حاج محمود کریمی | ساعتی رفته ولی هیچ خبر نیست
ساعتی رفته ولی هیچ خبر نیست از او آه کجا رفته عمو دیر کرده چه شده چنگ دل شوره زده مانده نفس بین گلو دل ما در همه آتش همه خون نیست آبی که شود قطره ی اشکی ز پلکش بچکد روی لبان پسرش کو علمش مشک چه شد آمده بابا ز شریعه به حرم با کمری از چه خمیده چه شد آن دلخوشی دیده بیدارعلمدار به لب گفت رباب وای شدم خانه خراب... / قدیمی
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
-
عالی