چرا مراجع دین شناسی و مذهب شناسی در مقابل انبوه شبهات دینی و مذهبی سکوت مطلق را بر گزیده اند؟؟؟!!!
---
مراجع دین و مذهب شناسی را چه شده است که جرئت اقدام ضروری همیشگی به انجام وظیفه ی پاسخ به شبهات دینی و مذهبی را از دست داده اند و تودهای مردم دین دار را در مقابل این شبهات بنفع شیطان و پیروان او خلع سلاح کرده اند؟؟؟!!!
این مراجع که از پول وجوهات شرعی و بیت المال امرار معاش می کنند ؛ سوای روشنگری برای آگاه سازی مردم به روش خداپستدانه ی دین داری و مذهب داری چه وظیقه و چه مسئولیت مهم تری به دوش دارند که بجای پاسخگویی به شبهات روز افزون و جلوگیری از رواج من در آوردیها و خرافات و جعلیات بنام دین و و مذهب ؛ سکوت مطلق مرموز را برگزیده اند و برای روشنگری اذهان مردم با حقایق قرآنی و عقلی هرگز لب نمی گشایند و مردم متدین را بی دفاع رها کرده تا در منجلاب گمراهی غرق شوند .
من در آوردیها و خرافات و جعلیات اصالت دینی و مذهبی ندارند و پایبندی به آنها گناه گبیره ی نابخشودنی است
---
مراسم و شعایری که سالانه و تقریبا پیوسته بگونه ای روزانه بنام پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت مظلوم آن حضرت در ایران و برخی از جهان اسلام بنام تشیع با هزینه کردن تریلیونها پول بی بازده با اصرار انجام می گیرند ؛ در دین الهی و قرآن و سنت معتبر اهل بیت پیامبر ، که باید با داده های شناختهای محکم و مفصل قرآن هماهنگ و منسجم باشد ، هیچ ریشه و اصالتی استوار و آشکار قابل دفاع ندارند.
همه این مراسم و شعایر ابتکار تخیلات ذهن بشر با من در آوردی پروری و خرافه گستری و ترویج جعلیات متضاد با قرآن و عقل توسط طاغوتان و و دشمنان مذهب با کمک شیادان دین فروش در باری برای ربودن و کشتن عامل ظلم ستیزی و مبارزه علیه حاکمان طاغوت خودکامه و علیه دشمنان با سوء استفاده از ناآگاهی پیروان مذهب به اصول قرآنی دین خدا ؛ قرنها پس از رحلت پیامبر به درون مذهب تشیع نفوذ داده شدند.
این نفوذ بگونه ای فراگیر به مذهب و نوشته های مذهبی سرایت داده شد که هر جا نام تشیع در جهان اسلام بر زبانها آمد موضوعات این نفوذ که برای مذهب و اهل بیت پیامبر بجز بدنامی ندارند بعنوان اصل در مذهب تشیع معرفی گردیدند.
اگر وفاداران به مکتب توحیدی اهل بیت پیامبر برای زدودن آثار ننگین و فاجعه بار این نفوذ دین زدا از مذهب همت نگمارند و به کتمان حقایق قرآنی مذهب ادامه دهند و از این کتمان به درگاه خدا توبه نکنند بی تردید بحکم قرآن بعلت اصرار بر این کتمان مشمول نفرینهای خدا و پیامبر واهل بیت آن حضرت قرار خواهند گرفت و عذاب الهی در دنیا و آخرت پیوسته دامن گیر همه ی وجود آنان خواهد شد.
ولایت مداری و مودت پیامبر و اهل بیت آن حضرت هرگز با اصرار بر پایبندی به رفتارها و گفتارهای متضاد با شناختهای فرهنگ الهی اصیل دین دادری قرآنی و عقلی سازگار نیست و بجای آن بنام پیروان چنین رویه ی من در آوردی غلط و وارونه ای ؛ دشمنی با خدا و پیامبر و دشمنی با اهل بیت ثبت خواهد شد.
با چه دلیل انکار ناپذیر قرآنی و عقلی الگو گیری دینی و مذهبی از بندگان اعتبار می یابد؟
---
الگو سازی و الگو گیری از هر شخصیتی بنام دین و مذهب که نتوان از او هیچ اثر رفتاری و گفتاری عینی زنده ای به دست آورد در حالی که هیچ امکان دسترسی طبیعی به شخص او وجود ندارد اگر در این زمینه تنها به گذاره های ضد و نقیض تاریخی غیر قابل اثبات تکیه شود بلحاظ علمی بمعنای بازیچه و سوژه ی سوء استفاده قرار دادن این شخصیت است .
اگر نتوان برای رفتار و گفتار این شخصیت وجود منابع علمی اصیل دینی و مذهبی معتبر به اثبات رساند این الگو سازی و الگو گیری بجز در معرض تمسخر و تحقیر قرار دادن این شخصیت و بر انگیختن انبوه بی شماری از سئوالهای بی پاسخ نسبت به او نزد عقلای بشر هیچ بازده دیگری نمی تواند داشته باشد.
با وجود فیزیکی اصیل ترین منبع بی خدشه ی دینی و مذهبی خرد پذیر الهی مانند قرآن با ترجمه به زبانهای مختلف در اختیار همگان که داده های شناختهای آن از احکام و اعتقادات تنها قانون اساسی تحریف نشده ی الگو گیری برای شناخت درستی و نادرستی رفتارها و گفتارهای دینی و مذهبی مسلمانان با ابزارهای منطق عقل امکان پذیر است با نادیده گرفتن این تنها منبع اصیل الهی بی خدشه ؛ نمی توان از هیچ شخصیتی که وفات یافته است الگو گیری قابل اثباتی برای رفتارها و گفتارهای دینی و مذهبی درست به دست آورد.
در ضمن درستی دین داری و مذهب داری منسوب به همه ی مسلمانان اعم از پیامبر (ص) و اهل بیت مطهر آن حضرت (ع) و سایر بندگان با تطابق و هماهنگ و منسجم بودن با احکام و اعتقادات خدشه ناپذیر قرآن که سخنان وحیانی انکار ناپذیر خداوند به پیامبر اند اعتبار می یابد و اشخاص در هر منزلتی که باشند خود شأن اعتبار بخشیدن به سخنان خداوند را ندارند.
اکثریت مذهبیون مدعی دین داری به ارزش دین و مذهب آگاه نیستند
---
اکثریت مذهبیون مدعی دین داری ؛ دین و مذهب را با تحقیق و تفحص علمی قرآنی وعقلی نیاموخته اند.
بنا به روشنگریهای غیر قابل انکار خداوند در قرآن کریم این اکثریت تنها با تقلید از نیاکان و از عادتهای رایج آبا و اجدادی و عوام الناس و از گفتارهای غیر قابل اثبات روضه خوانان و شاعران و مداحان و مدعیان دین شناسی که به شناختهای فرهنگ الهی اصیل دین داری و مذهب داری قرآنی نا آگاهند و یا بنا به هدفهای مرموزی این شناختها را در آموزش و تبلیغ دین و مذهب نادیده می گیرند ؛ بدون تحقیق و تفحص و پرس و جوی لازم علمی بی توجه به عواقب شوم دنیوی و اخروی چنین تقلیدی بویژه در زمینه ی اعتقادات منسوب به دین و مذهب ؛ دین داری و مذهب داری می کنند.
این اکثریت یک عمر با این رویه ی دین زدای غلط متضاد با رهنمودهای قرآن و متضاد با احکام عقل دین داری و مذهب داری خود را سپری می کنند .
این اکثریت غافل اند از این که چنین دین داری و مذهب داری بحکم آیات قرآنی 103 تا 106 سوره کهف نزد خداوند حساب گر حساب رس پشیزی ارزش ندارد و آنان را با حکم خداوند به بزرگ ترین زیان و عذاب نابخشودنی ابدی الهی دچار خواهد ساخت .
این اکثریت غافل اند که این رویه ی سر تا سر غلط راه شیطان برا ی نابود کردن آثار نیک دین داری و مذهب داری آنان را با نفوذ دادن انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات ساخته و پرداخته ذهن بشر فراخ باز می گذارد.
این اکثریت با خو گرفت به رویه تقلید بویژه در زمینه اعتقادات منسوب به دین و مذهب از هرگونه انتقاد و روشنگری قرآنی وعقلی که از این رویه غلط می شود باتعصبهای بر خاسته از جهل خود بی تفاوت و سر سری می گذرد و به این روشنگریها که دین داری اورا از نابودی نجات می دهند هیچ بها و ارزش و اعتباری نمی دهد.
طرز تفکر این اکثریت و رویه غلط آن در دین داری و مذهب داری و بی تفاوتی آن نسبت به روشنگریهای قرانی و عقلی ثابت می کنند که آن در حقیقت هیچ ارزش معنوی و مادی حیاتی و سرنوشت ساز قابل اثباتی برای دین داری و مذهب داری خود و برای دین و مذهب نمی شناسد .
دین داری و مذهب داری این اکثریت محض یک عادت یا اعتیاد فاقد پشتوانه ی عقلی و قرآنی است .
این اکثریت یک عمر دین داری و مذهب داری خود را قربانی پوچ گراییهای جهل و غفلت خود و قربانی پوچ گراییهای جهل هم نوعان غافل خود می کند.
سخن خداوند در قرآن را نمی توان با حدیث رد و ابطال کرد .
---
قران کلام الله مجید است ، که خداوند یگانه دانای مطلق در باره آن می فرماید: « لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» ﴿ آیه ۴۲ سوره فصلت ﴾.
قرآن تنها سخن حاکم و ناظر راستین در داوری برای تعیین درستی و نادرستی محتوا و سند حدیث و روایت منسوب به پیامبر (ص) و امامان (ع) است نه بالعکس ؛ یعنی حدیث هرگز در زمینه شناخت حقایق محکم و مفصل قرآن داور و حاکم بر این حقایق نیست.
انکار حقایق قرآن ، و العیاذ بالله ، بمعنای رد وابطال حقایق قرآن است .
شخصیت پیامبر و دانش و توان محدود بشری آن حضرت در آیات محکم و مفصل متعددی در قرآن توسط خداوند یگانه دانای مطلق تعیین و توصیف و بیان گردیده است .
نسبت دادن دانش و توان فرا طبیعی و کرامات و معجزات خارج از قرآن به پیامبر و امامان با هیچ یک از توصیفهاو بیانات قرآن در حق شخسیت پیامبر هماهنگی و انسجام ندارد .
هر سخن بشری در باره شخصیت فرا طبیعی پیامبر و امامان که با سخنان خداوند در توصیف این شخصیت تضاد و تعارض دارد باطل است زیرا هیچ دلیلی از قرآن و عقل نیست که سخن بشر را بر سخنان خداوند ترجیح دهد.
تنها سخن و توصیفهای قرآنی خداوند است که برای پیامبر و امامان اعتبار و قدر و منزلت والای معنوی تعیین می کند ، وسخنان بشر اگر با قرآن بیگانه و ناهماهنگ باشند هرگز نمی توانند چنین قدر و منزلتی را تعیین کنند.
انکار توصیفهای غیر قرآنی بشری در باره ی شخصیت پیامبر و امامان که با محکمات قرآن تضاد و تعارض دارند دفاع از شخصیت پیامبر و امامان است و هرگز دشمنی بااین شخصیت نیست.
اصرار بر نسبت دادن توصیفهای غیر قرآنی بشر به پیامبر و امامان اصرار بر نسبت دادن دروغ به پیامبر و امامان است که شخصیت این بزرگان را بدنام و حیثیت دینی آنان را لوث و نابود می کند.
خطاب به مردمی که بجای پیروی از قرآن خود را با خرد ستیزی اسیر خرافات کرده اند
---
«إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا » ﴿ آیه ۹ سوره إسراء ﴾
دوستان!!! نهاد مستحکم و شکست ناپذیر دین خرد پذیر خداوند که سنگ بنای تزلزل ناپذیر آن شناختهای محکم و مفصل انکار ناپذیر قرآن اند هیچ زمینه ای را برای بازیچه قرار دادن دین و مذهب به روی تخیلات و من در آوردیها و خرافات و جعلیات خرد ستیز بشر فراهم نکرده است.
شیادان حرفه ای گوناگون دین فروش و مذهب فروش در چهره های فریبنده و با پیروی از ترفندهایی که شیطان پلید پیوسته به ذهن آنان القا می کند و با کمک دشمنان بیگانه دین و مذهب برای بدنام کردن دین قرآنی خداوند و مذهب توحیدی تشیع نهج البلاغه ای علوی همیشه مذبوحانه تلاش می کنند توده های متدین را به دام خرافات خود خود بکشانند و در این دام شیطانی اسیر نگه دارند.
دشمنان دین و مذهب و شیادان دین فروش و مذهب فروش ؛ اسلام ناب الهی و مذهب توحیدی اهل بیت پیامبر را برای خوشنودی شیطان خناس و برای ترویج کاسبی حرام دین فروشی و مذهب فروشی خود به ملغمه ای آکنده از من در آوردیها و خرافات و جعلیات گمراه کننده کفر آمیز تخیلی غیر قابل اثبات تبدیل کرده اند تا ارزشهای الهی را در چشمان مردم جهان بازیچه و مسخره جلوه بدهند.
هدف پلیداساسی این دشمنان و شیادان با حذف جاذبه های توحیدی قرآنی خرد گرای دین و مذهب این است که نگذارند برای دین قرآنی خدا و مذهب توحیدی اهل بیت پیامبر جاذبه و حیثیتی خرد پذیر باقی بماند تا بتوانند مانع گرایش مردم به ارزشهای انسان ساز و ظلم ستیز دین و مذهب بشوند.
آقای حسین انصاریان تفرقه افکنی شما چه سودی برای امت اسلام دارد؟؟؟!!!
---
سوژه قرار دادن گذاره های تاریخی که بعلت فاصله ی طولانی 14 قرن میان زمان وقوع آنها و زمان حاضر و دخیل شدن اهداف ضد و نقیض در رو کردن آنها ؛ شناخت سره از نا سره ی آنها امکان پذیر نیست ، و میان مذاهب اسلامی تفرقه و خصومت ایجاد می کند ؛ رفتاری است در تضاد با مکتب و حدت بخش قرآن که بسود دشمنان جهان اسلام تمام می شود و بجز بدنامی برای دین و مذهب و به جان هم انداختن مسلمانان و پیامدهای فاجعه بار شومی که به بار می آورند ؛ بازده دیگری نمی تواند داشته باشد.
---
مراجع دین و مذهب شناسی را چه شده است که جرئت اقدام ضروری همیشگی به انجام وظیفه ی پاسخ به شبهات دینی و مذهبی را از دست داده اند و تودهای مردم دین دار را در مقابل این شبهات بنفع شیطان و پیروان او خلع سلاح کرده اند؟؟؟!!!
این مراجع که از پول وجوهات شرعی و بیت المال امرار معاش می کنند ؛ سوای روشنگری برای آگاه سازی مردم به روش خداپستدانه ی دین داری و مذهب داری چه وظیقه و چه مسئولیت مهم تری به دوش دارند که بجای پاسخگویی به شبهات روز افزون و جلوگیری از رواج من در آوردیها و خرافات و جعلیات بنام دین و و مذهب ؛ سکوت مطلق مرموز را برگزیده اند و برای روشنگری اذهان مردم با حقایق قرآنی و عقلی هرگز لب نمی گشایند و مردم متدین را بی دفاع رها کرده تا در منجلاب گمراهی غرق شوند .
---
مراسم و شعایری که سالانه و تقریبا پیوسته بگونه ای روزانه بنام پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت مظلوم آن حضرت در ایران و برخی از جهان اسلام بنام تشیع با هزینه کردن تریلیونها پول بی بازده با اصرار انجام می گیرند ؛ در دین الهی و قرآن و سنت معتبر اهل بیت پیامبر ، که باید با داده های شناختهای محکم و مفصل قرآن هماهنگ و منسجم باشد ، هیچ ریشه و اصالتی استوار و آشکار قابل دفاع ندارند.
همه این مراسم و شعایر ابتکار تخیلات ذهن بشر با من در آوردی پروری و خرافه گستری و ترویج جعلیات متضاد با قرآن و عقل توسط طاغوتان و و دشمنان مذهب با کمک شیادان دین فروش در باری برای ربودن و کشتن عامل ظلم ستیزی و مبارزه علیه حاکمان طاغوت خودکامه و علیه دشمنان با سوء استفاده از ناآگاهی پیروان مذهب به اصول قرآنی دین خدا ؛ قرنها پس از رحلت پیامبر به درون مذهب تشیع نفوذ داده شدند.
این نفوذ بگونه ای فراگیر به مذهب و نوشته های مذهبی سرایت داده شد که هر جا نام تشیع در جهان اسلام بر زبانها آمد موضوعات این نفوذ که برای مذهب و اهل بیت پیامبر بجز بدنامی ندارند بعنوان اصل در مذهب تشیع معرفی گردیدند.
اگر وفاداران به مکتب توحیدی اهل بیت پیامبر برای زدودن آثار ننگین و فاجعه بار این نفوذ دین زدا از مذهب همت نگمارند و به کتمان حقایق قرآنی مذهب ادامه دهند و از این کتمان به درگاه خدا توبه نکنند بی تردید بحکم قرآن بعلت اصرار بر این کتمان مشمول نفرینهای خدا و پیامبر واهل بیت آن حضرت قرار خواهند گرفت و عذاب الهی در دنیا و آخرت پیوسته دامن گیر همه ی وجود آنان خواهد شد.
ولایت مداری و مودت پیامبر و اهل بیت آن حضرت هرگز با اصرار بر پایبندی به رفتارها و گفتارهای متضاد با شناختهای فرهنگ الهی اصیل دین دادری قرآنی و عقلی سازگار نیست و بجای آن بنام پیروان چنین رویه ی من در آوردی غلط و وارونه ای ؛ دشمنی با خدا و پیامبر و دشمنی با اهل بیت ثبت خواهد شد.
---
الگو سازی و الگو گیری از هر شخصیتی بنام دین و مذهب که نتوان از او هیچ اثر رفتاری و گفتاری عینی زنده ای به دست آورد در حالی که هیچ امکان دسترسی طبیعی به شخص او وجود ندارد اگر در این زمینه تنها به گذاره های ضد و نقیض تاریخی غیر قابل اثبات تکیه شود بلحاظ علمی بمعنای بازیچه و سوژه ی سوء استفاده قرار دادن این شخصیت است .
اگر نتوان برای رفتار و گفتار این شخصیت وجود منابع علمی اصیل دینی و مذهبی معتبر به اثبات رساند این الگو سازی و الگو گیری بجز در معرض تمسخر و تحقیر قرار دادن این شخصیت و بر انگیختن انبوه بی شماری از سئوالهای بی پاسخ نسبت به او نزد عقلای بشر هیچ بازده دیگری نمی تواند داشته باشد.
با وجود فیزیکی اصیل ترین منبع بی خدشه ی دینی و مذهبی خرد پذیر الهی مانند قرآن با ترجمه به زبانهای مختلف در اختیار همگان که داده های شناختهای آن از احکام و اعتقادات تنها قانون اساسی تحریف نشده ی الگو گیری برای شناخت درستی و نادرستی رفتارها و گفتارهای دینی و مذهبی مسلمانان با ابزارهای منطق عقل امکان پذیر است با نادیده گرفتن این تنها منبع اصیل الهی بی خدشه ؛ نمی توان از هیچ شخصیتی که وفات یافته است الگو گیری قابل اثباتی برای رفتارها و گفتارهای دینی و مذهبی درست به دست آورد.
در ضمن درستی دین داری و مذهب داری منسوب به همه ی مسلمانان اعم از پیامبر (ص) و اهل بیت مطهر آن حضرت (ع) و سایر بندگان با تطابق و هماهنگ و منسجم بودن با احکام و اعتقادات خدشه ناپذیر قرآن که سخنان وحیانی انکار ناپذیر خداوند به پیامبر اند اعتبار می یابد و اشخاص در هر منزلتی که باشند خود شأن اعتبار بخشیدن به سخنان خداوند را ندارند.
---
اکثریت مذهبیون مدعی دین داری ؛ دین و مذهب را با تحقیق و تفحص علمی قرآنی وعقلی نیاموخته اند.
بنا به روشنگریهای غیر قابل انکار خداوند در قرآن کریم این اکثریت تنها با تقلید از نیاکان و از عادتهای رایج آبا و اجدادی و عوام الناس و از گفتارهای غیر قابل اثبات روضه خوانان و شاعران و مداحان و مدعیان دین شناسی که به شناختهای فرهنگ الهی اصیل دین داری و مذهب داری قرآنی نا آگاهند و یا بنا به هدفهای مرموزی این شناختها را در آموزش و تبلیغ دین و مذهب نادیده می گیرند ؛ بدون تحقیق و تفحص و پرس و جوی لازم علمی بی توجه به عواقب شوم دنیوی و اخروی چنین تقلیدی بویژه در زمینه ی اعتقادات منسوب به دین و مذهب ؛ دین داری و مذهب داری می کنند.
این اکثریت یک عمر با این رویه ی دین زدای غلط متضاد با رهنمودهای قرآن و متضاد با احکام عقل دین داری و مذهب داری خود را سپری می کنند .
این اکثریت غافل اند از این که چنین دین داری و مذهب داری بحکم آیات قرآنی 103 تا 106 سوره کهف نزد خداوند حساب گر حساب رس پشیزی ارزش ندارد و آنان را با حکم خداوند به بزرگ ترین زیان و عذاب نابخشودنی ابدی الهی دچار خواهد ساخت .
این اکثریت غافل اند که این رویه ی سر تا سر غلط راه شیطان برا ی نابود کردن آثار نیک دین داری و مذهب داری آنان را با نفوذ دادن انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات ساخته و پرداخته ذهن بشر فراخ باز می گذارد.
این اکثریت با خو گرفت به رویه تقلید بویژه در زمینه اعتقادات منسوب به دین و مذهب از هرگونه انتقاد و روشنگری قرآنی وعقلی که از این رویه غلط می شود باتعصبهای بر خاسته از جهل خود بی تفاوت و سر سری می گذرد و به این روشنگریها که دین داری اورا از نابودی نجات می دهند هیچ بها و ارزش و اعتباری نمی دهد.
طرز تفکر این اکثریت و رویه غلط آن در دین داری و مذهب داری و بی تفاوتی آن نسبت به روشنگریهای قرانی و عقلی ثابت می کنند که آن در حقیقت هیچ ارزش معنوی و مادی حیاتی و سرنوشت ساز قابل اثباتی برای دین داری و مذهب داری خود و برای دین و مذهب نمی شناسد .
دین داری و مذهب داری این اکثریت محض یک عادت یا اعتیاد فاقد پشتوانه ی عقلی و قرآنی است .
این اکثریت یک عمر دین داری و مذهب داری خود را قربانی پوچ گراییهای جهل و غفلت خود و قربانی پوچ گراییهای جهل هم نوعان غافل خود می کند.
---
قران کلام الله مجید است ، که خداوند یگانه دانای مطلق در باره آن می فرماید: « لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» ﴿ آیه ۴۲ سوره فصلت ﴾.
قرآن تنها سخن حاکم و ناظر راستین در داوری برای تعیین درستی و نادرستی محتوا و سند حدیث و روایت منسوب به پیامبر (ص) و امامان (ع) است نه بالعکس ؛ یعنی حدیث هرگز در زمینه شناخت حقایق محکم و مفصل قرآن داور و حاکم بر این حقایق نیست.
انکار حقایق قرآن ، و العیاذ بالله ، بمعنای رد وابطال حقایق قرآن است .
شخصیت پیامبر و دانش و توان محدود بشری آن حضرت در آیات محکم و مفصل متعددی در قرآن توسط خداوند یگانه دانای مطلق تعیین و توصیف و بیان گردیده است .
نسبت دادن دانش و توان فرا طبیعی و کرامات و معجزات خارج از قرآن به پیامبر و امامان با هیچ یک از توصیفهاو بیانات قرآن در حق شخسیت پیامبر هماهنگی و انسجام ندارد .
هر سخن بشری در باره شخصیت فرا طبیعی پیامبر و امامان که با سخنان خداوند در توصیف این شخصیت تضاد و تعارض دارد باطل است زیرا هیچ دلیلی از قرآن و عقل نیست که سخن بشر را بر سخنان خداوند ترجیح دهد.
تنها سخن و توصیفهای قرآنی خداوند است که برای پیامبر و امامان اعتبار و قدر و منزلت والای معنوی تعیین می کند ، وسخنان بشر اگر با قرآن بیگانه و ناهماهنگ باشند هرگز نمی توانند چنین قدر و منزلتی را تعیین کنند.
انکار توصیفهای غیر قرآنی بشری در باره ی شخصیت پیامبر و امامان که با محکمات قرآن تضاد و تعارض دارند دفاع از شخصیت پیامبر و امامان است و هرگز دشمنی بااین شخصیت نیست.
اصرار بر نسبت دادن توصیفهای غیر قرآنی بشر به پیامبر و امامان اصرار بر نسبت دادن دروغ به پیامبر و امامان است که شخصیت این بزرگان را بدنام و حیثیت دینی آنان را لوث و نابود می کند.
---
«إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا » ﴿ آیه ۹ سوره إسراء ﴾
دوستان!!! نهاد مستحکم و شکست ناپذیر دین خرد پذیر خداوند که سنگ بنای تزلزل ناپذیر آن شناختهای محکم و مفصل انکار ناپذیر قرآن اند هیچ زمینه ای را برای بازیچه قرار دادن دین و مذهب به روی تخیلات و من در آوردیها و خرافات و جعلیات خرد ستیز بشر فراهم نکرده است.
شیادان حرفه ای گوناگون دین فروش و مذهب فروش در چهره های فریبنده و با پیروی از ترفندهایی که شیطان پلید پیوسته به ذهن آنان القا می کند و با کمک دشمنان بیگانه دین و مذهب برای بدنام کردن دین قرآنی خداوند و مذهب توحیدی تشیع نهج البلاغه ای علوی همیشه مذبوحانه تلاش می کنند توده های متدین را به دام خرافات خود خود بکشانند و در این دام شیطانی اسیر نگه دارند.
دشمنان دین و مذهب و شیادان دین فروش و مذهب فروش ؛ اسلام ناب الهی و مذهب توحیدی اهل بیت پیامبر را برای خوشنودی شیطان خناس و برای ترویج کاسبی حرام دین فروشی و مذهب فروشی خود به ملغمه ای آکنده از من در آوردیها و خرافات و جعلیات گمراه کننده کفر آمیز تخیلی غیر قابل اثبات تبدیل کرده اند تا ارزشهای الهی را در چشمان مردم جهان بازیچه و مسخره جلوه بدهند.
هدف پلیداساسی این دشمنان و شیادان با حذف جاذبه های توحیدی قرآنی خرد گرای دین و مذهب این است که نگذارند برای دین قرآنی خدا و مذهب توحیدی اهل بیت پیامبر جاذبه و حیثیتی خرد پذیر باقی بماند تا بتوانند مانع گرایش مردم به ارزشهای انسان ساز و ظلم ستیز دین و مذهب بشوند.
---
سوژه قرار دادن گذاره های تاریخی که بعلت فاصله ی طولانی 14 قرن میان زمان وقوع آنها و زمان حاضر و دخیل شدن اهداف ضد و نقیض در رو کردن آنها ؛ شناخت سره از نا سره ی آنها امکان پذیر نیست ، و میان مذاهب اسلامی تفرقه و خصومت ایجاد می کند ؛ رفتاری است در تضاد با مکتب و حدت بخش قرآن که بسود دشمنان جهان اسلام تمام می شود و بجز بدنامی برای دین و مذهب و به جان هم انداختن مسلمانان و پیامدهای فاجعه بار شومی که به بار می آورند ؛ بازده دیگری نمی تواند داشته باشد.