آهنگ طنز علی زکریایی | همه چی آرومه / ما چقدر بدبختیم


(موضوع: از شیر مرغ تا سلفی آدمیزاد)

" همه چی آرومه
ما چه قد بدبختیم!"
شاعر: ملیحه رجائی
با صدای علی زکریائی


+ 
203

- 
13

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • روحانی باید انصراف بده انصراف مگرنه تا شب یلدا دلار به50هزار هم میرسه

  • ☆اندر اوضاع دور نخست ریاست شیخنا!☆

    خیز و این سیلاب طوفانی نگر
    حاصل غوغای «روحانی»! نگر

    دیده را بُگشا و ارزانی! ببین
    [یا گرانی و گرانجانی ببین!]

    عزت پاسپورت ایرانیست این!
    [آنچه می دانیم و می دانیست این!!]

    «بی سوادا»! خیز و بین برجام را
    «خاک بر سر کن غم ایام را»

    در ژنو، عزت! نگر، تحقیر چیست؟
    این سراسر فخر شد، تحقیر نیست!

    ما همه دادیم!! از روی کَرَم ...
    «این دلیلِ اختیار است ای صنم»!

    این توافق، حاصلِ صد فوت و فن
    این توافق، بس «ظریف»! و بس «حسن»!

    این توافق، همچو «دُرّی»! شد خوشاب
    در مسیر «مَجد»! شد مایه یْ شتاب

    این توافق، بهر دشمن عار شد!!
    بهر ما چون دوره ی قاجار شد!!

    دوره ی قاجار را در خاطر آر
    عزت سرشار!! را در خاطر آر

    یاد کن آن سانْ سرافرازیّ ما!!
    وآن «جهانگیری»!، جهانسازیّ ما!!

    آن همه شوکت که ما را بود و هست!
    مُلکِ ما که مُلکِ دارا بود و هست!

    عالَمی در حیرت از پولْتیکِ ما!!
    یک جهانْ مفتونِ وضعِ نیکِ ما!!

    ترکمنچای و گلستانْ یاد دار
    افتخارِ مُلکِ ایرانْ!! یاد دار

    «یاد باد آن روزگاران، یاد باد»
    [که تمام عزّ ما بر باد داد !!!...]

    رهروِ راهِ قَجَر گشتیم باز
    مایه ی فخر بشر گشتیم باز!!

    منتظر باید شوی تا بعد از این
    تحت حکم ما رَوَد کلّ زمین!!

    تو مپندار این نخواهد شد، پسر!
    دولت تدبیر دارد صد ثمر ...

    چار سال ار منتظر بودی، کم است!
    کار شیخ است این، نه کار شلغم است!!

    طول دارد کارِ «شیخِ سُرخه ای»
    شیخ، دیک است و تو همچون فَرخه ای!!

    شیخ، «دکتر» باشد و دارد «سِجِل»
    تو چه باشی؟ «بی سوادی» منفعل!

    شيخ، اين نكته، تو را آموخته:
    كآب را آنجا بزن كه سوخته!!!

    چار سال دیگر اکنون در ره است
    هر که صبرش کم شود، او ابله است! ...

    ☆اندر اوضاع دور دویم ریاست شیخنا!☆

    بار دیگر عهدِ میمون آمده
    عهدِ میمونِ «فریدون» آمده

    دیگر ای ضحاک، دستت بسته است
    که فریدون جای تو بنْشسته است!

    با فریدونْ عالَمی خرّم شود
    با فریدونْ غصه هامان کم شود

    با فریدونْ هر چه هست ارزان شود
    رونق بازار، صدچندان شود

    با فریدونْ پسته ها خندان شود
    کلّ ایران، شهر «رفسنجان» شود!!

    با فریدونْ نفت، بالا می رود
    «از همان جا کآمد آنجا می رود»!

    با فریدونْ حالمان خوبست باز
    توی تُنبانِ عَدو، چوبست باز!!!

    با فریدونْ مملکت تا اوج رفت
    [زورقِ بشکسته مان در موج رفت!]

    اینک ای دل، سرفرازیمان نگر
    در زمینِ خصم، بازیمان نگر!!!

    در جهانْ ما را تو خوشنامی ببین
    دوره ی «مابَعدِبرجامی» ببین

    شُکرها کن حضرت دادار را
    مژده دِه این مردم بیکار را

    که پس از برجام، کار آید همی
    چون زمستان شد، بهار آید همی

    بوی آب و بوی نان باشد همی
    خِنگِ ما از دُکتران باشد همی!!!

    صبر باید کرد، مَردُم! دیر نیست
    تیمِ «روحانی»، جوان شد پیر نیست ...

    ☆اندر حالات پسابرجام و آشکارشدن کذب وعده های فریبکارانه ی شیخنا☆

    ساقیا خیز و به ما جامی بده
    باده ی «مابَعدِبرجامی» بده

    کاسه های صبرمان لبریز گشت
    روزِ روشنْمان کنون شبديز گشت

    «دولت تدبیر» را تدبیر شد! ...
    روزها بگذشت و دیگر دیر شد

    «روزها گر رفت، گو رو، باک نیست»
    چون که دندان شد، غم مسواک نیست

    لیکن از مسواک اگر بستيم چَشم
    می نَتان اندر شکم ریزیم پشم

    ما همه محتاج نان شب شدیم!
    پس چه شد برجام؟ جان بر لب شدیم!

    پس چه شد آن وعده ها که داده اید؟
    کلّ کشور را ز وعده، گ.. اید!!!

    حاصل برجامْ بهر ما چه شد؟
    حال شهرستان و شهر ما چه شد؟

    پس چه شد آن «اُلدُرَم» من، «بُلدُرَم»؟
    خفه خوان گیرید که من قُلدُرَم!

    حال اگر گویی که: «شیخا! زاده ای!!
    مملکت را خوب بر گ... داده ای!!!»

    یا بگویی: «جمله شد خسران ما،
    این توافق شد بلای جان ما»،

    شیخ، خشم آرَد، بسوزد ریشه ات
    سر زند «آزادی اندیشه» ات!!

    «این نه جبر، این معنیِ جباری است»
    جابران را رسمِ کشورداری است ...

    شیخنا را هیچ شرم از کرده نیست
    روسپید! است او که نمره ش گشته بیست

    حال تا رویش شود افزونْ سپید
    قوزِ بالا قوز هم آمد پدید:

    مژده دِه ای تو غلام غربیان
    شب برفت و آفتاب آمد میان

    در شب تاریک، لامپ! آمد پدید
    از دل آمریک، ترامپ آمد پدید

    عیشتان کامل شد اکنون! اَلصَّلا
    «عشقِ غربی ها»! «بَلاءُ لِلْولا»

    ☆سخنی چند در نصیحت شیخنا و مناجات با خدای سبحان☆

    عذرخواهی کن ز مردم، شیخَنا
    که ندارد رنگْ دیگر این حنا

    بس که تو مفتون آمریکا شدی
    پیش چشم مردمان رسوا شدی

    عزت ما دادی از کفْ رایِگان
    عبرت آموزید، ای بی مایِگان

    باید ای دل! سوی دشمن تاختن
    نی ز بیم او سپر انداختن

    یک قدم گر پس رَوی تو در جدال
    صد قدم پیش آیدت آن بدسِگال...

    یا رب از غرب و ز غربی اَلأَمان
    رحم کن بر ما در این آخِرزمان

    شیخنا گر بَد نُمود، از ما مَبین
    شیخنا از ما نَبود، از ما مَبین

    شیخنا «دکتر» بُد و شد «باسواد»
    پیش تو، یارب، سوادِ ما مَباد

    «ما عدم هاییم هستی ها نُما»
    دست ما گیر ای خدای رهنُما

    رَبِّ خَلِّصْنا زِ دكترْ شیخِنا!
    مِن عذابِ النار ربَّنا قِنا ...

    علی برکة الله ...
    ‌‌ آشفته طهرانی
    غفر الله له

  • علی زکریایی حرف نداره