ناگفته های سرهنگ فرشاد فروزش در مورد 2 حادثه ی ناموسی، یکی در بزرگراه و یکی برای برادر ایشان، جانباز نهی از منکر حجت الاسلام و المسلمین هاشم فروزش(فرزاد فروزش) پس از 12 سال


کل کلیپ به این دو حادثه اشاره دارد.

حادثه ی دوم به حادثه ی مشابهی(حادثه برای برادر ایشان، جانباز نهی از منکر) که چند ماه قبل از حادثه ی طلبه شهید علی خلیلی رخ داد، می پردازد.

همچنین این کلیپ به اتفاقات تلخ و زننده ای که پس از زخمی شدن برادر ایشان اشاره دارد به همراه فیلم ها و تصاویر این دو حادثه به طور کامل می پردازد.

#تخلف استوار نیروی انتظامی مأمور اعزام شده به صحنه حادثه و آشنایی ناگهانی او با دختر دوم و تخلفات این اُستوار و شکایت مردم به بازرسی و پیگیری این مسئله

#ترس بسیار یک روحانی سیّد در هنگام رانندگی مبنی بر سوارکردن سرهنگ فرشاد فروزش مبنی بر اینکه منافقی قصد ترور او را دارد.

#توهین های پی در پی پزشک بیمارستان محمد رسول الله به رهبری در پی شکایت از فرشاد فروزش مبنی بر اینکه از آسانسور برای حمل برادر زخمی بیرون نمیاد.

#کمک های مرحوم حمید دین شعاری همکار سرهنگ فرشاد فروزش

#تهدید دختر دوم به دختر اول مبنی بر لو ندادن ماجراها

#فشار وکلا برای نامزد کردن فوری و اجباری دختر با پسر برای به چالش کشیدن پرونده

#تمجید بسیار سرهنگ فرشاد فروزش از بچه های اطلاعات نیروی انتظامی و نیروهای دیگر نیروی انتظامی

#برخورد بسیار بد نیروی ایست و بازرسی بچه های بسیجی با سرهنگ فرشاد فروزش

***این کلیپ اشاره به یک خطر بسیار جدی فرهنگی و جنسی برای دختران این سرزمین، به خصوص دختران بدسرپرست و بی سرپرست و باندهای فساد جنسی دارد***

متن خود توضیحات سرهنگ فرشاد فروزش به تاریخ 25 اردیبهشت 1391:

http://hoveitzer.blogfa.com/post/122


+ 
16

- 
4

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • ایشان نظری در مورد عدم ویزیت دندانپزشک خانم از آقایان را مطرح نمودند. چنانچه مرکز پزشکی مورد بحث با شرط معاینه همه، دندانپزشک را استخدام نموده است حق با شماست و این خانم دکتر باید شرط را مراعات کند. ولی چنانچه اظهار شده باید دکتر خانم، مردان را هم معاینه کند این انتظار بیجایی است. کوتاه‌ترین راه صواب مراجعه به نظر مراجع عظام است. آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد و دو مسئله باید از هم مجزا گردد بحث مدیریت کارکنان و مراکز درمانی است که در کشور، برخی مافیاهای مستقر از اصلاح آن جلوگیری می‌نمایند. در مناطق دور افتاده بحثی وجود ندارد و پزشک بر اساس نیاز رفتار می‌کند. در شهرها و بخصوص شهرهای بزرگ و مراکز استان‌ها هم چنین حقی لحاظ نمی‌شود. تا جایی که اگر یک پزشک مرد و یک پزشک خانم مشغول هستند به نوبت حضور دارند و باز مردم حق انتخاب ندارند. از آن مهمتر عدم رغبت مراکز دانشگاهی برای تربیت متخصصین خانم در کلیه رشته‌ها است. در حال حاضر بانوان ایرانی در مورد دریافت خدمات پزشکی از پزشکان همجنس کاملا در مضیقه هستند و محیطهای بیمارستانی حساسیتی برای راحتی خانم‌ها به کار نمی‌بندند در صورتی که حکم اسلامی است و تاکید مراجع عظام بر تامین نیروهای پزشکی همجنس متبحر می‌باشد. مافیای اشاره شده از دانشگاه تا محیط کار پنجه خود را سیطره داده است.

  • سلام
    بسیار دقیق فرمودید. در صحبت های ایشون این نکته واقعا توضیحش جا داشت.
    البته متاسفانه رخوت برخی مسئولین در مقابل مسئولینی که خود و خانواده اعتقادی به انقلاب ندارند، کارو به اینجا کشونده. ولی باز شکر خدا در دوره ای زندگی کردم که رهبر کشورم کسی مثل امام خامنه ای هست و چراغ های راهی امثال سلیمانی ها و دوران ها و چمران ها... باقی نتیجه عملشون زود به دستشون میرسه.

  • با سلام. با تشکر از نظر شما.

  • با عرض سلام و آرزوی قبول طاعات و عبادات خدمت فدائی بانو
    آرزوی جناب فروزش مبنی بر تاسیس مرکز حمایت از جوانان بد یا بی سرپرست را بیش از بیست سال پیش با هماهنگی همسر شروع کردیم. خانم تازه مسلمان و دکترای هوا و فضا از یکی از بهترین دانشگاهای دنیاست. بنده از خواهر کوچکتر خودم خواستم که بعنوان مسلمانی جدی و در فامیل معروف به حجاب و نماز های طولانی در این امر کمک کند. تقریباً همه سرمایه خود را بیش از صد هزار یورو تحویل ایشان دادیم و ایشان با فردی که نمی شناختم از اهالی رشت و ظاهراً معلم زبان ، زمینی به وسعت بیش از چهل هزار متر مربع خریدند تا در خانه آنحا از سهم پنجاه در صدی ما یتیم خانه تاسیس و بچه ها در آن خانه ساکن و با درآمد سه حوض پرورش ماهی و دو مزرعه کشت برنج مخارج مسکن ، غذا و همه مایحتاج این کودکان تا دیپلم و در صورت ورود به دانشگاه تا بعد از آن تامین شود.
    این خانم حتی بدون بازدید از محل این زمین را با آقای برزگر خریدند. مدتی بعد در فرصتی برای دیدار و مطالعه پیشرفت کار به محل ، طراز کوه / ترازکوه رفتیم. خانه و محیط و ده همه عالی و با شرایط شهری آن زمان حدود ده دقیقه از مرکز شهر رشت.
    کم کم از اهالی و انجمن اسلامی روستا شنیدیم که آقای برزگر قیمت زمین را دو برابر حساب کرده و بدون پرداخت یک ریال صاحب نیمی از محل شده. خواهر بنده باز چند هزار یورو برای مخارج دادگاه در خواست کرد که پرداخت شد و آقای برزگر ، تا جائی که نمی گفتند ، به زندان افتاد. اما از آن به بعد دیگر خبری از خواهر و بچه هایش نشد. تا اینکه یکی دو سال پیش شنیدیم که دو دستگاه آپارتمان ارث پدری به ظاهر مال دو فرزند پسر و دو دختر و در باطن یک دختر و بنده هم فروخته شده و بین این دو خواهر و یک برادر بدون اطلاع حقیر برادر بزرگتر تقسیم شده ، احتمال می دهم که از وکالتنامه بنده که به اسم صدیقه ... خواهرم برای یتیم خانه تهیه شده بود برای فروش این دو باب مسکن هم سوء استفاده شده.
    حدود هفت یا هشت سال پیش که آخرین تماس بود به این خواهر و سه فرزندش (دو پسر و یک دختر ) گفتم که اگر صادقانه عمل کرده بودند بچه یتیم آنزمان بکمک ما در دانشگاه و صاحب آینده و سهم ما هم کسیه ای از حسنات.
    خانم بنده در سالهای اخیر معلول و روی صندلی چرخدار است و لذا نمی توانیم به آسانی مسافرت کنیم و کار های اداری هم در ایران پر پیچ و خم و زمانبر است.
    علل نگارش این موضوع چند بعدی است:
    - اگر می توانید به همین هدف تاسیس یتیم خانه در این مورد کمک کنید
    - نمونه ای از تبدیل فرهنگ ایمان و اخلاق و صداقت به ضد فرهنگ
    -تائید فرمایش آقای فروزش که ما همگی در یک کشتی نشسته ایم. هیچکس باهوش تر از دیگران نیست و سوراخ کردن کف کشتی مصادف با غرق همگی است. و صد
    البته هر کِ بالاتر نشنیند چون بیفتد استخوانش سختر خواهد شکست. پس زیرآبی زدن و لائی کشیدن کسی را بجائی نمی رساند.
    در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر از طریق آدرس پستی در خدمت شما هستم.

    راصی نیستم که این تجربه در نشریات نشر شود.می توانید کمک کنید بسم الله و اگر نه بخوانید و بدانید و دیگر هیچ.

  • با سلام بر شما و خسته نباشید.
    بسیار متشکر از شما.
    این مطلب در نشریات نشر نمیشود، نگران نباشید.
    آدرس پستی رو چگونه برای شما بفرستم؟
    چون آدرس پستی بنده شخصی هست.
    با تشکر.

  • با سلام مجدد
    - روشنگری را هم از خانواده نشریات می دانم و لذا ... حتماً خیری در کار بوده.
    - منظور آدرس پستی حقیر بود که " روشنگری " در اختیار دارد و می توان از آن استفاده کرد. اگر نه و در صورت نیاز ، باید راهی یافت.
    بر قرار باشید. ارادتمند حسین

  • سلام مجدد بر شما. متشکر از پاسخ شما