ناگفته های جنجالی از مجلس | شفافیت، قبل و بعد انتخابات
مجموعه چند قسمتی از ناگفته های مجلس شورای اسلامی و #شفافیت آن
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
-
خداوند رحمت کند ، دیالمه، رجایی، بهشتی ، چمران و امثال این عزیزان و بزرگمردان تاریخ ایران ، روی سخنم با شماست آقای زاکانی مدتیست با شما از طریق پیگیری سخنانتان آشنا شدم و چیزی که توجه مرا جلب کرد شما هم مثل رهبر سید علی ( جانم فدایش) و حاج قاسم (دلاوری که در آینده بیشتر از او باید شنید) دست راستتون مجروح است ، آرزو میکنم این وجه تشابه یک راز باشد و شما هم بر علیه هر بی شرافتی هست بتازید . موضوع مورد عنوان شده در اینجا رو با مختصر ی ادامه میدهم ، دبستان میرفتم مدیر مدرسه و ناظم مدرسه آن سالها برای فقرا سهمیه معاش زندگی میدادند ، و این کار را محض رضای خداوند انجام میدادند . اینجانب به تاسی از آنها به این روش عادت کردم و انجام میدادم تا در سال 1372 مدیر عامل شرکت دولتی بزرگ وقتی شنید من اینکار میکنم و جلوی افراد ی که پول میگرفتن برای خدمات ، مرا محکوم کرده بودند البته پشت سر که غیبت هم هست چون اگه رو در رو میگفت فانحه میخوندم توی هیکلش . در مثلا تعاونیها یا کارهای عام المنفعه وقتی حضور پیدا میکردم میگفتم کسانیکه حاضرند رایگان کار بکنند ، مجلس هم باید همینطور باشه و شاید شدیدتر چون کار برای یک ملت انجام میشه . اما بله اکنون همان مدیر عامل های به ظاهر اسلامی حرامزاده های بودند و هستند که مملکت رو به اینجا کشوندن . مرد خوب تو و امثال تو بایستید که خداوند مینگرد ، امام خمینی جمله ای رو گفت ، عالم محضر خداست ، در محضر خدا معصیت نکنید . چپاول هم معصیت است
-
خداوند رحمت کند ، دیالمه، رجایی، بهشتی ، چمران و امثال این عزیزان و بزرگمردان تاریخ ایران ، روی سخنم با شماست آقای زاکانی مدتیست با شما از طریق پیگیری سخنانتان آشنا شدم و چیزی که توجه مرا جلب کرد شما هم مثل رهبر سید علی ( جانم فدایش) و حاج قاسم (دلاوری که در آینده بیشتر از او باید شنید) دست راستتون مجروح است ، آرزو میکنم این وجه تشابه یک راز باشد و شما هم بر علیه هر بر شرافتی هست بتازید . موضوع مورد عنوان شده در اینجا رو با مختصر ی ادامه میدهم ، دبستان میرفتم مدیر مدرسه و ناظم مدرسه آن سالها برای فقرا سهمیه معاش زندگی میدادند ، و این کار را محض رضای خداوند انجام میدادند . اینجانب به تاسی از آنها به این روش عادت کردم و انجام میدادم تا در سال 1372 مدیر عامل شرکت دولتی بزرگ وقتی شنید من اینکار میکنم و جلوی افراد ی که پول میگرفتن برای خدمات ، مرا محکوم کرده بودند البته پشت سر که غیبت هم هست چون اگه رو در رو میگفت فانحه میخوندم توی هیکلش . در مثلا تعاونیها یا کارهای عام المنفعه وقتی حضور پیدا میکردم میگفتم کسانیکه حاضرند رایگان کار بکنند ، مجلس هم باید همینطور باشه و شاید شدیدتر چون کار برای یک مات انجام میشه . اما بله اکنون همان مدیر عامل های به ظاهر اسلامی حرامزاده های بودند و هستند که مملکت رو به اینجا کشوندن . مرد خوب تو و امثال تو بایستید که خداوند مینگرد ، امام خمینی جمله ای رو گفت ، عالم محضر خداست ، در محضر خدا معصیت نکنید . چپاول هم معصیت است