کمک شناختهای محکم و مفصل وحی الهی مبارزه ی عالمانه ی پیوسته علیه شرک و عادتهای مشرکانه ی بشر و تبیین اصول یکتا پرستی به بشر تعیین کرده است .
بر مبنای دو اصل قرآنی فوق نتیجه می گیریم که خداوند مهم ترین اولویت وظیفه و مسئولیت عالمانه ی مراجع و فقهای دین شناسی و مذهب شناسی را با رهنمودهای الهی شناختها و هشدارهای محکم و مفصل قرآن ؛ مبارزه ی عالمانه ی پیوسته ی آشکار علیه انواع رقیب تراشی برای خداوند و علیه انواع عادتهای مشرکانه ی آشکار که در سهیم ساختن افریدگان در ویژگیهای فرا طبیعی یگانه ذات اقدس او پیوسته با پیروی از انواع من در آوردیها و خرافات و جعلیات بشری متضاد با قرآن و عقل رخ می دهند ، تعیین کرده است.
مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب باید میزان پایبندی خود به این آیه:« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » ﴿ آیه ۱۲۲ سوره توبه ﴾ و میزان پیروی پیوسته ی خود از شناختها و هشدارهای قران در مبازه علیه شرک را ملاک و معیار ارزیابی مسئولیت شناسی و وظیفه شناسی حرفه ای خود قرار دهند.
این مراجع باید در تبلیغ و آموزش دین و مذهب ؛ آگاه سازی پیوسته ی متدینان به شناختها و هشدارهای قرآن را در عمل و با اثبات حضور همیشگی میان مردم در همه ی مناسبتهای ذی ریط ، بعنوان اصل خدا پسندانه ی شناخت و تشخیص میزان مسئولیت شناسی حرفه ای خود و برای تشخیص پایبندی خود به این مسولیت همیشه نصب العین قرار دهند .
ملاک و معیار ارزیابی میزان وفا داری مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب به حرفه ی تبلیغ و آموزش دین و مذهب و ملاک و معیار ارزیابی میزان امانت داری آنان در این حرفه ی مقدس که از جانب خداوند برای انان تعیین گردیده است بی تردید از میزان مسئولیت شناسی و وظیفه شناسی آنان در این حرفه ی قرانی و در پایبندی همیشگی آنان به لازمه های قرآنی این حرفه مشخص و آشکار می گردد.
پاداش و یا بازخواست مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب در این زمینه با همین ملاک و معیار ، که حجت الهی است برآنان ، نیز ارزیابی می شود.
چرا شما جناب رائفی پور به جنگ عقیدتی با این وهابیت و غلات و صوفیه سه فرقه ی انگل و مُنحرفند که اسلام را به انحراف کشانیدند تا با مزخرفات و خزعبلاتشان دستآویزی برای چاپیدن ساده لوحان و کشانیدن به پرستش شیطان و جهنمی کردن مردمان با ظلم و فساد قرار دهند نمیروید؟
آن غالیان مُنحرف که اهل البیت علیهم السلام را خدا و غیرمخلوق و خالق همه چیز میشمرند هم کافر و مشرک و نجس و گمراهند
مثل امثال مسعود سلطانی و رضا قصّاب و حمیدعلیمی که به دهان به کفرگویی باز کرده و میگویند: اللّه علیست؛ علیست اللّه؛
و هم صوفیان و عرفای اصطلاحی دنباله رو آنها که همه چیز را خدا میشمرند و ادعا دارند اشیاء تجلّی ذات خدا هستند مثل سیدمحمدحسینی طهرانی که در ایران خیلی بزرگش کردند که در کتاب اللّه شناسی اش نوشته :
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)
و وهابیت که عقیده شان با تمام معتقدان ب کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم یکیست؛ آنها هم قائل به رویت خدا در شکل و شمایل نوجوان موفرفری و بی ریشند و طبق صحیح بخاری و مسلمشان معتقدند که خدا در قیامت پاچه شلوارش را بالا میزند و ساق پایش را نشان میدهد که او را بشناسند!!
اینها همه اش بخاطر دوری از خاتم الانبیاء والمرسلین محمّد و آل محمّد علیهم السلام است که خدا را غیرمادّه و غیرمتجزّی و غیرمحدود معرّفی نمودند که هیچگونه سنخیّت ذاتی و شباهتی با مخلوقاتش ندارد
فایده مثبت و سازنده ی علمی نبش قبور را با نبود صاحبشان به اثبات برسانید
---
برادر رائفی پور!!! این ینده ؛ مانند شما شیعه ی اثنی عشری هستم و این درخواست حیاتی را از شما دارم: اگر توانستید با اصول همه ی علوم انسانی تاثیر مثبت و سازنده و سرنوشت ساز این بحث را که در نبود اشخاص مورد بحث بر خلاف رهنمود خداوند در آیه ی : « تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ » ﴿ آیه ۱۳۴ سوره بقره ﴾ مطرح می سازید به اثبات برسانید ؛ بخدا سوگند در این مبحث از شماتقلید خواهم کرد.
با نبود اشخاس مورد بحث ؛ این بحث جناب عالی تلاش بیهوده و تفرقه بر انگیز برای محض تبرئه ی اعتقاد مذهبی خویش است و بس و پیامدهای شوم آن را شما و هواداران شما فردای قیامت به دوش خواهید کشید، و هیچ سرنوشتی را در این دنیا تغییر نمی دهد ؛ و اگر می گویید چنین نیست این گوی و این میدان بفرمایید خلاف این ادعا را با اصول علمی قرآنی و عقلی باثبات برسانید!!!
فایده مثبت و سازنده ی علمی نبش قبور را با نبود صاحبشان به اثبات برسانید
---
برادر رائفی پور!!! این حقیر مانند شما شیعه ی اثنی عشری هستم و این درخواست حیاتی را از شما دارم: اگر توانستید با اصول همه ی علوم انسانی تاثیر مثبت و سازنده و سرنوشت ساز این بحث را که در نبود اشخاص مورد بحث بر خلاف رهنمود خداوند در آیه ی : « تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ » ﴿ آیه ۱۳۴ سوره بقره ﴾ مطرح می سازید به اثبات برسانید بخدا سوگند در این مبحث از شماتقلید خواهم کرد.
با نبود اشخاس مورد بحث ؛ این بحث جناب عالی تلاش بیهوده و تفرقه بر انگیز برای محض تبرئه ی اعتقاد مذهبی خویش است و بس و پیامدهای شوم آن را شما و هواداران شما فردای قیامت به دوش خواهید کشید، و هیچ سرنوشتی را تغییر نمی دهد ؛ و اگر می گویید چنین نیست این گوی و این میدان بفرمایید خلاف این ادعا را با اصول علمی قرآنی و عقلی باثبات برسانید!!!
چرا نقش شناختهای قرآن در سازماندهی دین داری نادیده گرفته می شود؟؟؟!!!
---
علی رغم تاکیدهای مکرر خداوند در آیات بسیاری برنقش گلیدی بی بدیل شناختهای قران و اصول عقلی در سازماندهی دین داری خدا پسندانه ؛ قرنها است تا کنون بیشتر مراجع دین شناسی ما با تفسیر بشری غلط و متضاد با این شناختها و متضاد و متعارض با اصول عقلی از حدیث شریف ثقلین اصرار دارند انبوهی از من در آوردیها و خرافات و جعلیات اثبات ناپذیر را بنام دین و مذهب که تاثیر مخرب و گمراه کننده و دین زدا بر دین داری و مذهب داری ملیاردها از متدینان دارند بی هیچ ملاک و معیار و بی هیچ ضابطه ی علمی قرآنی و عقلی به دین و مذهب بیافزایند و بحکم قرآن در آیات محکم و مفصل 103 تا 106 سوره کهف و آیه ی 65 سوره زمر و در بسیاری از هشدارهای قرآن حاصل عمر این میلیاردها دین دار مذهبی را از دین داری و نیکو کاری بی هیچ حساب و پاسخگویی به تباهی بسپارند؟؟؟!!!
---
خداوند یگانه ذات اقدس حکمت و خرد مطلق دین را با هدف والای سازماندهی نیازهای زندگی انسانهای برخور دار از نعمتهای الهی عقل واراده و برای بهینه سازی این زندگی در دنیا با وحی خود که آخرین آن قرآن کریم است به پیامببران با فراهم سازی زمینه های آگاهی سرشتی به نشانه های همه ی خوبیها و بدیهای و اعلام سر انجام و نتیجه ی پیروی از خوبیها و بدیها به بشر ابلاغ نموده است .
خداوند حکیم و دانای مطلق برای این که بشر در راستای تلاش خود برای تحقق بخشیدن به هدفهای سعادت آفرین الهی والا ، بعلت دانش و توان ناچیز خود به سر در گمی و گمراهی و مشکلات و پیامدهای این نقصهای طبیعی همیشگی دچار نشود ، در شناختها و هشدارهای وحی خود به بشر ملاکها و معیارهای و حد و مرزها و بایدها و نبایدهای آشکار محکم و مفصلی را به او معرفی نموده که پایه ها و نهادهای استوار زندگی سالم را بگونه ای سرشت نشین و قابل درک و اثبات برای بشر تعیین کرده است.
خداوند بشر عاقل را ، که با سرشت خود و با رهنمودهای وحی الهی به نیکیها و بدیهای زندگی آگاه گردیده است ؛ ازاد گذاشته تا مسیر زندگی خود را از میان این نیکیها و بدیهای آشکار با عقل خود انتخاب کند و به او در وحی الهی گوشزد نموده که پیامدهای تعیین شده برای هر نوع انتخاب آزادانه را چه در دنیای فانی و چه در در قیامت پایان ناپذیر خود تحمل خواهد کرد.
بشر اگر شناختهای سرشت نشین فرهنگ دین داری وحی الهی را با هر بهانه و بنام هر آفریده ای نادیده بگیرد یا منکر شود مسیر دهان کجی به وحی الهی و کفر محض به این وحی را انتخاب کرده است وبی تردید نتیجه ی شوم ابدی این انتخاب را بحکم همین وحی و بحکم عقل خود ناگزیر باید تحمل کند.
اصول شناختهای محکم و مفصل دین وحیانی کامل خداوند که با ملاکها و معیارها و حد ومرزها و هشدارهای آشکار و سرشت نشین و انکار ناپذیر خود شکل و مسیر زندگی بشر را آشکار مشخص می سازند و سازماندهی می کنند بازیچه نیستند که بشر با دانش ناچیز خود بتواند این شناختها را با بهانه های گوناگون با انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات متضاد با این شناختها آلوده کند و با این آلودگی فرایند سعادت آفرین این دین را واژگون سازد.
بشر و بحکم محکم و مفصل وحی الهی که آخرین آن قرآن کریم است ؛ با دچار ساختن دین داری و زندگی خود به چنین واژگونی ؛ زندگی دنیوی موقت خود را با گمراهی و کج روی تباه می کند و زندگی اخروی دائمی خویش را به شقاوت و نگون بختی ابدی مبدل می سازد وهیچ شفاعتی نمی تواند در قیامت او را از این شقاوت و نگون بختی نجات دهد.
---
خداوند در جای جای قرآن بارها با هشدار به بشر و حتی هشدار به پیامبران ؛ منفور ترین گناه نابخشودنی را شرک یا رقیب تراشی برای خود از آفریدگان ، که هیچ وجه مقایسه ای با یگانه ذات اقدس او ندارند ، دانسته است .
خداوند در قران مهم ترین اولویت وظیفه و مسئولیت پیامبران را از بدو بعثت با کمک شناختهای محکم و مفصل وحی الهی مبارزه ی عالمانه ی پیوسته علیه شرک و عادتهای مشرکانه ی بشر و تبیین اصول یکتا پرستی به بشر تعیین کرده است .
بر مبنای دو اصل قرآنی فوق نتیجه می گیریم که خداوند مهم ترین اولویت وظیفه و مسئولیت عالمانه ی مراجع و فقهای دین شناسی و مذهب شناسی را با رهنمودهای الهی شناختها و هشدارهای محکم و مفصل قرآن ؛ مبارزه ی عالمانه ی پیوسته ی آشکار علیه انواع رقیب تراشی برای خداوند و علیه انواع عادتهای مشرکانه ی آشکار که در سهیم ساختن افریدگان در ویژگیهای فرا طبیعی یگانه ذات اقدس او پیوسته با پیروی از انواع من در آوردیها و خرافات و جعلیات بشری متضاد با قرآن و عقل رخ می دهند ، تعیین کرده است.
مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب باید میزان پایبندی خود به این آیه:« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » ﴿ آیه ۱۲۲ سوره توبه ﴾ و میزان پیروی پیوسته ی خود از شناختها و هشدارهای قران در مبازه علیه شرک را ملاک و معیار ارزیابی مسئولیت شناسی و وظیفه شناسی حرفه ای خود قرار دهند.
این مراجع باید در تبلیغ و آموزش دین و مذهب ؛ آگاه سازی پیوسته ی متدینان به شناختها و هشدارهای قرآن را در عمل و با اثبات حضور همیشگی میان مردم در همه ی مناسبتهای ذی ریط ، بعنوان اصل خدا پسندانه ی شناخت و تشخیص میزان مسئولیت شناسی حرفه ای خود و برای تشخیص پایبندی خود به این مسولیت همیشه نصب العین قرار دهند .
ملاک و معیار ارزیابی میزان وفا داری مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب به حرفه ی تبلیغ و آموزش دین و مذهب و ملاک و معیار ارزیابی میزان امانت داری آنان در این حرفه ی مقدس که از جانب خداوند برای انان تعیین گردیده است بی تردید از میزان مسئولیت شناسی و وظیفه شناسی آنان در این حرفه ی قرانی و در پایبندی همیشگی آنان به لازمه های قرآنی این حرفه مشخص و آشکار می گردد.
پاداش و یا بازخواست مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب در این زمینه با همین ملاک و معیار ، که حجت الهی است برآنان ، نیز ارزیابی می شود.
آن غالیان مُنحرف که اهل البیت علیهم السلام را خدا و غیرمخلوق و خالق همه چیز میشمرند هم کافر و مشرک و نجس و گمراهند
مثل امثال مسعود سلطانی و رضا قصّاب و حمیدعلیمی که به دهان به کفرگویی باز کرده و میگویند: اللّه علیست؛ علیست اللّه؛
و هم صوفیان و عرفای اصطلاحی دنباله رو آنها که همه چیز را خدا میشمرند و ادعا دارند اشیاء تجلّی ذات خدا هستند مثل سیدمحمدحسینی طهرانی که در ایران خیلی بزرگش کردند که در کتاب اللّه شناسی اش نوشته :
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)
و وهابیت که عقیده شان با تمام معتقدان ب کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم یکیست؛ آنها هم قائل به رویت خدا در شکل و شمایل نوجوان موفرفری و بی ریشند و طبق صحیح بخاری و مسلمشان معتقدند که خدا در قیامت پاچه شلوارش را بالا میزند و ساق پایش را نشان میدهد که او را بشناسند!!
اینها همه اش بخاطر دوری از خاتم الانبیاء والمرسلین محمّد و آل محمّد علیهم السلام است که خدا را غیرمادّه و غیرمتجزّی و غیرمحدود معرّفی نمودند که هیچگونه سنخیّت ذاتی و شباهتی با مخلوقاتش ندارد
---
برادر رائفی پور!!! این ینده ؛ مانند شما شیعه ی اثنی عشری هستم و این درخواست حیاتی را از شما دارم: اگر توانستید با اصول همه ی علوم انسانی تاثیر مثبت و سازنده و سرنوشت ساز این بحث را که در نبود اشخاص مورد بحث بر خلاف رهنمود خداوند در آیه ی : « تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ » ﴿ آیه ۱۳۴ سوره بقره ﴾ مطرح می سازید به اثبات برسانید ؛ بخدا سوگند در این مبحث از شماتقلید خواهم کرد.
با نبود اشخاس مورد بحث ؛ این بحث جناب عالی تلاش بیهوده و تفرقه بر انگیز برای محض تبرئه ی اعتقاد مذهبی خویش است و بس و پیامدهای شوم آن را شما و هواداران شما فردای قیامت به دوش خواهید کشید، و هیچ سرنوشتی را در این دنیا تغییر نمی دهد ؛ و اگر می گویید چنین نیست این گوی و این میدان بفرمایید خلاف این ادعا را با اصول علمی قرآنی و عقلی باثبات برسانید!!!
---
برادر رائفی پور!!! این حقیر مانند شما شیعه ی اثنی عشری هستم و این درخواست حیاتی را از شما دارم: اگر توانستید با اصول همه ی علوم انسانی تاثیر مثبت و سازنده و سرنوشت ساز این بحث را که در نبود اشخاص مورد بحث بر خلاف رهنمود خداوند در آیه ی : « تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ » ﴿ آیه ۱۳۴ سوره بقره ﴾ مطرح می سازید به اثبات برسانید بخدا سوگند در این مبحث از شماتقلید خواهم کرد.
با نبود اشخاس مورد بحث ؛ این بحث جناب عالی تلاش بیهوده و تفرقه بر انگیز برای محض تبرئه ی اعتقاد مذهبی خویش است و بس و پیامدهای شوم آن را شما و هواداران شما فردای قیامت به دوش خواهید کشید، و هیچ سرنوشتی را تغییر نمی دهد ؛ و اگر می گویید چنین نیست این گوی و این میدان بفرمایید خلاف این ادعا را با اصول علمی قرآنی و عقلی باثبات برسانید!!!
---
علی رغم تاکیدهای مکرر خداوند در آیات بسیاری برنقش گلیدی بی بدیل شناختهای قران و اصول عقلی در سازماندهی دین داری خدا پسندانه ؛ قرنها است تا کنون بیشتر مراجع دین شناسی ما با تفسیر بشری غلط و متضاد با این شناختها و متضاد و متعارض با اصول عقلی از حدیث شریف ثقلین اصرار دارند انبوهی از من در آوردیها و خرافات و جعلیات اثبات ناپذیر را بنام دین و مذهب که تاثیر مخرب و گمراه کننده و دین زدا بر دین داری و مذهب داری ملیاردها از متدینان دارند بی هیچ ملاک و معیار و بی هیچ ضابطه ی علمی قرآنی و عقلی به دین و مذهب بیافزایند و بحکم قرآن در آیات محکم و مفصل 103 تا 106 سوره کهف و آیه ی 65 سوره زمر و در بسیاری از هشدارهای قرآن حاصل عمر این میلیاردها دین دار مذهبی را از دین داری و نیکو کاری بی هیچ حساب و پاسخگویی به تباهی بسپارند؟؟؟!!!