داستان صوتی | سیاحت غرب - قسمت دوم
قلبم در حال ترکیدن است!!! از وحشت زبانم بند آمده...
چهره هایشان چنان کِدِر و خشمگین است،که آرزو می کنم هیچ چشمی آنها را نبیند!!!
گرزهایشان را بلند کردند و آماده زدن شدند...
مشاهده تمام قسمت ها:
https://www.roshangari.ir/group/66520-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C%20%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD%D8%AA%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8
چهره هایشان چنان کِدِر و خشمگین است،که آرزو می کنم هیچ چشمی آنها را نبیند!!!
گرزهایشان را بلند کردند و آماده زدن شدند...
مشاهده تمام قسمت ها:
https://www.roshangari.ir/group/66520-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C%20%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD%D8%AA%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8
ارسال نظر
