انتخاب مسیر متضاد با قرآن و عقل سلیم ؛ آخرت بشر را به شقاوت ابدی مبدل می سازد
---
خداوند یگانه ذات اقدس حکمت و خرد مطلق دین را با هدف والای سازماندهی نیازهای زندگی انسانهای برخور دار از نعمتهای الهی عقل واراده و برای بهینه سازی این زندگی در دنیا با وحی خود که آخرین آن قرآن کریم است به پیامببران با فراهم سازی زمینه های آگاهی سرشتی به نشانه های همه ی خوبیها و بدیهای و اعلام سر انجام و نتیجه ی پیروی از خوبیها و بدیها به بشر ابلاغ نموده است .
خداوند حکیم و دانای مطلق برای این که بشر در راستای تلاش خود برای تحقق بخشیدن به هدفهای سعادت آفرین الهی والا ، بعلت دانش و توان ناچیز خود به سر در گمی و گمراهی و مشکلات و پیامدهای این نقصهای طبیعی همیشگی دچار نشود ، در شناختها و هشدارهای وحی خود به بشر ملاکها و معیارهای و حد و مرزها و بایدها و نبایدهای آشکار محکم و مفصلی را به او معرفی نموده که پایه ها و نهادهای استوار زندگی سالم را بگونه ای سرشت نشین و قابل درک و اثبات برای بشر تعیین کرده است.
خداوند بشر عاقل را ، که با سرشت خود و با رهنمودهای وحی الهی به نیکیها و بدیهای زندگی آگاه گردیده است ؛ ازاد گذاشته تا مسیر زندگی خود را از میان این نیکیها و بدیهای آشکار با عقل خود انتخاب کند و به او در وحی الهی گوشزد نموده که پیامدهای تعیین شده برای هر نوع انتخاب آزادانه را چه در دنیای فانی و چه در در قیامت پایان ناپذیر خود تحمل خواهد کرد.
بشر اگر شناختهای سرشت نشین فرهنگ دین داری وحی الهی را با هر بهانه و بنام هر آفریده ای نادیده بگیرد یا منکر شود مسیر دهان کجی به وحی الهی و کفر محض به این وحی را انتخاب کرده است وبی تردید نتیجه ی شوم ابدی این انتخاب را بحکم همین وحی و بحکم عقل خود ناگزیر باید تحمل کند.
اصول شناختهای محکم و مفصل دین وحیانی کامل خداوند که با ملاکها و معیارها و حد ومرزها و هشدارهای آشکار و سرشت نشین و انکار ناپذیر خود شکل و مسیر زندگی بشر را آشکار مشخص می سازند و سازماندهی می کنند بازیچه نیستند که بشر با دانش ناچیز خود بتواند این شناختها را با بهانه های گوناگون با انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات متضاد با این شناختها آلوده کند و با این آلودگی فرایند سعادت آفرین این دین را واژگون سازد.
بشر و بحکم محکم و مفصل وحی الهی که آخرین آن قرآن کریم است ؛ با دچار ساختن دین داری و زندگی خود به چنین واژگونی ؛ زندگی دنیوی موقت خود را با گمراهی و کج روی تباه می کند و زندگی اخروی دائمی خویش را به شقاوت و نگون بختی ابدی مبدل می سازد وهیچ شفاعتی نمی تواند در قیامت او را از این شقاوت و نگون بختی نجات دهد.
وهابیت و غلات و صوفیه سه فرقه ی انگل و مُنحرفند که اسلام را به انحراف کشانیدند تا با مزخرفات و خزعبلاتشان دستآویزی برای چاپیدن ساده لوحان و کشانیدن به پرستش شیطان و جهنمی کردن مردمان با ظلم و فساد قرار دهند
آن غالیان مُنحرف که اهل البیت علیهم السلام را خدا و غیرمخلوق و خالق همه چیز میشمرند هم کافر و مشرک و نجس و گمراهند
مثل امثال مسعود سلطانی و رضا قصّاب و حمیدعلیمی که به دهان به کفرگویی باز کرده و میگویند: اللّه علیست؛ علیست اللّه؛
و هم صوفیان و عرفای اصطلاحی دنباله رو آنها که همه چیز را خدا میشمرند و ادعا دارند اشیاء تجلّی ذات خدا هستند مثل سیدمحمدحسینی طهرانی که در ایران خیلی بزرگش کردند که در کتاب اللّه شناسی اش نوشته :
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)
و وهابیت که عقیده شان با تمام معتقدان ب کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم یکیست؛ آنها هم قائل به رویت خدا در شکل و شمایل نوجوان موفرفری و بی ریشند و طبق صحیح بخاری و مسلمشان معتقدند که خدا در قیامت پاچه شلوارش را بالا میزند و ساق پایش را نشان میدهد که او را بشناسند!!
اینها همه اش بخاطر دوری از خاتم الانبیاء والمرسلین محمّد و آل محمّد علیهم السلام است که خدا را غیرمادّه و غیرمتجزّی و غیرمحدود معرّفی نمودند که هیچگونه سنخیّت ذاتی و شباهتی با مخلوقاتش ندارد
---
خداوند یگانه ذات اقدس حکمت و خرد مطلق دین را با هدف والای سازماندهی نیازهای زندگی انسانهای برخور دار از نعمتهای الهی عقل واراده و برای بهینه سازی این زندگی در دنیا با وحی خود که آخرین آن قرآن کریم است به پیامببران با فراهم سازی زمینه های آگاهی سرشتی به نشانه های همه ی خوبیها و بدیهای و اعلام سر انجام و نتیجه ی پیروی از خوبیها و بدیها به بشر ابلاغ نموده است .
خداوند حکیم و دانای مطلق برای این که بشر در راستای تلاش خود برای تحقق بخشیدن به هدفهای سعادت آفرین الهی والا ، بعلت دانش و توان ناچیز خود به سر در گمی و گمراهی و مشکلات و پیامدهای این نقصهای طبیعی همیشگی دچار نشود ، در شناختها و هشدارهای وحی خود به بشر ملاکها و معیارهای و حد و مرزها و بایدها و نبایدهای آشکار محکم و مفصلی را به او معرفی نموده که پایه ها و نهادهای استوار زندگی سالم را بگونه ای سرشت نشین و قابل درک و اثبات برای بشر تعیین کرده است.
خداوند بشر عاقل را ، که با سرشت خود و با رهنمودهای وحی الهی به نیکیها و بدیهای زندگی آگاه گردیده است ؛ ازاد گذاشته تا مسیر زندگی خود را از میان این نیکیها و بدیهای آشکار با عقل خود انتخاب کند و به او در وحی الهی گوشزد نموده که پیامدهای تعیین شده برای هر نوع انتخاب آزادانه را چه در دنیای فانی و چه در در قیامت پایان ناپذیر خود تحمل خواهد کرد.
بشر اگر شناختهای سرشت نشین فرهنگ دین داری وحی الهی را با هر بهانه و بنام هر آفریده ای نادیده بگیرد یا منکر شود مسیر دهان کجی به وحی الهی و کفر محض به این وحی را انتخاب کرده است وبی تردید نتیجه ی شوم ابدی این انتخاب را بحکم همین وحی و بحکم عقل خود ناگزیر باید تحمل کند.
اصول شناختهای محکم و مفصل دین وحیانی کامل خداوند که با ملاکها و معیارها و حد ومرزها و هشدارهای آشکار و سرشت نشین و انکار ناپذیر خود شکل و مسیر زندگی بشر را آشکار مشخص می سازند و سازماندهی می کنند بازیچه نیستند که بشر با دانش ناچیز خود بتواند این شناختها را با بهانه های گوناگون با انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات متضاد با این شناختها آلوده کند و با این آلودگی فرایند سعادت آفرین این دین را واژگون سازد.
بشر و بحکم محکم و مفصل وحی الهی که آخرین آن قرآن کریم است ؛ با دچار ساختن دین داری و زندگی خود به چنین واژگونی ؛ زندگی دنیوی موقت خود را با گمراهی و کج روی تباه می کند و زندگی اخروی دائمی خویش را به شقاوت و نگون بختی ابدی مبدل می سازد وهیچ شفاعتی نمی تواند در قیامت او را از این شقاوت و نگون بختی نجات دهد.
آن غالیان مُنحرف که اهل البیت علیهم السلام را خدا و غیرمخلوق و خالق همه چیز میشمرند هم کافر و مشرک و نجس و گمراهند
مثل امثال مسعود سلطانی و رضا قصّاب و حمیدعلیمی که به دهان به کفرگویی باز کرده و میگویند: اللّه علیست؛ علیست اللّه؛
و هم صوفیان و عرفای اصطلاحی دنباله رو آنها که همه چیز را خدا میشمرند و ادعا دارند اشیاء تجلّی ذات خدا هستند مثل سیدمحمدحسینی طهرانی که در ایران خیلی بزرگش کردند که در کتاب اللّه شناسی اش نوشته :
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)
و وهابیت که عقیده شان با تمام معتقدان ب کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم یکیست؛ آنها هم قائل به رویت خدا در شکل و شمایل نوجوان موفرفری و بی ریشند و طبق صحیح بخاری و مسلمشان معتقدند که خدا در قیامت پاچه شلوارش را بالا میزند و ساق پایش را نشان میدهد که او را بشناسند!!
اینها همه اش بخاطر دوری از خاتم الانبیاء والمرسلین محمّد و آل محمّد علیهم السلام است که خدا را غیرمادّه و غیرمتجزّی و غیرمحدود معرّفی نمودند که هیچگونه سنخیّت ذاتی و شباهتی با مخلوقاتش ندارد