مستند «درد مشترک» با موضوع نامه رهبر انقلاب به جوانان غرب

نام شما:

۶ بعلاوه ۱ میشود :

نظر: *

CAPTCHA

کد امنیتی زیر را وارد نمایید.

What code is in the image?: *

Enter the characters shown in the image.

• 
  مهمان 94/9/15 ساعت 20:36 پیوند ثابت

  پاسخ

  عمار نامه جان!
  19 سوال مطرح می کنم و خودم به این سوالات پاسخ می دهم
  سوال 1.حضرت آقا چگونه شخصیتی دارد؟
  جواب:
  1.متوهم است
  2.بیمار روانی است(حسود ، کینه ای، عقده ای و حقیر است)
  3.فقط به فکر خود و تاج و تختش است
  4.فقط می خواهد ظاهر جامعه اسلامی باشد (باطن جامعه و حکومت را اگر فساد و ظلم و جور بگیرد برایش اصلن مهم نیست)
  5.برای او مهم نیست مردم از گرسنگی بمیرند یا نمیرند مردم دچار انواع بیماریهای روحی جسمی بشوند یا نشوند سن فحشا بالا برود یا نرود برای او یک چیز مهم است و آن اینکه به حریم ولایت اش توهین نشود تاج و تختش را حفظ کند
  6.ماله کش ظالم است
  7.زیردستانش را از ادمهای چاپلوس انتخاب می کند تا بله قربان گویش باشند
  8.دیکتاتور است
  9.برای او هدف وسیله را توجیه می کند
  با این جمله که حفظ نظام اوجب واجبات است به زعم خودش ظلم کردن در جهت حفظ نظام توجیه شرعی پیداکرده است مثلا
  به زعم سید علی حسینی خامنه ای:
  قتل ستار بهشتی توجیه شرعی دارد
  ترور فروهر ها توجیه شرعی دارد
  کشتن تقریبا 60 نفر در کهریزک توجیه شرعی دارد
  سرکوب مردم توجیه شرعی دارد
  مجازات مخالفان بدون محاکمه توجیه شرعی دارد.
  تهمت و دروغ و شکنجه توجیه شرعی دارد
  رانت و قاچاق و چپاول از اموال بیت المال توجیه شرعی دارد
  پول مردم را صرف مردم دیگر کشورها کردن در صورتی که خود مردم ایران نیازمندتر هستند توجیه شرعی دارد
  
  متوهم است: زیرا مدام دژمن دژمن می کند و نمی داند بزرگتریندشمن یک ملت جهل مردم آن کشور و فساد وظلم مسئلین آن کشور است
  بیمار روانی است زیرا از شاد شدن مردم ناراحت می شود و از ناراحت شدن مردم شاد
  حسود است: نمونه اش سید محمد خاتمی را صرفا به دلیل محبوبیت زیادش او را ممنوع التصویر و ممنوع المصاحبه کرده است و اتهاماتی که می زند فقط برای فریب است و بس
  کینه است: 5 سال است که موسوی و کروبی را محصور کرده است
  حقیر است :زیرا دشمنانش را از طریق رسانه هایی که دارد تحقیر می کند
  ظالم است: زیرا مخالفانش را یا زندانی می کند یا محصور می کند یا تهدید می کند یا زندانی می کند و یا میکش.
  ماله کش ظالم است: به خاطر اینکه شاهانه فکر می کند و مانند هر شاه دیگری برایش تاج وتختش حرف اول و آخر را می زند و برای همین هم تا جای ممکن می خواهد ظاهر جامعه را طوری نشان دهد که انگار ظلمی اتفاق نمی افتد و تا جای ممکن ظلم زیر دستانش را ماله کشی می کند .
  
  سوال 2.
  حضرت آقا چه جوانانی را دوست دارد؟
  جواب حضرت آقا جوانانی را دوست دارد که یا بنگی و معتاد و افسرده باشند که نای بلند شدن و حرف زدن نداشته باشند یا جوانانی که دین دارند ولی عقل ندارند ، جوانانی که با یک آیه و حدیث، بدون پشتوانه عقلی و منطقی بتوان آنان را همچون سربازان ارتش فاشیسم ، تابع محض دستورات قرار داد.
  حضرت آقا عاشق جوانان بی دین ولی بی اراده و یا عاشق جوانان دین دار ولی بی عقل است ،
  ولی حضرت آقا از یک دسته از جوانان به شدت ترس و واهمه دارد و ان جوانان دین دار و عقل محور است که عقل را چراغ راه خود و دین را وسیله ی پایش خویش از رذایل قرارداده اند افرادی که عقل را وسیله ی هدایت و دین را وسیله ی تقویت اراده ی خویش قرارداده اند ، حضرت آقا از این دست جوانان هراس دارد .
  
  سوال 3
  فلسفه حکومت کردن حضرت آقا(سید علی حسینی خامنه ای)چگونه است؟
  جواب:
  ی حکومت ولایت فقیه(شاه عمامه به سر) برای حکومت کردن این است:گرفتن روح امید و نشاط از مردم ، گرفتن تعقل و اندیشه از مردم ،گرفتن آرامش و آسایش از مردم، وبه مردم این ها را می دهید، ترس می دهید،جهل می دهید، ناامیدی می دهید، ابهام از آینده می دهید، غم می دهید، ذهنهای مردم را مشوش و درگیر می کنید تا بتوانید بر تخت سلطنت خویش بنشینند.
  در یک کلام فلسفه ی این حکومت فرعونی و قارونی این است; به مرگ می گیرند تا مردم به تب راضی شوند. و حتی گاهی مردم را به شکنجه می گیرند تا به مرگ راضی شوند .
  
  
  متاسفانه مساجد شده است پایگاه افرادی که یک نگرش از اسلام را دارند و آن اسلام علامه مصباح است اسلامی که ولایت مطلقه فقیه را ورای قانون و حتی اسلام می داند که حتی بنا بر ضرورت می تواند اصول دین را همچون توحید را تا مدتی تعطیل کند و این یعنی فاشیسم اسلامی، ، در نگاه علامه مصباح که امروزه به عنوان اسلام انقلابی یاد می شود ،
  ولی مطلقه فقیه فردی معصوم است که کسی نه می تواند و نه باید او را نقد کند طبق این اندیشه ولی فقیه می تواند هر دستوری صادر کند بدون آن که ذره ای پاسخگوی اعمال و دستوراتش باشد، طبق این نظریه ولی فقیه
  می تواند به این بهانه که حفظ نظام از اوجب واجبات است چشمش را روی تمام فسادها و ظلم ها و تجاوزهای موجود در ارکان و دستگاهها مختلف ببندد ، با همین اندیشه که حفظ نظام از اوجب واجبات است به زعم عده ای، ظلم کردن توجیه شرعی پیدا می کند ،این نگاه که اکنون به عنوان اسلام انقلابی یاد می شود در حقیقت همان اسلام معاویه بن ابوسفیان و اسلام خلفای عباسی است ، که امروزه نام اسلام انقلابی یا اسلام ناب محمدی به خود گرفته است که در حقیقت این اسلام نیست بلکه یک اندیشه ی فاشیستی است با رنگ و لعاب اسلامی .
  در اندیشه ی اسلام ناب محمدی یا همان اسلام علی بن ابی طالب ،همه ی افراد مسئول در حکومت باید پاسخگوی اعمال خود باشند و مسئولیت اعمال خود را برعهده بگیرند و هیچ فردی در حکومت حق ندارد خود را بری از نقد شدن بداند،
  علی علیه السلام در زمان زمامداریش خود را پاسخگو ی مردم می دانست، و از مردم می خواست که او را نقد کنند اگر چه او معصوم از خطا و گناه بود .
  اسلام علامه مصباح که در حقیقت اسلام ضد محمد و آل محمد است و یک اسلام فاشیستی و یک اسلام بنی عباسی است ، که متاسفانه در حال حاظر عده ای آن را به اجرا در می آورند . و هر کسی که نقد کند یا کشته می شود یا تهدید می شود یا زندانی می شود و یا محصور .
  سوال 4.
  سپاه پاسداران چگونه نهادی است؟
  جواب:سپاه اختاپوست وار و سرطان وار همچون زالو ،خون مردم را می مکد و با رانت خواری و قاچاق و انحصار و زدن اسکله های غیر قانونی اقتصاد کشور را فلج کرده است و هر جا که در اقتصاد وارد شده است آنجا را به فساد کشانده است .
  سپاه همچون ارتش فاسد پاکستان کارهای اطلاعاتی امنیتی می کند
  سپاه همچون ارتشهای فاسد کشورهای آمریکای لاتین در سیاست دخالت می کند
  سپاه همچون گارد سلطنتی در رژیم منحوس پهلوی و همچون ارتش بعث در عراق و همچون ارتش اس اس آلمان نازی یک شبه نظامی است که در حقیقت گارد سلطنتی می باشد و مانند یک ارتش که کارش دفاع از یک ملت می باشد نیست
  1. سپاه با قاچاق کالا ایران و ایرانی را بیکار می کند.
  2.سپاه با ورود به فعالیتهای اقتصادی ایران و ایرانی را بیکار میکند.
  3.سپاه به جای ان که از یک ملت دفاع کند از یک نفر دفاع می کند و به جای آن که یک ارتش باشد یک گارد سلطنتی است.
  سوال5.
  قوه قضاییه چونه نهادی است؟
  جواب: قوه قضاییه = قوه ی ظالمیه،
  قوه ی قضاییه = قوه شریک دزد و رفیق قافله
  قوه قضاییه= قوه ی رشوه بدهید حقتان را بگیرید
  قوه قضاییه= قوه حق به رشوه دهنده می رسد ،
  شعار قوه ی قضاییه شده است : با حضرت آقا باشید هر غلطی خواستید بکنید ، با حضرت اقا باشید اسید روی صورت زنان بریزید ، با حضرت آقا باشید به مردم شلیک کنید(محمود کریمی) ، با حضرت آقا باشید معترضین را بکشید(قاتل نداآقاسلطان، مرتضوی، رادان و..) با حضرت آقا باشید مردم را شکنجه کنید(قاتل ستار بهشتی)
  با حضرت آقا باشید و اقتصاد کشور را شش قفله کنید و سرطان وار قبضه کنید(سپاه پاسداران)
  با حضرت آقا باشید و ..
  شعار دیگر قوه ی قضاییه این است اگر با آقاجان نباشید شده پسر پیغمبر هم باشید پدرتان را در می آورم
  اگر با حضرت آقا نباشید و آب بازی بکنید دستگیر می شوید
  اگر با حضرت آقا نباشید و شادی بکنید دستگیر می شوید
  اگر با حضرت آقا نباشید و فساد دستگاهها را در روزنامه ها بیاورید تهدید می شوید
  اگر با حضرت آقا نباشید شده پسر ییغمبر هم باشید
  آنچنان جرمهای جور واجور به شما می دهم که تصورش را هم را نمی کنید از جرم جاسوسی و بر اندازی گرفته تا تجاوز به عنف و زنای محصنه ، از تبلیغ علیه نظام گرفته تا بمبگذاری و فتنه گری و بر اندازی
  سوال 6.
  شورای نگهبان چگونه نهادی است؟
  جواب:
  متاسفانه ، شورای نگهبان تبدیل شده است به شورای نفریت شده
  شورای همیشه در مظان اتهام
  شورای هر چی که من می گم فقط بگو خب.
  شورایی که شعارش شده است هر چه افراد نادان تر و چاپلوس تر ، باکفایت تر و صالح تر
  شورایی که جاده صاف کن حضرت آقا شده است.
  شورایی که می خواهد نمایندگان مجلس کَر و کور و لال باشند
  شورایی که می خواهد نمایندگان مجلس به جای نماینده ی مردم بودن نماینده نظام و نماینده حضرت آقا باشند.
  شورایی که نمایندگان توانمند اما منتقد را ردصلاحیت می کند و با این کار زمینه ی تشکیل مجلسی بسیار ضعیف را فراهم می کند و مجلس ضعیف ، نتیجه اش می شود نظارت ضعیف و نظارت ضعیف نتیجه اش می شود فساد بیشتر در کشور ، و فساد بیشتر نتیجه اش می شود سست تر شدن جایگاه نظام و ضربه به نظام و در نهایت سقوط نظام .
  سوال 7.
  حضرت آقا چگونه فرماندهان نیروی انتظامی را منصوب میکند ؟
  جواب:
  در نیروی انتظامی، فرماندهان ارشد(سردار ها) از کادر نیروی انتظامی انتخاب و منصوب نمی شوند ، بلکه آقا جان(سید علی خامنه ای)، چند جانور را از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برمی دارد و آنها را به سرداری نیروی انتظامی منصوب می کند ، یک پلیس هر چقدر هم تلاش کند فقط می تواند تا درجه ی سرهنگ تمام مشغول به کار باشد ، برای همین هم هست که اینها( فرماندهان) پلیس نیستند بلکه پاسداران سرکوبگر آقا جان هستند که ، حضرت آقا آنها را به فرماندهی نیروی انتظامی منصوب می کند . نیروی انتظامی یا همان پلیس به جای آن یک نیروی مردمی باشد که حافظ جان و مال و ناموس مردم باشدتوسط سید علی جان ، تبدیل شده است به یک نیروی سرکوبگر که به جای حفاظت از مردم دارد از آقا جان حفاظت می کند .
  مصادیقش مشخص است 1.سردار نقدی در قضیه ی کوی دانشگاه
  2.سردار نظری در قضیه ی کوی دانشگاه 3.سردار قالیباف در قضیه ی کوی دانشگاه 4.سردار رادان در قضیه ی انتخابات 88 و بازداشتگاه کهریزک 5.سردار احمدی مقدم در قضیه ی انتخابات 88 6.سردار اشتری در قضیه ی اسیدپاشها در اصفهان و...
  آقا جان ، برای سرکوب و تهدید مردم نیاز به همین پاسداران سرکوبگر(شعبان بی مخ های آقا) نیاز دارد که از سپاه آنها را بر می دارد و لباس پلیس به تنشان می کند و آنها را به جان مردم می اندازد .
  پلیس در نگاه آقا جان ، به نیرویی گفته می شود که باید در دل مردم رعب و وحشت بیاندازد و نه آرامش و اعتماد ، برای مردم یک نیروی سرکوبگر باشد و برای خودش یک گارد سلطنتی.
  سوال 8.
  برخی از نهادهای زیر نظر رهبری چگونه نهادهایی هستند ؟
  جواب:
  سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که پول بیت المال را به جای آن که صرف شادی و آرامش و نشاط و امیدآفرینی و آگاهی بخشی و پیام رسانی صادقانه کند ، بیش از 1000 میلیارد تومان پول بیت المال را صرف توهین به شعور مخاطب و بخصوص دروغ پردازی و توهین کردن به شعور مخاطب کرده است و عملا تلویزیون تبدیل شده است به توپخانه ی جبهه ی پایداری برای کوبیدن دولت (علامه مصباح و یارانش)
  ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) که شده است یک کارتل اقتصادی
  آستان قدس رضوی رضوی برو که تبدیل شده است به آستان واعظ طبسی ، این آستان تبدیل به یک غول اقتصادی شده است و فعالیت اقتصادی می کند بدون آن که مالیات بدهد و پاسخگو باشد .
  سازمان اوقاف و امور خیریه برو که تبدیل شده است به سازمان زمین خواری و کلاهبرداری و امامزاده ها را برای خودشان تبدیل به قلک کرده اند
  بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی برو که تبدیل شده است به بنیاد زمین خواران و رانت خواران
  مؤسسه کیهان برو که پول بیت المال را خرج
  لجن پراکنی و درج اطلاعات سوخته می کند و پول بیت المال را حیف و میل می کند
  سوال9.
  از نگاه آیت الله طالقانی دیکتاتور چگونه فردی است؟
  جواب:
  دیکتاتور "دین" را به استخدام می گیرد
  شرف و انسانیت را به استخدام می گیرد
  دروغ می گوید
  فریب می دهد
  خدا را شاهد می گیرد که من دلسوزترین مردم در حق شما ملّت هستم
  ولی روحیه اش، لجوج ترین و کینه ورزترین مردم است نسبت به خلق!
  
  وقتی سوار کار نشده، وعده می دهد
  و وقتی که سوار بر کار شد، دیگر به هیــچ چیــز رحم نمی کند...
  این خاصیت یک دیکتاتور است!
  از سخنان آیت الله طالقانی
  
  سوال 10.حضرت آقا چه احساسی نسبت به سید محمد خاتمی دارد؟
  جواب:
  حضرت آقا نسبت به سید محمد خاتمی سه احساس دارد، احساس اول : حضرت آقا (سید علی خامنه ای) برای سید محمد خاتمی احترام قائل است به خاطر اخلاق ، ادب ، حیا در گفتار و کردار و منش و شخصیت بی نظیر سید محمد ، از او می ترسد به خاطر محبوبیت بسیار زیاد او و داشتن پایگاه عظیم اجتماعی اش، و از همه این ها مهم تر به او احتیاج دارد به خاطر این که جدا شدن و مخالفت خاتمی نسبت به حکومت به معنی جدا شدن قطعی خیل عظیمی از مردم و تبدیل شدن این منتقدان عظیم، به مخالفان(دشمنان) عظیم ،
  نمونه ی این جدا شدن شرکت نکردن 15 میلیون واجد شرایط در انتخابات سال 92 بود0 .
  حضرت آقا(سید علی خامنه ای) در ظاهر نشان میدهد که نه خاتمی را دشمن می داند و نه دوست ، در ظاهر دشمن نمی داند(دشمن خویش نشان نمی دهد ) زیرا دشمنی با خاتمی به معنی دشمنی با قشر متوسط شهری و دشمنی با دانشگاهیان و فرهنگیان و هنرمندان و دانشجویان می داند ، و سید محمد را در ظاهر دوست نمی داند(دوست نشان نمی دهد ) زیرا خوب می داند که سید محمد خاتمی، مخالف بت سازی و معصوم سازی از ولایت مطلقه فقیه است، سید محمد مخالف این است که ولایت مطلقه فقیه خود را عاری از پاسخگویی و نفد پذیری بداند ، خاتمی به این امر ایمان دارد که قدرت زیاد بدون پاسخگویی و نقد پذیری نتیجه اش می شود فساد و ظلم و جور و تباهی.
  حضرت آقا خود می داند دشمن شماره ی یک او نه رژیم صهیونیستیست و نه آمریکا ، بلکه سید محمد خاتمیست، در حقیقت دشمن شماره ی یک او اندیشه ی خاتمی و قرائت او از دین اسلام است که باعث می شود حضرت آقا به نام دین و به نام اسلام ، هر کاری که دوست دارد نتواند انجام دهد ، قرائتی که سید محمد از دین دارد جلوی فاشیسم اسلامی و استبداد دینی را می گیرد و اجازه نمی دهد کسی دین را سپر امیال و خواسته های شخصی خود کند و این اندیشه بزرگترین دشمن برای حضرت آقا(سید علی خامنه ای) است
  
  سوال 11. تاثیر تفکرات علامه مصباح بر افراد چگونه است؟
  جواب:
  من آموخته ام برای اینکه بزرگی را بشناسم حال می خواهد استاد اخلاق باشد یا فیلسوف ، روشنفکر باشد یا آیت الله، عارف باشد یا فقیه ، علاوه بر آن که آثارش را مطالعه کنم ، شاگردانش را نیز در نظر بگیرم
  متاسفانه، تاثیری که علامه مصباح بر جامعه می گذارد بخصوص بر شاگردان و مریدان و دوستارانش را در نظر گرفته ام
  متاسفانه ، تاثیر اندیشه های علامه مصباح بر شاگردانش آنها را تبدیل کرده است به افرادی بسیار هتاک ، کم تحمل ، بی منطق، پرخاشگر، کینه ای و به شدت انتقام جو . در تفکرات علامه مصباح خشونت و ترور اگر با نیت تقرب به خدا باشد مقدس و قابل ستایش است ، این نوع تفکر مردم آن جامعه را تبدیل به یک مشت انسانهای وحشی و انتقام جو می کند که بوی از انسانیت نبرده اند.
  نتیجه ی تفکرات علامه مصباح افرادی می شود همچون خوارج در صدر اسلام و داعش و بوکوحرام و طالبان و اسیدپاشها در عصر حاضر.
  سوال 12: روسیه چگونه همسایه ای است ؟
  جواب:
  روسیه غیر قابل اعتماد ترین کشور است این را تاریخ می گوید
  نمونه هایش را به شما می گویم
  1.قرارداد ترکمان چای و گلستان
  2.جدا کردن آذربایجان از ایران
  3.به توپ بستن مجلس شورای ملی
  4.سرکوب میرزا کوچک خان جنگلی
  5.گرفتن سهم 50 درصدی از دریای خزر و دادن سهم تقریبا 12 درصدی
  6..مجهز کردن کامل ارتش بعث عراق در زمان جنگ تحمیلی
  7.میلیاردها دلار پول را بابت نیروگاه بوشهر گرفتند و بعد از گذشت 20 سال هنوز به ایران تحویل نداده اند
  8 تحویل ندادن سامانه اس 300
  9.فروش تجهیزات بنجل نظامی
  10.رای مثبت به قطعنامه های تحریمی ضد ایران در شورای امنیت (در صورتی که حداقل روسها می توانستند رای ممتنع بدهند )
  روسها به کفتار صفت بودن در سیاست معروف هستند
  روسیه اهل از پشت خنجر زدن است و سر بزنگاههای تاریخی ایران و ایرانی را تنها گذاشته اند
  این را تاریخ می گوید
  روسها هیچ گاه روابطشان با ایران را بر اساس دوستی قرار نداده اند
  بلکه همیشه نگاهشان به ایران ابزاری بوده و به عنوان یک کارت برنده در درگیری های بین المللی با غرب، ایران و ایرانی را فروخته اند .
  
  سوال 13. آیا ترور اگر با قد و نیت الهی باشد امری مطلوب است ؟
  جواب:
  یادم نمی رود که زمانی که حاج آقا روح الله ، در فرانسه بود گوشتی آوردند ، آقا امتناع کرد هر چند آن گوشت از لحاظ اسلامی حلال حلال بود ( به آن گوسفند آب دادند بودند و روبه قبله بود و با بسم الله و زیر گلوی گوسفند و به صورت نیمه بریده ذبح شده بود ) گفتند برای چه نمی خورد فرمودند چون مطابق با قوانین فرانسه ذبح حیوانات در جایی خارج از کشتارگاه ممنوع است پس این گوشت حرام است.
  جالب بود که حاج اقا روح الله ، طبق قوانین فرانسه به حاکمیت قانون فرانسه احترام گذاشت و گوشتی که از لحاظ اسلامی حلال بود را نخورد،امام روح الله به ایران آمد و بعد از سالها از آن ماجرا ، برای فردی که حتی ضد اسلام ضد قرآن کتابی نوشته بود حکم ترور صادر می کند ، و حاظر است افرادی بروند و فردی را در خاک کشور دیکری بدون اجازه ی آن کشور بکشند ، چطور است که حاج آقا روح الله برای کشتن یک حیوان ، به قوانین حاکمیتی آن کشور احترام می گذارد اما برای کشتن یک انسان ،به حاکمیت و قوانین دیگر کشورها احترام نمی گذارد ،
  متاسفانه حاج آقا روح الله نمی دانست که جواب قلم را با گلوله نمی دهند ، اگر قرار بر این بود اولین تیم های ترور را انبیا و اولیای الهی تشکیل می دادند ،
  دلیل آن ساده است ، ترور نتیجه عکس می دهد ، با ترور جبهه ی حق تضعیف می شود و جبهه ی باطل قوی ،
  جبهه ی حق ظالم جلوه پیدا می کند و جبهه ی باطل مظلوم ،
  با ترور فرد ، فقط جسم فرد ترور می شود ، ولی اندیشه ی او تقویت و قوی تر می شود .
  علاوه بر آن که ترور یک روش ضد انسانی و ضد شرعی است ، یک روش بسیار ضد عقلی و ضد منطقیست.
  حاج آقا روح الله گمان می کرد با اعدامهای فله ای می شود اندیشه ی عده ای را نابود کرد می شود جواب قلم را با گلوله داد(فتوای ترور سلمان رشدی) در صورتی که وقتی اندیشه ای متولد می شود متاسفانه یا خوشبختانه دیگر نابود نمی شود اندیشه ها صرف نظر از خوب یا بد بودنشان همچون یک باکتری عمل می کنند ممکن است آن اندیشه تضعیف شود و بعد از سالهای سال در صورت وجود زمینه ی مناسب دوباره خود را باز تولید کند و تقویت شود و دوباره فعال شود،
  به عنوان نمونه: متاسفانه یا خوشبختانه اندیشه ی احمدی نژادی نابود شدنی نیست همانطور که اندیشه ی خاتمی نابود شدنی نیست
  
  سوال 14.چه سخنانی از مجاهدین خلق درست از آب در آمد ؟
  جواب:
  ممکن است تمام صحبتهای مجاهدین خلق درست نباشد اما برخی از سخنانشان بعد از گذشت بیش از 30 سال درست از آب در آمد مثل:
  1.ولایت فقیه فاشیسم اسلامی است یا به گفته بازرگان ولایت فقیه عامل دیکتاتوری است در صورتی که حاج آقا روح الله گفت ولایت فقیه عامل ترقی و پیشرفت است
  2.سپاهیان و بسیجیان چماقدار و سرکوبگر هستند
  3.در زندان های جمهوری اسلامی شکنجه صورت می گرفت(موئتلفه جان برو بپرس آن آن لاجوردی شکنجه گر که به درک واصل شد چه شکنجه ها که نمی کرد )
  4.ادامه ی جنگ یک جنگ ضد میهنی بود
  5.نماز جمعه جمعه بازار است
  6.حاج آقا روح الله یک دجال بود(یا جوانان را در مقابل ارتش بعث عراق و صدام حسین به شهادت رساند یا مخالفانش را همچون آیت الله شریعتمداری محصور و یا مخالفانش را فله ای اعدام میکرد) قبل از انقلاب در نوفل شاتو گفت :همه گروهها می توانند اظهار نظر کنند و وقتی قدرت را به دست گرفت گفت: فقط یک حزب باید باشد و آن حزب الله است و همچون سایر دیکتاتورها و شاهان شروع به سرکوب و زندانی کردن و اعدام کردن مخالفانش کرد
  7.حاج آقا روح الله انقلاب مردم را از مردم ربود(مردم شاه نمی خواستند و امام روح الله یک شاه عمامه به سر که همان ولایت فقیه بود را به سر کار آورد)
  در حقیقت خمینی همان رژیم شاه را اما با ظاهری اسلامی به خورد مردم داد و آنها را فریب داد
  شاه رفت و جایش را شاه عماه به سر(ولایت فقیه) گرفت
  گارد سلطنتی رفت و جایش را سپاه گرفت
  شعبان بی مخ ها رفتند و جایش را بسیج گرفت
  درباری ها رفتند و جایش را آخوندهای و مراجع درباری گرفتند
  حزب رستاخیز رفت و جایش را حزب الله گرفت
  ، درباریان رفتند و جایشان را به بعضی مراجع دادند
  خان ها رفتند و جایش را امامان جمعه گرفتند،
  ساواک رفت و جایش را وزارت اطلاعات گرفت،
  در زمان طاغوت با عشرتکدهاو مراکز فسق و فجور راهزنی می کردند(مردم را گمراه می کردند) و
  متاسفانه امروز با مسجد و حسینه راهزنی می کنند(دین را وسیله ای برای ظلم کردن خود قرار داده اند و از دین خدا سوء استفاده می کنند)
  
  سوال 15.
  مردم کنونی با مردم 60 سال پیش چه فرقی دارند؟
  جواب:
  مردم مردم 60 سال پیش نیستند
  مردم با تجربه شده اند روسیه را شناختند(کفتار ومرده خوار سیاسی و اهل از پشت خنجر زدن)
  چین را شناختند(بنجل فروش و کاسب تحریم)
  حماس را شناختند(خائن)
  ولایت فقیه را شناختند(ظلم با سپر دین و اعتقادات مردم، شاه عمامه به سر)
  آمریکا را شناختند(کشوری که خود فهمید چه غلطهایی کرده است)
  برخی مراجع(که آخونددرباری هستند و عامل استمرار ظلم)
  خمینی را شناختند( دجالی که انقلاب مردم را از آنها ربود،
  یا مخالفانش را اعدام میکرد یا جوانان پاک ایران را گوشت در مقابل توپ میکرد )
  خامنه ای را شناختند(افعی گرگ صفت ، فردی که انتخابات را به صورت فرمالیته و کنترلی و نمایش اجرا کرد و در سال 88 رسوا شد)
  دخالت دین در سیاست را فهمیدند(مشکل از دین نیست بلکه دین ابزار بسیار قوی است که نباید در اختیار سیاستمدار باشد زیرا فقط یک معصوم می تواند از این شمشیر بهره بگیرد دین ابزاری است که اگر در دست سیاستمدار باشد تمام ظلمهایش را با سپر دین انجام می دهد )
  
  مردم مردم 60 سال پیش نیستند که یک آخوند بیاید و یک حدیث بگوید و مردم چشم بسته قبول کنند، مردم سخنان شما و امثال شما را با ترازوی رسول باطنی که همان عقل است سنجش و وزن می کنند و اگر عقل آن را رد کرد نمی پذیرند،
  مردم مردم 60 سال پیش نیستند، می دانند کهآخوندها چگونه دین خدا را وسیله ی چاپیدن و فریب مردم قرار داده اید و به نام اسلام هم به اسلام ظلم می کنند و هم به مردم .
  مردم مردم 60 سال پیش نیستند که آخوندها مردم را به دینداریه منهای تعقل و تفکر دعوت کنند، مردم دین را همراه با عقل و تدبیر می خواهند ، و
  مشکل آخوندها با همین تفکر و تعقل و اندیشیدن مردم است،
  زیرا دیگر آخوندها نمی توانیند به اسم
  دین خدا و قرآن خدا ،مردم را چاپیده و فریب دهید.
  سوال 16.
  در جمهوری اسلامی شهروند درجه اول و شهروند درجه دوم و سوم چه کسانی هستند ؟
  جواب:
  در جمهوری اسلامی علاوه بر یهودیان ، زرتشتیان و مسیحیان که شهروند درجه دو محسوب می شوند ، سنی ها نیز شهروند درجه دو محسوب می شوند علاوه بر این ، شیعیانی که 12 امامی نیستند نیز همچنین، شیعیان 12 امامی که ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارند(جدایی دین از سیاست را قبول دارند) نیز همچنین ، شیعیانی که 12 امامی هستند .لایت مطلقه فقیه را نیز قبول دارند اما او را معصوم نمیدانند و نقد پذیر می دانند نیز همچنین ، فقط در نظام جمهوری اسلامی ایران شیعیان 12 امامی که ولایت مطلقه فقیه را قبول دارند و آن غیر قابل نقد می دانند شهروند درجه بک محسوب می شوند یعنی یاران آیت الله مصباح یزدی،
  از جمعیت تقریبا 77 میلیونی ، فقط 4 میلیون شهروند درجه یک هستند و بقیه شهروند درجه دو به پایین هستند .
  
  سوال 17.
  منظور از اقلیت قدرتمند و اکثریت ضعیف در نگاه حضرت آقا چیست؟
  جواب:
  به شما می گویم در ذهن اختاپوستی سرطانی فاشیستی او چه می گذرد
  او مردم را به مرگ نمی گیرید تا به تب راضی شوند بلکه به شکنجه می گیرد تا به مرگ راضی شوند
  
  ب خودش می گفت ، داشتن یک اقلیت قدرتمند بهتر است از یک اکثریت متوسط،
  به خودش می گفت : راضی کردن مردم سختتر است از راضی کردن یک اقلیت
  پس با 4 میلیون نفر میخواست کشور را اداره کند و خودش را از گردنه ها و پیچهای تاریخی عبور دهد.
  
  چه فیلمها و سریالهایی که با این جمعیت چهار میلیونی که راه نیانداخت. از خیمه شب بازی در انتخاباتها تا حضور در راهپیمایی های به ظاهر خود جوش اما در باطن حکومتی .
  
  به خودش می گفت، اگر نیروهای اطلاعاتی امنیتی نظامی و انتظامی با من باشند و یک عده آخوند(آخوند درباری و مراجع درباری) و یک عده حاجی بازاری رانت خوار داشته باشم آن موقع هر غلطی خواستم می توانم بکنم .
  
  مردم سال به سال وضع اقتصادی شان بدتر می شد و می دیدند چطور سال به سال جمعیت راهپیمایی کنندگان در 22 بهمن بیشتر می شد
  این نمایشها و بازی های کثیف ادامه داشت تا سال 88که نقطه ی پایانی بود بر عوام فریبی و خنثی شدن و بی اثر شدن سلاح فریب شما.
  سحر ساحران او(سپاه ، بسیج، صدا و سیما، شورای نگهبان، حاجی بازای های بی سواد رانت خوار،آخوندهای درباری و مراجع درباری و مداحان درباری)، توسط عصای موسوی(مردم) بلیعده شده است.
  
  بیشتر مردم از او متنفر هستند چون می دانند برای او مهم نیست مردم از گرسنگی بمیرند یا نمیرند سن فحشا پایین برود یا نرود، مردم دچار انواع بیماری های روحی و روانی و جسمی بشوند یا نشوند ،
  برای او یک چیز مهم است و آن اینکه به حریم ولاییتان توهین نشود.
  
  سوال 18.
  چرا مردم از حزب موئتلفه متنفر هستند؟
  جواب:
  مردم از حزب موتلفه متنفر هستند زیرا:
  1.یک عده حاجی بازاری بی سواد که بیشترشان سن بسیار بالایی دارند و در این سی و چند سال فعالیت حزبی شان بعد از پیروزی انقلاب هیچ برنامه خوب و مدونی برای اداره کشور ارائه نکرده اند
  2. افکارشان بشدت قدیمی است و نمی خواهند بروز باشند
  3.برایشان راضی کردن مردم اصلا و ابدا مهم نیست
  4.به رانت عادت کره اند
  5.به خاطر حمایت گسترده از دولت قبل هنوز عذرخواهی نکرده اندو..
  
  سوال 19.
  چرا مردم از جبهه پایداری متنفر هستند ؟
  جواب:
  
  مردم از جبهه ی پایداری متنفر هستند به این دلایل
  1.خود را به حق می دانند و بقیه ی را اهل باطل
  2.به خود اجازه می دهند که به راحتی به دیگران توهین و تحقیر کنند
  3.برای اداره جامعه برنامه ای ندارند و به جای ارئه برنامه، مدام دیگران را تحقیر و توهین و سرکوب می کنند
  4.ایدئولوژی و جهان بینی آنها یا به عبارتی گفتمان آنها ، دشمن سازی و تنفرآفرینی است و نتیجه ی گفتمان آنها این است که مردم را تبدیل به یک مشت موجودات وحشی می کند که می خواهند همدیگر را تکه تکه کنند.
  5.برای آنها رفع مشکلات مردم ایران اهمیتی ندارد بلکه به فکر تشکیل امپراطوری شیعه هستند و رفع مشکلات مردم لبنان و فلسطین و یمن و عراق از رفع مشکلات مردم ایران برایشان مهم تر و واجب تر است
  6.و از همه اینها بدتر این است که رای مردم را تزیینی می دانند و این را نمی دانند که اگر مردم حکومتی را نخواهند اگر در راس آن حکومت فردی معصوم هم باشدنمی تواند بر آن مردم حکومت کند این را تاریخ می گوید(25 سال خانه نشینی علی علیه السلام و تشکیل حکومت ندادن بسیاری از پیامبران و همچنین تشکیل حکومت ندادن 10 امام معصوم) پس برای جبهه پایداری راضی کردن مردم اصلا و ابدا مهم نیست .