متاسفانه اسلام در ایران دچار بعضی آخوندهایی شده که صوفیانی اند در لباس تشیع و آخوندهای متمایل به تصوف که انحرافات عقیدتی صوفیان را ترویج میکنند
و جالب اینکه مخالفانشان را تهمت جهل میزنند و عقاید باطلشان را نیز با سوء استفاده از آیات متشابه و فلسفه بافی و تشبیه خالق به مخلوق که شرک و کفر است اباطیلشان را برای عوام جا میزنند
مثل محمدحسین طهرانی که نام علامه برایش گذاردند و عقایدش بخلاف اسلام است
چنانچه ادعا کرده:
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)..
از این بهتر نمیتوانسته ادعا کند که همه چیز خداست و خداست که همه چیز است؛ و مخلوق همان خالق است و خالق همان مخلوق است.. در حقیقت اینها خداوند را مخلوق و مملوک و مربوب می شمرند و ادعا دارند مخلوق از ذات خالق و تطوّر و تحوّل خود خالق پس همذات اوست
بخلاف اسلام که خداوند در آن خالق همه چیز و مالک همه چیز و ربّ همه چیز و بخلاف اشیاء و غیر آنهاست و مخلوق و مملوک و مربوب نیست و کُنهِ خداوند متفاوت و بخلاف مخلوقاتش است
در قرآن و کلام اهل البیت(علیهم السلام) میخوانیم که فرمودند:
الله خالق کل شئ، هو ربّ کل شئ، لَهُ کل شئ و هو بخلاف الاشیاء و نظیر این تعابیر..
همین جناب محمدحسین طهرانی در جایی ادعا کرده که اگر استادش(هاشم حداد) بگوید: یک لیوان خون بخور فلفور آن را میخورد؛
(حتّی اگر خداوندِ قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)فرموده باشند خوردن خون حرام است)
و مثل محمدحسین طهرانی امثال محمدرضا نکونام و حسن زاده آملی و صمدی آملی و شمس تبریزی و مولوی صاحب مثنوی و محئی الدین ابن عربی و شاه نعمت الله ولی و امثال اینها ادعا کردند:
اصلاً ممکنی(مخلوقی)نداریم و مخلوق ظهور و نزولِ خودِ پروردگار است
الآن من و تو و عالَم نمانده، همه از دست رفته و هو شده، انا و انت و او؛هو(خدا) شده
خود خدا هم نماز میخوانه و روزه میگیره و حج میره و چلّه میگیره
در آخر موسی و فرعون و شمر و امام حسین یکی اند
اگر رفتید بهشت و دیدید شمر و یزید زودتر(از مومنین)رفتند تعجب نکنید
سول کل خودرو ای جزو خدا
ووو از این قبیل اشعار و تعابیر
اینها خیال کردند که بخشی از خود خداوند متطوّر(متحول)شده و به حدّ و اندازه و اشکال گوناگون در آمده(هر لحظه به شکلی بت عیار(خدا) در آمد)
بنابراین مخلوقات مخلوق نیستند، بلکه ظهور و بروز و ترشحی از خود خداوند هستند
و این عقیده شان را هم وامدار فلوطین هستند و ادعا داشت خداوند عالَم را از ذات خود آفرید!
ولی در مکتب قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)، خداوند خلقتش لا من شئ است
یعنی نه از چیزی، یعنی خداوند نه از خودش جهان را خلق کرد تا مخلوق همذات و همسنخ ذاتش و شبیه او باشد
و نه از ماده اولیه ای جهان را خلق کرد تا غیر از خدا قدیم دیگری هم باشد
و با تاسف بسیار کسی چون ملاصدرا عقیده فلوطینی دارد چنانچه در کتابش نوشته است
ملاصدرا می گوید:
((أنشأ الأشیاء من شیء و هذا الشّیء هو نفسه))
جمیع اشیاء را از چیزی آفرید و آن چیز نفس خودش بود.
اسفار ج2ص231،وعرشیه مساله اول
رجعت العلیة و الافاضة إلی تطور المبدأ الاول بأطواره:
معنای علیت و افاضه (خداوند) به این باز میگردد که مبدا اوّل(خدا) متطور(متحول)میشود به اطوارش(حالات و دگرگونی های مختلفش)
مشاعر/ 541- اسفار 6/110
چنین است که ادعای یک چیزی خالق و مخلوق را دارند
و ادعاهایی چون محمدحسین طهرانی از آنها سر میزند که:
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)
خدای اهل تسنن عُمَری متاسفانه آن خداوند حقیقی نیست که معبودِ محمّد رسول الله و عترت اهل البیتش(علیهم السلام)است که آنها به درستی طبق قرآن به مردم معرّفی اش کردند
علمای اهل تسنن عُمَر با پیروی از یهودیان نفوذی چون کعب الاحبار و ابوهریره و سوء استفاده از آیات متشابه و کج فهمی نسبت به آیات قرآن، خدای باطلی را به مردم عوامشان معرفی کردند که محدود و جسمانی و متحرک و متغییر و قابل رویت و مانند انسان است که بنابراین فقط مخلوقی ذهنی غیرواقعی و یا اینکه شیطانی از شیاطین جن را دانسته یا ندانسته عبادت میکنند و بدتر آنکه به آن موجود ناقص پُرعیب و نیازمند که اِله حقیقی نیست الله هم میگویند!
چنانچه در کتاب صحیح بخاریشان که همه اهل تسنن به آنچه در آن نوشتند معتقدند چنین آمده:
1- خداوند در آسمان است وهر شب پایین میاید
صحيح البخاري- الجمعة - الدعاء في الصلاة .. - رقم الحديث : ( 1077 )
2- خدا انگشت دارد .
صحيح البخاري- تفسير القرآن - قوله: وما قدروا الله حق قدره - رقم الحديث :( 4437)
3-خدا در قیامت پایش را روی جهنم میگذارد(هشت روایت)
صحيح البخاري- تفسير القرآن - قوله: وتقول هل من مزيد- رقم الحديث : ( 4470 )
5- خدا در روز قیامت رویت میشود .
صحيح البخاري- التوحيد - قول الله تعالى: وجوه يومئذ ناضرة إلىربها ناظرة -رقم الحديث : ( 6882 )
6-خدا می خندد
صحيح البخاري- الأذان - فضل السجود-رقم الحديث : ( 764 )
7-خدا می خندد و شهید و قاتلش را در بهشت داخل میکند.
صحيح البخاري- الجهاد والسير - الكافر يقتل مسلم.... -رقم الحديث : ( 2614 )
8- خدا هر شب به اسمان دنیا پایین میآید
صحيح البخاري- الجمعة - الدعاء في الصلاة .. - رقم الحديث : ( 1077 )
9-خدا شلوار دارد و مخلوقاتش به بند شلوارش آویزان میشوند
صحيح البخاري - تفسير القرآن - وتقطعوا أرحامكم - رقم الحديث : ( 4455 )
10-خدا چشم دارد ولوچ نیست.
صحيح البخاري- الجهاد والسير - كيف يعرض الإسلام...- رقم الحديث : ( 2829 )
11-خدا خانه دارد ودر آن ساکن میشود.
صحيح البخاري - التوحيد - قول الله تعالى : وجوه يومئذ ناضرة إلي ربها ناظرة -رقم الحديث : ( 6886
------------
این در حالی است که
الله که محمّد رسول الله و اهل البیتش ائمه هدی(علیهم السلام)به ما معرّفی کردند و الحمدللّه ما شیعیان مسلمان به او ایمان و اعتقاد داریم چنین است:
بن ابی نجران گوید: از امام جواد(علیه السلام) راجع به توحید سؤال كردم و گفتم: میتوانم خدا را شئ تصور كنم؟ فرمود: آری ولی شئ ای كه حقیقتش درك نمیشود و حدّی ندارد زیرا هر چیز كه در خاطرت در آید خدا غیر او باشد، چیزی مانند او نیست و خاطره ها او را درك نكنند، چگونه خاطره ها دركش نكنند، در صورتیكه او بر خلاف آنچه تعقل شود و در خاطر نقش بندد میباشد، درباره خدا تنها همین اندازه بخاطر گذرد: ((( شئ ای هست كه حقیقتش درك نشود و حدّی ندارد))).
اصول کافی جلد 1 باب جواز تعبیر خدا به شی روایت 1 .
*************
از امام باقر علیه السلام سؤال شد: رواست كه بخدا گویند چیزیست؟ فرمود: آری چیزی كه او را از حدّ تعطیل (خدائی نیست) و حدّ تشبیه (مانند ساختن او را بمخلوق) خارج كند (یعنی چون گوئی خدا چیزیست اعتراف بوجودش كرده ای پس كافر و طبیعی نیستی اما باید بدانی كه او چیزیست بی مانند).
اصول کافی جلد 1 باب جواز تعبیر خدا به شی روایت 2
*****************
امام صادق علیه السلام فرمودند: إنّ الله تبارک و تعالی خلو من خلقه و خلقه خلو منه، و کل ما وقع علیه اسم شیء ما خلا الله عز و جل فهو مخلوق، و الله خالق کل شیء، تبارک الذی لیس کمثله شیء
همانا خداوند تبارک و تعالی تهی از خلقش، و خلقش تهی از او میباشند، و هر چیزی که نام شیء بر آن توان نهاد مخلوق است مگر خداوند عزوجل. و خداوند خالق همه چیز است، بس والاست آن که هیچ چیز مانند او نیست.
بحارالانوار، 4/149؛ التوحید، 105؛ کافی، 1/83.
****************
امام رضا(علیه السلام) فرمودند: کلّ ما فی الخلق لایوجد فی خالقه، و کلّ ما یمکن فیه یمتنع فی صانعه ... إذا لتفاوتت ذاته و لتجزأ کنهه. (امام رضاعلیه السلام).
هر چه در مخلوق باشد در خالقش پیدا نمیشود، و هرچه در خلق ممکن باشد در خالقش ممتنع است ...، وگرنه وجود او دارای اجزای متفاوت میشد.
بحارالانوار، 4/230، التوحید، 40
و جالب اینکه مخالفانشان را تهمت جهل میزنند و عقاید باطلشان را نیز با سوء استفاده از آیات متشابه و فلسفه بافی و تشبیه خالق به مخلوق که شرک و کفر است اباطیلشان را برای عوام جا میزنند
مثل محمدحسین طهرانی که نام علامه برایش گذاردند و عقایدش بخلاف اسلام است
چنانچه ادعا کرده:
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)..
از این بهتر نمیتوانسته ادعا کند که همه چیز خداست و خداست که همه چیز است؛ و مخلوق همان خالق است و خالق همان مخلوق است.. در حقیقت اینها خداوند را مخلوق و مملوک و مربوب می شمرند و ادعا دارند مخلوق از ذات خالق و تطوّر و تحوّل خود خالق پس همذات اوست
بخلاف اسلام که خداوند در آن خالق همه چیز و مالک همه چیز و ربّ همه چیز و بخلاف اشیاء و غیر آنهاست و مخلوق و مملوک و مربوب نیست و کُنهِ خداوند متفاوت و بخلاف مخلوقاتش است
در قرآن و کلام اهل البیت(علیهم السلام) میخوانیم که فرمودند:
الله خالق کل شئ، هو ربّ کل شئ، لَهُ کل شئ و هو بخلاف الاشیاء و نظیر این تعابیر..
همین جناب محمدحسین طهرانی در جایی ادعا کرده که اگر استادش(هاشم حداد) بگوید: یک لیوان خون بخور فلفور آن را میخورد؛
(حتّی اگر خداوندِ قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)فرموده باشند خوردن خون حرام است)
و مثل محمدحسین طهرانی امثال محمدرضا نکونام و حسن زاده آملی و صمدی آملی و شمس تبریزی و مولوی صاحب مثنوی و محئی الدین ابن عربی و شاه نعمت الله ولی و امثال اینها ادعا کردند:
اصلاً ممکنی(مخلوقی)نداریم و مخلوق ظهور و نزولِ خودِ پروردگار است
الآن من و تو و عالَم نمانده، همه از دست رفته و هو شده، انا و انت و او؛هو(خدا) شده
خود خدا هم نماز میخوانه و روزه میگیره و حج میره و چلّه میگیره
در آخر موسی و فرعون و شمر و امام حسین یکی اند
اگر رفتید بهشت و دیدید شمر و یزید زودتر(از مومنین)رفتند تعجب نکنید
سول کل خودرو ای جزو خدا
ووو از این قبیل اشعار و تعابیر
اینها خیال کردند که بخشی از خود خداوند متطوّر(متحول)شده و به حدّ و اندازه و اشکال گوناگون در آمده(هر لحظه به شکلی بت عیار(خدا) در آمد)
بنابراین مخلوقات مخلوق نیستند، بلکه ظهور و بروز و ترشحی از خود خداوند هستند
و این عقیده شان را هم وامدار فلوطین هستند و ادعا داشت خداوند عالَم را از ذات خود آفرید!
ولی در مکتب قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)، خداوند خلقتش لا من شئ است
یعنی نه از چیزی، یعنی خداوند نه از خودش جهان را خلق کرد تا مخلوق همذات و همسنخ ذاتش و شبیه او باشد
و نه از ماده اولیه ای جهان را خلق کرد تا غیر از خدا قدیم دیگری هم باشد
و با تاسف بسیار کسی چون ملاصدرا عقیده فلوطینی دارد چنانچه در کتابش نوشته است
ملاصدرا می گوید:
((أنشأ الأشیاء من شیء و هذا الشّیء هو نفسه))
جمیع اشیاء را از چیزی آفرید و آن چیز نفس خودش بود.
اسفار ج2ص231،وعرشیه مساله اول
رجعت العلیة و الافاضة إلی تطور المبدأ الاول بأطواره:
معنای علیت و افاضه (خداوند) به این باز میگردد که مبدا اوّل(خدا) متطور(متحول)میشود به اطوارش(حالات و دگرگونی های مختلفش)
مشاعر/ 541- اسفار 6/110
چنین است که ادعای یک چیزی خالق و مخلوق را دارند
و ادعاهایی چون محمدحسین طهرانی از آنها سر میزند که:
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)
علمای اهل تسنن عُمَر با پیروی از یهودیان نفوذی چون کعب الاحبار و ابوهریره و سوء استفاده از آیات متشابه و کج فهمی نسبت به آیات قرآن، خدای باطلی را به مردم عوامشان معرفی کردند که محدود و جسمانی و متحرک و متغییر و قابل رویت و مانند انسان است که بنابراین فقط مخلوقی ذهنی غیرواقعی و یا اینکه شیطانی از شیاطین جن را دانسته یا ندانسته عبادت میکنند و بدتر آنکه به آن موجود ناقص پُرعیب و نیازمند که اِله حقیقی نیست الله هم میگویند!
چنانچه در کتاب صحیح بخاریشان که همه اهل تسنن به آنچه در آن نوشتند معتقدند چنین آمده:
1- خداوند در آسمان است وهر شب پایین میاید
صحيح البخاري- الجمعة - الدعاء في الصلاة .. - رقم الحديث : ( 1077 )
2- خدا انگشت دارد .
صحيح البخاري- تفسير القرآن - قوله: وما قدروا الله حق قدره - رقم الحديث :( 4437)
3-خدا در قیامت پایش را روی جهنم میگذارد(هشت روایت)
صحيح البخاري- تفسير القرآن - قوله: وتقول هل من مزيد- رقم الحديث : ( 4470 )
5- خدا در روز قیامت رویت میشود .
صحيح البخاري- التوحيد - قول الله تعالى: وجوه يومئذ ناضرة إلىربها ناظرة -رقم الحديث : ( 6882 )
6-خدا می خندد
صحيح البخاري- الأذان - فضل السجود-رقم الحديث : ( 764 )
7-خدا می خندد و شهید و قاتلش را در بهشت داخل میکند.
صحيح البخاري- الجهاد والسير - الكافر يقتل مسلم.... -رقم الحديث : ( 2614 )
8- خدا هر شب به اسمان دنیا پایین میآید
صحيح البخاري- الجمعة - الدعاء في الصلاة .. - رقم الحديث : ( 1077 )
9-خدا شلوار دارد و مخلوقاتش به بند شلوارش آویزان میشوند
صحيح البخاري - تفسير القرآن - وتقطعوا أرحامكم - رقم الحديث : ( 4455 )
10-خدا چشم دارد ولوچ نیست.
صحيح البخاري- الجهاد والسير - كيف يعرض الإسلام...- رقم الحديث : ( 2829 )
11-خدا خانه دارد ودر آن ساکن میشود.
صحيح البخاري - التوحيد - قول الله تعالى : وجوه يومئذ ناضرة إلي ربها ناظرة -رقم الحديث : ( 6886
------------
این در حالی است که
الله که محمّد رسول الله و اهل البیتش ائمه هدی(علیهم السلام)به ما معرّفی کردند و الحمدللّه ما شیعیان مسلمان به او ایمان و اعتقاد داریم چنین است:
بن ابی نجران گوید: از امام جواد(علیه السلام) راجع به توحید سؤال كردم و گفتم: میتوانم خدا را شئ تصور كنم؟ فرمود: آری ولی شئ ای كه حقیقتش درك نمیشود و حدّی ندارد زیرا هر چیز كه در خاطرت در آید خدا غیر او باشد، چیزی مانند او نیست و خاطره ها او را درك نكنند، چگونه خاطره ها دركش نكنند، در صورتیكه او بر خلاف آنچه تعقل شود و در خاطر نقش بندد میباشد، درباره خدا تنها همین اندازه بخاطر گذرد: ((( شئ ای هست كه حقیقتش درك نشود و حدّی ندارد))).
اصول کافی جلد 1 باب جواز تعبیر خدا به شی روایت 1 .
*************
از امام باقر علیه السلام سؤال شد: رواست كه بخدا گویند چیزیست؟ فرمود: آری چیزی كه او را از حدّ تعطیل (خدائی نیست) و حدّ تشبیه (مانند ساختن او را بمخلوق) خارج كند (یعنی چون گوئی خدا چیزیست اعتراف بوجودش كرده ای پس كافر و طبیعی نیستی اما باید بدانی كه او چیزیست بی مانند).
اصول کافی جلد 1 باب جواز تعبیر خدا به شی روایت 2
*****************
امام صادق علیه السلام فرمودند: إنّ الله تبارک و تعالی خلو من خلقه و خلقه خلو منه، و کل ما وقع علیه اسم شیء ما خلا الله عز و جل فهو مخلوق، و الله خالق کل شیء، تبارک الذی لیس کمثله شیء
همانا خداوند تبارک و تعالی تهی از خلقش، و خلقش تهی از او میباشند، و هر چیزی که نام شیء بر آن توان نهاد مخلوق است مگر خداوند عزوجل. و خداوند خالق همه چیز است، بس والاست آن که هیچ چیز مانند او نیست.
بحارالانوار، 4/149؛ التوحید، 105؛ کافی، 1/83.
****************
امام رضا(علیه السلام) فرمودند: کلّ ما فی الخلق لایوجد فی خالقه، و کلّ ما یمکن فیه یمتنع فی صانعه ... إذا لتفاوتت ذاته و لتجزأ کنهه. (امام رضاعلیه السلام).
هر چه در مخلوق باشد در خالقش پیدا نمیشود، و هرچه در خلق ممکن باشد در خالقش ممتنع است ...، وگرنه وجود او دارای اجزای متفاوت میشد.
بحارالانوار، 4/230، التوحید، 40