برخورد خرد گریز بی ضابطه با دین داری مردم پایه های نظام را سست می کند
---
چگونه می شود دلسوزان وفادار به دین و مذهب حق شیوه های بی ظابطه ی دادن نسبتهای توصیفی خدشه دار نسنجیده ی غیر مستند و غیر مستدل نادرست و دروغ و خطا به پیشوایان دین را ، پیوسته از زبان عنان گسیخته ی تخیلات ذهن ناتوان و ناآگاه شاعران و مداحان و روضه خوانان و قصه گویان در مناسبتهای مختلف بشنوند ، و تحریفها بسیاری را از حقایق قرآنی زندگی این بزرگان در گفتار این کاسبان مشاهده کنند و زیانها و خرابیها و فتنه ها و تفرقه ها و بدنامیهای و حتی خون ریزیهای ناشی از این تحریفها را با تمام وجود خود احساس نمایند و سکوت را بر گله مندی و اعتراض و مخالفت و اصرار بر دعوت به اصلاح ترجیح دهند ؟؟؟!!!
چگونه می شود بی تفاوتی رایج و سکوت یا مدارا و حتی تشویق طبقات مختلف دین شناسان را در مقابل شیوه های خرد گریزی ، که هتاکان دوست نما بنام پیشوایان دین و مذهب به کار می گیرند ، نظاره گر بود و عدم احساس به ضرورت جلوگیری قانون مند و ضابطه مند از این این شیوه های وهن آلود را همه جا دید ، و هزار و یک سئوال مرموز بی پاسخ را نسبت به سطح مسئولیت و وظیفه شناسی و پاسخگویی دینی و مذهبی آقایان دین شناس به ذهن خود راه نداد؟؟؟!!!
چگونه می توان به حیاتی بودن دین اصیل الهی اعتقاد داشت و در عین حال وجود و ادامه ی شیوه های خرد گریز علنی بی بند و بار شاعران و مداحان و روضه خوانان و قصه گویان را که نسنجیده و غیر مستند در مناسبتهای مختلف در توصیف پیشوایان دین بنام دین و مذهب به کار گرفته می شوند در سایه نظام اسلامی باور کرد و پذیرفت و تحمل نمود و بر ضرورت حاکمیت قانون و ضابطه و نظارت علمی سازمان یافته ی قانونی دقیق در این زمینه تاکید نداشت ؟؟؟!!!
پاسخ این سئوال حیاتی بعهده ی کیست که چرا باید در سایه ی نظام مقدس اسلامی خردگریزی و بی ضابطگی و بی بند و باری در جهت دهی به دین داری و پیروی مردم از دین و مذهب بر ضابطه مندی علمی غلبه و برتری یابد؟؟؟!!!
چرا باید دشمنان نظام اسلامی برای کوبیدن و موریانه وار سست کردن و فرسودن پایه های نظام اسلامی در ایران از راه چنین بی ضابطگی همیشه سوژه ها و دست آویزهای کار آمد حاضر و آماده ی فعال داشته باشند؟؟؟!!!
---
چگونه می شود دلسوزان وفادار به دین و مذهب حق شیوه های بی ظابطه ی دادن نسبتهای توصیفی خدشه دار نسنجیده ی غیر مستند و غیر مستدل نادرست و دروغ و خطا به پیشوایان دین را ، پیوسته از زبان عنان گسیخته ی تخیلات ذهن ناتوان و ناآگاه شاعران و مداحان و روضه خوانان و قصه گویان در مناسبتهای مختلف بشنوند ، و تحریفها بسیاری را از حقایق قرآنی زندگی این بزرگان در گفتار این کاسبان مشاهده کنند و زیانها و خرابیها و فتنه ها و تفرقه ها و بدنامیهای و حتی خون ریزیهای ناشی از این تحریفها را با تمام وجود خود احساس نمایند و سکوت را بر گله مندی و اعتراض و مخالفت و اصرار بر دعوت به اصلاح ترجیح دهند ؟؟؟!!!
چگونه می شود بی تفاوتی رایج و سکوت یا مدارا و حتی تشویق طبقات مختلف دین شناسان را در مقابل شیوه های خرد گریزی ، که هتاکان دوست نما بنام پیشوایان دین و مذهب به کار می گیرند ، نظاره گر بود و عدم احساس به ضرورت جلوگیری قانون مند و ضابطه مند از این این شیوه های وهن آلود را همه جا دید ، و هزار و یک سئوال مرموز بی پاسخ را نسبت به سطح مسئولیت و وظیفه شناسی و پاسخگویی دینی و مذهبی آقایان دین شناس به ذهن خود راه نداد؟؟؟!!!
چگونه می توان به حیاتی بودن دین اصیل الهی اعتقاد داشت و در عین حال وجود و ادامه ی شیوه های خرد گریز علنی بی بند و بار شاعران و مداحان و روضه خوانان و قصه گویان را که نسنجیده و غیر مستند در مناسبتهای مختلف در توصیف پیشوایان دین بنام دین و مذهب به کار گرفته می شوند در سایه نظام اسلامی باور کرد و پذیرفت و تحمل نمود و بر ضرورت حاکمیت قانون و ضابطه و نظارت علمی سازمان یافته ی قانونی دقیق در این زمینه تاکید نداشت ؟؟؟!!!
پاسخ این سئوال حیاتی بعهده ی کیست که چرا باید در سایه ی نظام مقدس اسلامی خردگریزی و بی ضابطگی و بی بند و باری در جهت دهی به دین داری و پیروی مردم از دین و مذهب بر ضابطه مندی علمی غلبه و برتری یابد؟؟؟!!!
چرا باید دشمنان نظام اسلامی برای کوبیدن و موریانه وار سست کردن و فرسودن پایه های نظام اسلامی در ایران از راه چنین بی ضابطگی همیشه سوژه ها و دست آویزهای کار آمد حاضر و آماده ی فعال داشته باشند؟؟؟!!!
خدا خیرتون بده