همه ی بندگان مقرب و سایر بندگان در هدایت گری و هدایت پذیری وام دار وحی الهی هستند
---
رفتارها وگفتارهای هدایت بخش خدا پسندانه ی همه ی بندگان مقرب خدا از پیامبران و ائمه ی هدایت و اولیای صالح همگی بی تردید وام دار وحی اصیل الهی ابلاغ شده به پیامبران و مقید به این وحی هستند و در تمام رفتار و گفتار و پندار نیک خویش تنها از این وحی سرچشمه و الگو می گیرند .
اگر این الگو گیری سرچشمه در وحی الهی نداشت ، خداوند این آیه : « وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى » ﴿آیه ۷ سوره ضحی﴾ را به پیامبر اسلام ، برای این که تاکید کند به او که هدایت یک نعمت الهی است که برگزیدگان حکمت الهی را شامل می شود ، گوشزد نمی کرد.
سخن باهدف تبلیغ برای بندگان مقرب در زمینه ی هدایت گری دیگران را نباید بگونه ای گفت که وا نمود شود جدای از نقش بنیادین اصیل خداوند و جدای از دریافت وحی یقینی از جانب یگانه ذات اقدس او بنده ی مقرب خود ذاتا در تشریع احکام و اعتقادات برای دین اصالت و حق دارد.
اگر این اصالت و حق ذاتی نزد بنده ی مقرب وجود داشت تکرار تاکید در قرآن بر ضرورت تبعیت پیامبر از وحی الهی در تشریع احکام و اعتقادات ، برای هیچ انسانی هیچ معنا و هیچ حجیت الزام آوری نداشت.
ایجاد توهم وجود چنین اصالت و حقی نزد بندگان مقرب زمینه ساز دچار شدن به گناه کبیره ی رقیب سازی برای خداوند در ویژگیهای منحصر به ذات اقدس او است.
همچنان این توهم زمینه ساز گرفتار شدن به گناه کبیره ی دچار ساختن صدها میلیون از مردم متدین به گمراهی رقیب سازی برای خداوند در تشریع احکام و اعتقادات برای دین او است.
خداوند در آیه اکمال دین و اتمام نعمت در آخرین روزهای وجود مبارک پیامبر اسلام فرستادن کلیات همه ی شناختهای رفتاری و معرفتی را به مسلمانان بر زبان حضرت ختمی مرتبت باز گو و تاکید نمود ؛ وخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل و عقل خود را محض رضای خدا به داوری میان حق و باطل وادار.
باید دانست که بجز یگانه خداوند جهان هستی ، هیچ آفریده ای در این جهان به تمام و کمال حقایق ضروری رفتاری و گفتاری و پنداری آگاهی کامل ندارد ؛ بنا بر این تنها خداوند است که می تواند بنام دین و برای همه ی مذاهب مرتبط به دین با وحی اصیل خود به پیامبران کلیات حد و مرزها و بایدها و نبایدهای درست و دقیق رفتاری و گفتاری و پنداری را تعیین نماید و بشر را ملزم سازد تنها از این کلیات مصادیق جزئی همه ی رفتارها و گفتارها و پندارهای خود را مطابق با این کلیات تشخیص دهد و تعیین نماید.
این کوته نوشته ی معنا دار باید ما را برای گرفتار نکردن خود به عذاب ابدی الهی در قیامت ، به ضرورت عرضه ی هر حدیث و روایت منسوب به معصوم در باره ی احکام و اعتقادات دین و مذهب برای شناخت درستی و نادرستی محتوا و درستی و نادرستی نسبت آن به معصوم به قرآن و عقل وادار سازد.
همچنان این نوشته ضرورت رجوع حتمی غفلت ناپذیر به قرآن و عقل را ، که بی تردید ارزشمند ترین امانتهای الهی همیشه و در هم جا نزد بشر موجود هستند ، در پذیرفتن هر حکم و اعتقادی بنام دین و مذهب و در هر رفتار و گفتار و پنداری که بنام دین و مذهب بعهده می گیریم بعنوان همیشه هشدار باش و همیشه بیدار باش بعنوان یک ضرورت حتمی اجتناب ناپذیر ، به همه ی ما گوشزد می نماید.
---
رفتارها وگفتارهای هدایت بخش خدا پسندانه ی همه ی بندگان مقرب خدا از پیامبران و ائمه ی هدایت و اولیای صالح همگی بی تردید وام دار وحی اصیل الهی ابلاغ شده به پیامبران و مقید به این وحی هستند و در تمام رفتار و گفتار و پندار نیک خویش تنها از این وحی سرچشمه و الگو می گیرند .
اگر این الگو گیری سرچشمه در وحی الهی نداشت ، خداوند این آیه : « وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى » ﴿آیه ۷ سوره ضحی﴾ را به پیامبر اسلام ، برای این که تاکید کند به او که هدایت یک نعمت الهی است که برگزیدگان حکمت الهی را شامل می شود ، گوشزد نمی کرد.
سخن باهدف تبلیغ برای بندگان مقرب در زمینه ی هدایت گری دیگران را نباید بگونه ای گفت که وا نمود شود جدای از نقش بنیادین اصیل خداوند و جدای از دریافت وحی یقینی از جانب یگانه ذات اقدس او بنده ی مقرب خود ذاتا در تشریع احکام و اعتقادات برای دین اصالت و حق دارد.
اگر این اصالت و حق ذاتی نزد بنده ی مقرب وجود داشت تکرار تاکید در قرآن بر ضرورت تبعیت پیامبر از وحی الهی در تشریع احکام و اعتقادات ، برای هیچ انسانی هیچ معنا و هیچ حجیت الزام آوری نداشت.
ایجاد توهم وجود چنین اصالت و حقی نزد بندگان مقرب زمینه ساز دچار شدن به گناه کبیره ی رقیب سازی برای خداوند در ویژگیهای منحصر به ذات اقدس او است.
همچنان این توهم زمینه ساز گرفتار شدن به گناه کبیره ی دچار ساختن صدها میلیون از مردم متدین به گمراهی رقیب سازی برای خداوند در تشریع احکام و اعتقادات برای دین او است.
خداوند در آیه اکمال دین و اتمام نعمت در آخرین روزهای وجود مبارک پیامبر اسلام فرستادن کلیات همه ی شناختهای رفتاری و معرفتی را به مسلمانان بر زبان حضرت ختمی مرتبت باز گو و تاکید نمود ؛ وخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل و عقل خود را محض رضای خدا به داوری میان حق و باطل وادار.
باید دانست که بجز یگانه خداوند جهان هستی ، هیچ آفریده ای در این جهان به تمام و کمال حقایق ضروری رفتاری و گفتاری و پنداری آگاهی کامل ندارد ؛ بنا بر این تنها خداوند است که می تواند بنام دین و برای همه ی مذاهب مرتبط به دین با وحی اصیل خود به پیامبران کلیات حد و مرزها و بایدها و نبایدهای درست و دقیق رفتاری و گفتاری و پنداری را تعیین نماید و بشر را ملزم سازد تنها از این کلیات مصادیق جزئی همه ی رفتارها و گفتارها و پندارهای خود را مطابق با این کلیات تشخیص دهد و تعیین نماید.
این کوته نوشته ی معنا دار باید ما را برای گرفتار نکردن خود به عذاب ابدی الهی در قیامت ، به ضرورت عرضه ی هر حدیث و روایت منسوب به معصوم در باره ی احکام و اعتقادات دین و مذهب برای شناخت درستی و نادرستی محتوا و درستی و نادرستی نسبت آن به معصوم به قرآن و عقل وادار سازد.
همچنان این نوشته ضرورت رجوع حتمی غفلت ناپذیر به قرآن و عقل را ، که بی تردید ارزشمند ترین امانتهای الهی همیشه و در هم جا نزد بشر موجود هستند ، در پذیرفتن هر حکم و اعتقادی بنام دین و مذهب و در هر رفتار و گفتار و پنداری که بنام دین و مذهب بعهده می گیریم بعنوان همیشه هشدار باش و همیشه بیدار باش بعنوان یک ضرورت حتمی اجتناب ناپذیر ، به همه ی ما گوشزد می نماید.