علیرضا پناهیان | اکثر آموزش‌های دینی ما به درد نمی‌خورد!


تربیت دینی ما در آموزش و پرورش، مساجد و منابر اکثرا صحیح نیست


+ 
42

- 
0

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • حسین 00/6/14 ساعت 19:26

    به این بزرگوار عرضه می دارم که اگه اعتقاد به قیامت و برزخ نیست که انگیزه ایجاد می کند بلکه باید دین را ملموس مادی معرفی کنیم تا تاثیر گذار باشد پس آیات درباره جهان آخرت و بهشت وجهنم و حساب و کتاب و درکل ایمان به غیب به نظر حضرتعالی برای چه منظوری نازل شده است ؟
    اصلا اگر بنا باشد مردم را فقط مادیگرا تربیت کنیم به صرف اینکه این موضوعات انگیزه ایجاد کن است پس چرا انبیاء ع اولین سخنانو دعوتشان به ایمان به خدای نادیده است ؟ نه به بهبود بخشی به زندگی مادی آنها
    من احساس می کنم ترویج این روش تبیین دین، ناخواسته افتادن در دامن مادیگرایی است و پذیرفتن مادی گرایی است .
    با این دیدگاه هیچ جایی برای فداکای ، شهادت طلبی و مجهادت در راه خدا باقی نمی ماند زیرا اینها برهم زدن آسایش افراد است و کسی انگیزه ای برای برهم زدن آسایش خود ندارد .
    بله البته پرداختن به فواید دین برای زندگی دنیا در جذب بعضی انسان ها مفید است ولی این غیراز این است که بگوییم تنها سخن دین این است . انحصارش مشکل ساز است
    ومن الله توفیق

  • چیره شدن گرایش خرد گریز ضد دین و مذهب بر رسانه های همگانی
    ---
    پخش هر موضوعی بنام دین و مذهب ، اگر با شناختهای قرآن و اصول استدلال عقلی هم سنخی و هم آهنگی و انسجام نداشته باشد یا با این شناختها در تضاد و تعارض باشد ، در رسانه ها های همگانی رفتاری است ضد ارزشی و ارزشهای اصیل انسان ساز والای دین و مذهب را ، با ترویج من در آوردیها و خرافات و جعلیات ضد محکمات قرآن و غیر قابل اثبات عقلی ، لوث و بدنام و نابود می کند .
    اصرار بر ترویج این رویه ضد ارزشی قرآن ستیز و خرد گریز که زمینه ساز ترویج گمراهی و انحراف و تحریف والا ترین ارزشهای انسان ساز الهی در جامعه است و دین داری و مذهب داری اکثریت افراد جامعه را بحکم آیات قرآنی 103 تا 106 سوره کهف و آیه 65 سوره زمر و بحکم آیات محکم و مفصل بسیاری دیگر از هشدارهای قرآن ؛ تباه و نابود می سازد و به ترویج بی دینی و لا مذهبی در جامعه منجر می گردد اگر برای خود در سایه ی حکومتهای لاییک توجیهی پیدا کرده است با چه دلیل از وحی الهی و از اصول استدلال عقلی در سایه ی نظامهای حکومتی که با استفاده از نام دین و مذهب حکومت می کنند می توان برای رواج این اصرار دین ستیز و مذهب ستیز توجیهی پیدا کرد؟؟؟!!!
    رواج این رویه ضد ارزشی در اکثریت رسانه های همگانی در سایه ی حکومتهای دین گرا و مذهب گرا و سکوت مطلق اکثریت مراجع دین شناسی و مذهب شناسی و مراکز و نهادهای متولی آموزش و تبلیغ دین و تشویق این رویه توسط این مراکز و نهادها را با چه دلیل از دلایل استدلال منطقی عقل انسانی می توان توجیه کرد؟؟؟!!!
    چرا باید قوانین و تشریعات حکومتهای منتسب به دین و مذهب از اصول عقلی بازدارنده ای برای توقف و منع رویه ی ضد ارزشی مذکور تهی باشند؟؟؟!!!
    چرا باید دین توحیدی الهی در سایه چنین حکومتهایی در تار و پود دخالتهای ضد ارزشی بشر اسیر بشود و هیچ جدیت ضابطه گرایی در دفاع عالمانه ی قانونمند از این دین و برای مبازه علمی روشمند با این دخالتهای بشری دین زدا در قوانین و تشریعات این حکومتها بصورت شفاف و اجرا پذیر و متکی بر قرآن و عقل دیده نشود وچنین قوانین و تشریعاتی در سایه ی این حکومتهاهیچ مدافع حقیقت گرایی نداشته باشند؟؟؟!!!
    البته این حقیقت باید برای همگان آشکار گردد که مذهب بنا بر حکم قرآن در آیه 122 سوره توبه به فقه تبیین احکام الهی شرع منحصر است.
    هیچ دلیل قرآنی برای سرایت دادن مذهب به تعیین اعتقادات خارج از قرآن وجود ندارد.
    با مقایسه دانش ناچیز بشر با علم فراگیر خداوند و وجود شواهد و قراین قرآنی که وظیفه ی پیامبران را آشکار در تبیین احکام و اعتقادات وحی بی خدشه ی اصیل الهی منحصر می سازند هیچ بشری حتی بندگان مقرب حق ندارند برای دین و مذهب از دانش ناچیز خود اعتقاد ابتکار کنند.

  • به حاج اقا بیدار شدید ها ماشالله باز شما حداقل حقیقت را میگید ونمیگذارید پارادوکس مخاطب رو اذیت کنه،اقاجان شما باید خیلی زودتر این با جامعه نخبگانی در راس نظام این مسائل رو مطرح میکردید،که البته که امروز که شما پذیرفتید ،خیلی خوبه ،بسم الله چرا در حوزه ها این موضوع رو مطرح نمیکنید ،این بحث باید خیلی قبل تر اینکه یک جاسوس حرفه ای ملبس به لباس پیامبر و همه جا در اول انقلاب دقیقا پشت ایت الله خمینی ره بوده وحتی یک نماز رو از دست نداده و حتی پشت پنجاه تومانی ،هه حدا بیامورزه ،پشت پنجاه تومانی خدابیامورز ،هم عکسش بود ،بیاد بشه رییس جمهور این مسایل رو با مردم درمیون میگذاشتید ،عالم دینی مثل رهبر عزیز بیست سال بعد رو ببینه و هشدار بده هرچی که رهبر بیست سال پیش گفته الان نمود پیدا کرده توی جامعه ،راس کارش درسته ولی زیر اون یکی در میون یا مفوذی از اب دراومدن یا مخ مبارکشون شش میزنه ،اقا جان من سرباز اتش به اختیار جنگ نرم هستم که بدون پشتیبان و حامی در بستری که مردم انرا زمین بازی خودی می انگارند و از وکیل مجلس تا وزرا درون ان کارهایی را که در روز انجام داده اند به اشتراک میگذارند ،وقتی مسئولان مملکت ان زمین بازی را بستر قابل اطمینانی میدانند که محرمانه ترین گذارش های خود را درون ان منتشر میکنند،کسی مثل من هرچه بگویم وفعالیت کنم که بابا این زمین زمین دشمن است وهمگی شما دراین زمین تحت رصد هستید و مانند دزدی ژنوم مردم ایران که توسط سلبریتی ها صورت گرفت و حال با این بیماری نمود پیدا کرده این ولنگاری فجازی نیز با اطلاعاتی که راجع به عادات وخلق وخو هم وطنان من امروز تحت مالکیت رصد دشمن قرار گرفته ،که باز هم مقصر همان شخص که در صف اول نماز همیشه حاضر بوده است ،روزگاری نچندان دور طاوان این دزدی حالات وخو ومنش هموطنان من نیز نمود پیدا خواهد کرد مثل همین مریضی که گریبان هموطنانم را گرفته ،ولی بنده مانند شما مردم را مقصر نمیدانم ،بنده کمبود ان عمارانی را مقصر میدانم که بجای انکه وقت مبارکشان را وقف اموزش عالی در حوزه ودانشگاه میکردند کار خود را درست انجام ندادند که امروز هم وطنان من با چنین معضلات بزرگی دست به گریبانند که حضرت اقا انحراف در حوزه را نیز مطرح کردند و ...‌‌‌‌‌‌بله اگر همه مخصوصا انها که کاری در دست دارند درست کار کرده بودند امروز چنین اشفته بازاری را شاهد نبودیم

  • دم و نفس شما گرم جناب گرامی farshadhu110.fa.fa

    نظرتون کاملا منطبق با حرف دل بنده بود.
    ممنون


  • ولی بنده مانند شما مردم را مقصر نمیدانم ،بنده کمبود ان عمارانی را مقصر میدانم که بجای انکه وقت مبارکشان را وقف اموزش عالی در حوزه ودانشگاه میکردند کار خود را درست انجام ندادند؟؟؟؟؟؟؟ از نظر امثال تو پیامبران مقصرند نه مردم اگر پیامبران کارشان درست انجام ندادند نه آیه قرآن جوابت را می دهد

    دسته ای از آیات قرآن اكثريت را در همه جا مذمت كرده است.
    1-در 38 مورد تعبير دارد كه:
    «أكثرهم لا يعقلون» ، «أكثرهم لا يومنون» ، «أكثرهم لا يعلمون» و ...
    2- در 6 مورد مي‌گويد:
    «أكثرهم الفاسقون» ، «أكثرهم الكافرون» ، «أكثرهم كاذبون» و ...
    3- در 6 مورد مي‌گويد:
    «كثير منهم فاسقون» و ...

    4-
    أكثرهم للحق كارهون
    (سوره مومنون/آيه70)
    اكثر مردم، حق را دوست ندارند.

    5- يا اينكه:
    لقد حق القول على أكثرهم فهم لا يؤمنون
    (سوره يس/آيه7)
    حق براي اكثر آنها آشكار شد، ولي زير بار نمي روند.
    6- يا اينكه:
    أكثرهم لا يعلمون الحق فهم معرضون
    (سوره انبياء/آيه24)

    ب- دسته ديگري از آيات، نسبت به اقوام تمام انبياء است که اکثریت را مذمت کرده است:
    خداوند نسبت به اهل كتاب در سوره آل عمران، آيه 110 مي‌گويد:
    و اكثرهم الفاسقون
    اكثريت اهل كتاب كه ايمان به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نمي آورند، فاسق هستند.
    درباره قوم حضرت موسي (عليه السلام) مي‌گويد:
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    اكثريت آنها ايمان نياورند.
    حتي كساني هم كه ايمان آورده بودند به حضرت موسي (عليه السلام):
    فإذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و إن تصبهم سيئة يطيروا بموسى و من معه ألا إنما طائرهم عند الله و لكن أكثرهم لا يعلمون. (سوره اعراف/آيه131)
    وقتي كارهاي خوب پيش مي آمد، خوشحال بودند و اگر اتفاق بدي پيش مي آمد، به فال بد مي گرفتند و مي گفتند كه اين از شومي حضرت موسي (عليه السلام) است و اكثر اينها نمي دانند و نمي فهمند.
    يعني اكثريت قوم حضرت موسي (عليه السلام) كه به او ايمان آورده بودند.
    درباره قوم حضرت ابراهيم (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 103)
    درباره قوم حضرت نوح (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 121)
    و ما آمن معه إلا قليل
    (سوره هود/ آيه40)
    جز تعداد اندكي، به حضرت نوح (عليه السلام) ايمان نياوردند.
    درباره قوم حضرت هود (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 139)
    درباره قوم حضرت صالح (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 158)
    درباره قوم حضرت لوط (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 174)
    درباره قوم حضرت شعيب (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 190)
    همچنين درباره حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد:
    لعلك باخع نفسك ألا يكونوا مؤمنين * ... * و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه3 و 
    اكثريت قوم رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در برابر دستورات پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تسليم نشدند.
    در سوره شعراء، آيه 223 درباره قوم رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد:
    و أكثرهم كاذبون
    لطفا در مورد اين آيه دقت كنید، در سوره يوسف، آيه 106 كه در مورد مسلمانان است، مي‌گويد:
    و ما يؤمن أكثرهم بالله إلا و هم مشركون.
    اكثريت كساني كه به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ايمان آوردند، مشرك هستند.

    ج-دسته ديگري از آيات، خداوند پيروزي را از آن حق كرده است، ولو اينكه عده قليلي باشند:

    كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بإذن الله و الله مع الصابرين
    (سوره بقره/آيه249)
    چه بسا گروه اندكي كه در برابر گروه هاي زياد، پيروز شدند به اذن خداوند.
    در سوره نساء، در مورد خود مسلمانان مي‌گويد:
    و لو أنا كتبنا عليهم أن اقتلوا أنفسكم أو اخرجوا من دياركم ما فعلوه إلا قليل منهم
    (سوره نساء/آيه66)
    همين مسلمانان كه دم از اسلام مي زنند، اگر دستور جهاد بدهيم براي مقاتله يا هجرت،‌ جز تعداد اندكي تابع دستورات خداوند نمي شوند.
    همچنين:
    و قليل من عبادي الشكور
    (سوره سبأ/آيه13)
    د-
    1-رواياتي از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وارد شده است كه دلالت مي كند بر اينكه اهل حق در اقليت هستند. كساني كه در روز قيامت نجات مي يابند، اين اقليت هستند.
    و قد وردت اخبار تدل علي قلة اهل الحق، حيث قال (ص) و هم يومئذ الأقلون
    المستصفى غزالي، ص146
    2- اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نهج البلاغه، خطبه 201 مي‌گويد:
    أيها الناس لا تستوحشوا في طريق الهدى لقلة أهله.
    بخاطر اينكه اهل هدايت و حق اندك هستند، گرفتار وحشت و ترس نشويد.
    3- جناب مناوي كه از شخصيت‌هاي برجسته اهل سنت است، مي‌گويد:
    قال علي كرم الله وجهه إن الحق لا يعرف بالرجال، فاعرف الحق تعرف اهله.
    حق، با شخصيت ها و اكثريت شناخته نمي شود. اول حق را بشناس، سپس اهل حق را شناسائي كن.


  • ولی بنده مانند شما مردم را مقصر نمیدانم ،بنده کمبود ان عمارانی را مقصر میدانم که بجای انکه وقت مبارکشان را وقف اموزش عالی در حوزه ودانشگاه میکردند کار خود را درست انجام ندادند؟؟؟؟؟؟؟ از نظر امثال تو پیامبران مقصرند نه مردم نه آیه قرآن جوابت را می دهد

    دسته ای از آیات قرآن اكثريت را در همه جا مذمت كرده است.
    1-در 38 مورد تعبير دارد كه:
    «أكثرهم لا يعقلون» ، «أكثرهم لا يومنون» ، «أكثرهم لا يعلمون» و ...
    2- در 6 مورد مي‌گويد:
    «أكثرهم الفاسقون» ، «أكثرهم الكافرون» ، «أكثرهم كاذبون» و ...
    3- در 6 مورد مي‌گويد:
    «كثير منهم فاسقون» و ...

    4-
    أكثرهم للحق كارهون
    (سوره مومنون/آيه70)
    اكثر مردم، حق را دوست ندارند.

    5- يا اينكه:
    لقد حق القول على أكثرهم فهم لا يؤمنون
    (سوره يس/آيه7)
    حق براي اكثر آنها آشكار شد، ولي زير بار نمي روند.
    6- يا اينكه:
    أكثرهم لا يعلمون الحق فهم معرضون
    (سوره انبياء/آيه24)

    ب- دسته ديگري از آيات، نسبت به اقوام تمام انبياء است که اکثریت را مذمت کرده است:
    خداوند نسبت به اهل كتاب در سوره آل عمران، آيه 110 مي‌گويد:
    و اكثرهم الفاسقون
    اكثريت اهل كتاب كه ايمان به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نمي آورند، فاسق هستند.
    درباره قوم حضرت موسي (عليه السلام) مي‌گويد:
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    اكثريت آنها ايمان نياورند.
    حتي كساني هم كه ايمان آورده بودند به حضرت موسي (عليه السلام):
    فإذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و إن تصبهم سيئة يطيروا بموسى و من معه ألا إنما طائرهم عند الله و لكن أكثرهم لا يعلمون. (سوره اعراف/آيه131)
    وقتي كارهاي خوب پيش مي آمد، خوشحال بودند و اگر اتفاق بدي پيش مي آمد، به فال بد مي گرفتند و مي گفتند كه اين از شومي حضرت موسي (عليه السلام) است و اكثر اينها نمي دانند و نمي فهمند.
    يعني اكثريت قوم حضرت موسي (عليه السلام) كه به او ايمان آورده بودند.
    درباره قوم حضرت ابراهيم (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 103)
    درباره قوم حضرت نوح (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 121)
    و ما آمن معه إلا قليل
    (سوره هود/ آيه40)
    جز تعداد اندكي، به حضرت نوح (عليه السلام) ايمان نياوردند.
    درباره قوم حضرت هود (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 139)
    درباره قوم حضرت صالح (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 158)
    درباره قوم حضرت لوط (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 174)
    درباره قوم حضرت شعيب (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 190)
    همچنين درباره حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد:
    لعلك باخع نفسك ألا يكونوا مؤمنين * ... * و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه3 و 
    اكثريت قوم رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در برابر دستورات پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تسليم نشدند.
    در سوره شعراء، آيه 223 درباره قوم رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد:
    و أكثرهم كاذبون
    لطفا در مورد اين آيه دقت كنید، در سوره يوسف، آيه 106 كه در مورد مسلمانان است، مي‌گويد:
    و ما يؤمن أكثرهم بالله إلا و هم مشركون.
    اكثريت كساني كه به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ايمان آوردند، مشرك هستند.

    ج-دسته ديگري از آيات، خداوند پيروزي را از آن حق كرده است، ولو اينكه عده قليلي باشند:

    كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بإذن الله و الله مع الصابرين
    (سوره بقره/آيه249)
    چه بسا گروه اندكي كه در برابر گروه هاي زياد، پيروز شدند به اذن خداوند.
    در سوره نساء، در مورد خود مسلمانان مي‌گويد:
    و لو أنا كتبنا عليهم أن اقتلوا أنفسكم أو اخرجوا من دياركم ما فعلوه إلا قليل منهم
    (سوره نساء/آيه66)
    همين مسلمانان كه دم از اسلام مي زنند، اگر دستور جهاد بدهيم براي مقاتله يا هجرت،‌ جز تعداد اندكي تابع دستورات خداوند نمي شوند.
    همچنين:
    و قليل من عبادي الشكور
    (سوره سبأ/آيه13)
    د-
    1-رواياتي از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وارد شده است كه دلالت مي كند بر اينكه اهل حق در اقليت هستند. كساني كه در روز قيامت نجات مي يابند، اين اقليت هستند.
    و قد وردت اخبار تدل علي قلة اهل الحق، حيث قال (ص) و هم يومئذ الأقلون
    المستصفى غزالي، ص146
    2- اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نهج البلاغه، خطبه 201 مي‌گويد:
    أيها الناس لا تستوحشوا في طريق الهدى لقلة أهله.
    بخاطر اينكه اهل هدايت و حق اندك هستند، گرفتار وحشت و ترس نشويد.
    3- جناب مناوي كه از شخصيت‌هاي برجسته اهل سنت است، مي‌گويد:
    قال علي كرم الله وجهه إن الحق لا يعرف بالرجال، فاعرف الحق تعرف اهله.
    حق، با شخصيت ها و اكثريت شناخته نمي شود. اول حق را بشناس، سپس اهل حق را شناسائي كن.

  • دقیقا درست میگن استاد پناهیان بنده تنها خاطرات خوب وزیبا وبه اصطلاح خاطرات رنگیم مال دوران راهنمایی ودبیرستان هست که توی بسیج دانش اموزی عضو فعال بودم و مخصوصا دوره راهنمایی که یک معلم ارزشی بعنوان پرورشی داشتیم که زنگ پرورشی هم داشتیم ومن چون عضو فعال بودم و برای مناسبت ها نمایش روحوضی اجرا میکردیم واکثر ساعات که حوصله تحمل کلاس رو نداشتم برای تمرین نمایش با دلیل موجه میرفتیم وبا عشق وعلاقه تمرین میکردیم که چطور نمایش رو بیشتر وبیشتر خنده دار کنیم و من سیاه میشدم و خدایی خیلی جدی اجرا میکردم ونمیخندیدم که بچه ها میگفتن اون جدیتت خیلی خنده داره......کلا منظورم این بود معلم پرورشی با اونکه یک انسان ارزشی بود ولی بنده بیشتر از همه چیزی که در مدرسه یاد گرفته باشم که بدرد زندگیم خورده باشه از اون ‌‌معلم پرورشی یاد گرفتم ولی خب اون موقع ۲۰۳۰نبود و بسیج جمع نشده بود وعکس و نام شهدا از دروس حذف نشده بودو خداروشکر رابطه من با شهدا خیلی خوب بود و همون هم نجاتم داد و خدا کنه با اونکه وصله ناجور اون جمع هستم ولی الله روزیم کنه شهادت در راه خودش رو .....کاروان رفت وتودر خواب وبیابان در پیش ،کی روی راه ز که پرسی چه کنی چون باشی......

  • با سلام دقیقا همیشه این دوستان روحانی سخنرانی هایی با این کیفیت رو برای عده ای از مردم انجام میدن این دقیقا یعنی چی ؟ چرا برای یک عده از مسوولین با این کیفیت سخنرانی نمیکنن ؟ فقط مردم باید بفهمن مسوولین ما همه فهمیده ان ؟ اگه فهمیده ان پس چرا وضعیت معاش ما اینه ؟ چرا سفره مردم کوچیکتر شده ؟ چرا خستگی مردم هیچ موقع در نمیاد ؟ فقط مردم مشکل دارن ؟ جناب پناهیان شما و امثالهم خیلی به این مردم بدهکارید ؟ چون میتونید خوب و منطقی حرف بزنید فقط برای مردم ؟ من نمیتونم شما رو قضاوت کنم ولی اگر که با این حرفها بتونید مسوولی از راه کج و بیراهش به راه راست بکشونی اون وقت تو درست میگی ؟ پاینده باشی ایران زیبا . ملی گرا هم خودتی

  • چرا در دوران نظام اسلامی در ایران به گفتمان دینی و مذهبی سازنده و به روشن گری قرآنی و عقلی میدان فراخ داده نمی شود؟
    ---
    اثر نظرات روشنگر منطقی فقط با بهنگام منتشر شدن می تواند در مخاطب کار آمد باشد و می تواند اورا اگر برای نظرات روشنگر یا انتقادی دینی و مذهبی اهمیت می شناسد وادار به عکس العمل کند.
    گویندگان و مخاطبان دانشمند با طرز تفکرهای گوناگون با سهیم شدن در داد و ستد علمی – منطقی اندیشه ها می توانند به گفتمان مثبت و سازنده در تصحیح خطاهاو کج رویهای بشری در زمینه دین و مذهب به ارزشها در جامعه بها بخشند.
    مشخص نیست چرا و با چه دلیل علمی از قرآن و عقل افراد گوناگونی از سطوح علمی مختلف دین شناسی و مذهب شناسی که روی گفته های دینی و مذهبی آنان روشنگری یا انتقاد علمی قرآنی و منطقی انجام می گیرد از پاسخگویی استنکاف می ورزند و با استنکاف خود خواسته یا ناخواسته و در تضاد با اخلاق اسلامی وانمود می کنند شأن آنان بر تر از شأن منتقدان و روشنگران است؟
    خاموش ماندن دین شناسان به روی روشنگریها و انتقادهای علمی – منطقی دینی و مذهبی زمینه ساز ترسیخ و تثبیت جهل و گمراهی و کج روی در دین داری و مذهب داری جامعه می شود و مردم را ، بعلت بی توجهی و بی تفاوتی قشر دین شناس در پاسخ گویی ، از دین و مذهب بیزار می کند.
    پخش بموقع و بهنگام روشن گریها و انتقادهای علمی قرآنی و عقلی دینی و مذهبی در رسانه های همگانی اهمیت دین و مذهب و شأن ارزشهای الهی را در جامعه برجسته می کند.
    بجای باز گذاشتن صحنه های دین و مذهب برای یکه تازی جاهلان و کاسبان آزمند و دشمنان دین و مذهب در رسانه های همگانی برای نشر و ترویج من در آوردیها و خرافات و جعلیات متضاد با قرآن و عقل چرا دین شناسان مؤمن وفا دار به دین قرآنی خداوند و عالمان پارسای پیرو مذهب توحیدی علوی اهل بیت پیامبر طلایه دار روشنگری قرآنی و عقلی خدا پسندانه ی این صحنه ها نمی شوند؟

  • سانسور کردی عیب نداره

  • سلام پناه جوووووون
    من شرمنده ام از اینکه نتوانستم درست آموزش بدم
    من معذرت میخوام که بی کفایت بودم
    من متاسفم که اسلام را درست درک نکردم تا درست یاد بدم
    من خجالت زده ملتی هستم که به دلیل آموزش غلط من رفتن و کشته شدن
    من جوون مرگ بشم که شما را با درک و آموزش غلطم به بیراهه بردم
    درد و بلای همه بخوره تو سر من که یه کم دیر متوجه شدم روش آموزش صحیح را
    الهی به خاک سیاه بشینم که بعد از 1400 سال نمیدونم چطوری آموزش بدم
    مرد حسابییییییی
    حضرت والااااااااا
    ملای ملاهااااااااا
    ای نون به نرخ روز خور
    طوری فرمایش میکنی که :
    انگار عمه من باید درست یاد میگرفت تا درست آموزش بده!!!!!!!
    انگار اجداد من بودن که میگفتن یک رادیو بدین به ما تا دین مردم را درست کنیم!!!!!
    انگار مدعیان ملاقات با امام زمان و اسلام ناب محمدی باباهای ما بوووود!!!!!
    انگار کتب و اسناد روایی و اسلام شناسی را ننه من نوشته و قصد مدیریت جهانی داشت!!
    انگار هم لباس های ما مردم بدبخت عوام اسلام و دیانت و تفسیر و روضه ها را ساخته اند!!!
    انگار.....
    انگار.....
    انگار....
    شما بزرگواران عاقل وعده دادن و گول زدن را خوب بلدید
    و ما ملت ساده لوح هم باور کردن را خوب از حفظ هستیم
    وقتی حرف تازه ای دارید
    یعنی راه تازه ای کشف کرده اید برای ملت
    اما نه برای دردشان بلکه برای فریب شان
    خدا یا به حسین شهیدت
    به حق ÷هلوی شکسته فاطمه ات
    به حق گلوی علی اصغرت
    به حق مظلومیت علی
    """"خودت به داد اسلام و مسلمین برس """
    تا دیر نشده
    والسلام .......ارادتمند قوچعلی

  • دقیقا در سربازی دوران آموزشی عقیدتی س.پ.ا.ه نمیتونست به جوابی که برخی از جوانان داشتند به طور دقیق جواب بدهند.سطح دینی در مراکز آموزشی دینی اومده پایین و مقصر هم خودمان هستیم و لا سلام برای همه ی سوالات ما جواب منطقی دارد. اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست.

  • با عرض سلام.
    شهید صدر پنجاه سال پیش اشاراتی داشت که امیر مومنین در صدر اسلام" فرزندان را برای زمان خودشان تربیت کنید ".
    در همان سالها چهل از چهار راه سید علی به دبیرستان دارالفون می رفتم. در مسیر سینمائی بود بنام ادئون و در مقابل آن آجیل فروشی و چندین متر دورتر خمر فروشی. در ماه مبارک سینما باز بود اما آجیل فروش با پرده داخل را از دید بیرون می پوشاند.
    با انقلاب و استقرار جمهوری با نام اسلام ، شرایط تغیر کرد. شهدای بزرگی از بزرگترین دانشگاه های جهان به ایران اسلامی آمدند و شهید شدند. بسیاری هم که نظام مقدس ما را نمی پسندیدند از ایران اسلامی رفتند. یعنی جامعه بسوی یکپارچگی می رفت.
    تا اینکه عده ای از این جامعه تقریباً یکپارچه ، اسیر هوس و غرور شدند. در چنین دوره ای که نسل جدیدی بمدرسه می رفت ، بعضی چهر های اسلامی رفتاری شاهانه را به نمایش گذاشتند و بدین سان نسلی پدید آمد که نام جدیدی بخود اختصاص داد " آقا زاده " که بعلت محتوای استعداد و عملکرد میبایست با غ نوشته می شد. زندگی مردم ایران از خارج و داخل تحت فشار قرار داشت و مردمِ تحت فشار ( نه امت تحت فشار مثل حججی که تعدادشان معدود بود ) به مسئولین می نگریستند و اغلب از آنان بسزا انتقاد می کردند. و بدین سان بود که ارزش های این گروه کوچکی از جامعه بسوی ضد ارزش های غربی (فرد محوری ، مصرفکرائی ، تجمل گرائی ، اشرافیت ) متمایل شدند و کم کم این اقلیت اندک بر اکثریت تاثیر گذاشت و کمیت جبهه های ارزشی و ضد ارزشی جای عوض کردند.
    اما در مورد اسلام: که از بُعد نظری کتاب شگفت انگیز قرآن کریم و از بُعد عملی سنت است.
    چندین نفر را می شناسم از مسلمین معمولی که در خارج از ایران زندگی می کنندو اینها عمیقاً معتقد اند که در خارج مسلمانان بهتری هستند . به این دلیل که خود را درمقابل اسلام موظف و مقید می دانند تا نمایند خوبی از این دین الهی در جوامع غیر باشند ، تمونه ای اثبات این نکته که احساس مسئولیت در ما کم یا بیش هست و نمرده. اما چرا در ایران اسلامیت برای تعداد بسیاری رقیق شده ، حجاب رقیق شده ، ربا نهادینه شده ، به میز رسیدن بهر قیمت ، لابی گری به امر به معروف ترجمه شده ... یعنی وقتی خطا زیاد شد قبح عمل تضعیف می شود. زمانی که جوان در جامعه ای تحت فشار ، بعد عملی را هماهنگ با بعد نظری نمی بیند و تمام انگیزه های وسوسه انگیز را در اطراف خود می بیند روح طغیان در وجودش رشد می کند و حتی می جوشد. زورگیر می شود ، بی حجاب می شود ، چاپلوس ووو
    لذا جناب استاد ضمن تائید فرمایشات شما در مورد اهمیت طرز بیان پیام عرض می شود که اولویت در هماهنگی نظر و عمل است. اگر بذری که کشاورز می پاشد با جنس زمین یا شدت اشعه خورشید یا مقدار آب هماهنگ نباشد ، بهره دهی ضعیف و نا کافی خواهد شد همچون نتایج معلمین ما.
    ضمناً اشارات بارزش شما بی تابم کرد و با عجله نوشتم و ارسال شد. ان شاءالله همه عزیزان نقاط ضعف را تذکر می دهند.
    ملتمس دعای عاقبت بخیری