حاج میثم مطیعی | بالاتری ز مدح و ثنا ایها النقی (ع)


بالاتری ز مدح و ثنا ایها النقی (ع) (واحد)
بانوای: حاج میثم مطیعی

ویژه شهادت #امام_هادی (ع)


+ 
8

- 
0

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • چرا در مدیریت کشوری ضرورت ادغام سیاست با دین اثبات پذیر است؟

    زیرا دینی که مردمش را برای آخرت تربیت می کند
    از تربیتگاه دنیا عبورش می دهد !

    مدیریت کشور مسلمانان اگر به شیوه ی طاغوت و با معارف غیر الهی چون ماده گرایی و مارکسیسم و لیبرالیسم اداره شود و نان سر سفره و اقتصاد و فرهنگ و نظامات کشوری اش به دست یهود و نصری و کافر و مشرک و ندانم گرا و ...اداره و تامین شود؛ پس دین بنی امیه به درد لای جرز می خورد که مردمش حرام خوار شده و مقابل امام حسین علیه السلام و دین رسول خدا ایستادند!

    هم او معاویه بود که خطبه خواند : مردم ! من برای دین شما نجنگیدم ! برای دنیایتان جنگیدم ! دین داریتان با خودتان !!

    این بانک ها که بر طبق اسلام عمل نمی کنند
    گرد حرام و ربا را به دامن همه مومنین و مسلمانان می کشانند !

    آنوقت دین را می خواهید بفرستید پی گل چیدن و گلاب آوردن !؟

    این تجربه 40 ساله اصلا هم تجربه بدی از کار در نیامده و از اول هم بروی اصول و اعتقاد پیش رفته !
    اما در ناکارآمدی ها و ضعف هایی که مشاهده می شود هرچند ورق ظواهر اسلامی دیده می شود اما دستورالعمل تکنوکرات ها و بروکرات ها و لیبرال ها و ...بیش از 30 سال از خون و آبروی این نظام اسلامی و مردمش تغذیه کردند !
    بجای آنکه ترویج بی مسئولیتی در بین شیعه بکنید سعیتان را بر لزوم اجرای اسلام در دولت و تشکیل دولت اسلامی بکنید!
    هرچند از این اسلامی که می بینم در سراسر سایت ترویج می کنید بیشتر با وهابیت سازگار است تا تشیع!

    پاسخ کوتاهی بر لزوم تشکیل حکومت دینی در :
    https://www.roshangari.ir/video/66259#comment-83535

  • تعیین اعتقاد برای دین و مذهب منحصر به خداوند است
    ---
    دین شناسان بحکم قرآن موظف اند مردم را هشدار دهند که دین خدا و مذهب توحیدی تشیع اهل بیت پیامبر بازیچه ی شاعر و مداح و روضه خوان و سایر منبریان نیست که بی توجه به هشدارهای فراوان موجود در شناختهای قرآن هرچه را تخیل و دلبخواه آنان از من در آوردیها و خرافات به بار آورد آن را بنام دین و مذهب بعنوان اعتقاد مقدس به اذهان مردم نا آگاه تزریق کنند و زمینه را با این کار برای انحراف و گمراهی مردم فراهم سازند.
    تعیین اعتقاد برای دین و مذهب بحکم قرآن منحصر به خداوند است و او تمام اعتقادات دین و مذهب را در قرآن و در وحی خود به پیامبران الهی بیان نموده است.
    خداوند به هیچ پیامبر و بنده ی مقربی اجازه و حق نداده است که جدا از وحی اصیل شناخته شده ذات اقدس او برای دین و مذهب اعتقاد ابتکار کنند و قرآن کریم تنها شغل و وظیفه ی پیامبران را در بیان و آموزش و تبلیغ اعتقادات وحی الهی منحصر ساخته است.
    علت منع پیامبران از دخالت در تعیین اعتقاد برای دین ومذهب محدودیت ناچیز داشته های ذهن انان نسبت به حقایق جهان آفرینش در مقایسه با علم فراگیر و بی کران خداوند به این حقایق است.

  • ما مانده ایم چه کسی به افراد عنوان (دین شناس) را داده است که مستقیما اعتقاداتشان را از خداوند می گیرند و بهتر از هرکسی قرآن را فهم می کنند؟ !

    آنوقت
    معلمین حقیقی قرآن که توسط پیامبر(ص) و در خانه وحی تعلیم دیدند و حکمت آموختند و عمر بابرکتشان را صرف انتشار حقایق قرآنی کردند و آن را به شیعیان امین و شاگردان غیور منتقل کردند و خون خود را ضامن بقای دین رسول الله (ص) قرار دادند، حیّ اند و روزی دارند نزد خدا و معارفشان کنون نیز زنده است را منکر می شوند!!

  • کوری دین شناسان مدعی شناخت مذهب توحیدی اهل بیت علیهم السلام !

    حدیث ثقلین هم که حالی تان نمی شود ! از قرآن :

    ذَلِک الَّذِی یبَشِّرُ اللهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَمَن یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللهَ غَفُورٌ شَکُورٌ (23 -شوری)
    این همان [پاداشی] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند [بدان] مژده داده است بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم مگر دوستی درباره خویشاوندان و هر کس نیکی به جای آورد [و طاعتی اندوزد] برای او در ثواب آن خواهیم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است.

    اعتقاد شیعه هم که در مورد مودت و ولایتمداری اهل بیت علیهم السلام مشخص است !

    اما به نیابت از عقلا برای شما
    استدلال فخر رازی بر وجوب محبت اهل بیت علیهم السلام :
    «شکی نیست که پیامبر(ص) علی (ع)، فاطمه (س)، حسن (ع) و حسین (ع) را دوست می‌داشت، بر این اساس، این عمل بر همه امت واجب است زیرا خداوند فرموده است: و از او پیروی کنید تا هدایت شوید (اعراف۱۵۸). و نیز فرموده است: بگو: اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد. و نیز فرموده است: (لقد کان لکم فی رسول اللّه أُسوة حسنة).
    فخر الرازی، التفسیر الکبیر، داراحیاء التراث العربی، ج۲۷، ص۱۶۶.


    حالا می ماند نسبت شما با ( نظام مقدس ج.ا.ا) و (صهیونیستها) و (تشیع) که مدام در نوشته هایتان موج می زند!!!

  • مهمان 99/11/30 ساعت 01:10

    من در آوردیها و خرافات با مذهب توحیدی اهل بیت بیگانه اند
    ---
    آن چه که توسط اکثریت مردم از میراث آبا و اجداد و نیاکان بعنوان مودت و ولایت مداری اهل بیت عرضه می شود هیچ اثر و دلیلی در قرآن ندارد که با اصول استدلال عقلی قابل اثبات باشد.
    از دیر باز و در طول قرنها دشمنان دین و مذهب اعم از صهیونیستها و سایر دشمنان بیگانه و طاغوتان قدرت پرست با هم دستی شیادان دین فروش برای بدنام کردن دین خدا و مذهب اهل بیت پیامبر و چیره شدن بر جهان اسلام انبوه بی شماری از من در آوردیها و خرافات را با دروغ و جعل به مذهب تشیع با هدف بدنام و نابود کردن این مذهب توحیدی در تضاد با محکمات مفصل قرآن به این مذهب افزوده تا هرگز نشود پیروان این مذهب با سایر پیروان مذاهب منتسب به اسلام علیه ستم پیشگان چپاولگر بیگانه و محلی متحد شوند و سرنوشت خود را از چنگال این ستم پیشگان آزاد سازند.

  • سوال این است که ( حجتها و استانداردهای قرآن ) را که همه مدعی شناخت و فهمش هستند از چه راه باید شناخت؟!
    یزیدو معاویه هم مدعی بودند، ابن عباس هم مدعی بود، ائمه هدی علیهم السلام هم مدعی هستند، اهل (حسبنا کتاب الله) هم مدعی اند !

    برای شناخت صحیح معارف قرآن باید به معارف معلمین حقیقی آن رجوع کرد!

  • مهمان 99/11/29 ساعت 17:49

    چرا در مدیریت کشوری ضرورت ادغام سیاست با دین اثبات ناپذیر است؟
    ---
    آقای فرید مدرسی!!! این بگو مگوهای توجیه گر که آکنده از مغلطه گویی هستند همگی نشان می دهند هنوز نتوانسته ایم ایمان به اصول ثابت دین خدا را در مدریت کشور نزد اکثریت خودیهای منتسب به نظام نهادینه کنیم.
    ظاهرا علت این نا توانی طبیعت دمدمی مزاج بشر و آسیب پذیریهای فراوان او در ثبات بر ایمان به اصول تغییر ناپذیر دین خدا است که خداوند در قرآن نیز در آیه 144 سوره آل عمران این علت را گوشزد کرده است.
    بنا به علت مذکور بد ترین نتیجه وارد کردن دین خدا به عرصه ی سیاست بدنام کردن دین خدا و بدبین ساختن مردم به کار آمدی این دین برای پیروزی در عرصه سیاست و مدیریت کشوری است که در ناکامی در مبارزه با فساد مدیریتی همیشه از دید قانون و عقل عینیت پیدا کرده است .
    شاید بتوان ثابت کرد که می شود دین داران را بعلت احتمال داشتن ترمز قویتر در مقابل فسادهای مدیریتی با توصیه های مؤکد عدالت گرایی و امانت داری وارد عرصه سیاست کرد ؛ أما تجربه ی بیش از چهل سال از وارد کردن دین به عرصه سیاست و مدیریت کشوری در دوران حاضر و حتی تجربیات قرنهای متمادی از عصر صدر اسلام تا کنون ثابت کرده اند که تلفیق دین با سیاست با حوادث بی شمار بسیار تلخ و ناکامیهای حکومتی که در طول این قرنهاداشته است بعلت طبیعت دم دمی مزاج بشر غیر معصوم و بعلت دانش ناچیز او نشان می دهداین تلفیق بجز بدنامی برای دین بازده دیگری را بجای نگذاشته است.
    تلاش صادقانه و جدی نظام مند و سازمان یافته برای آموزش و تبلیغ علمی دین به دور از من در آوردیها و خرافات و جعلیات قرآن ستیز و عقل گریز شاید بتواند در تثبیت ایمان در حاکمان ؛ کار ساز باشد أما در مقابل زرق و برقهای فریبنده ی فساد مدیرتی ؛ توان فرشت آفرینی کلان را تا کنون نداشته است.
    وفاداران به نظام باید با جدیت روی این آموزش و تبلیغ خداپسندانه و روی تربیت مؤمنان به اصول الهی قرآنی رفتاری و گفتاری و پنداری همیشه متمرکز باشند و سنت معصوم را که باید هماهنگ و منسجم بودن آن با این اصول محرز باشد ؛ باید در این آموزش و تبلیغ راهنمای خود قرار دهند.

  • مهمان 99/11/28 ساعت 16:47

    پخش من در آوریها و خرافات و جعلیات ؛ خیانت به دین و مذهب است
    ---
    ظاهرا تعداد بسیاری از رسانه های همگانی با اصرار بر حذف روشنگریهای قرآنی و عقلی در زمینه های دین و مذهب اصرار دارند مردم بنفع کاسبان دین فروشی و مذهب فروشی از حقایق قرآنی و عقلی دور بمانند.
    از این اصرار این گونه بر داشت می شود که این رسانه ها از روشنگریهای قرآنی و عقلی هراس دارند که مبا دا کاسبی پرسود بدنام کننده ی دین و مذهب که بی هیچ بازده مثبت و سازنده برای پیشرفت دین و مذهب و جامعه ؛ روزانه میلیاردها پول رایج کشور را به جیبهای مداحان و روضه خانان و سایر کاسبان هم ردیف سرازیر می کند و هدر می دهد از سکه بیافتد.
    دشمنان بیگانه و درونی دین و مذهب چیزی بهتر از این اصرار قرآن ستیز و خرد گریز نمی یابند که مردم کشورها را برای ادامه ی چپاولگریهای آنان خام و خواب نگه دارد .
    این دشمنان که بی تردید از صهیونیستها و قلدران مستکبر چپاولگر و طاغوتان قدرت پرست محلی تشکیل می شوند؛ هراس دارند مبادا با شناخته شدن حقایق انسان ساز و بیداری بخش و هوشیاری آفرین قرآن و عقل نزد مردم نان چپاولگری آنان آجر شود.
    این دشمنان و مزدوران آنان یقین دارند روشنگریهای قرآنی و عقلی آنان را از صحنه کاسبی حرامی که با هزار ترفند و باکمک عده ای مزدور در لباس دین فروش قرنها است به پا کرده اند بیرون خواهد راند و تسلط آنان بر سرنوشت ملت ها را باسلاح قرآن و عقل و علم نابود خواهد کرد.
    اصرار جنون آمیز رسانه ای بر پخش پیوسته ی من در آوردیها و خرافات و جعلیات قرآن ستیز و خرد گریز بنام دین و مذهب بجای روشنگریهاقرآنی و عقلی و اصرار رسانه ها بر حذف روشنگریها قرآنی و عقلی ؛ بجز هم دستی خائنانه ی آشکار برای وارونه جلوه دادن حقایق قرآنی و عقلی در راستای کمک به دسیسه های دشمنان دین و مذهب چیز دیگری را وانمود نمی کند.

  • بهتر از علی (علیه السلام) که تربیت یافته در خانه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود چه کسی می دانست این قرآن چیست، برای چه هدفی و بر چه کسی نازل شده ؟!

  • مهمان 99/11/29 ساعت 17:47

    تحقیر و تمسخر خدا و تمام سخنان او و تحقیر و تمسخر پیامبر و تمام بندگان مقرب خدا است که قرآن « هدی للناس » را نا مفهوم معرفی کنیم و حجت بر بشریت ندانیم و فهم آن را به بندگان مرده که هیچ دست رسی به آنان نیست و امکان بستن جعل و دروغ به آنان آسان است ، منحصر سازیم؟؟؟!!!

  • خاک بر دهانی که قرآن را نامفهوم بداند و ائمه هدی علیهم السلام را نعوذبالله میت بداند و معارفشان را بی دسترس !

    معلمین حقیقی قرآن که توسط پیامبر(ص) و در خانه وحی تعلیم دیدند و حکمت آموختند و عمر بابرکتشان را صرف انتشار حقایق قرآنی کردند و آن را به شیعیان امین و شاگردان غیور منتقل کردند و خون خود را ضامن بقای دین رسول الله (ص) قرار دادند و کنون روزی دارند نزد خدا و معارفشان کنون نیز زنده است را منکر می شوند!!

    جایگاه مرا نزد رسول خدا(ص) به سبب خویشاوندى نزدیک و منزلت مخصوص مى‏دانید. مرا در حالى که کودک بودم در دامانش می نهاد، به سینه ‏اش مى‏ فشرد، در بسترش کنار خود مى‏خواباند و تنش را به تن من مى‏سود و بوى خوشش را به من مى‏بویاند. غذا را می ‏جوید و آن را در دهان من می ‏نهاد. هیچ دروغى در گفتار و خطایى در کردار از من نیافت... . من آن سان که بچه شتر دنبال مادرش می ‏رود، در پى او بودم. در هر روز از اخلاق خود پرچمى را براى من بر میافراشت (نکته تازه‏اى را براى من آشکار مى‏کرد) و مرا به پیروى از آن وا میداشت. هر سال در حِراء (کوهى در مکه) مجاور می شد و من او را می دیدم و غیر من او را نمی دید. در آن روز غیر از رسول خدا(ص) و خدیجه(س) و من که سومى آن دو بودم هیچ خانه ‏اى در اسلام به‏ وجود نیامده بود. نور وحى و رسالت را می دیدم و بوى نبوت را استشمام می ‏کردم. هنگامى که وحى بر او نازل شد ناله شیطان را شنیدم و گفتم: اى رسول خدا! این ناله، چیست؟ فرمود این شیطان است که از عبادت خویش مأیوس گردیده است. به‏ راستى تو آن چه را که می ‏شنوم، می ‏شنوى و آنچه را که می بینم، می بینى جز اینکه تو پیامبر نیستى و تو وزیرى و به راه خیر مى‏روى... .1

    کلینى در کافى در پایان روایتى طولانى از امیرالمؤمنین(ع) در این خصوص چنین روایت کرده است:
    من پیوسته هر روز یک‏بار و هر شب یک‏بار خدمت رسول خدا(ص) وارد می شدم. پس در هر بار با من خلوت می ‏کرد و هر جا مى‏رفت، من هم با او می ‏رفتم. اصحاب رسول خدا(ص) می دانند که با هیچ کس جز من این کار را انجام نمی داد. بسا بود رسول خدا(ص) در خانه ی من به نزدم می ‏آمد و این همنشینى بیشتر در خانه من واقع می شد. هرگاه خدمت آن حضرت در بعضى از منزل هایش وارد می ‏شدم با من خلوت می کرد و زنانش را از آنجا بیرون می ‏نمود. پس جز من کسى در نزد او باقى نمی ‏ماند و هرگاه براى خلوت با من به منزل من مى‏ آمد، فاطمه و هیچ یک از پسرانم بیرون نمی رفتند. هرگاه از او سؤال می ‏کردم، پاسخ مرا می داد و هرگاه پرسشهایم تمام می ‏شد و سکوت می کردم با من سخن آغاز می کرد. هیچ آیه ‏اى از قرآن بر پیامبر(ص) نازل نشد مگر این که قرائت آن را به من آموخت و آن را بر من املا کرد و من آن را با خط خودم نوشتم و تأویل و تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و خاص و عام آن را به من تعلیم داد و از خدا خواست که فهم و حفظ آن را به من عطا فرماید. از زمانى که آن دعا را درباره من کرد هیچ آیه ‏اى از کتاب خدا و هیچ علمى را که بر من املا کرد و آن را نوشتم، فراموش نکردم و هرچه را که خدا به او تعلیم داد از حلال و حرام و امر و نهى، گذشته و آینده و هر نوشته ‏اى که پیش از وى بر هر کسى نازل شده بود، از طاعت و معصیت، همه را به من تعلیم فرمود و آن را حفظ کردم و حتى یک حرف از آن را فراموش نکردم. سپس دستش را بر سینه‏ام نهاد و از خدا خواست دلم را از علم و فهم و حکمت و نور پر کند. گفتم: اى پیامبر خدا! پدر و مادرم به فدایت از آن زمانى که آن دعا را براى من کردى چیزى را فراموش نکردم و آن چه را ننوشتم نیز از من فوت نشد. آیا هنوز بر من بیم فراموشى دارى؟ فرمود: نه، بر تو بیم فراموشى و نادانى ندارم.2

    همچنین کلینى با سند معتبر از ابوالصباح کنانى چنین روایت کرده است:
    واللّه لَقَدْ قَالَ لِى جَعْفَرُ بن مُحَمد علیهماالسلام: اِنَّ اللَّهَ عَلَّمَ نَبِیَّه صَلّى اللّهُ عَلَیه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ التَّنْزِیلَ وَ التَّأوِیلَ فَعَلَّمَهُ رَسوُلُ اللّهِ صَلّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلِیا عَلیهِ‏السَّلام ثُمَّ قَال: وَ عَلَّمَنَا وَاللّهِ... .3
    به خدا سوگند جعفر بن محمد علیهماالسلام به من فرمودند: همانا خدا تنزیل و تأویل را به پیامبرش تعلیم داد و رسول الله(ص) آن را به على(ع) آموخت. سپس فرمود: به خدا سوگند به ما (نیز) تعلیم داده است.
    در این روایت که شیخ طوسى نیز آن را با سند صحیح در تهذیب آورده است،4 تصریح شده که تنزیل و تأویلى را که خدا به پیامبرش تعلیم داده است، رسول خدا(ص) به على(ع) آموخته است.
    محمد بن حسن صفار(ره) در بصائر الدرجات تنها در ضمن دو باب ـ درباره این که رسول خدا(ص) همه علمش را به امیرالمؤمنین(ع) یاد داده و آن حضرت در علم با رسول خدا(ص) مشارکت داشته و در نبوّت مشارکت نداشته است ـ بیست و سه حدیث ذکر کرده است5 و در باب دیگر نیز روایاتى صریح در خصوص این مدعا آورده است.6
    ابوجعفر اسکافى از دانشمندان معتزله نیز مضمون روایت کلینى(ره) را با اندکى تفاوت در الفاظ در ضمن جوابهاى على(ع) به سؤالهاى ابن‏الکوّا آورده است.7
    حاکم حسکانى از دانشمندان اهل تسنن نیز با سند متصل از حضرت على(ع) روایت کرده است:
    مَا فِى الْقُرآنِ آیَةٌ اِلاَّ وَ قَدْ قَرَأتُهَا عَلَى رَسُولِ اللّهِ صَلّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلهِ وَ سلَّمَ وَ عَلَّمَنِى مَعْنَاهَا.8
    هیچ آیه‏اى در قرآن نیست مگر اینکه آن را بر رسول خدا(ص) قرائت کردم و معناى آن را به من تعلیم داد.

    1. نهج ‏البلاغه، ترجمه فیض‏ الاسلام، خطبه اوّل.
    2. همان، خطبه 192.
    3. کلینى، محمد بن یعقوب، اصول کافى، تهران: المکتبة الاسلامیة، 1388ق، ج1، ص51ـ52.
    3. کلینى، محمد بن یعقوب، فروع کافى، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1350، ج7، ص442، حدیث 15.
    4. طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، بیروت: دارالاضواء، 1413ق، ج8، ص261، حدیث 1052.
    5. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم: مکتبة آیة‏اللّه نجفى المرعشى، 1404ق، جزء 4، باب 10 و 11.
    6. همان، جزء 4، باب 8، حدیث 1 و 3.
    7. اسکافى، ابوجعفر، المعیار والموازنة، [بى‏جا]، [بى‏نا]، 1402ق، ص300.
    8. حسکانى، حاکم، شواهد التنزیل، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1411ق، ج1، ص43، حدیث 33.

  • مهمان 99/11/28 ساعت 17:26

    چرا دین فروشان قرآن را غیر قابل درک معرفی می کنند
    ---
    احکام و اعتقادات وهشدارهای رسا و گویا و سرشت نشین شناختهای قرآن با کم ترین دقت برای همگان قابل درک اند و به تفسیر و تاولیهای بغرنج غیر قابل اثبات هیچ نیازی ندارند.
    دین فروشان شیاد مزدور جهت بازار یابی برای من در آوردیها و خرافات تحریف گر و گمراه کننده با ترویج ادعای دروغین خود ؛ غیر قابل درک بودن قرآن را به اذهان مردم پاک دل نا آگاه تزریق می نمایند.
    این شیادان خود با کمک اربابان صهیونیست و مستکبر خویش مذبوحانه تلاش کرده و تلاش می کنند این کتاب هدایت الهی ساده را بغرنج و بیگانه وغیر قابل درک به مردم معرفی کنند تا بازار دین فروشی خود را برای چیره شدن بر جهان اسلام همیشه داغ نگه دارند.
    وظیفه همه ی مسلمان است که برای پاک نگه داشتن دین داری و مذهب داری خود از هر گونه خطا و انحراف ؛ به احکام و اعتقادات و نویدها و هشدارهای شناختهای قرآن که رسا و اندک اند همیشه بگونه ای موضوعی آگاه باشند.
    دین فروشان با دسیسه ها و ترفندهای صهیونیستها و طاغوتان در هر زمان برای تقویت چیرگی خود بر داراییها و سرنوشت مسلمانان همواره تلاش کرده اند پیروان دین اسلام را از آگاهی به اصول شناختهای انسان ساز و رهایی بخش قرآن ، که قانون اساسی دین اسلام اند ، محروم سازند.

  • مهمان 99/11/28 ساعت 17:00

    احکام و اعتقادات وهشدارهای رسا و گویا و سرشت نشین شناختهای قرآن با کم ترین دقت برای همگان قابل درک اند و به تفسیر و تاولیهای بغرنج غیر قابل اثبات هیچ نیازی ندارند.
    دین فرونشان شیاد مزدور جهت بازار یابی برای من در آوردیها و خرافات ذهن خود با ترویج ادعای غیر قابل درک بودن قرآن ؛ خود با کمک اربابان صهیونیست و مستکبر خویش مذبوحانه تلاش کرده و تلاش می کنند این کتاب هدایت الهی ساده را بغرنج و بیگانه با درک مردم معرفی کنند تا بازار دین فروشی خود را برای چیره شدن بر جهان اسلام داغ نگه دارند.

  • آری! مخصوصا بنی امیه و بنی عباس و خوارج و داعش و وهیابیان و سعودی ها و... اونچنان درکی از قرآن دارند و تا وقتی که به درک اسفل بروند ...امتی را داغدار می کنند!!!

    جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه ....!!! چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند !؟

  • مهمان 99/11/27 ساعت 01:12

    پشت کردن به قرآن در دین داری و مذهب داری چه سرنوشتی دارد؟
    ---
    هر قوم یا طابفه یا فردی که با وجود قرآن و وسایل فراوان اطلاع رسانی در اختیار خود نتواند حجت و استانداردهای قرآنی و عقلی تشخیص سره از ناسره ی دین داری و مذهب داری را درک کند و بنام دین و مذهب بی گدار از من در آوردیها و خرافات و از شیادان دین فروش پیروی کند بحکم قرآن دین داری و مذهب داری تمام عمر خود را در دنیا تباه کرده و در آخرت هیچ سهمی از رحمت الهی نخواهد داشت.
    هرکس که به قرآن خداوند بعنوان راهنمای شناخت دین داری و مذهب داری درست اقرار نکند خود با انداختن خویش در دام دین فروشان و جعالان جایگاهی در جهنم برای خود به ثبت رسانده است.
    احکام و اعتقادات و شناختهای دین داری و مذهب داری سرشت نشین قرآن اصول قانون اساسی دین خدا و مذهب اهل بیت پیامبر اند و هرکس به این قانون اساسی برای شناخت راه درست پیروی از دین خدا و مذهب اهل بیت پیامبر اعتراف نکند دین داری و مذهب داری او نزد خداوند پشیزی ارزش ندارد.
    تنها از راه حجتها و استانداردهای قرآن می توان درستی و نادرستی احادیث و روایات منسوب به پیامبر و اهل بیت آن حضرت را تشخیص داد .
    نادیده گرفتن قرآن در دین داری و مذهب داری پیمودن راه شیطان به سوی جهنم است.