۱. لا اکراه فی الدین، حکم روشن قرآن و مانع اِعمال زور از سوی به ظاهر مسلمینی است که در قالب حاکمیت و سیاست بر جامعه غالب شده اند...
مفهوم مدارا با زیردستان که در سیره ی پیامبران، امامان و زعمای حقیقی در شرایط حاکمیتشان بر جامعه به خوبی نمایانده شده مصداق پیروی از این آیه ی عزیز و مکرم است.
۲. طبق فرمایش جناب سخنران، در تعریف حاکمیت سکولار مدرن، زور مشروع= حکومت.
سوال! آیا حاکمیت اسلامی هم بایست پیرو تعریف سکولاریسم و مدرنیسم غربی اِعمال قانون کنه و آیه ی قرآن رو محدود به اینجا و اونجا؟
۳. و مهمتر ازهمه مگر نه اینکه هدف از انقلاب ایران، حاکمیت دین اسلام بر جامعه با رویکرد ارتقاء "ابعاد معنوی سرمایه ی انسانی" جامعه در تداوم خواست حضرت حق و محمد ص و خاندان پاکش جهت احقاق "قسط" بوده؟ حال چگونه است که اِعمال قانون در قواره ی سکولارو مدرن با آب و رنگ دروغین اسلام میشود تمام خواست ظالمانه حکومت!
یعنی ظاهر اسلامی و حفظ حدود ظاهری آن در جلوت، بدون کوچکترین دغدغه از باب انسان سازی در خلوت !!!!
چنین جامعه ای همیشه آتشی از جهنم زیر لعاب بهشتی اش دارد!
و آش همین آش و کاسه همین کاسه خواهد ماند چنانکه امروز هست و دیده ایم که علی ع فرمود: "مردم یک جامعه به حاکمانشان شبیه ترند تا به پدرانشان!"
یعنی میشود آنچه که حافظ علیه رحمه سرود:
"واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟
گوییا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند!"
لذا اینکه حاکمیت اسلامی اهمیتی به حقایق ندهد و به ظواهر بسنده کند آنهم با روشی مغایر و مخالف از خواست حضرت حق، دیگر چه برای اسلام باقی خواهد گذاشت؟
یاد آور میشوم بیش از ۲ دقیقه از فایل رو ندیدم و پاسخ داده ام... این فایل جایز الخطائی بزرگواران رو به من یادآور شد... و جنبه ی دیگری از فایده نداشت! تاسف...
این حرفها مال زمانیست که رسانه قدرتمندی مانند صدا و سیما وجود نداشت . امروز میتوان از طریق صدا و سیما هر کاری کرد. میتوان هم با بد حجابی و شرابخواری و اعتیاد و هر عمل ضد اسلامی دیگر مبارزه کرد . آیا کسانیکه با عمل زشت خود جامعه را به فساد میکشند قابل توهین نیستند . آنها با عمل خودشان توهین به جامعه اسلامی میکنند پس باید متقابلا مورد توهین قرار گیرند. قرآن از پیامبر میخواهد که به زنان مومن بگو حجاب داشته باشند و این یعنی زنان بی حجاب و یا بد حجاب ایمان ندارند و خداوند با ظرافت بدترین توهین را میکند . پس نیازی به گشت ارشاد نیست و راهش از رسانه هاست خصوصا صدا و سیما ولی اراده ای در مملکت ماست که تبعیت از اسلام کامل را دوست ندارند و مسئولین فاسد هم در جهت فساد هر چه بیشتر سعی وافری دارند. مشکل مسئولین فاسد است مگر نه در مدت کوناهی میتوان فساد را از جامعه پاک کرد ولی نمیگذارند چون ایمان به خدا و باتبع ترس از خدا ندارند .
سلام بر شما جناب "ناظر"
در نقد دوستانه کامنت شما،
مینویسم:
۱. در کشورهای تحت استعمار پنهان آنچه نباید بشود رخ می دهد... لذا اگر دشمن غالب می پسندد که با اغراق و غلو باطل در امور دم دستی از آموزه های یک سنت برای وهم کج اندیش، ملتی را از داشتن آن سنت یا حتی آن دین محروم کند، چنان کرده و خواهد کرد... .
امروز امر حجاب در یک کشسانی باطل از افراط و تفریط از حیث شکل پوشش بانوان بازیچه ی خوبی برای دشمنان این ملت است...
فرمول همان قیف معروف! یا همان در دروازه و ته سوزن! فشار حداکثری با حقنه ی جهالت و بازی دادن نفوس بیمار چه در زمره ی عرضه گران و چه در زمره ی متحجران... که فشار وارده از هر دوسو بر اوسط ماجراست!
در باب فساد مسئولین و شیوه ی اصلاح ظاهر مردم بند یک پاسخ شماست اما ؛
۲. شان خداوندی حضرت حق تبارک و تعالی در نزول به قدر و قواره مخلوقی چون این نا آدمیان عابر جهان نیست که شما پنداشته ای عزیز.
توهین امری مذموم است و خداوند را نشاید که در بستر هدایت، چنان خطاب کند!
اشتباه فاحش شما آنجاست که ندانسته ای که "قلب" آدمی بر حسب "ایمان" مقدم است بر "کالبد" وی بر حسب "ظواهر"!!! پس در آن آیات توهین و حتی کنایه ای در کار نیست...
که فرمود زنان مومن را بگو... ازیرا که اگر زنان مومن هنوز چنان که در امان باشند در حجاب نیستند¡¡¡
نه چنان تفسیری که جنابتان داشته اید...
ضمنا جناب "مهمان" متحجر...
جائی که نیاز مبرم به گشت ارشاد هست ساحت نفس بیمار و آلوده ی امثال توست!
لذا از آنجا که کافر همه را به کیش خود پندارد، بدیهی است که جنابتان در یک انعکاس در خوانش و بینش جهانی از قلبتان، جامعه را محتاج گشت ارشاد بدانی!
چه جالب که شما از احوال بنده باخبری!
از تو چه پنهون حالم از مرحمت امثال تو همونه که در خبری! که همون حالیه که شادی به دل جناب تو آورده. دیگه چه فرقی داره معنی خوب و بد بودن و خوب و بد بودن...! مگه نه؟
حرف حق سر جای خودش اومده و به مذاق ما شیرینه بحمداللّه...
موضع ما هم عمریه مشخصه... به وضوح!
خیلی وقته پوسته رو رد کردیم به حول و قوه اللّه.
یا حق!
۱. لا اکراه فی الدین، حکم روشن قرآن و مانع اِعمال زور از سوی به ظاهر مسلمینی است که در قالب حاکمیت و سیاست بر جامعه غالب شده اند...
مفهوم مدارا با زیردستان که در سیره ی پیامبران، امامان و زعمای حقیقی در شرایط حاکمیتشان بر جامعه به خوبی نمایانده شده مصداق پیروی از این آیه ی عزیز و مکرم است.
۲. طبق فرمایش جناب سخنران، در تعریف حاکمیت سکولار مدرن، زور مشروع= حکومت.
سوال! آیا حاکمیت اسلامی هم بایست پیرو تعریف سکولاریسم و مدرنیسم غربی اِعمال قانون کنه و آیه ی قرآن رو محدود به اینجا و اونجا؟
۳. و مهمتر ازهمه مگر نه اینکه هدف از انقلاب ایران، حاکمیت دین اسلام بر جامعه با رویکرد ارتقاء "ابعاد معنوی سرمایه ی انسانی" جامعه در تداوم خواست حضرت حق و محمد ص و خاندان پاکش جهت احقاق "قسط" بوده؟ حال چگونه است که اِعمال قانون در قواره ی سکولارو مدرن با آب و رنگ دروغین اسلام میشود تمام خواست ظالمانه حکومت!
یعنی ظاهر اسلامی و حفظ حدود ظاهری آن در جلوت، بدون کوچکترین دغدغه از باب انسان سازی در خلوت !!!!
چنین جامعه ای همیشه آتشی از جهنم زیر لعاب بهشتی اش دارد!
و آش همین آش و کاسه همین کاسه خواهد ماند چنانکه امروز هست و دیده ایم که علی ع فرمود: "مردم یک جامعه به حاکمانشان شبیه ترند تا به پدرانشان!"
یعنی میشود آنچه که حافظ علیه رحمه سرود:
"واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟
گوییا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند!"
لذا اینکه حاکمیت اسلامی اهمیتی به حقایق ندهد و به ظواهر بسنده کند آنهم با روشی مغایر و مخالف از خواست حضرت حق، دیگر چه برای اسلام باقی خواهد گذاشت؟
یاد آور میشوم بیش از ۲ دقیقه از فایل رو ندیدم و پاسخ داده ام... این فایل جایز الخطائی بزرگواران رو به من یادآور شد... و جنبه ی دیگری از فایده نداشت! تاسف...
حجاب نشانه ی ایمان نیست!
در نقد دوستانه کامنت شما،
مینویسم:
۱. در کشورهای تحت استعمار پنهان آنچه نباید بشود رخ می دهد... لذا اگر دشمن غالب می پسندد که با اغراق و غلو باطل در امور دم دستی از آموزه های یک سنت برای وهم کج اندیش، ملتی را از داشتن آن سنت یا حتی آن دین محروم کند، چنان کرده و خواهد کرد... .
امروز امر حجاب در یک کشسانی باطل از افراط و تفریط از حیث شکل پوشش بانوان بازیچه ی خوبی برای دشمنان این ملت است...
فرمول همان قیف معروف! یا همان در دروازه و ته سوزن! فشار حداکثری با حقنه ی جهالت و بازی دادن نفوس بیمار چه در زمره ی عرضه گران و چه در زمره ی متحجران... که فشار وارده از هر دوسو بر اوسط ماجراست!
در باب فساد مسئولین و شیوه ی اصلاح ظاهر مردم بند یک پاسخ شماست اما ؛
۲. شان خداوندی حضرت حق تبارک و تعالی در نزول به قدر و قواره مخلوقی چون این نا آدمیان عابر جهان نیست که شما پنداشته ای عزیز.
توهین امری مذموم است و خداوند را نشاید که در بستر هدایت، چنان خطاب کند!
اشتباه فاحش شما آنجاست که ندانسته ای که "قلب" آدمی بر حسب "ایمان" مقدم است بر "کالبد" وی بر حسب "ظواهر"!!! پس در آن آیات توهین و حتی کنایه ای در کار نیست...
که فرمود زنان مومن را بگو... ازیرا که اگر زنان مومن هنوز چنان که در امان باشند در حجاب نیستند¡¡¡
نه چنان تفسیری که جنابتان داشته اید...
جائی که نیاز مبرم به گشت ارشاد هست ساحت نفس بیمار و آلوده ی امثال توست!
لذا از آنجا که کافر همه را به کیش خود پندارد، بدیهی است که جنابتان در یک انعکاس در خوانش و بینش جهانی از قلبتان، جامعه را محتاج گشت ارشاد بدانی!
از تو چه پنهون حالم از مرحمت امثال تو همونه که در خبری! که همون حالیه که شادی به دل جناب تو آورده. دیگه چه فرقی داره معنی خوب و بد بودن و خوب و بد بودن...! مگه نه؟
حرف حق سر جای خودش اومده و به مذاق ما شیرینه بحمداللّه...
موضع ما هم عمریه مشخصه... به وضوح!
خیلی وقته پوسته رو رد کردیم به حول و قوه اللّه.
یا حق!