به خبر فوری در باره موضوع:/ متاورس ، وحدت علم و دین و یادآوری تجربههای تاریخی/ سه شنبه 30/09/1400
---
وحدت علم و دین با یافته های دانش ناقص بشر محال است
---
دینی را که بشر با تاویلها و تفسیرهای ناهماهنگ و غیر منسجم با شناختهای و حیانی اصیل تحریف نشده ی الهی از جمله اخرین و حی الهی قرآنی ، در نوشته های قرنهای متمادی به هم نوعان خود معرفی کرده است ، بعلت نا توانی ذهن محدود بشر از دست رسی به تمام جزئیات و کلیات حقایق هیچ موجودی در جهان هستی در مقایسه با علم فراگیر جهان شمول خداوند که تمام حقایق جهان هستی را در بر می گیرد ؛ دینی است بشری و کلا از وحدت با علم مطلق که منحصر به خداوند است ناتوان است.
نامیدن یافته های ناقص دانش ناچیز ذهن محدود و ناتوان بشر بنام علم و بنام دین ومذهب وافزودن یافته های این ذهن به داده های دینی وحیانی اصیل خداوند ؛ هیچ زمینه ای را برای وحدت علم با دین وحیانی خداوندفراهم نمی سازد.
در احکام و اعتقادات محکم و مفصل دین وحیانی ناب خداوند به دور از یافته های ناقص بشر که خارج از وحی اصیل الهی به این احکام و اعتقادات با عناوین مختلف افزوده شده اند هیچ تضاد و تعارضی ی با اصول منطق عقلی علم نیست .
هر تضاد و تعارضی با اصول علمی که در دین دیده می شود و وحدت دین را با این اصول ناممکن و محال می سازد بی تردید فرایند افزوده های ناقص ذهن ناتوان بشر بنام دین و مذهب به دین ناب الهی است.
خداوند خداوند در سر تا سر قرآن تاکید می کند با ابلاغ داده های احکام و اعتقادات ناب وحیانی خود توسط پیامبر به بشر ؛ در آیه 3 سوره ی مائده تاکید می کند که حجت را بر بشر به اتمام رسانده و دین خود را بی نیاز از یافته های ناقص بشر به کمال رسانده است.
ابتکار احکام و اعتقادات جدید با ذهن محدود وناتوان بشر خارج از وحی الهی و افزودن این ابتکارها به دین خداوند بنام مذهب بجز بغرنجی و نامفهوم و غیر قابل اثبات شدن این دین و سرانجام به گمراهی کشاندن متدینان و دچار کردن آنان به سر در گمی و به بی دینی و لا مذهبی و بیزار شدن از دین و مذهب بازده دیگری نمی تواندداشته باشد.
بی جوابی مراجع و فقها صحه گذاشتن روی انتقادها و شبهات است
---
خداوند در قرآن به مراجع وفقهای دین دستور می دهد: « وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » ﴿ آیه ۱۲۲ سوره توبه ﴾.
آی کاش مراجع و فقهای دین و مذهب برداشت و تفسیر عالمانه و ضابطه مند خود از جملات قرآنی « وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ » و « إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » در آیه فوق را با صراحتی عالمانه ی مستدل و مستند برای صدها میلیون مردم متدین بیان و آشکار می کردند.
خود داری مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب از پاسخ به انتقادها و شبهاتی که در رسانه های همگانی علیه دین داری و مذهب داری آمیخته با من در آوردیها و خرافات و جعلیات ضد قرآن و عقل و خاموشی آنان در این زمینه برابر با صحه گذاشتن و تایید این شبهات و انتقادها است .
مراجع و فقها دین ومذهب که بحکم قرآن به آشکار کردن حقایق قرآنی و عقلی دین و مذهب برای مصون نگه داشتن دین داری و مذهب داری مردم از انحراف و کج روی موظف اند؛ هیچ دلیلی از قرآن و عقل برای سکوت خود در مقابل چنین شبهات و انتقادها به مردم ارائه نمی کنند و دین داران را در سر در گمی گمراه کننده و دین زدا رها می کنند.
آنان با سکوت و خاموشی سئوال بر انگیز خود در مقابل انبوه شبهات و انتقادهای روز افزون این برداشت را نزد عموم مردم تثبیت می نمایند که وجهه و حیثیت شخص خود را بر وجهه و حیثیت دین و مذهب که با من در آوردیها و خرافات و جعلیات ضد ارزشی بشری رایج لوث و نابود می شود ترجیح می دهند وابهت مصنوعی اشخاص خود را از حرمت و قدسیت الهی دین قرآنی خداوند و از حرمت مکتب توحیدی مذهب تشیع علوی برتر می شناسند.
مهم ترین وظیفه پیامبر گونه ی مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب آمدن همیشگی میان مردم و آگاه سازی و روشنگری پیوسته ی توده های چند صد میلیونی آنان به حقایق هشدارهای فراوان قرآن که نسبت به عوامل دین زدا مردم را هشدار می دهند و روشنگری می کنند است .
متاسفانه هیچ اثر سازمان یافته و هیچ برنامه ریزی علمی ضابطه مند و موضوعی از این آگاه سازی و روشنگری از جانب این مراجع و فقها در هیچ رسانه دیده نمی شود.
سکوت مراجع و فقها در مقابل انتقادها و شبهات روز افزون علیه چگونگی دین داری و مذهب داری مردم این برداشت غلط را تداعی می کند که مراجع و فقها هیچ انحراف و کج روی در چگونگی دین داری و مذهب داری مردم هرگز نمی بینند.
این سکوت مرموز تداعی می کند که مردم هیچ رفتار و گفتار و پنداری را در تضاد با حقایق شناختهای محکم و مفصل قرآن و در تعارض با اصول استدلال عقلی انجام نمی دهند و همه به این حقایق قرآنی آگاه اند و هیچ نیازی به آگاه سازی و روشنگری ندارند.
انتخاب مسیر متضاد با قرآن و عقل سلیم ؛ آخرت بشر را به شقاوت ابدی مبدل می سازد
---
خداوند یگانه ذات اقدس حکمت و خرد مطلق دین را با هدف والای سازماندهی نیازهای زندگی انسانهای برخور دار از نعمتهای الهی عقل واراده و برای بهینه سازی این زندگی در دنیا با وحی خود که آخرین آن قرآن کریم است به پیامببران با فراهم سازی زمینه های آگاهی سرشتی به نشانه های همه ی خوبیها و بدیهای و اعلام سر انجام و نتیجه ی پیروی از خوبیها و بدیها به بشر ابلاغ نموده است .
خداوند حکیم و دانای مطلق برای این که بشر در راستای تلاش خود برای تحقق بخشیدن به هدفهای سعادت آفرین الهی والا ، بعلت دانش و توان ناچیز خود به سر در گمی و گمراهی و مشکلات و پیامدهای این نقصهای طبیعی همیشگی دچار نشود ، در شناختها و هشدارهای وحی خود به بشر ملاکها و معیارهای و حد و مرزها و بایدها و نبایدهای آشکار محکم و مفصلی را به او معرفی نموده که پایه ها و نهادهای استوار زندگی سالم را بگونه ای سرشت نشین و قابل درک و اثبات برای بشر تعیین کرده است.
خداوند بشر عاقل را ، که با سرشت خود و با رهنمودهای وحی الهی به نیکیها و بدیهای زندگی آگاه گردیده است ؛ ازاد گذاشته تا مسیر زندگی خود را از میان این نیکیها و بدیهای آشکار با عقل خود انتخاب کند و به او در وحی الهی گوشزد نموده که پیامدهای تعیین شده برای هر نوع انتخاب آزادانه را چه در دنیای فانی و چه در در قیامت پایان ناپذیر خود تحمل خواهد کرد.
بشر اگر شناختهای سرشت نشین فرهنگ دین داری وحی الهی را با هر بهانه و بنام هر آفریده ای نادیده بگیرد یا منکر شود مسیر دهان کجی به وحی الهی و کفر محض به این وحی را انتخاب کرده است وبی تردید نتیجه ی شوم ابدی این انتخاب را بحکم همین وحی و بحکم عقل خود ناگزیر باید تحمل کند.
اصول شناختهای محکم و مفصل دین وحیانی کامل خداوند که با ملاکها و معیارها و حد ومرزها و هشدارهای آشکار و سرشت نشین و انکار ناپذیر خود شکل و مسیر زندگی بشر را آشکار مشخص می سازند و سازماندهی می کنند بازیچه نیستند که بشر با دانش ناچیز خود بتواند این شناختها را با بهانه های گوناگون با انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات متضاد با این شناختها آلوده کند و با این آلودگی فرایند سعادت آفرین این دین را واژگون سازد.
بشر و بحکم محکم و مفصل وحی الهی که آخرین آن قرآن کریم است ؛ با دچار ساختن دین داری و زندگی خود به چنین واژگونی ؛ زندگی دنیوی موقت خود را با گمراهی و کج روی تباه می کند و زندگی اخروی دائمی خویش را به شقاوت و نگون بختی ابدی مبدل می سازد وهیچ شفاعتی نمی تواند در قیامت او را از این شقاوت و نگون بختی نجات دهد.
---
وحدت علم و دین با یافته های دانش ناقص بشر محال است
---
دینی را که بشر با تاویلها و تفسیرهای ناهماهنگ و غیر منسجم با شناختهای و حیانی اصیل تحریف نشده ی الهی از جمله اخرین و حی الهی قرآنی ، در نوشته های قرنهای متمادی به هم نوعان خود معرفی کرده است ، بعلت نا توانی ذهن محدود بشر از دست رسی به تمام جزئیات و کلیات حقایق هیچ موجودی در جهان هستی در مقایسه با علم فراگیر جهان شمول خداوند که تمام حقایق جهان هستی را در بر می گیرد ؛ دینی است بشری و کلا از وحدت با علم مطلق که منحصر به خداوند است ناتوان است.
نامیدن یافته های ناقص دانش ناچیز ذهن محدود و ناتوان بشر بنام علم و بنام دین ومذهب وافزودن یافته های این ذهن به داده های دینی وحیانی اصیل خداوند ؛ هیچ زمینه ای را برای وحدت علم با دین وحیانی خداوندفراهم نمی سازد.
در احکام و اعتقادات محکم و مفصل دین وحیانی ناب خداوند به دور از یافته های ناقص بشر که خارج از وحی اصیل الهی به این احکام و اعتقادات با عناوین مختلف افزوده شده اند هیچ تضاد و تعارضی ی با اصول منطق عقلی علم نیست .
هر تضاد و تعارضی با اصول علمی که در دین دیده می شود و وحدت دین را با این اصول ناممکن و محال می سازد بی تردید فرایند افزوده های ناقص ذهن ناتوان بشر بنام دین و مذهب به دین ناب الهی است.
خداوند خداوند در سر تا سر قرآن تاکید می کند با ابلاغ داده های احکام و اعتقادات ناب وحیانی خود توسط پیامبر به بشر ؛ در آیه 3 سوره ی مائده تاکید می کند که حجت را بر بشر به اتمام رسانده و دین خود را بی نیاز از یافته های ناقص بشر به کمال رسانده است.
ابتکار احکام و اعتقادات جدید با ذهن محدود وناتوان بشر خارج از وحی الهی و افزودن این ابتکارها به دین خداوند بنام مذهب بجز بغرنجی و نامفهوم و غیر قابل اثبات شدن این دین و سرانجام به گمراهی کشاندن متدینان و دچار کردن آنان به سر در گمی و به بی دینی و لا مذهبی و بیزار شدن از دین و مذهب بازده دیگری نمی تواندداشته باشد.
---
خداوند در قرآن به مراجع وفقهای دین دستور می دهد: « وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » ﴿ آیه ۱۲۲ سوره توبه ﴾.
آی کاش مراجع و فقهای دین و مذهب برداشت و تفسیر عالمانه و ضابطه مند خود از جملات قرآنی « وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ » و « إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » در آیه فوق را با صراحتی عالمانه ی مستدل و مستند برای صدها میلیون مردم متدین بیان و آشکار می کردند.
خود داری مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب از پاسخ به انتقادها و شبهاتی که در رسانه های همگانی علیه دین داری و مذهب داری آمیخته با من در آوردیها و خرافات و جعلیات ضد قرآن و عقل و خاموشی آنان در این زمینه برابر با صحه گذاشتن و تایید این شبهات و انتقادها است .
مراجع و فقها دین ومذهب که بحکم قرآن به آشکار کردن حقایق قرآنی و عقلی دین و مذهب برای مصون نگه داشتن دین داری و مذهب داری مردم از انحراف و کج روی موظف اند؛ هیچ دلیلی از قرآن و عقل برای سکوت خود در مقابل چنین شبهات و انتقادها به مردم ارائه نمی کنند و دین داران را در سر در گمی گمراه کننده و دین زدا رها می کنند.
آنان با سکوت و خاموشی سئوال بر انگیز خود در مقابل انبوه شبهات و انتقادهای روز افزون این برداشت را نزد عموم مردم تثبیت می نمایند که وجهه و حیثیت شخص خود را بر وجهه و حیثیت دین و مذهب که با من در آوردیها و خرافات و جعلیات ضد ارزشی بشری رایج لوث و نابود می شود ترجیح می دهند وابهت مصنوعی اشخاص خود را از حرمت و قدسیت الهی دین قرآنی خداوند و از حرمت مکتب توحیدی مذهب تشیع علوی برتر می شناسند.
مهم ترین وظیفه پیامبر گونه ی مراجع دین شناسی و فقهای دین و مذهب آمدن همیشگی میان مردم و آگاه سازی و روشنگری پیوسته ی توده های چند صد میلیونی آنان به حقایق هشدارهای فراوان قرآن که نسبت به عوامل دین زدا مردم را هشدار می دهند و روشنگری می کنند است .
متاسفانه هیچ اثر سازمان یافته و هیچ برنامه ریزی علمی ضابطه مند و موضوعی از این آگاه سازی و روشنگری از جانب این مراجع و فقها در هیچ رسانه دیده نمی شود.
سکوت مراجع و فقها در مقابل انتقادها و شبهات روز افزون علیه چگونگی دین داری و مذهب داری مردم این برداشت غلط را تداعی می کند که مراجع و فقها هیچ انحراف و کج روی در چگونگی دین داری و مذهب داری مردم هرگز نمی بینند.
این سکوت مرموز تداعی می کند که مردم هیچ رفتار و گفتار و پنداری را در تضاد با حقایق شناختهای محکم و مفصل قرآن و در تعارض با اصول استدلال عقلی انجام نمی دهند و همه به این حقایق قرآنی آگاه اند و هیچ نیازی به آگاه سازی و روشنگری ندارند.
---
خداوند یگانه ذات اقدس حکمت و خرد مطلق دین را با هدف والای سازماندهی نیازهای زندگی انسانهای برخور دار از نعمتهای الهی عقل واراده و برای بهینه سازی این زندگی در دنیا با وحی خود که آخرین آن قرآن کریم است به پیامببران با فراهم سازی زمینه های آگاهی سرشتی به نشانه های همه ی خوبیها و بدیهای و اعلام سر انجام و نتیجه ی پیروی از خوبیها و بدیها به بشر ابلاغ نموده است .
خداوند حکیم و دانای مطلق برای این که بشر در راستای تلاش خود برای تحقق بخشیدن به هدفهای سعادت آفرین الهی والا ، بعلت دانش و توان ناچیز خود به سر در گمی و گمراهی و مشکلات و پیامدهای این نقصهای طبیعی همیشگی دچار نشود ، در شناختها و هشدارهای وحی خود به بشر ملاکها و معیارهای و حد و مرزها و بایدها و نبایدهای آشکار محکم و مفصلی را به او معرفی نموده که پایه ها و نهادهای استوار زندگی سالم را بگونه ای سرشت نشین و قابل درک و اثبات برای بشر تعیین کرده است.
خداوند بشر عاقل را ، که با سرشت خود و با رهنمودهای وحی الهی به نیکیها و بدیهای زندگی آگاه گردیده است ؛ ازاد گذاشته تا مسیر زندگی خود را از میان این نیکیها و بدیهای آشکار با عقل خود انتخاب کند و به او در وحی الهی گوشزد نموده که پیامدهای تعیین شده برای هر نوع انتخاب آزادانه را چه در دنیای فانی و چه در در قیامت پایان ناپذیر خود تحمل خواهد کرد.
بشر اگر شناختهای سرشت نشین فرهنگ دین داری وحی الهی را با هر بهانه و بنام هر آفریده ای نادیده بگیرد یا منکر شود مسیر دهان کجی به وحی الهی و کفر محض به این وحی را انتخاب کرده است وبی تردید نتیجه ی شوم ابدی این انتخاب را بحکم همین وحی و بحکم عقل خود ناگزیر باید تحمل کند.
اصول شناختهای محکم و مفصل دین وحیانی کامل خداوند که با ملاکها و معیارها و حد ومرزها و هشدارهای آشکار و سرشت نشین و انکار ناپذیر خود شکل و مسیر زندگی بشر را آشکار مشخص می سازند و سازماندهی می کنند بازیچه نیستند که بشر با دانش ناچیز خود بتواند این شناختها را با بهانه های گوناگون با انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات متضاد با این شناختها آلوده کند و با این آلودگی فرایند سعادت آفرین این دین را واژگون سازد.
بشر و بحکم محکم و مفصل وحی الهی که آخرین آن قرآن کریم است ؛ با دچار ساختن دین داری و زندگی خود به چنین واژگونی ؛ زندگی دنیوی موقت خود را با گمراهی و کج روی تباه می کند و زندگی اخروی دائمی خویش را به شقاوت و نگون بختی ابدی مبدل می سازد وهیچ شفاعتی نمی تواند در قیامت او را از این شقاوت و نگون بختی نجات دهد.