مجلس یک نفره..


نگاهى كوتاه و تحليلى به مجلس دهم و مجلس پیش رو


+ 
7

- 
0

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • پدرم میگه زمان شاه دیوث وموقعی که من جوون بودم و یکی دوبار اونم به اصرار رفیق ناباب و عوضی که منو کشوندن به یه محله ی بدنامی که اسمش شهرنو بود رفتم و از صدتا سگ پشیمونتر شدم که اخه مگه جای من اونجا بودو دیگه هیچ جا برا تفریح و تماشا نبود که منو کشندون اونجا ,بهر حال همون اول درب چشمم به یه آجان افتاد و یه ادم پشم و مو و ریشو سیبیل و خلاصه هپلی تموم خورد که یه قوطی که سیم سیاه بود و نمیدونم قوطی چی بود دورشو سوراخ سوراخ کرده بود و توشم گویا ذغال سرخ شده بودو یه سیمم یهش جا دسته وصل کرده بودو اسفند میریخت توشو دود میکردو از واردین و خارجین پول صدقه میگرفت چیزی که خیلی منو بخودش جلب کردو درس عبرتم شد این جمله بود که همینطور که اون قوطی رو دور سر اجانه میچرخوند و بلا دور بلا دور میگفت گفت خدا سایه ی شما و شاهو از سرما دور نکنه که اگه شماهام نباشین این ........ شده ها همین چندرغاز پولی ام که از خلق الله میگیریم با زور از ما تلکه میکنن و لختمون میکنن . نتیجه و مغز حرفم ! یعنی اونم با اوحالو روزش فهمیده بود مملکت رو کیا نگه میدارن و دعا گو بودو غیرتش بهش میگفت تعصب داشته باشه به مملکتش , این حسن فریدون تموم دیوث روی اون ادمو از پشتو رو سفید کرده البته از وطنفروشی که دین فروشیش دیگه بماند . یعنی اخر اخر هرچی بی ناموسو دیوث و هرچی ادم کشدار هست رو بازوبند کاپیتانی به بازوش بسته .

  • پدرم میگه زمان شاه دیوث وموقعی که من جوون بودم و یکی دوبار اونم به اصرار رفیق ناباب و عوضی که منو کشوندن به یه محله ی بدنامی که اسمش شهرنو بود رفتم و از صدتا سگ پشیمونتر شدم که اخه مگه جای من اونجا بودو دیگه هیچ جا برا تفریح و تماشا نبود که منو کشندون اونجا ,بهر حال همون اول درب چشمم به یه آجان افتاد و یه ادم پشم و مو و ریشو سیبیل و خلاصه هپلی تموم خورد که یه قوطی که سیم سیاه بود و نمیدونم قوطی چی بود دورشو سوراخ سوراخ کرده بود و توشم گویا ذغال سرخ شده بودو یه سیمم یهش جا دسته وصل کرده بودو اسفند میریخت توشو دود میکردو از واردین و خارجین پول صدقه میگرفت چیزی که خیلی منو بخودش جلب کردو درس عبرتم شد این جمله بود که همینطور که اون قوطی رو دور سر اجانه میچرخوند و بلا دور بلا دور میگفت گفت خدا سایه ی شما و شاهو از سرما دور نکنه که اگه شماهام نباشین این ........ شده ها همین چندرغاز پولی ام که از خلق الله میگیریم با زور از ما تلکه میکنن و لختمون میکنن . نتیجه و مغز حرفم ! یعنی اونم با اوحالو روزش فهمیده بود مملکت رو کیا نگه میدارن و دعا گو بودو غیرتش بهش میگفت تعصب داشته باشه به مملکتش , این حسن فریدون تموم دیوث روی اون ادمو از پشتو رو سفید کرده البته از وطنفروشی که دین فروشیش دیگه بماند . یعنی اخر اخر هرچی بی ناموسو دیوث و هرچی ادم کشدار هست رو بازوبند کاپیتانی به بازوش بسته .