رائفی پور: آخوندامون چپیدن تو مسجد


سخنرانی هویت مهدوی - اردبیل - در جمع شرکت کنندگان کلاسهای مهدویت
« ما مردم رو گذاشتیم کنار »


+ 
64

- 
3

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • استاد مثل همیشه عالی. فقط ای کاش مخالفین شما به جای توهین و فحاشی و تمسخر شما ، انتقادات شما رو جدی بگیرن. شما حزب اللهی هستید . انقلابی هستید . طرف حق را میگیرید . یادمان نرفته که از آقای حجتی وزیر اصلاحطلب حمایت میکردید چون او پیگیر منافع ملی و امنیت غذایی مردم بود.
    لیبرال های غربزده به شدت از شما و محبوبیتتان میترسند. مراقب خودتان باشید

  • سعی کنید سطح علم و دانش دانشگاهی را ارتقا دهید و از احمدی نزاد شدن دوم دوری کنید
    حوان هستید عجله نکنید برای دید شدن و راهنما شدن
    پیامبر از ۴۰ سالگی شروع کرد پس از.....
    پس به کسب علم در دانشگاه و دنیارا دیدن و نداشتن روحیه حق مطلق داشتن و باطل دانستن دیگران

  • جناب علی اصغر چراغچی چرا بدون تحقیق حرف میزنی؟
    منظورت این نیست که پیغمبر خدا از 40 سالگی شروع کرد به تحصیل علم و دانش؛ آموزگار پیغمبر فقط خدا بود و از احدی غیر از او علم نیاموخته بود
    خداوند پیغمبرش را از همان کودکی تحت علم آموزی و تربیت ویژه خودش قرار داد
    امیرمومنان علی ابن ابیطالب علیه السلام در نهج البلاغه در این مورد فرموده:
    لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن ان کان عظیماً اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره

    از همان زمان که رسول خدا (صل الله علیه و آله) را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ ترین ملک از ملائکه خویش را مأمور ساخت تا شب و روز وی را به راههای بزرگواری و درستی و اخلاق نیکو سوق دهد.

  • سعی کنید سطح علم و دانش دانشگاهی را ارتقا دهید و از احمدی نزاد شدن دوم دوری کنید
    حوان هستید عجله نکنید برای دید شدن و راهنما شدن
    پیامبر از ۴۰ سالگی شروع کرد پس از.....
    پس به کسب علم در دانشگاه و دنیارا دیدن و نداشتن روحیه حق مطلق داشتن و باطل دانستن دیگران

  • جناب علی اصغر چراغچی چرا بدون تحقیق حرف میزنی؟
    منظورت این نیست که پیغمبر خدا از 40 سالگی شروع کرد به تحصیل علم و دانش؛ آموزگار پیغمبر فقط خدا بود و از احدی غیر از او علم نیاموخته بود
    خداوند پیغمبرش را از همان کودکی تحت علم آموزی و تربیت ویژه خودش قرار داد
    امیرمومنان علی ابن ابیطالب علیه السلام در نهج البلاغه در این مورد فرموده:
    لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن ان کان عظیماً اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره

    از همان زمان که رسول خدا (صل الله علیه و آله) را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ ترین ملک از ملائکه خویش را مأمور ساخت تا شب و روز وی را به راههای بزرگواری و درستی و اخلاق نیکو سوق دهد.

  • اقا یا خانم در پناه خدواند جهان
    خیلی فعالی،مشکوک میزنی، شما که هیچ کدوم از این فایل ها رو قبول نداری تو این سایتا چکار میکنی ؟ برا همه فایلا هم نظر میذاری
    بابا روشنفکر

  • هر کسی بخواهد حقیقت را بگوید فوری انگ به او نزنید

  • هموطن سعید 123 ، حقوق بگیر و مزدور و کپی پیس کن هستند اینها ، فلونی ، رک و راست ، مردم ایران ، همین در پناه خداوند جهان الی آخر ، اینها سواد اینکار رو ندارن بلکه براشون فایلهای آماده مینویسند و اینها کپی پیس میکنند

  • تو چه می فهمی حسین متولد 1335! تو که همه اش فحش و تهمت ناموسی و غیرناموسی میزنی
    دغدغه من رساندن حقیقت به خوانندگان و دفاع از دین است که هر کجا که صلاح بدانم آنچه از قبل با سند و مدرک و دلیل از کتب نوشتم را باز منتشر میکنم چون درج حقیقت و رساندن آن به مردم برایم مهمتر از قضاوت نابجای کوته فکران است

  • علما و طلبه های حوزه های علمیّه ما به غیر از اینکه باید در مسائل اجتماع و سیاست بر اساس مکتب قرآن بعلاوه اهل البیت(علیهم السلام) ورود جدّی عملی داشته باشند
    مراجع و علمایمان هم باید نسبت به مسائل عقیدتی هم پالایش جدی انجام بدهند
    خدا شناسی ما و دیگر اصول اعتقادی باید همان باشد که اهل البیت(علیهم السلام)بر اساس قرآن فرمودند
    باید آراء فلاسفه و عرفای اصطلاحی صوفیه و آخوندهای صوفیگرایی که بزرگشان کردند و بخلاف آنچه است که اهل البیت(علیهم السلام)بر اساس قرآن فرمودند فاش شده و دور انداخته گردد

  • نمونه ای از انحراف بزرگ در خداشناسی حوزه های علمیه:
    خدای حقیقی را هم در همین حوزه های ما توسط بعضی از آخوندهایمان جوری معرفی کرده اند که غیر از خدایی است که بیانات رسول الله و ائمه هدی(علیهم السلام) که منطبق بر قرآن است معرّفی اش کردند
    در عرفان اصطلاحی که متأسّفانه آن را عرفان نابِ اسلامی در حوزه های ما و برای عوام جا زدند
    اصلاً خالق و مخلوق نداریم تا برای مخلوق که حادث و نیازمند مطلق به خالق قدیم و بی نیاز است تعیین تکلیف بشود
    چنانچه سیدمحمدحسین طهرانی با پیشوند علامه که برایش جعل کردند و از عارفان مشهور شمرده میشود درباره خداوند ادعا کرده:
    حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
    (الله شناسی ج 3 ص 222)
    و صمدی آملی و حسن زاده آملی و محمدرضا نکونام و ملاصدرا و محئی الدین ابن عربی(شیخ العرفای اصطلاحی)و همه ارادتمندان به اینها و امثالشان که آراء خلاف آنها درباره خداوند و دیگر عقاید اسلامی را پذیرفتند، همه شان همین عقیده ها را دارند و از همین حرفها زده اند
    و تنها شِبهِ برهانی هم که دارند این است که اگر بگوییم دو چیز متفاوت داریم که یکی خداوند و دیگری مخلوق است، به همان اندازه که خدا مخلوق نیست محدود میشود!
    ((در حالیکه خداوند و مخلوقاتش از یک سنخ نیستند تا وجود مخلوق، وجود خالق را محدود کند))
    برای همین آن عرفای اصطلاحی گفتند که بخشی از خود خداوند متطوّر شده و به حدود و اشکال و صُوَرِ گوناگون در آمده
    مثل آب که موج میشود و بخار میشود و باران میشود و یخ میزند که در واقع همه اینها تطوّرات خود آبند
    مولوی صوفی که پیر همه اینها شمرده میشود این عقیده را چنین سروده:
    سوی کل خود رو ای جزو خدا
    آنان که طلبکار خدایید خدایید بیرون ز شما نیست شمایید شمایید
    ذاتید و صفاتید و گهی عرش و گهی فرش ووو(بوضوح ادعا دارد که مخلوق ذات و صفات خداست)
    هر لحظه به شکلی بت عیار(خدا)در آمد
    به مانند ملاصدرا که معتقد است خداوند از خودش عالَم را آفریده، یعنی بخشی از ذات او متطوّر شده و به مَنَصِه ظهور آمده
    چنانچه ادعا کرده: ((أنشأ الأشیاء من شیء و هذا الشّیء هو نفسه))
    خداوند جمیع اشیاء را از چیزی آفرید و آن چیز نفس خودش بود.
    اسفار ج2ص231،و عرشیه مساله اول
    رجعت العِلّیّةُ و الافاضة إلی تطوّر المبدأ الاول بأطواره:
    معنای علیّت و افاضه(خداوند)به این باز می‌گردد که مبدا اوّل(خدا) متطور(متحول )میشود به اطوارش(حالات و دگرگونی های مختلفش)
    مشاعر/ 541- اسفار 6/110
    در حالیکه در اسلامِ مکتب قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)، خداوند بدون اجزاء و بدون کیفیّت و بدون ترکیب است پس تطوّری برای او قابل تصوّر نیست،
    و همه مخلوقاتش دارای کیفیت و اجزاء و مرکّبند؛ پس هیچ شباهتی با او ندارند
    و خداوند خلقتش لا مِن شئ است
    یعنی نه از چیزی، یعنی خداوند نه از خودش جهان را خلق کرد تا مخلوق همذات و همسنخ ذاتش و شبیه او باشد
    و نه از مادّه ی اوّلیّه ای جهان را خلق کرد تا غیر از خدا قدیم دیگری هم باشد

  • پالایش هر روایت و حدیثی که نسب داده شده به پیغمبر خدا و ائمه هدی(علیهم السلام) از مهم ترین وظایف حوزه های علمیّه ما است
    ما به یقین میدانیم که پیغمبر خدا و جانشینان برحق و بحق او دوازده ائمه هدی(علیهم السلام) هدایت شده و معصوم بودند یعنی به اختیار خودشان گناهی نکردند و در رساندن هدایت خداوند به مردم از جانب خدا محفوظ بودند تا کسی را به خطا و گمراهی نکشانند
    بنابراین بایست به آنها در اعتقادات و احکام مراجعه کرد
    وگرنه میشود همین فرقه های مختلفی که همدیگر را قبول ندارند و تکفیر و تجهیل میکنند و در نماز هم به توافق نرسیده اند و درباره خدا عقاید من در آوردی عجیب و غریبی مثل تجسیم و محدودیّت و یک چیزی خالق و مخلوق و ... دارند؛
    باید بدانیم طبق سوره الکافرون هر کسی غیر از خدای محمّد را عبادت کند کافر است یا گمراهِ پیروی کافران است؛ و هر کسی نمازش مثل نماز پیغمبر خدا نباشد هم کافر است یا اینکه گمراهِ پیروی کافران است
    ولی الآن ما هستیم و روایات منسوب به پیغمبر خدا و ائمه هدی(علیهم السلام) و تنها راه تشخیص سره از ناسره آنها عرضه به قرآن و حجّت عقول است چنانچه در احادیث متواتر شیعه و سنی خودشان دستور به اینکار را دادند
    امام صادق (علیه‌السّلام) از قول پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین آمده است: «برای هر امر حقّی حقیقتی است و برای هر امر درستی نوری است. پس آنچه را موافق قرآن است، اخذ کنید و آنچه را مخالف قرآن است، ترک کنید.»
    از پیامبر خدا (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کردند که فرمود: «هنگامی که حدیثی از من برای شما آمد، آن را بر کتاب خدا و حجّت عقلی‌تان عرضه کنید. پس اگر موافق آن دو بود، بپذیرید، وگرنه آن را به دیوار بزنید.»

    و عقل هم تائید میکند که پیغمبر خدا و جانشینان بحقّ او عترت اهل البیتش(علیهم السلام)هرگز عقایدشان و گفتار و کردارشان مخالف قرآن و غیرمعقول نبوده و نیست و نخواهد بود
    مراجع ما باید تنها روایاتی رو که مخالف نصوص قرآن تشخیص دادن رو طرد کنند و روایات موافق قرآن رو قبول کنند و روایاتی که نه موافق قرآن باشه و نه مخالف قرآن در صورتی که امامیّه نقل کرده باشه و متناقض نداشته نباشه رو در بُعد احکام قبول کنند و در بُعد غیر احکام در صورتی که مخالف قرآن و عقل نباشه باید سکوت کرد تا زمانی که امام مَهدی صحّت و سُقم اونها رو مشخص کنه

    شیخ طوسی میگه : هیچ روایت فقهی نیست مگر اینکه روایت معارض داره ! بخاطر همین اکثریت قریب به اتفاق فتاوای مراجع موافق پاره ای از روایات و مخالف پاره ای از روایات هست.
    بایست به مراجع گفت به جای اینکه مبنای گزینش روایت در بین روایات معارض رو ، مبانی ظنّی مثل علم رجال و شهرت و اجماع و ... قرار بدین ، بیایید قرآن رو که قطعی الدلاله و قطعی الصدور و مصّون از تحریف هست رو مبنا قرار بدیم و بین روایات معارض تا جایی که امکان داره روایت موافق قرآن رو قبول کنید
    امام مَهدی(سلام الله علیه)هم که قیام علنی جهانی بکنند مردم را به عقلانیّت و قرآن دعوت خواهند کرد چنان که امام صادق و امام باقر (علیهما‌السّلام) فرموده‌اند: «وقتی به شما از چیزی خبر دادم، دلیل آن را از قرآن بخواهید»
    و او قرآن را در جوامع انسانی از مهجوریّت خارج خواهد کرد
    مسئله خیلی جدّی و خطیر است
    خدای متعال در قرآن در سوره المائده آیات 44 و 45 و 47 فرموده هر کسی طبق ما انزل الله حکم نکند کافر و ظالم و فاسق است
    و طبق سوره الکافرون هم هر کسی خدای محمّد و آل محمّد(علیهم السلام) را که آنها به درستی معرفی اش کردند و عبادتش میکردند را عبادت نکند و نشناسد کافر و گمراه است
    مراجع هم اگر به عمد بخلاف ما انزل الله(قرآن)حکم کرده و فتوا داده باشند کافر و ظالم و فاسق هستند
    و اگر به غیر عمد بخلاف ما انزل الله(قرآن) حکم کرده و فتوا داده باشند بخاطر جهلشان مستحق توبیخ و تنبیه و ملامتند

  • محید 98/11/28 ساعت 15:28

    محشره عین حقیقته

  • محید 98/11/28 ساعت 15:28

    محشره عین حقیقته