پاسخ کوبنده و آماری به مافیای آب کشور| پورآقایی


بحران و تنش بزرگ آبی در راه است و باید سیاست های آب اصلاح و ویرایش شوند
گروه رسانه ای تیمورا


+ 
19

- 
3
ارسال در 1401/3/29 ساعت 17:54 2022-6-19 17:54:17
داود
توسط داود


عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • هشدار!
    پروژه براندازی نظام که نه، براندازی ملت ایران، از اصفهان و مدتهاست که آغاز شده. کشاورزی اصفهان نشانه رفته و اکنون تیرهایی است که بر قلب کشاورزی اصفهان نشسته و مینشانند!

    تب کریمه... خشکی ...
    همین دو مورد که یکیست از هزاران را چگونه درمانگرید؟

    همه این بلایا همراه و موازی با تهاجم فرهنگی وضد ارزشی بوده و هست...!

    چه خواهیم کرد؟

  • خجالت بکش مردک منافق مردم اصفهان ساکت نمی نشینند.

  • عزیزم سلام
    بک- وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ
    دو- هر اشاره و نظری که موجب تفرقه شود مردود است. لذا سعی کنیم عامل تفرقه نباشیم
    سه- نباید با خودمون درگیر بشیم چون دشمن شاد میشیم.
    چهار- ادب مرد به ز دولت اوست

  • اولاً در باره فریادهای خصم که در ریل دشمن در ایران گوش خراشه ، موضعی کاملاً تقابلی دارم و خواهم داشت اما:

    آیا تمام مشکلات اصفهان کرمان و یزد و اساساً مناطق کم آب صرفاً به دلیل تولیده؟

    چرا باب "حراست از دارایی های به حق ایرانیان" رو فتح نمیکنی؟

    دارایی های ارزشمندی که مافیای سیاسی و گردشگری و ضدفرهنگ سی ساله تون به چنگال دشمنان خارجی و داخلی و وِلو در مملکت سپرد تا جوری گند بزنن توش که برا همیشه بشه حسرت تا تو الان بیای مزخرف ببافی که بایس مملکت رو از حیث زیریاخت های تولید به زلزله کشوند تا .... ضربات مهلک اقتصادی و حرفه ای و صادراتی وارداتی و... بخوریم و بمیریم دیگه! منتها هم از تشنگی هم از وابستگی و بیکاری و..!

    آخه این راهکاره تو میدی؟

    خیلی مردی چرا نفس نمیکشیدی اونوقتی که سیستم مهندسی چند صد ساله این مملکت که یادگار شیخ بهایی رحمت اللّه علیه بود و آبرسانی وسعت بزرگی از پهنه خشک این مملکت و موجب آبادانی مانا و علی الدوام این آب و خاک از چهار محال و بختیاری تا کرمان و یزد و... بود تحت رصد و هوشمندی دشمن به فنا رفت؟

    چرا دم نمیزدی از سیاست های غلط باج دهی ایران به ترکیه و افغانستان و نابسامانی و خطاهای استراتژیک عمده در باره اونها که نه در خارج کنترل شد و نه در سیاستهای داخلی زیست محیطی، تهش رسیدیم به قحط آب و حالا راحت دیت بکشیم از آبادانی و تولید؟

    آقا ...خیر الامور اوسطها
    در باب کشاورزی که اصلا ورود نکن که ...اون روی امثال من و کشاورزا بالا میاد...
    چی رو کجا کشت کنند که تو پازل دشمن نیوفته؟
    بی سوادی، سهل انگاری، نفوذ و ...
    کدوم رو در لایه های نظامتون مهار کردید که نشستی راهکار کمتر از مزخرف میدی واسه خودت؟

    کلام آخر
    مقوله حیات مردم با هوچی گری فقط بیشتر به مخاطره میافته.
    مراقب نشخوارهامون باشیم.

  • دوست عزیزبه این حرف های جنابعالی میشه گفت هوچی‌گری و فرافکنی هست که حتی یک جمله ی منطقی درونش نمیشه پیدا کرد

  • در پاسخ به مهمان 01/04/01 ساعت۲۳:۱۰

    عزیز دشمن، منطق هر جا که باشه برای دریافتش، به وجود ظرف مربوطه ش نیاز هست. شما ببین "ظرف منطق" رو احیاناً با خودت داری؟ بعد دنبال دریافت جملات منطقی بگرد... !!!

  • با عرض سلام خدمت سرباز جهاد تبیین
    ضمن تائید انتقادات شما به مدیریت جامع صنایع و کشاورزی در سطح کشور...
    -مشکلات اشارت شما در این کمتر از هفت دقیقه یکی اینکه چهل و هشت ملیون متر مکعب اب مورد مصرف صنایع در اصفهان که نا پدید نمیشه ، ب شکلهای مختلف درمیاد. پس باید از متخصصین آنجا خواست تا این آب مصرف شده که تبدیل به بخار شده یا تبدیل به آب الوده شده را ب چرخه بازگردانند . اگر در این صنایع آب شور را می توان مصرف کرد ، از خلیج همیشه فارس آب بیاوریم . اگر این انتقال آب ممکن نیست ، که هست ، صنایع را منتقل کنیم. الخ
    -باید پیگیری کرد تا با استفاده از امکانات امروز اگر به یک کیلو برنج در ایران نیاز است همین مقدار تولید شود. اگر برنج در شمال باید کشت شود مقامات حفاظت کنند و برنامه بدهند و مسئولیت بخواهند تا فقط در شمال کشت شود.یعنی راهبردی عمل کرد حتی تولیداتی که می شود چند سال نگهداشت تا در صورت سختی ازآن استفاده شود. داستان خواب فرعون و تعبیر حضرت یوسف.
    -موضوع درخت کاری هم همینطور اینکه بد نیست درخت کاشته اند( البته اصفهان نرفته ام که شرایط را از نزدیک ببینم ). اما با توجه به موج های گرد و خاک این بسیار خوب است. فقط باید حساب شده و تخصصی عمل کرد. مثلاً نه تنها درختان میوه و میوه های خشک در خیابانها ( گردو ، فندق ، بادام ... ) تا مردم از میوه درخت استفاده کنند بلکه درختانی که در عین حال آب کم مصرف می کنند و مناسب محیط و شرایط هستند.
    -طرح مشکل چهار محال را طوری باید مطرح کرد که دو طرف نسبت بهم حساس نشوند. شما تدریس می کنید که ما از مغرب گرفته تا بنکلادش یک امت هستیم پس باید مراقبت کرد که این اقوام بهم نزدیک شوند و نه حساس.
    انسان که پیر می شود بخودش اجازه دخالت در امور دیگران را بجا یا بیجا می دهد. جسارت این پیر مرد را خواهید بخشید و این بنده حقیر خدای سبحان را از دعا خیر خود محروم نفرمائید باشد که ان شاءالله بخیل شهدا بپیوندم
    آرزمند موفقیت شما در جهاد تبئین برادر شما حسین

  • جهادگر تبیین!
    چرا در مواردی که تخصص و دانش کافی نداریم اظهار نظر کنیم؟؟؟؟؟

    در باب کشت و زرع بزرگترین خریت ممکن اینه که همه تخم مرغ ها رو توی یه سبد بذاری!
    مصداق محدود کردن کشت رزق مردم در بک منطقه! نه اینکه معنی حصن در کشاورزی رو هم خوب بلدید، فقط میتونید منتظر طغیان آفات و بیماری ها و یحتما قحطی محرز از اقلاً چند محصول محدود به کشت در منطقه منحصر شده به اون باشید...

    حالا بازم به یه مشت بی سواد نامعلوم الهویه بگید استاد!!!!! توده مطالبه گری شکست آور راه بندازید ملت رو به خاک سیاه بشونید...
    تا حالا که موفقم بودید عزیز

  • سلام علیکم.
    مخلصیم
    هنوز هم موافقتم البته با اما و اگر ها یش .نظر جهاد تبیین در پاخ بشما نبود ( نگاه کنید به تاریخ و ساعت).
    اگر محبت کنید یکبار دیگر نظر جهاد تبیین را بخوانید روشن می شود که مشکلات نظر آقای پور آقائی مطرح شده ( البته از نظر بنده غیر متخصص ) ، با این امید که این نظر غیر تخصصی در میدان روشنگری چوب خورده و حلاجی شود تا ان شاءالله نهایتاً موجب ارتقاء خرد جمعی شود ان شاءالله
    اما در مورد اشکال شما به اشتباه ( شما از لغت دیگری استفاده کردید ) جمع کردن همه تخم مرغها در یک سبد. این موضوعی است مدیریتی ، یعنی جمع کردن تخم مرغها در یکجا و یک زمان صحیح و در زمان و یا جائی دیگر غلط است. این وظیفه مدیر است تا با بررسی خطرات برای جمع تخم مرغ ها در یک سبد و منافع نگهداری یا حمل و نقل آن در یک سبد تصمیم بگیرد. تعمیم این مثال در کشاورزی چنین می شود که در حالی که تا همین اواخر حتی دسته بیل وارد می کردند چه رسد به خوراک حیوان و انسان ، می توان هر حرکتی را در جهت تولید مفید انگاشت. توجه دارید که این مدیریت زمین ، محصول و نیاز ، یکشبه اتفاق نمی افتد و اگر با هوش عمل کنیم و از تجربیات دیگر کشور ها درس بگیریم هم سالها طول می کشد. اما در نهایت فرمایش شما در مورد حمله افات میتواند صحیح باشدکه آنهم با زیرکی مومن قابل حل. از سوی دیگر وسعت ایران اسلامی و تنوع آب و هوا به اندزه ای است که می توان در تابستان برف یافت و در زمستان در دریا شنا کرد. لذا با چنین نعمت خدا دادی باید بتوان در تمام وسعت جنوب چندین پایگاه تولیدات کشاورزی مناسب محل و نیاز به محصول آن در کل کشور و چندین و چند مرکز پرورش آبزیان احداث کرد و با تامین غذای بیش از هشتاد ملیون مسلمان و غیر آن ( که سه یا چهار برابر جمعیت سالهای سی است ) ، استقلال غذا یعنی پایه استقلال واقعی و سیاسی را محکم کرد.
    ان شاءالله که رفع سوء تفاهم شده باشد و دوستی ما ادامه یابد ان ساءالله . بهر حال همینکه وقت می گذارید ارزشمند است

    پ.ن : در جائی لغت استاد را نیافتم!
    پ.ن : در مورد نظر شما در تاریخ سی و یک خرداد با محتوا موافقم ولی با طرز بیان خیر.

  • علیکم السلام جناب محترم با عنوان جهاد تبیین

    ۱. نظر حضرتعالی در باب نقشه راهبردی کاشت از منظر نوع محصول تحت کشت و مناطق جغرافیایی منتخب در کشاورزی در تایید نظریات پورآقایی بود و حتی قاطع تر! اگر به حقیقت در باب تواید غذا مدعی آگاهی نبودید اینقدر مصر و قاطع پیشنهاد نمی دادید. لذا اعلان موضع بنده در واکنش به شیوه های ارائه شده از جانب شما هم مثل جناب پورآقایی بدیهی است.

    ۲. اگر حقیقتاً اِعمال این دست امور رو مدیریتی میدانستید طرح شیوه نمی فرمودید چه شما و البته جناب پورآقایی

    ۳. اگر بدانید که گویا میدانید اوضاع کشاورزی ما به اقل هم مساعد و مستعد پذیرش انشاء راهبردهای پرخطر نیست، حواله دادن جبران اشتباهات و خطاهای آتی در زمینه کشاورزی به نعمات خداداد منجمله وسعت و تنوع جغرافیایی و محیطی و زیستی آن، که جز جفا و ستم برش روا نداشته و نداریم، ....(چگونه) مینماید؟ بنده جانب ادب نگه دارم خودتان جای خالی را با چه واژگانی پر میکنید؟

    ۴. بهره کشی بی رویه بدون نظر به "حراست و ایمن سازی" ، جبران و ترمیم و" احیاء و تامین امنیت" در حوزه کشاورزی، تنها خیانت نیست که جنایت است آنهم در سلسله ای به منتها که گریبان غالب مخلوقات این مرز و بوم را گرفته و رها نخواهد کرد.

    ۵. جالب است که صغری و کبری نامربوطی آوردید و با برشمردن تعدادی از کاستی های کشاورزی ایران!، نتیجه گرفتید که هر حرکتی را در جهت تولید مفید بیانگارید!!!!!
    اتفاقاً به عکس! بر اساس چنین هرج و مرج موجود که اشارتی در کامنت قبلی ام هم به آن داشتم (وجود نفوذ و موانع و کج روی های بیشمار و ..) نتیجه میدهد هر حرکتی قیل از اقدام به اصلاح جدی و اساسی و ریشه ای منتج است به فلاکت و هلاکت که البته مشمول و گریبانگیر ملت ما خواهد بود!!!

    وقتی در صدد ریشه یابی جنایات و بعضاً هم قصورات ساری در امر رزق خصوصاً کشاورزی نیستیم چگونه بر چنین پِیی، به بنای سازه های آوارشونده ترغیب میکنید؟

    ۶. روی گلایه ام در باره اطلاق صفت استاد به پور آقایی به شخص شما نبود و از اینکه در پاسخ به شما درج شد پوزش میطلبم. کلاً در باب الصاق تیترهای بلند بر غیر از مبانی شایستگی و عدم رعایت شایسته سالاری مخالفم.

    ۷. از حُسن نیت و دغدغه مندی به جای شما و البته حمایت های بحق شما از حقانیت های اعلان شونده در بستر این سایت کمال سپاس رو دارم. امیدوارم شما و هم خودم در هر جایگاهی که به دفاع از حقیقت برمیآییم در وادی وحدت آمال امام خمینی ره واقع باشیم.

  • با عرض سلام مجدد خدمت همرزم عزیزم یکی از یکی . ممنون که قبول زحمت کردید و پاسخ دادید.
    در مورد بند یک عرض کنم هیچکس از ماکل حقیقت را نمی داند و از منظر دیگر معصوم نیست. لذا تردیدی نیست که افراد مورد خطاب شما "حتی" پر اشتباه هستند. اما یک نکته مسلم است و ان اینکه شکایت نمی کنند ، حرف تکراری نمی زنند و راه حل ( در حد بضاعت ) ارائه می دهند.
    بیش از بیست سال پیش تحت تاثیر شرایط کودکان خیابانی و نگرانی برای امروز و فرادیشان تقریبا تمام دارائی صرف خرید زمینی حدود پنجاه هزار متر مربع شامل دو شالیزار برنج و سه حوض پرورش ماهی و خانه ای در میان آن در چند کیلومتری شهر رشت شد( تهرانی هستم و از کاشت برنج و پروش ماهی کوچکترین اطلاعی نداشتم و ندارم).
    هدف این بود که متناسب با درآمد تعدادی کودک بی سرپرست را از خیابانها جمع آوری کرده و تا پایان دبیرستان نگهداریم. اگر به دانشگاه رفتند تا پایان دانشگاه حمایت کنیم و اگر دانشگاهی نشدند کمک به ازدواج وکار. البته با خیانت دو شریک دیگر این بجائی نرسید و تا به امروز نمی دانم که چه بر سر زمین و خانه آمد. برای یکی از شرکا نوشتم که اگر بیت سال پیش ده کودک بی سر پرست را تربیت کرده بودیم اینک هر یک سی ساله و برای خود و جامعه مفید .. بهرحال نظر حقیر این بود که برنج با بازدهی زیادبکاریم که با ورود به بازار قشر ضعیف هم بهره مند شوند ، یکی از شرکا در جواب گفت که اما اگر ما انواع اصیل را حفظ کنیم هم کار مفیدی انجام داده ایم. حقیر نگرشی غیر تخصصی اما قابل قبول داشتم و ایشان هم نگاهی تخصصی و قابل قبول. لذا باید یکی از دو را می پذیرفتیم و این یعنی اولویتها.
    بعد از اینهمه پرگوئی ، در ایران فعلی از خوراک انسان گرفته تا دسته بیل وارد می شود( میشد) و این نقطه ضغف استقلال است و دشمن با کنترل غذا می تواند در چند هفته ما را بزانو دربیاورد. مبنای فکر حقیر این بود که اگر با نان گندم نمی شود استقلال غذا را تا مین کرد با نان جو.
    حال اگر این اولویت ایرادی دارد باید با جملاتی ساده این ایراد حلاجی شود و با پیشنهادات سازنده رفع گردد.
    بلحاظ پیری به همین نکته اکتفا می کنم تا فرصتی دیگر ، خواهید بخشید بهر حال شما و حقیر در ارادت به امام ره صد در صد با هممیم و این علاقه مشترک برای برادری ما کافی است.
    این ننگ روزگار را در دعا های خود فراموش نکنید باشد که منهم لیاقت شهادت در راه حق را داشته باشم. ان شاءالله.

  • عرض ادب و ارادت دارم به محضر محترم "جهادگر تبیین" گرامی.
    هر چه از جانب بنده بوده، انجام وظیفه و از سوی جنابتان لطف و کرامت.

    در باب نکته مسلم فرامایشتان؛
    - بنده از اهالی شکوه و گله گذاری زاده نشدم اما از بد حادثه امروز گلایه مندی کم نظیرم!
    - حرف تکراری را تا زمان ممکن چنان بیشمار مکرر میدارم باشد تا اثر اوفتد آب را در سنگ خارا
    - راه حل در بضاعت را هم هر کجا که پیشکش کردیم خریداری نداشت الّا به مقاصدی جز آنچه برایش راهی بود جهت گشایش!

    پیرامون نیات و اقدامات نیکتان که حضرت حق جل و علا یگانه محبوبی است که ماجور بدارد شما را و پاینده لطفتان را.

    از آنجا که:
    ۱. مَرکَب تن آدمی چنان دربرگیرنده است اورا که آدمی در اوهام خویش پنداشته که هم اوست و تنها همین تن ، اوست!

    و نیز پیرو آنچه دانسته ایم مرکب تن آدمی بهره دارد از عناصرتامین کننده توانش، فلذا گویند و حقیقت است که:" انسان همان است که تناول کند یا نوشد" که بر اثر فهم "انظر علی طعامک"
    میبایست آگاهانه بخورد و بنوشد تا انسان باشد و بماند که بتواند ظرف به صحت بدارد جهت دریافت بارقه های الهی بر وجود خویش و گام استوار بر طریق اعتلای روح و جان، که رضای اللّه در امتداد خلقتی چنین و نیز چنان نعمات همین است و خواهد ماند!

    معهذا "کیفیت" آنچه بر پهنه خوان نهمت گسترده زمین مکاریم و میافکنیم و میریزیم و اثر آن بر این دامان نجیب زمین تا برداریم به برکت نظر خداوندی اش، اهم مطلب است بلحاظ دوام، نوع و گونه اثر آن بر وجوه مخلوقی و خَلقی و ... تا خُلقی...!

    ۲. از دگر سو، تامین "کمّی" محصول جهت بهره مند سازی جمیع مخلوقات وابسته بقاء به آن در کشور، امری است بایسته و اجتناب ناپذیر

    ۳. با نظر به ایفای رذالت در پی خصم برخاسته از حسد دشمن به جهت نابودگری بر جان و اعتقاد و مال و تن این آب و خاک و هرچه از آن برآید، آنچه دیدبانی برای حراست از کیفیت آب و خاک و منابع طبیعی و غذایی باشد اهم مینماید.

    چه اگر بر اثر تهاجم دشمن به تولید کمی در کشاورزی، قوتی برای خوراک یافت نشود نتیجه همان است که قوت آلوده و بیمارگر و به دلیل ناشناخته بودن شیوه و عوامل اثر واسط و مستقیم و یا طغیان ها، بروز و شیوع بیماری های نوظهور با جان ملت کند!
    تحریم غذایی مرگ و میر میافزاید و تحریم داروها هم!
    بدتر آنکه اگر مواد موثره و بنیادین ترکیبات و فرمولاسیون های کم ضرر و بی عارضه در داروها و دواجات صنعت داروسازی مدرن و طب سنتی براثر عدم رصد ایمنی و امنیت تولید کشاورزی در بستر مراتع و مزارع و باغات و جنگلهای دارویی، دچار حملات اگروترور شود، به موازات غلبه گرسنگی محدودیت شدید تا نابودی توان مهار بیماریهای مختلف چه برخاسته از فقدان مینرالهای مغذی ابدان مخلوقات زنده، چه بر اثر غلبه بیماریها بر جسم و جان مردمان باشد خروجی اش مرگ و میر و توفیق دشمن خواهد بود! و از منظر او چه بهتر که هر دو موثر افتد!!!!

    پ.ن استقلال غذا از هر حیث و جانبی همت ها میطلبد که نمیتوان کلیت آن را به قطاع و خرده ها تقسیم کرده و گوشه ای را مهم و آن سویش را فی الاهم پنداشت! چراکه هر جزء در جای خود غیر قابل قیاس با جزء دیگر که در عرض هم و همگی به طراز اهم اند.... و این قانون همیشگی و همگی است حتی در کشاورزی...

    هرگاه نگاه وحدت گرایانه از امور کاسته شود به تکثر درافتیم و هیهات و این مهم مشمول همه امور است به ویژه در امور سیاست و مملکت!

    امام خمینی ره از وحدت فرمود و وحدت شاکله ادیان به جهت بینش وحدانی بر مبنای بصیرت است برای تمامی امور.

    با امید به رضایت اللّه تعالی .
    والسلام

  • سلام علیکم.
    مخلصیم
    هنوز هم موافقتم البته با اما و اگر ها یش .نظر جهاد تبیین در پاخ بشما نبود ( نگاه کنید به تاریخ و ساعت).
    اگر محبت کنید یکبار دیگر نظر جهاد تبیین را بخوانید روشن می شود که مشکلات نظر آقای پور آقائی مطرح شده ( البته از نظر بنده غیر متخصص ) ، با این امید که این نظر غیر تخصصی در میدان روشنگری چوب خورده و حلاجی شود تا ان شاءالله نهایتاً موجب ارتقاء خرد جمعی شود ان شاءالله
    اما در مورد اشکال شما به اشتباه ( شما از لغت دیگری استفاده کردید ) جمع کردن همه تخم مرغها در یک سبد. این موضوعی است مدیریتی ، یعنی جمع کردن تخم مرغها در یکجا و یک زمان صحیح و در زمان و یا جائی دیگر غلط است. این وظیفه مدیر است تا با بررسی خطرات برای جمع تخم مرغ ها در یک سبد و منافع نگهداری یا حمل و نقل آن در یک سبد تصمیم بگیرد. تعمیم این مثال در کشاورزی چنین می شود که در حالی که تا همین اواخر حتی دسته بیل وارد می کردند چه رسد به خوراک حیوان و انسان ، می توان هر حرکتی را در جهت تولید مفید انگاشت. توجه دارید که این مدیریت زمین ، محصول و نیاز ، یکشبه اتفاق نمی افتد و اگر با هوش عمل کنیم و از تجربیات دیگر کشور ها درس بگیریم هم سالها طول می کشد. اما در نهایت فرمایش شما در مورد حمله افات میتواند صحیح باشدکه آنهم با زیرکی مومن قابل حل. از سوی دیگر وسعت ایران اسلامی و تنوع آب و هوا به اندزه ای است که می توان در تابستان برف یافت و در زمستان در دریا شنا کرد. لذا با چنین نعمت خدا دادی باید بتوان در تمام وسعت جنوب چندین پایگاه تولیدات کشاورزی مناسب محل و نیاز به آن در کل کشور و چندین و چند مرکز پرورش آبزیان احداث کرد و با تامین غذای بیش از هشتاد ملیون مسلمان و غیر آن ( که سه یا چهار برابر جمعیت سالهای سی است ) ، استقلال غذا یعنی پایه استقلال واقعی و سیاسی را محکم کرد.
    ان شاءالله که رفع سوء تفاهم شده باشد و دوستی ما ادامه یابد ان ساءالله . بهر حال همینکه وقت می گذارید ارزشمند است

    پ.ن : در جائی لغت استاد را نیافتم!
    پ.ن : در مورد نظر شما در تاریخ سی و یک خرداد با محتوا موافقم ولی با طرز بیان خیر.