رحیم پور ازغدی | رد اتهام اسلام آوردن اجباری ایرانیان


ملتی که به زور شمشیر مسلمان شده به نظر شما این همه نبوغ و عشق از خودش نشان میده؟!


+ 
47

- 
4

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • به عنوان جوان ایرانی تحصیل کرده میگم ایران با کمال اشتیاق اسلام آورد و اگر مسلمان نمیشد به مسیحیت می گرایید .دین زرتشتی منحط بوده و هست.

  • مهمان 98/12/16 ساعت 20:09

    برنامه مبارزه بی امان با اسلام در سراسر جهان کلید خورده است. ادبیات و منطق هندوهای جانی و یا بودایی های آدمخوار برمه فرقی با ادبیات کوروش پرستان ایرانی فرقی ندارد.

  • مسئولان جمهوری اسلامی خفه خون نگیرید؛ کاری بکنید وظیفه انسانی دینی مان را فراموش نکنید؛مسلمانان را در هند دارند شکنجه میکنند و میکشند
    خداوند متعال در سوره النساء قرآن فرموده: شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف[ی که ظالمان هرگونه راه چاره را بر آنان بسته اند]نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا ما را از این شهری که اهلش ظالمند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده.(۷۵) - پیغمبر خدا فرموده: هركس صبح كند و توجّهى به كارهاى مسلمانان نداشته باشد مسلمان نيست،و هركس فرياد كمك‌خواهى مسلمانى را بشنود و به او پاسخ نگويد و دادخواهي اش نكند مسلمان نيست.

  • مهمان 98/12/12 ساعت 10:43

    الحمدللّه که ما شیعیان ایرانی مسلمان و دوستدار و پیروی قرآن و اهل البیت(علیهم السلام) هستیم

  • فلونی 98/12/11 ساعت 22:50

    اینم یادت رفت بگی اکسرا اون دانشمندا سنی مذهب بودن
    و چند صد سال بعد از ورود اسلام این شکوفایی بوجود اومد اونم به برکت هوش ایرانی ها بود
    تازه خیلیاشون تو دوره خودشون توسط خشک مغزان مرتد نامیده میشدند و همیشه جونشون در خطر بود
    بعدم اعراب که اینهمه در جنگهای اول اسلام همدیگه رو کشتن آیا در کشتن ایرانی ها ارفاق به خرج دادن
    بعدم زور فقط با شمشیر نیست بعد از زور شمشیر زور کاستن آزادی های مدنی و ...... هم کارساز بود 
    ولی منم قبول دارم که بیشترین تاثیر تغیر گرایش مردم به علت زور گویی حاکمان و زور گویی و خود برتر بینی مبلغان دینی اون جامعه هست که باعث میشه افراد از اعتقاداتشون زده بشن و باورشون ظعیف بشه و نشنه عقیدهء دیگه ای بشن
    اگه همین رویه در این حکومت ادامه پیدا کنه
    فکر کنم با ظهور به عقیده جدید یا حمله یه قدرت یه ایران باید شاهد تغیر مذهب یا دین اکثریت بود


  • مهمان 98/12/13 ساعت 18:16

    برای اولین بار با یک قسمت حرف فلونی موافقم.
    البته کماکان حرف در اینکه عربها کسی را برای اسلام زیر فشار گذاشتند غلط است. چون درآمدشان از جزیه اینطوری کم می شد!
    آزادی های مدنی اسلام هم بسیار بیش از آزادی های جامعه طبقاتی بشدت سختگیر دوره ساسانی بود.
    در مورد دانشمندان ایرانی هم خطا است چرا که طول کشید تا اسلام در جامعه ایرانی پیشرفت کرد و توانست انحصار علمی در طبقه اشراف را بشکند. در کل دوره بنی امیه هنوز اکثریت مطلق ایرانیان زرتشتی مانده بودند. اما بتدریج هر چه گرایش به اسلام بالا رفت تعداد دانشمندان ایرانی هم زیاد شد.
    این هم که اکثرشان سنی بودند درست است که نشان می دهد برخلاف ادعای امثال رائفی پور مردم ایران خیلی هم از خلفای عرب بدشان نمی آمد. چون بدترین خلفای عرب در مقایسه با شاهان ساسانی که مردم هنوز خاطره شان را داشتند افرادی عادل به نظر می رسیدند.


    اما حرف آخر فلونی کاملا درست است
    هدفی اصلی لیبرالها از نفوذ در جمهوری اسلامی هم تخریب وجهه اسلام است.
    اگر مردم ناکارآمدی یک نظام سیاسی را به پای دین بنویسند و مقامات دینی هم در مقابل فساد حاکمان سیاسی بی تفاوت باشند

    می شود دقیقا همان اتفاقی که در زمان ساسانی افتاد.
    مردم از دین و حکومت با هم بیزار می شوند و آماده می شود از بیگانه ای حتی با عقیده و دینی کاملا متفاوت بشدت استقبال کنند.
    این یک خطر بسیار جدی است.

  • آیدی فلونی لااقل به سر گروه خودت مطلب رو درست منتقل کن تا او بتونه برات متن درست بنویسه که پولی که میگیری شاید حلال باشه ، این تفکیک منطقه میکنه نه تفکیک مذهب ، ضمنا نمیخوام وارد الباقیش بشم چون ترشخات مغزی افراد خودش نشون میده چی به چیه ، چرا ناراحتی ایران ابر قدرت هست وقتی پوزه سک امریکایی رو به زمین بزنی الباقی حساب دستشون میاد اگه خوابی بیدار شو ، من نمیمیرم تا این وضع رو با چشمای خودم ببینم

  • آیدی فلونی شاشوک شاشوکیان ، ببین اصلا اونجات میخاره ، الاغ جان این چی میگه تو چی میگی ، مزدور ، جیره خوار ، توحاضر خواهر و مادر و زن و دخترت رو در اختیار اجنبی بزاری فقط تو خوش باشی در صورتیکه آدم برای این به دنیا نیومده

  • شکی در این نیست, که اعراب منافق و مرتد در صدر اسلام به سرکردگی ابوبکر و عُمَر خطاب در ایران همچون داعش با تفسیر به رای از قرآن و سوء استفاده از آیات متشابه به اسم اسلام با هدف بیزار کردن مردم ایران از دین و دزدی اموال و نوامیس مردمان جنایت کردند؛
    رسول خدا فرموده بود: ایرانیان پشتوانه ما اهل البیت هستند؛ که منافقان میخواستند این پشتوانه را از بین ببرند؛ که خداوند مکرشان را به خودشان بازگرداند
    و نه خداوند و نه پیغمبرش و نه امیرمومنان علی(علیه السلام) موافق با عُمَریان نبوده و نیستند
    و ما شیعیان مسلمان؛ اسلام اصلی را به لطف خداوند و آنچه امیرمومنان علی علیه السلام و سلمان فارسی رضوان الله علیه از حقیقت پیغمبر و دین به ما رساندند قبول کردیم
    و ما شیعیان در حال حاضر وظیفه داریم که با خرافات و کارهای نامعقولی که منافقان و یهودیان و نادانان انجام میدهند مبارزه کنیم
    یکی از روشهای مبارزه با خرافات و جعلیّات,پالایش منابع روایی با عرضه تمام احادیث و روایات و حتّی روایات تاریخی درباره زندگانی پیغمبر خدا و ائمه هدی(علیهم السلام) به قرآن و حجّت عقلی مان است تا اگر در تعارض با قرآن و حجّت عقلی مان بود آنها را قطعاً جعلی اعلان کنیم و به مردم بگوییم و برسانیم که این روایت و حدیث که مشهور هم شده مخالف قرآن و نامعقول است پس جعلی است حتی اگر دارای سند صحیح بوده باشد؛ زیرا همانطور که متن و محتوای جعلی میسازند سند جعلی هم میساختند
    ---
    امام صادق (علیه‌السّلام) از قول پیامبر خدا (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین آمده است: «برای هر امر حقّی حقیقتی است و برای هر امر درستی نوری است. پس آنچه را موافق قرآن است، اخذ کنید و آنچه را مخالف قرآن است، ترک کنید.»
    از پیامبر خدا (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کردند که فرمود: «هنگامی که حدیثی از من برای شما آمد، آن را بر کتاب خدا و حجّت عقلی‌تان عرضه کنید. پس اگر موافق آن دو بود، بپذیرید، وگرنه آن را به دیوار بزنید.»
    --
    و عقل هم تائید میکند که پیغمبر خدا و جانشینان بحقّ او عترت اهل البیتش(علیهم السلام)هرگز عقایدشان و گفتار و کردارشان مخالف قرآن و غیرمعقول نبوده و نیست و نخواهد بود
    پس مراجع ما باید تنها روایاتی رو که مخالف نصوص قرآن تشخیص دادن رو طرد کنند و روایات موافق قرآن رو قبول کنند و روایاتی که نه موافق قرآن باشه و نه مخالف قرآن در صورتی که امامیّه نقل کرده باشه و متناقض نداشته نباشه رو در بُعد احکام قبول کنند و در بُعد غیر احکام در صورتی که مخالف قرآن و عقل نباشه باید سکوت کرد تا زمانی که امام مَهدی(سلام الله علیه) صحّت و سُقم اونها رو مشخص کنه

    شیخ طوسی میگه : هیچ روایت فقهی نیست مگر اینکه روایت معارض داره ! بخاطر همین اکثریت قریب به اتفاق فتاوای مراجع موافق پاره ای از روایات و مخالف پاره ای از روایات هست.
    بایست به مراجع گفت به جای اینکه مبنای گزینش روایت در بین روایات معارض رو ، مبانی ظنّی مثل علم رجال و شهرت و اجماع و ... قرار بدین ، بیایید قرآن رو که قطعی الدلاله و قطعی الصدور و مصّون از تحریف هست رو مبنا قرار بدیم و بین روایات معارض تا جایی که امکان داره روایت موافق قرآن رو قبول کنید
    امام مَهدی(سلام الله علیه)هم که قیام علنی جهانی بکنند مردم را به عقلانیّت و قرآن دعوت خواهند کرد چنان که امام صادق و امام باقر (علیهما‌السّلام) فرموده‌اند: «وقتی به شما از چیزی خبر دادم، دلیل آن را از قرآن بخواهید»
    و او قرآن را در جوامع انسانی از مهجوریّت خارج خواهد کرد
    مسئله خیلی جدّی و خطیر است
    خدای متعال در قرآن در سوره المائده آیات 44 و 45 و 47 فرموده هر کسی طبق ما انزل الله حکم نکند کافر و ظالم و فاسق است
    و طبق سوره الکافرون هم هر کسی خدای محمّد و آل محمّد(علیهم السلام) را که آنها به درستی معرفی اش کردند و عبادتش میکردند را عبادت نکند و نشناسد کافر و گمراه است
    مراجع هم اگر به عمد بخلاف ما انزل الله(قرآن)حکم کرده و فتوا داده باشند کافر و ظالم و فاسق هستند
    و اگر به غیر عمد بخلاف ما انزل الله(قرآن) حکم کرده و فتوا داده باشند بخاطر جهلشان مستحق توبیخ و تنبیه و ملامتند

  • shalchian 98/12/14 ساعت 01:16

    فکر کردی ما یه مشت بیکاریم بیایم به چرندیات تو گوش بدیم ؟؟؟
    شما میگی اگه مراجع به غیر عمد فتوای غلط بدن مستحق توبیخ و تنبیهند
    ولی گاهی هم رای مجتهد برخلاف واقع است. به چنین کسی "مخطئ" گفته می شود که مقلدانش معذورند و او نیز اگر در مراحل استنباط و مقدمات لازم برای استخراج یک حکم، کوتاهی نکرده باشد نه تنها مستوجب مجازات نیست، بلکه استحقاق پاداش را نیز خواهد داشت. حدیثی منتسب به پیامبر اکرم (ص) وجود دارد که این نظریه را تأیید می کند به این مضمون که "من اجتهد فأصاب فله أجران و من أخطأ فله أجر واحد"؛[نباطی بیاضی، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج 3، ص 236، کتابخانه حیدریه، نجف، 1384 هـ ق.] شخصی که اجتهاد کرده و به واقع نیز دست یافته، دارای دو پاداش و آن که اجتهادش به نتیجه ای خلاف واقع منجر شده یک پاداش خواهد داشت.

    هر چند در سند و مفهوم این روایت، تردیدهایی وجود دارد، ولی مسلم است که خداوند، بندگان خود را جهت خطایی که آنها در بروزش مقصر نبوده اند، مجازات نخواهد کرد.

    اما وظیفه مقلد، پس از تعیین مرجع اعلم، عمل به فتوای مرجع است. چنانچه به آن فتوا عمل کند (خواه مطابق با واقع باشد یا نباشد) به خاطر تعبدی که داشته، اجرش را خواهد دید و اگر از روی سستی و تنبلی به وظیفه خود عمل نکند، جزایش را نیز می بیند.

    در مورد آثار وضعی عمل به فتوایی که به اشتباه داده شده است، باید گفت از آن جا که هریک از مجتهد و مقلد در این زمینه به وظیفه الاهی خود (اجتهاد و تقلید) عمل کرده اند و به همین خاطر در این مورد خاص گرفتار آثار وضعی این فتوای اشتباه شده اند خداوند متعال قطعاً این آثار را جبران خواهد کرد.

  • مهمان 98/12/11 ساعت 19:36

    بی اطلاعی محض مردم از تاریخ و شرایط دردناک ایران قبل از اسلام که سبب شورش عمومی بزرگی مانند ماجرای مزدکیان و قتل عام همه آنان شد، سبب می شود که متوجه نشوند چرا مردم ایران از اعراب استقبال کردند.

    همانطور که مردم عراق به استقبال نیروهای آمریکایی رفتند که برای سرنگونی صدام آمده بودند.

  • جالب اینجاست که بعضی از اسلام ستیزان بهائی یهودی تثلیثی آتئیسم زرتشتی و امثالهم ادعا دارند که همه مسلمانان متدیّن و غیرمتدیّن فعلی ساکن ایران عرب هستند!!
    باشه پس الآن 60 ملیون یا بیشتر عرب در ایران ساکنند که فارسی حرف میزنند!!!
    ولی ما بخاطر منطق اسلام آن را پذیرفتیم؛و بخاطر درستی منش انسانی پیغمبر خدا محمد و اهل البیت او(علیهم السلام)شیعه شدیم
    اما اگر بخوهیم واقع نگر باشیم بعضی از ایرانیان مسلمان زاده, از اسلام دست برداشتندو عقاید و گفتار و رفتارشان غربی شده و مثل شبکه یهودی و غیرایرانی و خائن منوتو بهائی؛ سبک زندگی مخرّب غربی رو برگذیدن
    و تعدادی هم هستند که اهل نماز و روزه نیستند ولی مثلاً در سوگواری امام حسین علیه السلام شرکت میکنند و نذری میدهند و کمک میکنند و موقعی که خیلی گرفتار شدند هم نماز میخوانن,


  • سوال: مسلمانها دانش و کتابهای ایران را سوزاندند!
    جواب: این هم دروغ است. چرا که هیچ دینی به اندازه اسلام سفارش به مطالعه
    و حرمت کتاب نکرده است. ضمنا گنجیه اصلی کتابهای ایرانیان در شهر و
    دانشگاه جندیشاپور بود. این شهر اساسا بدون خونریزی فتح شد! و دانشگاه
    جندی شاپور تا دویست سال بعد یعنی زمان حکومت مامون عباسی فعالیت می کرد
    و خلفای عرب به اساتید آن حقوق می دادند. تا اینکه مامون دانشگاه بزرگ
    بیت الحکمه بغداد را ایجاد کرد و همه کتابها و استاید دانشگاه جندیشاپور
    را به بغداد متقل نمود.

    با استفاده از همین کتابها و سایر کتابهای مصری و سریانی و هدی و یونانی
    بود که بعدها با تلاش دانشمندان مختلف مسلمان ایرانی و غیر ایرانی دوره
    طلایی علمی اسلامی را در قرون وسطی رقم زدند. همه دانشمندان بزرگ ایرانی
    نظیر ابن سینا و فارابی و محمد بن زکریای رازی و هزاران نام درخشان دیگر
    مربوط به بعد از اسلام هستند چرا که قبل از اسلام تحصیل علم صرفا برای
    طبقه اشراف و اتباع غیرایرانی مجاز بود و توده عوام مردم ایران اجازه
    تحصیل نداشتند لهذا تعداد دانشمندان ایرانی قبل از اسلام انگشت شمار است.
    حتی دانشمندان دانشگاه جندیشاپور اغلب غیر ایرانی بودند.

    داستان
    پیرکفشگر در شاهنامه حکایت کفاشی است که قبول کرد در ازای کمک به ارتش
    انوشیروان اجازه تحصیل برای پسرش بگیرد! که انوشیروان اجازه نداد. در عوض
    قبل از اسلام ایران تعداد زیادی مطرب و نوازنده بودند که نه تنها اسامی
    آنها باقی مانده که حتی موسیقی و الحان آنها نیوز هنوز استفاده می شود.
    خواننده هایی نظیر بامشاد و باربد از خنیاگران دربار خسروپرویز که مثلا
    الحان باربدی در موسیقی ایرانی بسیار مشهور است.
    در واقع این دروغ هم برای تطهیر کاری است که رومیان و مسیحیان انجام
    دادند. مسیحیان کتابخانه بزرگ شر اسکندریه مصر را به آتش کشیبدند و
    دانشمندان آن را به قتل راندند. بعدها در آمریکا تمام کتابهای اقوام آزتک
    را آتش زدند. یا در جریان جنگهای لیبی کتابخانه بزرگ عمار آل شیعی طرابلس
    با چهارصد هزار جلد کتاب خطی را آتش زدند و...


  • سوال: مسلمانها هر کس مسلمان نمی شد را کشتند!!
    جواب: به همان دلیل سوال قبلی خیر. مسلمانها ترجیح می دادند تعداد کشته
    ها هر چه کمتر باشد تا جزیه بیشتری دریافت کنند. قانون جزیه مانند ترمزی
    بود که سبب می شد خونریزی صورت نگیرد. تمام تلفات جنگهای مسلمانها و
    ایبرانیان مربوط به صحنه نبرد بود اما برخلاف رومیان و یونایان و مغولها
    هیچ آسیبی به شهرها نرساندند و مردم غیر نظامی را نکشند. اتفاقا بیشتر
    شهرهای ایران هم به صورت صلح آمیز و با بستن قرارداد صلح بین مردم آن
    شهرها و عربها تصرف شد. البته چند روایت دروغ و بی سند از برخی مورخان
    نقل شده که مثلا در گرگان سعد ابی وقاص شهر را خراب و مردم را قتل عام
    کرد! حال آنکه اصلا مسلمانان تا دویست سال نتوانسته بودند ازجنگلها و
    کوههای البرز عبور کنند چه رسد که شهرهایش را تصرف کنند. در واقع این
    روایتهای بدون سند مربوط به زمانی است که چند صد سال بعد از اسلام عربها
    دوباره به خوی جاهلی و تفاخر عربی روی آورده و خیال می کردند هر چه بیشتر
    آمار کشته ها را بالاببرند قدرت عربی خود را به رخ دیگران کشیده اند!
    مخصوصا در زمانی ترکها بر زمینهای اسلامی مسلط شده بودند عربها در مقابل
    آنها احساس حقارت می کردند.
    در واقع این مسیحیان بودند که با قتل عام مردم در روسیه و فنلاند و آلمان
    و انگلیس و بعدها با کشتار سرخپوستان آمریکا دین خود را در دنیا گسترش
    داده و هرکس مخالف آنها بود را زنده زنده می سوزاندند یا در دادگاههای
    تفتیش عقاید به وحشیانه ترین شکل می کشند.


  • سوال: مسلمانها هر کس مسلمان نمی شد را کشتند!!
    جواب: به همان دلیل سوال قبلی خیر. مسلمانها ترجیح می دادند تعداد کشته
    ها هر چه کمتر باشد تا جزیه بیشتری دریافت کنند. قانون جزیه مانند ترمزی
    بود که سبب می شد خونریزی صورت نگیرد. تمام تلفات جنگهای مسلمانها و
    ایبرانیان مربوط به صحنه نبرد بود اما برخلاف رومیان و یونایان و مغولها
    هیچ آسیبی به شهرها نرساندند و مردم غیر نظامی را نکشند. اتفاقا بیشتر
    شهرهای ایران هم به صورت صلح آمیز و با بستن قرارداد صلح بین مردم آن
    شهرها و عربها تصرف شد. البته چند روایت دروغ و بی سند از برخی مورخان
    نقل شده که مثلا در گرگان سعد ابی وقاص شهر را خراب و مردم را قتل عام
    کرد! حال آنکه اصلا مسلمانان تا دویست سال نتوانسته بودند ازجنگلها و
    کوههای البرز عبور کنند چه رسد که شهرهایش را تصرف کنند. در واقع این
    روایتهای بدون سند مربوط به زمانی است که چند صد سال بعد از اسلام عربها
    دوباره به خوی جاهلی و تفاخر عربی روی آورده و خیال می کردند هر چه بیشتر
    آمار کشته ها را بالاببرند قدرت عربی خود را به رخ دیگران کشیده اند!
    مخصوصا در زمانی ترکها بر زمینهای اسلامی مسلط شده بودند عربها در مقابل
    آنها احساس حقارت می کردند.
    در واقع این مسیحیان بودند که با قتل عام مردم در روسیه و فنلاند و آلمان
    و انگلیس و بعدها با کشتار سرخپوستان آمریکا دین خود را در دنیا گسترش
    داده و هرکس مخالف آنها بود را زنده زنده می سوزاندند یا در دادگاههای
    تفتیش عقاید به وحشیانه ترین شکل می کشند.


  • سوال: چرا ما را به زور مسلمان کردید؟
    جواب : چه کسی به زور مسلمان شده؟ ایرانیها تدریجا مسلمان بودند و حتی تا
    زمان حمله مغول یعنی 600 سال بعد از حمله اعراب هنوز بخش عمده آنها
    زرتشتی بودند. اساسا دین به زور باقی نمی ماند. چرا مردم ایران به زور به
    دین یونانیها یا مغولها در نیامدند؟ اتفاقا چون اکثر عربهایی که ایران و
    سایر کشورها را تصرف کردند دنبال کسب ثروت و دریافت جزیه بودند. در حالی
    که اگر مردم کافر اهل کتاب- مانند زرتشتی ها و مسیحی ها و یهودیها- کشته
    می شدند یا مسلمان می شدند دیگر کسی نبود که جزیه بدهد! لهذا عربها نه
    تنها کسی را به زور مسلمان نکردند که اتفاقا تلاش کردند به زور جلوی
    مسلمان شدن ایرانیها و مصریها و شامیها را بگیرند. در زمان بنی امیه
    فرمان دادند غیرعربها حتی اگر مسلمان هم بشوند باز هم باید جزیه بدهند!
    به این ترتیب تا سالها مانع از مسلمان شدن مردم شدند. تا اینکه عمر بن
    عبدالعزیز این قانون ظالمانه خلاف اسلام را لغو کرد. خزانه دارها به او
    گفتند با اینکار درآمد ما کم می شود اما او که نسبتا مرد متدینی بود گفت
    ترجیح می دهد در صحرا شتربانی کند اما اجازه دهد مردم مسلمان شوند. این
    رویه آنچنان ایرانیها را جذب اسلام کرد که اتفاقا بیشتر عالمان و فقهای
    مسلمان در سده های اول و دوم هجری ایرانی بودند!


  • سوال:چرا باید از دین یک عرب پیروی کنیم؟
    جواب: چون دین یک اندیشه است و اندیشه مرز و نژاد و ملیت ندارد. آن
    اعتقاد بت پرستان قدیم بود که می گفتند هر چه پدران و نیتاکان باستانی ما
    انجام دادند را باید ادامه دهیم. هیچ کس هم به یک آمریکایی یا انگلیسی
    نمی گوئید تو چرا از دین مسیحیت که از فلسطین در خاورمیانه شروع شده
    پیروی می کنی. به یک ژاپنی هم نمی گویند چرا تو پیرو بودا هستی که یک
    هندی است. در مورد سایر مکاتب و ایسم ها چنین است. کسی نمی گوید چون
    مارکس آلمانی است مثلا روسها نباید مارکسیست باشند! چرا که عقیده مرز
    ندارد و امری فرا ملیتی است. جالب اینکه همانها که می گویند اسم دین عرب
    است خودشان ابایی ندارند عینا روشهای زندگی اروپاییان و آمریکاییان را از
    آن سوی جهان بیروی کنند و اصلا نگران بیگانه بودن آنها نیستند!

  • دین های زمینی اندیشه است مثلا بودیسم نتیجه اندیشه بوداست و لذا دارای اشکالاتیست ولی ادیان آسمانی و الهی اندیشه پیامبران نبوده اند بلکه وحی الهی بوده است که به رسولان خود وحی فرموده است و لذا خالی از هر خطایی است. اگر جایی گفته شود مکتب پیامبر (ص) منظور این نیست که مکتب فکری خود شخص نبی بوده است بلکه منظور شریعتیست که به پیامبر وحی گردیده است.