سخنرانی شهید مطهری، حضرت علی(ع) جامع اضداد
سخنرانی شهید مطهری، حضرت علی(ع) جامع اضداد.
ما اگر علی را الگو و امام خود بدانیم، یک انسان کامل و یک انسان متعادل و یک انسانی را که همه ارزشهای انسانی بهطور هماهنگ در او رشد کرده است [پیشوای خود قرار دادهایم.]. وقتی شب میشود و خلوت شب فرا میرسد، هیچ عارفی به پای او نمیرسد. آن روح عبادت که جذب شدن و کشیده شدن به سوی حق و پرواز به سوی خداست، با شدت در او رخ میدهد، مثل آن حالتی که انسان در مطلبی داغ میشود؛ مثلًا وقتی در حالت جنگ و دعوا و ستیز است، چاقو قسمتی از بدنش را میبُرد و یک تکه گوشت از بدنش به طرفی انداخته میشود ولی آنچنان توجهش متمرکز مبارزه است که احساس نمیکند یک قطعه گوشت از بدنش جدا شده است. علی در حال عبادت چنان گرم میشود و آن عشق الهی چنان در وجودش شعله میکشد که اصلًا گویی در این عالم نیست. خودش گروهی را اینطور توصیف میکند: هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلی حَقیقَةِ الْبَصیرَةِ وَ باشَروا روحَ الْیَقینِ وَ اسْتَلانوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفونَ وَ انِسوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجاهِلونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْیا بِابْدانٍ ارْواحُها مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْاعْلی «۱». با مردماند و با مردم نیستند؛ در حالی که با مردماند، روحشان به عالیترین [محل] وابسته است. در حال عبادت تیر را از بدنش بیرون میآورند ولی او آنچنان مجذوب حق و عبادت است که متوجه نمیشود، حس نمیکند. آنچنان در محراب عبادت میگرید و به خود میپیچد که نظیرش را کسی ندیده است. روز که میشود، گویی اصلًا این آدم آن آدم نیست. با اصحابش که مینشیند، چنان چهرهاش باز و خندان است «۲» که از جمله اوصافش این بود که همیشه قیافهاش باز و شکفته است. به قدری علی علیه السلام به اصطلاح خوش مجلس و حتی بذلهگو بود که عمروعاص وقتی علیه علی تبلیغ میکرد، میگفت: او به درد خلافت نمیخورد چون خنده روست، آدم خنده رو که به درد خلافت نمیخورد؛ خلافت، آدم عبوس میخواهد که مردم از او بترسند. این را هم خودش در نهج البلاغه نقل میکند: عَجَباً لِابْنِ النّابِغَةِ یَزْعُمُ لِاهْلِ الشّامِ أنَّ فِیَّ دُعابَةً وَ انِّی امْرُوٌ تِلْعابَةٌ «۳». [از پسر نابغه تعجب میکنم که] میگوید علی خیلی با مردم خوش و بش میکند، خیلی شوخی میکند، مزّاح است. با دشمن که در میدان جنگ به صورت یک مجاهد روبرو میشود، باز چهرهاش باز و خندان است که دربارهاش گفتهاند:
هُوَ الْبَکّاءُ فِی الِمحْرابِ لَیْلًا *** هُوَ الضَّحاک اذَا اشْتَدَّ الضَّرابُ
ما اگر علی را الگو و امام خود بدانیم، یک انسان کامل و یک انسان متعادل و یک انسانی را که همه ارزشهای انسانی بهطور هماهنگ در او رشد کرده است [پیشوای خود قرار دادهایم.]. وقتی شب میشود و خلوت شب فرا میرسد، هیچ عارفی به پای او نمیرسد. آن روح عبادت که جذب شدن و کشیده شدن به سوی حق و پرواز به سوی خداست، با شدت در او رخ میدهد، مثل آن حالتی که انسان در مطلبی داغ میشود؛ مثلًا وقتی در حالت جنگ و دعوا و ستیز است، چاقو قسمتی از بدنش را میبُرد و یک تکه گوشت از بدنش به طرفی انداخته میشود ولی آنچنان توجهش متمرکز مبارزه است که احساس نمیکند یک قطعه گوشت از بدنش جدا شده است. علی در حال عبادت چنان گرم میشود و آن عشق الهی چنان در وجودش شعله میکشد که اصلًا گویی در این عالم نیست. خودش گروهی را اینطور توصیف میکند: هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلی حَقیقَةِ الْبَصیرَةِ وَ باشَروا روحَ الْیَقینِ وَ اسْتَلانوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفونَ وَ انِسوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجاهِلونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْیا بِابْدانٍ ارْواحُها مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْاعْلی «۱». با مردماند و با مردم نیستند؛ در حالی که با مردماند، روحشان به عالیترین [محل] وابسته است. در حال عبادت تیر را از بدنش بیرون میآورند ولی او آنچنان مجذوب حق و عبادت است که متوجه نمیشود، حس نمیکند. آنچنان در محراب عبادت میگرید و به خود میپیچد که نظیرش را کسی ندیده است. روز که میشود، گویی اصلًا این آدم آن آدم نیست. با اصحابش که مینشیند، چنان چهرهاش باز و خندان است «۲» که از جمله اوصافش این بود که همیشه قیافهاش باز و شکفته است. به قدری علی علیه السلام به اصطلاح خوش مجلس و حتی بذلهگو بود که عمروعاص وقتی علیه علی تبلیغ میکرد، میگفت: او به درد خلافت نمیخورد چون خنده روست، آدم خنده رو که به درد خلافت نمیخورد؛ خلافت، آدم عبوس میخواهد که مردم از او بترسند. این را هم خودش در نهج البلاغه نقل میکند: عَجَباً لِابْنِ النّابِغَةِ یَزْعُمُ لِاهْلِ الشّامِ أنَّ فِیَّ دُعابَةً وَ انِّی امْرُوٌ تِلْعابَةٌ «۳». [از پسر نابغه تعجب میکنم که] میگوید علی خیلی با مردم خوش و بش میکند، خیلی شوخی میکند، مزّاح است. با دشمن که در میدان جنگ به صورت یک مجاهد روبرو میشود، باز چهرهاش باز و خندان است که دربارهاش گفتهاند:
هُوَ الْبَکّاءُ فِی الِمحْرابِ لَیْلًا *** هُوَ الضَّحاک اذَا اشْتَدَّ الضَّرابُ
ارسال نظر