عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • چیره شدن گرایش خرد گریز ضد دین و مذهب بر رسانه های همگانی
    ---
    پخش هر موضوعی بنام دین و مذهب ، اگر با شناختهای قرآن و اصول استدلال عقلی هم سنخی و هم آهنگی و انسجام نداشته باشد یا با این شناختها در تضاد و تعارض باشد ، در رسانه ها های همگانی رفتاری است ضد ارزشی و ارزشهای اصیل انسان ساز والای دین و مذهب را ، با ترویج من در آوردیها و خرافات و جعلیات ضد محکمات قرآن و غیر قابل اثبات عقلی ، لوث و بدنام و نابود می کند .
    اصرار بر ترویج این رویه ضد ارزشی قرآن ستیز و خرد گریز که زمینه ساز ترویج گمراهی و انحراف و تحریف والا ترین ارزشهای انسان ساز الهی در جامعه است و دین داری و مذهب داری اکثریت افراد جامعه را بحکم آیات قرآنی 103 تا 106 سوره کهف و آیه 65 سوره زمر و بحکم آیات محکم و مفصل بسیاری دیگر از هشدارهای قرآن ؛ تباه و نابود می سازد و به ترویج بی دینی و لا مذهبی در جامعه منجر می گردد اگر برای خود در سایه ی حکومتهای لاییک توجیهی پیدا کرده است با چه دلیل از وحی الهی و از اصول استدلال عقلی در سایه ی نظامهای حکومتی که با استفاده از نام دین و مذهب حکومت می کنند می توان برای رواج این اصرار دین ستیز و مذهب ستیز توجیهی پیدا کرد؟؟؟!!!
    رواج این رویه ضد ارزشی در اکثریت رسانه های همگانی در سایه ی حکومتهای دین گرا و مذهب گرا و سکوت مطلق اکثریت مراجع دین شناسی و مذهب شناسی و مراکز و نهادهای متولی آموزش و تبلیغ دین و تشویق این رویه توسط این مراکز و نهادها را با چه دلیل از دلایل استدلال منطقی عقل انسانی می توان توجیه کرد؟؟؟!!!
    چرا باید قوانین و تشریعات حکومتهای منتسب به دین و مذهب از اصول عقلی بازدارنده ای برای توقف و منع رویه ی ضد ارزشی مذکور تهی باشند؟؟؟!!!
    چرا باید دین توحیدی الهی در سایه چنین حکومتهایی در تار و پود دخالتهای ضد ارزشی بشر اسیر بشود و هیچ جدیت ضابطه گرایی در دفاع عالمانه ی قانونمند از این دین و برای مبازه علمی روشمند با این دخالتهای بشری دین زدا در قوانین و تشریعات این حکومتها بصورت شفاف و اجرا پذیر و متکی بر قرآن و عقل دیده نشود وچنین قوانین و تشریعاتی در سایه ی این حکومتهاهیچ مدافع حقیقت گرایی نداشته باشند؟؟؟!!!
    البته این حقیقت باید برای همگان آشکار گردد که مذهب بنا بر حکم قرآن در آیه 122 سوره توبه به فقه تبیین احکام الهی شرع منحصر است.
    هیچ دلیل قرآنی برای سرایت دادن مذهب به تعیین اعتقادات خارج از قرآن وجود ندارد.
    با مقایسه دانش ناچیز بشر با علم فراگیر خداوند و وجود شواهد و قراین قرآنی که وظیفه ی پیامبران را آشکار در تبیین احکام و اعتقادات وحی بی خدشه ی اصیل الهی منحصر می سازند هیچ بشری حتی بندگان مقرب حق ندارند برای دین و مذهب از دانش ناچیز خود اعتقاد ابتکار کنند.

  • حياتی ترین نیاز خط سرخ شیعه که براورده نشده است چیست؟
    ---
    با توجه به این حقیقت که قشرهای گوناگون مذهبی و غیر مذهبی بشر در طول 14 قرن با اهداف گوناگون خط سرخ شیعه را ، که در واقعه ی نهضت انسان ساز عاشورای حسینی تجسم یافته است ؛ در دام شیطانی آنبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات پوچ دین زدای ضد محکمات قرآن و عقل گرفتار کرده و این خط را از مسیر اهداف خداپسندانه ی توحیدی اصیل الهی – قرآنی آن منحرف ساخته اند ؛ بدیهی است با وجود همیشگی انبوه این آلاینده های بشری که این خط سرخ را با ترفندهای شیطان پلید در کلاف سر در گم خود در نوردیده اند ؛ هیچ بشری بدون رهایی از تار و پود این آلاینده های شیطانی نمی تواند با محض ادعای پایبندی به این خط رضایت خدا و خوشنودی پیامبر و اهل بیت آن حضرت را جلب کند چنانکه نیز هرگز نمی تواند با ادامه ی این وضعیت راه رسیدن به بهشت را برای خود هموار سازد.
    حیاتی ترین و سرنوشت ساز ترین نیاز بر آورده نشده ی خط سرخ شیعه ؛ پاکسازی این خط از آلاینده های ترفندهای شیطانی است که بشر با گرفتار کردن خود در دام آن خود را از مسیر الهی اهداف اصیل این خط دور کرده راهی را می پیماید که شیطان را خوشنود می کند و به تحقق سوگند شیطان مبنی بر گمراه کردن اکثریت بشر جامه ی عمل می پوشاند.
    اگر همه ی مراجع دین شناسی و مذهب شناسی و همه مراکز آموزش و تبلیغ دین و مذهب و همه ی رسانه های همگانی جهان اسلام با مسلح شدن به شناختهای الهی فرهنگ اصیل دین داری قرآنی و عقلی برای پاکسازی خط سرخ شیعه از آلاینده های مذکور که عمر 14 قرن را دارند بسیج نشوند و حقایق قرآنی دین داری و مذهب داری خدا پسندانه را برای آگاه سازی مردم به ریشه های انحرافهای دینی و مذهبی آشکار نسازند این انحراف تا ابد باقی خواهد ماند.
    بی تردید طرفهای مذکور خود نیز در ریشه دار شدن این انحرافها سهیم خواهند بود و با نفرین قرآنی خداوند که کتمان کنندگان حقایق قرآنی را در بر می گیرد راه هلاکت بار گمراهی را به سوی جهنم خواهند پیمود.

  • با سلام وتشکر بجهت طرح موضوع ناب مقایسه این دو واقعه. ان شاءالله که همیشه در خدمت به اسلام عزیز و جهاد در این راه مقدس پیشقدم و موفق و موید باشید.
    در طول تاریخ هزار ساله تا جائی که می دانم زبان علمی دنیا عربی و بعد لاتین و فرانسه و این اواخر انگل لیسی بود/هست. لذا شاید بتوان چنین گفت که علم ، و نه معرفت ، بر هنجار ها و ناهنجاریهای فرهنگ ملل تاثیر دارد. مثلا در این سالها می بینیم که در کره یا کشور های اسکاندیناوی سر و صدائی که بنام موسیقی توسط گاوچرون ها تولید می شود در همه جا شنیده یا از آن تقلید می شود . حتی در آلمان یعنی قلب موسیقی کلاسیک غرب با سابقه تضاد عمیق با دیگر غربی ها و دو بار نابود شده توسط همین غربی ها در دو جنگ.
    با توجه به گوشه کوچکی از تاریخ سلطه فرهنگی فوق ، انتظار می رود که جهادگران فرهنگ عاشورا آگاهانه از عوامل تشکیل دهند فرهنگ دشمن ( بخوانید ضد فرهنگ ) استفاده نکنند. اگر به نظرات حقیر توجه شود هرگز نام متداول شیطان بزرگ یا نام ارز ورشکسته شان را استفاده نمی کنم.
    می بینیم که استفاده از لغات معمولی زبان انگل لیسی که معادل فارسی دارد ، نشانه فرهیختگی شده و حتی اساتید ما به این نکته کم توجه اند و فرهنگستان بقدر کافی فعال نیست. بنابر این لزوم بذل توجه جهادگران فرهنگی دانشگاه کربلا ضروریست.
    بهمراه التماس دعا جهت عاقبت بخیری ، تقدیم شد.
    حسین

  • استفاده فقط از زبان فارسی ممنوع باید هرقومی به زبان خودش تحصیل کند ترکی کردی و...

  • نمی دونم چقدر هوشیاری، اما با اشارتی که در جمله شما هست فقط خدا بهردوی ما رحم کند
    دشمن انگل یا گاوچرون خیلی هزینه میکنه که نتایج جمله شما رو ببینِ

  • اونی که سبب تفرقه میشه تویی که یک قوم را ازبانش محروم کنی بعد بگویی ..

  • عزیزم اگر منصف باشی عرض می کنم که چطور شما از زبان انگل ها که چهار صد سال این مملکت را به عذاب اندختند دفاع می کنی؟
    چرا در یکطرف اقیانوس بیست هفت کشور اتحادیه اروپا تشکیل داده اند که تازه هر کشور چند زبان و فرهنگ دارد مثل بلژیک و لوکزامبورگ؟ و آنطرف اقیانوس همچنین ؟ اما می خواهند ما را تجزیه کنند؟ ! ما در این مملکت یک روز خوش نداریم یک روز دعوای پاترکیسم یک روز پ پ کا یک روز عشاق انگ ها ( ان گلو فیل ) ، روز دیگر فریبخوردگان آل صهیون ! در ایران شیعی به نسبت هر جای دیگری مساجد سنی است و در مجلس نمایندگان زردشتی و ارمنی و آشوری ...
    کسی هیچ قومی را از زبانش محروم نکرده. در دانش گاه بسیارند که سعی دارند حتی زبان های مرده را از قبر بیرون بکشند ، اما من مرده و شما صد سال دیگر ان شاءالله زنده این مسائل برای ایجاد تفرقه است و تازه کسانی که ابزار این تفرقه هستند هم بجائی نمی رسند و بلافاصله که تاریخ مصرف تمام شد حذف می شوند.
    اول جنگ دستور دادند به دانشگاه تبریز بروم. اولین برخورد را فراموش نمی کنم. خدمت معاون مالی و اداری آن زمان رسیدم. تمام مدت ترکی حرف می زد ( با تلفن ، با همکاران ... ) خدا شاهد است احساس کردم در مملکت دیگری هستم. همکاری در دانشگاه بود که مرتباً از قومیت حرف می زد و اینکه "دهاتی ها به تبریز آمده اند و تبریز را خراب کردند" عین جمله ایشان. بعد ها شنیدم که با هزار کلک به تهران منتقل شده و حتی سن خود را کم کرده تا باز هم بیشتر ...
    اگر اصرار کنی نام می برم. خلاصه اینکه نباید این حرفها باعث تفرقه شود چون در چنین صورت هم آتش بیار معرکه می سوزد و هم دیگران.
    ضمناً پیامی که به آن پاسخ دادید با هدف رد همه جانبه دشمنان بود بخصوص فرهنگ ( بخوانید ضد ) و زبان. می بینی که واکسن فاسد فرستادن و چند سال پیش خون آلوده...

  • سخن مرا نگرفتی آری میدانم حدف صهیونیست چیست جعل هویت وساختن هویت جعلی به نام کوروش خاخا منشیان شیر وخورشید نما مغولان است

  • م س:
    دسته ای از آیات قرآن اكثريت را در همه جا مذمت كرده است.
    1-در 38 مورد تعبير دارد كه:
    «أكثرهم لا يعقلون» ، «أكثرهم لا يومنون» ، «أكثرهم لا يعلمون» و ...
    2- در 6 مورد مي‌گويد:
    «أكثرهم الفاسقون» ، «أكثرهم الكافرون» ، «أكثرهم كاذبون» و ...
    3- در 6 مورد مي‌گويد:
    «كثير منهم فاسقون» و ...

    4-
    أكثرهم للحق كارهون
    (سوره مومنون/آيه70)
    اكثر مردم، حق را دوست ندارند.

    5- يا اينكه:
    لقد حق القول على أكثرهم فهم لا يؤمنون
    (سوره يس/آيه7)
    حق براي اكثر آنها آشكار شد، ولي زير بار نمي روند.
    6- يا اينكه:
    أكثرهم لا يعلمون الحق فهم معرضون
    (سوره انبياء/آيه24)

    ب- دسته ديگري از آيات، نسبت به اقوام تمام انبياء است که اکثریت را مذمت کرده است:
    خداوند نسبت به اهل كتاب در سوره آل عمران، آيه 110 مي‌گويد:
    و اكثرهم الفاسقون
    اكثريت اهل كتاب كه ايمان به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نمي آورند، فاسق هستند.
    درباره قوم حضرت موسي (عليه السلام) مي‌گويد:
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    اكثريت آنها ايمان نياورند.
    حتي كساني هم كه ايمان آورده بودند به حضرت موسي (عليه السلام):
    فإذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و إن تصبهم سيئة يطيروا بموسى و من معه ألا إنما طائرهم عند الله و لكن أكثرهم لا يعلمون. (سوره اعراف/آيه131)
    وقتي كارهاي خوب پيش مي آمد، خوشحال بودند و اگر اتفاق بدي پيش مي آمد، به فال بد مي گرفتند و مي گفتند كه اين از شومي حضرت موسي (عليه السلام) است و اكثر اينها نمي دانند و نمي فهمند.
    يعني اكثريت قوم حضرت موسي (عليه السلام) كه به او ايمان آورده بودند.
    درباره قوم حضرت ابراهيم (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 103)
    درباره قوم حضرت نوح (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 121)
    و ما آمن معه إلا قليل
    (سوره هود/ آيه40)
    جز تعداد اندكي، به حضرت نوح (عليه السلام) ايمان نياوردند.
    درباره قوم حضرت هود (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 139)
    درباره قوم حضرت صالح (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 158)
    درباره قوم حضرت لوط (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 174)
    درباره قوم حضرت شعيب (عليه السلام):
    و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه 190)
    همچنين درباره حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد:
    لعلك باخع نفسك ألا يكونوا مؤمنين * ... * و ما كان أكثرهم مؤمنين
    (سوره شعراء/آيه3 و 
    اكثريت قوم رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در برابر دستورات پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تسليم نشدند.
    در سوره شعراء، آيه 223 درباره قوم رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد:
    و أكثرهم كاذبون
    لطفا در مورد اين آيه دقت كنید، در سوره يوسف، آيه 106 كه در مورد مسلمانان است، مي‌گويد:
    و ما يؤمن أكثرهم بالله إلا و هم مشركون.
    اكثريت كساني كه به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ايمان آوردند، مشرك هستند.

    ج-دسته ديگري از آيات، خداوند پيروزي را از آن حق كرده است، ولو اينكه عده قليلي باشند:

    كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بإذن الله و الله مع الصابرين
    (سوره بقره/آيه249)
    چه بسا گروه اندكي كه در برابر گروه هاي زياد، پيروز شدند به اذن خداوند.
    در سوره نساء، در مورد خود مسلمانان مي‌گويد:
    و لو أنا كتبنا عليهم أن اقتلوا أنفسكم أو اخرجوا من دياركم ما فعلوه إلا قليل منهم
    (سوره نساء/آيه66)
    همين مسلمانان كه دم از اسلام مي زنند، اگر دستور جهاد بدهيم براي مقاتله يا هجرت،‌ جز تعداد اندكي تابع دستورات خداوند نمي شوند.
    همچنين:
    و قليل من عبادي الشكور
    (سوره سبأ/آيه13)
    د-
    1-رواياتي از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وارد شده است كه دلالت مي كند بر اينكه اهل حق در اقليت هستند. كساني كه در روز قيامت نجات مي يابند، اين اقليت هستند.
    و قد وردت اخبار تدل علي قلة اهل الحق، حيث قال (ص) و هم يومئذ الأقلون
    المستصفى غزالي، ص146
    2- اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نهج البلاغه، خطبه 201 مي‌گويد:
    أيها الناس لا تستوحشوا في طريق الهدى لقلة أهله.
    بخاطر اينكه اهل هدايت و حق اندك هستند، گرفتار وحشت و ترس نشويد.
    3- جناب مناوي كه از شخصيت‌هاي برجسته اهل سنت است، مي‌گويد:
    قال علي كرم الله وجهه إن الحق لا يعرف بالرجال، فاعرف الحق تعرف اهله.
    حق، با شخصيت ها و اكثريت شناخته نمي شود. اول حق را بشناس، سپس اهل حق را شناسائي كن.

  • در پاسخ به مهمان معلوم الحال؛

    هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد؟

    چه بسیارند خیل گمرهان و "گمراه کنندگانی" که در مصلحت اندیشی منفعت طلبانه نفسانیشان متوسل به ابعاد ظواهر از دم دستی ترین مفاهیم معنوی می شوند.. اغراض آلوده از استعمال کلام حق برملا شونده است در مقابله با آینه وجود مومن¡
    که علی ع در حکایت خرمگسان معرکه ی نیزه های قرآن بر سر، حق فرمود و حق نمایاند که حقیقت جویان، قرآن حقیقی در حقیقت علی ع دریابند و نه مدعیان حمّال آن!

    آنکس که حقیقت قرآن دریابد، هرگز همچون تو "کاربر معلوم الحال" کلام حق بر سر هر بازار حراج نکند!!!!

    اوف بر نحوست وجود تو و امثال تو...
    فلذا کمتر از آنی که بر جدال بیارزی..

    والسلام...

  • اولا مکانش اینجاست دوما مثال خوبی زدی این درپاسخ به امثال توست چون جواب منطقی نداری مرا متهم به متحجر بودن داعشی بودن یا معلوم الحال یا متهم به دیدن ظواهر دین می کنی ببین بچه مثل خودت امثال همان خرمگسانیست که می گفتن ظواهر نه بلکه بان باید ...
    مال جدال هستم تو پاسخ نداری کوچولو آری معلوم الحال یا بهتر من دیوانه هستم حضرت نوح هم را یک دیوانه میدانستند ومیگفتن جنون دارد انه لمجنون. کم من فته قلیل اکثریت ایمان نیاوردند من سخنی نگفتم شیطان فقط آیات قرآن را برایت نوشتم اگر مشکلی هست از الله است برو یقه اش را بگیر آخرالزمان است دیگر تعجبی ندارد شیطان اگر قرار به داعشی بودن باشد پیامبران هم داعشی بودند این است که شنیده ای امام زمان که بیاید دین جدیدی می آورد همگان تعجب واورا داعشی می خوانید

    متهم كردن پیامبران به سحر و جنون چنان در میان مردم شایع بود كه گویا آنان یكدیگر را به این كار سفارش كرده بودند و گویی توطئه‌ای در میان بود كه آنان هر پیامبری را به این دو آفت متهم می‌كردند؛ اما در واقع توطئة ازپیش‌طراحی‌شده‌ای در كار نبود: بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ؛ تنها سركشی آن اقوام موجب می‌شد كه چنین تهمت‌هایی را به پیامبران بزنند.(1)

    ازجمله پیامبرانی كه متهم به دیوانگی شد، نوح علیه السلام بود؛ قرآن دراین‌باره می‌فرماید:

    كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ (قمر:9)؛ «پیش از آنان، قوم نوح [نیز] به تكذیب پرداختند و بندة ما را دروغ‌زن خواندند و گفتند: دیوانه‌ای است؛ و [سپس] آزار كشید».(2)

    إِنْ هُوَ إِلاّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّی حِینٍ (مؤمنون:25)؛ «او نیست جز مردی كه در وی [حال] جنون است؛ پس تا چندی درباره‌اش دست نگاه دارید».

    حضرت موسی علیه السلام نیز ازطرف فرعون متهم به جنون شد: قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْكُمْ لَمَجْنُونٌ (شعراء:27)؛ «[فرعون] گفت: واقعاً این پیامبری كه به‌سوی شما فرستاده شده، حتماً دیوانه است». فرعون وقتی این اتهام را مطرح كرد كه در مقابل سخنان استوار موسی علیه السلام جوابی نداشت. در این اتهام فرعون به موسی می‌توان لحن تمسخر‌آمیز او را نیز احساس كرد؛ زیرا می‌گوید: این شخص كه واقعاً پیامبر نیست، بلكه صرفاً ادعای پیامبری دارد، دیوانه است.

  • اجر شما با خانم حضرت زهرا (ع).