رویکرد کلینتون درباره ایران چگونه است؟

نام شما:

۵ بعلاوه ۲ میشود :

نظر: *

CAPTCHA

کد امنیتی زیر را وارد نمایید.

What code is in the image?: *

Enter the characters shown in the image.

• 
  یکی از یکی 95/8/8 ساعت 22:41 پیوند ثابت

  پاسخ

  منطبق با تحلیل شخصی من: هیلری کلینتون و اساساً حزب دموکرات در ایالات متحدۀ آمریکا دست نشاندۀ لابی های صهیون-جهود انگلیس است. در مقابل دانلد ترامپ از لابی های صهیونیستی آلمانی حمایت شده که غالباً حامی احزاب جمهوری خواه بوده!
  خود ایالات متحدۀ آمریکا که به لحاظ تاریخ ظهور ملیتی (مهاجر)-سیاسی، از بنیان با فرض انقلابی بودن شکل گرفت و بر پایۀ تعدی و تجاوز و کشتار بی رحمانۀ سرخپوستان بومی این قاره است، سالیان متمادی دستخوش استعمار سیاسی شده و به مستعمره ای غول پیکر با نمودی کریه المنظر در اذهان دیگر ملل جهان تبدیل شده. اوج فقر و بیکاری و فساد و جنایت و فحشا و ابتذال... در سرزمینی نفت خیز ، پر از منابع طبیعی متنوع حیاتی و ثروت های عظیم پنهان! که به صورتی پیوسته در طمعی به منتها برای غارت منابع مشابه در سایر نقاط جهان در تکاپوست!!! طرح این سؤال در ذهنم مرا ه این تحلیل واداشت که اساساً تبدیل شدن امریکا به امانت دار بزرگ اروپا (انگلیس و آلمان و.. ) به موازات جنگهای جهانی برای نجات طلاهای استخراجی و ذخیره سازی آن ها در انبار معتمدی چون «ایالات متحده»به دلیل دوری جغرافیایی از معرکۀ جنگ(با توجه به تجهیزات و توان نظامی در آن زمان)! -(که خود این واژه می تواند بیانگر مفاهیمی بیش از وصله پینۀ مرز مساحت های واقعاً بهم چسبیده در این سرزمین گسترده و غول پیکر از هر نظر باشد!)
  لذا در بدبینانه ترین حالت، تصور أسفبار من این است که امروزه، نه تنها ایالات متحدۀ امریکا که بسیاری از دیگر نقاط جهان که تقابل دو حزب برجسته در تشکیلات سیاسی آنها به شکل تکاپوی زندۀ سرگرم کننده، مدام در حال تکرار و «مُچ انداختن» است؛ در ریشه به «والدین» تفکر «صهیونیسم» و در شکل برونی آن «رژیم اشغالگر اسرائیل» تعلق دارد! خوب پدر این هجمۀ پلید، انگلیس یا همان بریتانیا و مادرش به ظن من آلمان است که با ساختن قصۀ دروغین «هولوکاست» و وام دار جلوه دادن خود در قبال نوزاد صهیون، آنرا در دامان خود پرورد و چونان سگ هاری به جان پهنۀ پاک خاستگاه دین در جهان انداخت. تفکر صهیون حرامزاده ای است که از توافق و تزویج انگلیس و آلمان پس افتاد.
  این بازی شطرنج که گاهی به شکل مُچ اندازی هم بر سر همان میز «کرۀ خاکی» نمود می یابد به دستان این دو دوست و یار رقیب رقم می خورد. اگر نتیجۀ جدل سیاسی احزاب دو قطبی در کشور x به کام مهرۀ سفید آلمان رقم خورَد، احتمالاً حزب مخالف متعلق به کشور y در آن توفیق حاکمیت موقت می یابد که مهرۀ سیاه انگلیس است!!
  اگر چنین باشد، تمام این جنگ ها و غوغا ها و آشوب ها در جهان همگی در پس پردۀ توافق دستان خبیث برآمده از اتاق های فکر مشترک که «صهیون» ذیل آن است رقم خورده. از گل آلود شدن آب حیات ملل در جهان هر دو شطرنج باز منتفع می شوند. یک طرف سلاح هایش را می فروشد، از قاتلین و بزهکاران جامعه اش «داعش» می سازد و لا اقل از هلاکتشان ناراحت هم نمی شود (تلفات به حساب نمی آید!) - نفت و گاز منطقه را توسط همان ها در ازاء تسلیحاتش و با سودی کلان صاحب می شود!!!
  آن دیگری نقاب حق و مظلومیت به چهره می زند. ساکت می نشیند و دست ملعونش را از چهره های سیاسی نقاط دیگر بیرون می کند تا «برای تداوم همۀ آشوب ها روی زمین بهانه باشد!!!!». آنوقت است که خون های پاک برای حقانیت اسلام و غیرت ملت ها ریخته می شود و نسل ها از پی نسل ها بی آنکه فرصتی برای رویش و ظهور عظمت چنان روحی «ارواحنا فداه» باقی بماند، یا از تنگدستی و فقر یا بدون هیچ بالندگی در کُنه مصیبت های رنگ به رنگ بدون برخوردای از اقل حقوق بودنشان نابود می شوندو آنان که لایق و منتخب رَبّشان اند شهید می شوند...
  حال آنچه از قرآن به من و تو ای خواهر و برادر ایمانی ام در جای جای این کرۀ خاکی، گوشزد شده بیش از پیش به فریاد دل خون شده می رسد.. تا کی پذیرش حاکمیت باطل به وساطت مهره های نفوذی؟ قیام للله اوجب واجبات است که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»- بیا عصارۀ دین را در یابیم آنگاه بپا شویم.
  به راستی که زمین تا مادامی که عرصۀ تاخت شیطان است، تبعیدگاه آدمی است از گناه به نسیان رفته...
  اللهم عجل لولیک الفرج... آمین یا رب العالمین...