عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • جناب داود لطفا جواب دهید خواهشا
    چرا میزنی رو انتها یا صفحه دوم صفحه دوم نظرات را نمیاورد کاری کنید که صفحه دوم سوم چهارم و … نظرات را بیاورد ممنون

  • چرا میزنی رو انتها یا صفحه دوم صفحه دوم نظرات را نمیاورد کاری کنید که صفحه دوم سوم چهارم و … نظرات را بیاورد ممنون

  • فوق العاده جذاب بود
    امیدوار کننده برای خانمهای بد حجاب...
    این نگاه حقیقی دین هستش واقعا

  • من هم حرفم این است که خیر.این افرادی که می گویید ممکمن است به طور فردی هدایت شوند آنقدر اندک و معدود هستند و خواهند بود که ابدا نمی توان حکم کلی برایشان صادر کرد. * و برای همین سه سال زبان خوش مسلمانان بعد از انقلاب در برخورد با بی حجابان ابدا جواب نداد. با آنکه قبلا شاه را نیروی قهریه ریشه کن شده بود.
    با همین مردم باید با قاطعیت رفتار کرد. دقیقا همانطور که در مورد قوانین مادی و بشری با قاطعیت برخورد می کنیم.
    و از این مهمتر اینکه هدف دین یک امر فردی نیست و قرار نیست تمام جامعه سلمان و ابوذر بشوند تا بعد تازه اسلام شریعت خود را پیاده کند.

    اما اینکه نوشته اید ” تا مثل داعشیها مردم را از اسلام بری نکنند…” ، معنیش این است که رضایت و خوشآمد مردم را معیار درست یا غلط بودن کارها می دانید. و همین نگاه شما مایه نگرانی است.
    در حالی که برای مومن رضایت مردم کمترین ارزشی ندارد و مومن مصداق “لایخافون لومه لائم ” است.**
    بگذار از ما بری بشوند. بگذار ما را داعشی بخوانند. مگر جز این است که اگر الان خود رسول الله بیاید او را هم داعشی خواهند خواند؟

    اگر بدانید علی علیه السلام با کشتار پدران و برادران کفار چقدر آنها را از خودش و اسلام متنفر کرد؟ جالب اینکه آنها بعدها که به زور مسلمان شدند هم کماکان از علی متنفر بودند و ماندند. دعای ندبه را بخوانید ” فاودع قلوبهم احقادا بدریه و خیبریه و حنینیه”. حتی بعد از خلافت علی علیه السلام می گفتند ما از تو دل خوشی نداریم چون پدرانمان توسط تو کشته شدند! امام هم پاسخ می داد آن جنگها که مساله شخصی نبود. شما باید بگویید از اسلام شکایت دارید نه از من!

    متاسفانه در چند دهه اخیر، تفکر مرجئه بشدت در نظام نفوذ کرده است و تحت عنوان اسلام و دین محبت و از صدا و سیما و سایر مبادی تبلیغاتی نظام در حال تبلیغ است. اینکارها هم همه به اسم جلب دلها و هداییت انجام می شود ولی در عمل در حال تحریف عمیق شریعت و ابدیل اسلام به یک دین فردی و نرمالیزه سازی نظام با اهداف لیبرالیسم است.
    نتیجه هم شده اینکه من وقتی الان با بسیجی ها صحیت می کنم گاهی حرفهایی را از آنها می شنوم که نهضت آزادی ها در دهه هفتاد می شنیدم!!
    و این است همانکه شنیده اید پیش از ظهور اسلام را چنان وارونه کرده اند که وقتی مهدی بیاید او را کذاب خواهند نامید و می گویند اگر او امام بود که اینهمه کشتار نمی کرد!

    ———————
    * اگر قرار باشد کسی هدایت شود بعد از چهل سال تبلیغ و اینهمه مراکز پاسخگویی به شبهات هدایت می شود. تازه ما که نگفتیم بیایند مسلمان شوند. یک مساله عقلی و بدیهی است که به سر کردن یک روسری از ساعتها آرایش و پوشیدن لباسهای تنگ و بدن نما ساده تر است!
    حالا شما خیال می کنید چقدر احتمال دارد کسی که آکاهانه تصمیم گرفته است مانند غربی ها زندگی کند با منطق استدلال هدایت شود؟

  • خطاب به تندروان و کندروان : اگر در پی رستگاری هستید همگام با رهبری حرکت کنید؛ نه جلوتر و نه عقب تر.

  • من هم حرفم این است که خیر.این افرادی که می گویید ممکمن است به طور فردی هدایت شوند آنقدر اندک و معدود هستند و خواهند بود که ابدا نمی توان حکم کلی برایشان صادر کرد. * و برای همین سه سال زبان خوش مسلمانان بعد از انقلاب در برخورد با بی حجابان ابدا جواب نداد. با آنکه قبلا شاه را نیروی قهریه ریشه کن شده بود.
    با همین مردم باید با قاطعیت رفتار کرد. دقیقا همانطور که در مورد قوانین مادی و بشری با قاطعیت برخورد می کنیم.
    و از این مهمتر اینکه هدف دین یک امر فردی نیست و قرار نیست تمام جامعه سلمان و ابوذر بشوند تا بعد تازه اسلام شریعت خود را پیاده کند.

    اما اینکه نوشته اید ” تا مثل داعشیها مردم را از اسلام بری نکنند…” ، معنیش این است که رضایت و خوشآمد مردم را معیار درست یا غلط بودن کارها می دانید. و همین نگاه شما مایه نگرانی است.
    در حالی که برای مومن رضایت مردم کمترین ارزشی ندارد و مومن مصداق “لایخافون لومه لائم ” است.**
    بگذار از ما بری بشوند. بگذار ما را داعشی بخوانند. مگر جز این است که اگر الان خود رسول الله بیاید او را هم داعشی خواهند خواند؟

    اگر بدانید علی علیه السلام با کشتار پدران و برادران کفار چقدر آنها را از خودش و اسلام متنفر کرد؟ جالب اینکه آنها بعدها که به زور مسلمان شدند هم کماکان از علی متنفر بودند و ماندند. دعای ندبه را بخوانید ” فاودع قلوبهم احقادا بدریه و خیبریه و حنینیه”. حتی بعد از خلافت علی علیه السلام می گفتند ما از تو دل خوشی نداریم چون پدرانمان توسط تو کشته شدند! امام هم پاسخ می داد آن جنگها که مساله شخصی نبود. شما باید بگویید از اسلام شکایت دارید نه از من!

    متاسفانه در چند دهه اخیر، تفکر مرجئه بشدت در نظام نفوذ کرده است و تحت عنوان اسلام و دین محبت و از صدا و سیما و سایر مبادی تبلیغاتی نظام در حال تبلیغ است. اینکارها هم همه به اسم جلب دلها و هداییت انجام می شود ولی در عمل در حال تحریف عمیق شریعت و ابدیل اسلام به یک دین فردی و نرمالیزه سازی نظام با اهداف لیبرالیسم است.
    نتیجه هم شده اینکه من وقتی الان با بسیجی ها صحیت می کنم گاهی حرفهایی را از آنها می شنوم که نهضت آزادی ها در دهه هفتاد می شنیدم!!
    و این است همانکه شنیده اید پیش از ظهور اسلام را چنان وارونه کرده اند که وقتی مهدی بیاید او را کذاب خواهند نامید و می گویند اگر او امام بود که اینهمه کشتار نمی کرد!

    ———————
    * اگر قرار باشد کسی هدایت شود بعد از چهل سال تبلیغ و اینهمه مراکز پاسخگویی به شبهات هدایت می شود. تازه ما که نگفتیم بیایند مسلمان شوند. یک مساله عقلی و بدیهی است که به سر کردن یک روسری از ساعتها آرایش و پوشیدن لباسهای تنگ و بدن نما ساده تر است!
    حالا شما خیال می کنید چقدر احتمال دارد کسی که آکاهانه تصمیم گرفته است مانند غربی ها زندگی کند با منطق استدلال هدایت شود؟
    ** برای همین امام خمینی در پاسخ شهید بهشتی گفت اگر این مردمی که درود بر خمیتی می گویند فردا مرگ بر خمینی هم سرسوزنی از مواضعم کوتاه نمی آیم

  • بحث عصمت نیست
    اگر حجاب به این سمت رفته لزوما علت آن در قوانین حجاب نیست،بلکه باید علت های اجتماعی دیگر را واکاوی کرد...

  • بلکه باید علت های اجتماعی دیگر را واکاوی کرد!!!!!!!!حضرت نوح 950 سال دعوت کرد فقط تعداد اندکی ایمان آوردند وپیامبران نیز هم چنین قوم عاد وثمود ولوط ایمان نیاوردند نکند پیامبرانشان علت های اجتماعی واکاوی نکردند وخداوند نیز یک داعشی بود که آن هارا عذاب کرد !!شما علمای شرو خصوصا بنی عباس دوم هستید وزمانی که امام زمان ظهور می کند 16000قاری قرآن وآخوند هایی مثل تو دربرابرش می ایستند ومی گویند ای مهدی فاطمه ما به تو نیازی نداریم دین تو بسیار خشن است از همان راهی که آمده ای بازگرد

  • ناظر 99/7/13 ساعت 20:08

    نه رهبری معصوم است و نه حاج قاسم و بدون شک ابن موضع گیرشان در مورد حجاب نادرست است که می‌بینیم بعد از چهل که از انقلاب می‌گذرد هر روز بد حجابی بیشتر شده . مانتو شده بلوز بدون آستین و شلوار هم شده شلوارک و روسری را هم بعضی جاها برمی‌دارند . حالا منظورتان کدام حجاب است . این نه حجاب بلکه بی حیایی و بیشرمی است و اینها نه دختران و نه خواهران و نه مادران ما نیستند بلکه خط گیرندگان ماهواره ها و شیطانند. اینها هم خدا را می‌خواهند و هم تبعیت از شیطان می‌کنند . در قرآن خداوند از پیامبر می‌خواهد که زنان مومن را بگوید حجاب داشته باشند و این یعنی اینکه خداوند زنان بد حجاب و بی حجاب را با ایمان نمی‌داند و این واقعیت است. بنابراین ملاک اسلام و قرآن و چهارده معصوم است و هیچکسی نمی‌تواند بدحجابی و بی حیایی را توجیه کند همانطور که دزدی و دیگر خلافکاریها قابل توجیه نیستند

  • از شما هم خواهش میکنم حتی اگه نظر من خوشتون نمیاد منتشرش کنین. چون میدونم یه عده بیحجاب هم این ویدیو رو نگاه میکننو میخوام بدونن که هنوز افرادی مثل من زنده ایم و هرگز از مواضعمان برنمیگردیم و تنها راه این که اونها از دست ما خلاص شود اینه که ما رو بکشن. تنها راه خلاصی ما هم از دست اونا همینه.

  • ادامه نظر قبلی : در مورد این که نباید طردشون کرد کاملا اشتباه میکنید. چون حتما پیغمبر هم نباید مروان حکم رو طرد میکرد. اگه درست نگاه کنیم میبینیم درصد خیلی کمی از این بی حجابا بودن که واقعا صدای حق رو نشنیده بودن و بعد با سخنرانی ها مستدل برگشتن. این طور کار فرهنگی خوبه ولی نتیجش نسبت به تلاشش خیلی کمه و بیشتر برای وقتیه که حکومت اسلامی وجود نداشته باشه نه حالا که مثلا ما داریم تو نظام اسلامی داریم زندگی میکنیم و یه پسوند مقدس هم میزنیم تنگش. اگه بخوایم به استدلال شما گوش بدیم و بگیم این بی حجابا (یا حداقل اکثرشون ) عمدی در این کار ندارن در این صورت این افراد یا باید کور و کر باشند که ندای حق را نشنیده باشن یا کلا از مغزشون هیچ گونه استفاده نمی کنند. در این صورت کشور پر از کور و کر و معلول ذهنیه (من واقعا به خاطر این تشبیه شرمندم چون افراد کور و کر و معلول ذهنی بسیار بالاتر و پاک تر از امثال من و این خودفروشا هستن ). اما این طور نیست چون شما دارین خودتون رو گول میزنین اینا دقیقا یا اسلام مشکل دارن و یا با شریعت اسلامی مشکل دارن. شما میگین این افراد رو طرد نکنیم! پس چه شکلی باید به کسی که علنا قوانین رو میشکنه پاسخ داده بشه خودتون میدونین به عنوان مثال کسی که سه مرتبه از رو عمد در ملا عام در ماه رمضان روزه خواری کنه مجازتش اعدامه. این بی حجابا که دیگه هر روز دارن قوانین رو به سخره میگرن هیچ دارن به کسایی که حتی تذکر کوچکی بهون میدن حمله میکنن و فیلمش رو بدون واهمه برای دجال معاویه نژاد میفرستن.خودتون رو گول نزنین چطور میشه در اسپانیا و انگلیس افرادی که بدون ماسک میان بیرون زیر مشت و لگد پلیس قرار میگیرن اسمش میشه امنیت جامعه ولی اینجا بخوایم دستور خدا رو اجرا کنیم میشه عمل ضد حقوق بشری؟ این بیحجابا دقیفا تو خارج هم معادل دارن دقیقا تو آلمان و آمریکا و انگلیس یه عده احمق اومدن تظاهرات و گفتن #نه_به_ماسک_اجباری و استدلالشونم دقیقا همینه که سلامتی جامعه چه ربطی به من داره و هرکی خودش میخواد باید ماسک بزنه و ما هم هر طور دلمون میخواد میریم بیرون و نباید پلیس ما رو جریمه کنه.به خدا اگه رسانه های ما مسلمون بودن 24 ساعته این تصاویر مضحک رو کنار تصاویر این بیحجابا میگذاشتن و نشون میدان چقدر اینا به هم شبیهن. یه نکته دیگه هم اینه که میبینی زنه بیحجابه ولی حسابی ماسک زده و محافظ گذاشته. خوب این فرد یعنی نمیدونه همون طور ماسک سلامتی خودش و جامعه رو تامین میکنه، حجاب هم سلامت اخلاقی خودش و جامعه رو حفظ میکنه؟ نه این افراد دقیقا میدونن چیکار میکنن ولی امثال ما و شما نمیدونیم.

  • شما خانوم هستید یا آقا اگر خانومید درود بر بانوی باحیا

  • خیر من مذکرم. انصافا فکر کنین میبینین این نوشته نمیوتنه لحن یه زن باشه. البته این لحن به خاطر این انقدر تند بود که این چند ساله هرچی برای اسلام داد زدیم نظام به ظاهر مقدس جمهوری به ظاهر اسلامی با مشت زده تو دهنمون.

  • سلام برو به صفحه روشنگری چرا غربگرراها دوستدلرن جوونای ما سرگرم رقص بشن وجواب کامنت گذار جاوید رو بده

  • در پاسخ به دوستمون باید بگیم که هیچ عقب گردی صورت نگرفته و تو این کلیپ هم نظر رهبر انقلاب و سردار سلیمانی و استاد پورآقایی اینه که نمیشه دختران رو به جرم بی حجابی طرد کامل کرد و اتفاقا میگن که اینکار عیبه ،نه اینکه تاییدش کرده باشند

  • چه نظرات عجیب و غریبی ! یعنی اسلام اینقدر پیچیده است که گروهی به نام اسلام دین را تحریف میکنند ؟ نه جانم . این فکری که میکنی وحی الهی نیست . بلکه وسوسه شیطان است و چون این وسوسه هارا دوست داری انرا به حساب خدا مینویسی .رقاصی و بدحجابی و رانت خوری و گرانفروشی و اشاعه فساد و ........ همه اش گناه است . عده ای خودشان عقل و شعور دارند و چون عقل و شعور دارند از خدا میترسند و گناه نمیکنند اما ادمهای کم عقل و نادان را باید به زور مجبور به رعایت دین کرد و ادمشان کرد مثل قوانین راهنمایی و رانندگی . از جریمه و زندان میترسی پس رعایت میکنی . بدون شک جامعه اسلامی نخواهد شد مگر به زور و چنانچه افراد احمق و نادان را به زور به راه نیاورند دیگران هم ناراست میشوند و بقول معروف یک بز گر گله ای را گر میکند . اما انهایی که مخالف خوانی میکنند بدون شک در خانواده شان ان موارد منکراتی وجود دارد و در حقیقت دارند از ناحق خودشان دفاع میکنند . وقتی مردی را در کوچه و خیابان میبینی که اندام همسرش را برای تماشا به نمایش گذاشته تا همه ببینند چه مالی و چه لعبت خوش اندامی دارد و کیف میکند فقط با زور و تهدید میتوان اینگونه احمقها را مجبور کرد که ظاهرا ادم باشند و در ملا عام خریت و بی غیرتی خودشان را نمایش ندهند . چهل سال از انقلاب گذشته و هر روز به جماعت خران و چهار پایان اضافه شده و بعضیها هنوز از اتمام حجت و نصیحت و محبت حرف میزنند . پس بروند پوشش اول انقلاب را ببینند و وضعیت فاضلابی خیلی از زنان امروز را ببینند و بفهمند فقط با زور میتوان جلوی این دجالها را گرفت .

  • شما ترسوها هم که از حنگ داخلی می ترسید و اسمش را دلسوزی گذاشته اید!
    به والله شما از علینژاد به درجاتی بدتر هستید.
    دو قطبی حق و باطل حتما وجود دارد.
    نبرد بی حیایی هم برنامه ای رسمی برای سکولاریزه کردن ایران است.
    اما اگر قرار است نابود شویم چرا به دست خودمان خودکشی کنیم؟
    بگذارید این روسپی ها و حامیانشان هم بهایش را بپردازید.
    حکومتی که با خون صدها هزار شهید ایجاد و حفظ شده است را اگر می خواهند استحاله کنند باید بهایی به همان اندازه بپردازند.

    اما من از یک چیز صد درصد مطمئن هستم و آن اینکه این جماعت بی حیا و شهوتران اصلا اعتقادی به چیزی ندارند که برایش بجنگند و با شلیک اولین گلوله ایران را ترک خواهند کرد البته اگر یقین کنند ما جدی هستیم و قصد کوتاه آمدن از مرزهای شریعت و تمدن اسلامی را نداریم.

  • با سلام خدمت میهمان عرزیزم. از خواندن نظرات شما ( در صورتیکه همه این نظرات از شما باشد )سیراب نمی شوم چون دختری هیجده ساله دارم و نگرانم. اما این بحث بسیار مشگل و حساس است و نیاز به چندین متخصص در رشته های مختلف دارد که این رشته ها در هم تنیده باید باشند.
    در دقیقه هشت گزارش در لباس سرباز https://www.roshangari.ir/video/64745 اول انقلاب را می بینیم که عده ای ظاهراً چپ و عده ای اختلاطی در خدمت امام پیشنهاد انحلال ارتش را می دهند. امام با لحنی بسیار متغاوت با این ( ظاهراً ) دو گروه صحبت می کند. می فرمایند "منهم جوان بودم . نیروی جوانی.... " و نهایتاً طرح این گروهکها را نمی پذیرند. نتیجه اینکه همان امامی که فرمود " اگر من بودم می زدم" ، کشتی یا هواپیمای گاوچرون هامنظور است ، همان امام در مورد ستون فقرات محمد رضا ، یعنی ارتش ، اینگونه صحبت می کند. لطفاً منظور این بنده حقیر خدای سبحان را حمل بر سخت گیری یا شل گیری در مورد حجاب نکنیدو حمل بر ندانستنم کنید.
    هر سخن جائی و هر نکته مقامی دارد. خواهش دارم برای همه فرزندانمان دعای خیر کرده هدایت طلب کنید از جمله فرزندان این ننگ روزگار.

  • آیا پیشرفت مساوی بلندتر شدن ساختمانها و لوکس تر شدن ماشینها است؟ اینکه پیشرفت جمادات است نه پیشرفت انسان!
    آیا پیشرفت مساوی گل شدن توپ توی دروازه ها است؟ این هم که پیشرفت جیب سرمایه داران و باشگاهها و قمارخانه های فیفا است و نه پیشرفت انسان!
    آیا پیشرفت مساوی افزایش محصولات کشاورزی است که به جای رسیدن به گرسنگان جهان در اقیانوس غرق می شود تا گران شود و یا صرف ایجاد انواع غذاهای فراوری شده و مضر نظیر فست فودها و الکلها و امثال آن می شود؟ این هم که پیشرفت کمپانیها است نه پیشرفت انسان.

    خقیقت این است که در دویست سال اخیر کوچکترین پیشرفتی برای بشریت اتفاق نیفتاده است. تنها سبک زندگی عوض شده است و ماشینها و ساختمانها و سرمایه داری پیشرفت کرده است و انسانها را به صورت برده خود در آورده است و هر چیزی حتی شرف و عواطف و غیرت را هم به صورت کالایی برای فروش گذاشته است.

    انسانها فقط سقوط آزاد کرده اند.
    کدام پیشرفت؟

    اما مشکلی که هست این است که عقل اکثر انسانها در چشمشان است. خیال می کنند این چیزها که نام برده شد یعنی موفقیت و پیشرفت و ابلهانه خود را به آب و آتش می زنند تا برده بهتری برای نظام سرمایه داری جهانی و ماشینیسم آن باشند. *

    شما عقلت را به کار بینداز. خواهی دید که این پیشرفتها سرابی بیش نیست.
    بدبختی های ما هم در ایران از زمانی شروع شد که آن ها را پیشرفت و خود را عقب مانده نامیدیم. نتیجه اش هم شد این که شروع کردیم کورکورانه از آنها تقلید کنیم. جالب اینکه مقلدهای خوبی هم نبودیم. شدیم حکایت آن کلاغی که می خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد و راه رفتن خودش را هم فراموش کرد!

    والا درست است که ما در قدیم بی سواد بودیم .
    از کامپیوتر و یخچال فریزر خبر نداشتیم.
    زنان ما همه در چادر و چارچوق بودند.
    کودکان ما همراه بزرگترها در مرزعه کار می کردند.

    اما در عوض استرس نداشتیم. طلاق و تجاوز و قتلهای ناموسی و سقط جنین نادر بود. کودکان ما زنان و مردان زندگی بار می آمدند و تا سی سالگی و بالاتر
    سربار خانواده ها نبودند. غذای تازه و سالم می خوردیم و خبری از چاقی و بیماریهای قلبی و سرطانها و سکته ها و مرگهای ناگهانی نبود.
    درست است که گاهی هم به خاطر عدم توجه به دستورات بهداشتی اسلام وبا و طاعون می آمد. اما دو سه روز هر که را می خواست می کشت و می رفت.
    اما خیلی بهتر از حالا بود که خانواده باید تا دهسال هر چه دارد و ندارد صرف نجات یک بیمار سرطانی کرده و جیب پزشکان را پر کند و ببیند که چگونه
    عزیزش در یک مرگ تدریجی زجر کش می شود.
    امروز آرزوی بشر بازگشت به همان زندگی سالم و باصفای قدیمی است.
    چیزی که همین پیشرفت نابودش کرد.
    همه اینها نتیجه Modern Times است. امثال چاپلین در وسط آمریکای مدرن فهمید اما ایرانیهای غربزده نفهمیدند...

    -----------------------
    * حتی اگر در نگاهی کاملا سکولار و غیر دینی بخواهیم نگاه کنیم ، همین به اصطلاح پیشرفتها الان بشریت را به نقطه سقوط کشانده است و بقای نسل بشر را به طور جدی مورد تهدید قرار داده است به گونه ای فریاد خود متفکران غربی را بلند کرده است. صدایی که البته به جایی نخواهد رسید.

  • دقت 99/7/14 ساعت 14:17

    با تقدیم سلام و با امید به تحکیم مودت و اخوت و تشکر بی پایان از نوشته سرتا سر پند آموز و صد در صد مطابق با واقیتها.
    اما عزیزم پیام شما به این ننگ روزگار بود ولی در هیچ کجا در مورد "پیشرفتی" که شما به آن اعتراض دارید موافقتی اعلام نکردم. یک بنده خدائی هم سالها قبل نوشت که " آدمیت مُرد ، گرچه آدم زنده بود ". چندی پیش هم با استناد به آیه قرآن کریم نوشتنم که در این روز های هفتاد سالگی با پوست و استخوان درک می کنم که زندگی دنیا باریچه ای بیش نیست.
    نتیجه اینکه نمی دان پیام شما در رابطه با کدام اشاره این حقیر بود؟

  • بعد پیامبر به بیان تفصیلی تر وضعیت دوران آخرالزمان پرداختند و فرمودند: “هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند. مردها خود را به صورت زنها و زنها خود را به صورت مردها در می آورند”.

    “لعنت خدا بر زنانی که خود را به صورت مرد در می آورند و مردانی که خود را به صورت زن در می آورند”. علت اینکه پیامبر با این تندی از زنان و مردان آخرالزمان سخن می گویند، شاید به جهت این است که آنها از ناموس خلقت و آیین فطرت بیرون رفته اند وسنت های حاکم بر نظام آفرینش را زیر پا نهاده و با سرشت خویش درافتاده اند .

    حضرت در ادامه می فرمایند: ” زنا دادن به صورت یک فضیلت برای زن بازگو می شود، دیگر منتظر شب نمی شوند که تاریکی آنها را بپوشاند، زیرا جرأت بر خدا به آن حد می رسد”. محمد باقر مجلسی در بحار الانوار می نویسد: یعنی دیگر نیازی به مخفی کاری نیست، بلکه آشکارا گناه می شود .

    وی در جایی دیگر از بحار الانوار می نویسد؛ امام محمد صادق (ع) نیز می فرمایند: ” در دوره آخرالزمان، بعضی از مردان از راه فساد زنان درآمد کسب می کنند”. بنگاه های سرمایه داری عظیم در حال حاضر که به خرید و فروش زنان می پردازند مؤیدی بر این مطلب است .

  • این را برای این نوشتم که اگر به آن روشنفکر ها بر خورد کردی صدردصد میگویند این پیشرفت است در غرب و … به اونا جواب بدهید شما ننگ روزگار نیستید سرورمایید شما چه طور دختر 18 ساله داری هفتاد سالت است ؟
    حضرت در ادامه می فرمایند: " زنا دادن به صورت یک فضیلت برای زن بازگو می شود، دیگر منتظر شب نمی شوند که تاریکی آنها را بپوشاند، زیرا جرأت بر خدا به آن حد می رسد". محمد باقر مجلسی در بحار الانوار می نویسد: یعنی دیگر نیازی به مخفی کاری نیست، بلکه آشکارا گناه می شود .
    وی در جایی دیگر از بحار الانوار می نویسد؛ امام محمد صادق(سلام الله علیه) نیز می فرمایند: " در دوره آخرالزمان، بعضی از مردان از راه فساد زنان درآمد کسب می کنند". بنگاه های سرمایه داری عظیم در حال حاضر که به خرید و فروش زنان می پردازند مؤیدی بر این مطلب است .
    رسول خدا (صلی الله علیه و اله):
    در آخر امت من ، مردانی پیدا می شوند که زنان شان در عین لباس پوشیدن لخت وعور هستند

  • متاسفانه این آخرین باریست که سئولات غیر مهم را جهت روشن شدن ذهن فعالتان پاسخ می دهم.
    نمی دانم که منظور شما از این جمله چیست :"این را برای این نوشتم که اگر به آن روشنفکر ها بر خورد کردی صدردصد میگویند این پیشرفت است در غرب و … به اونا جواب بدهید شما ننگ روزگار نیستید سرورمایید شما چه طور دختر 18 ساله داری هفتاد سالت است ؟" جای تعب در کجاست!؟
    بهر حال اولین فرزند حقیر قبل از جنگ مرده بدنیا آمد(محمد). فرزنددوم علی و سوم امیر و چهارم سارا در پنجاه دو سالگی این " ننگ روزگار بدنیا آمد. اگر اشاره به سن است ، چرا به قرآن کریم مراجعه نمی کنید؟ اگر اشاره به ناتوانی است ، چرا قدرت خدای سبحان را در نظر ندارید ؟ اگر تصور بر دروغ بی لذت است ، نمی دانم چه بگویم؟ همسرم از خانواده ای لائیک است ، که قرآن را از ابتدا تا انتها خواند ( بدون اینکه بدانم و فقط برای شناخت این حقیر و پذیرفت بدون اینکه بدانم.اسلام آورد و با حضوسه خانم و یک آقا و دو کودک با مهر یک جلد کلام الله مجید ازدواج کردیم. از خصوصیات ایشان این ستکه هرگز دروغ از ایشان نشنیدم و آرایشی در ظاهر این دکتر مهندس ندیدم. اینکه برای دخترم طلب دعای خیر کردم و می کنم بدلیل تاثیر افراطی و تفریطی جامعه بر ما انسانهای معمولی است. از اولین خصوصیت قابل ذکر سارا اینست که بینهایت عدالت خواه است. یکبار با او شوخی می کردم تازه حجاب گذاشته بود و بمن گفت این شوخی می تواند دورغ تفسیر شود ( در نه یا ده سالگی).
    همه تلاش این بنده حقیر خدای منان در این " روشنگری " این بود که تجربیات هفتاد سال را منتقل کنم. اما با برخورد هائی که می بینم تصورم بر این استکه این آخرین تلاش از این نوع و در اینجاست.
    سَلَامًا


  • هرگز دروغ از ایشان نشنیدم و آرایشی در ظاهر این دکتر مهندس ندیدم.!!!!!!


    1097- «اذا شارکت النساء فی التجاره حرصاً علی الدنیا».

    «هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند.» [2]

    امروز تجارت زنان بسیار رایج است، برخی به صورت استقلالی و برخی به صورت مشارکت در تجارت همسرانشان به داد و ستد اشتغال دارند. وگویا استقلال مالی دارند وبر مرکب ها سوار میشوند

    تاثیر افراطی!!!!!هرکه حرف حق زد میشه افراطی !!!راست میگن در آخرالزمان معروف منکر منکر معروف میشه

  • مراقب دخترت هجده سالت باش

  • با اهداء سلام
    هستم اما یک دست صدا ندارد.

  • پيامبر گرامي اسلام در مورد حالات افراد با ايمان در دوره آخرالزمان مي‌فرمايند: «... در آن وقت، قلب مومن در درونش آب مي‌شود، مانند حل شدن نمک در آب؛ زيرا منکرات را مي‌بيند، ولي قدرت جلوگيري و تغيير آن را ندارد. مومن در ميان آن ها با ترس و لرز راه مي‌رود، که اگر حرف بزند، او را مي‌خورند، و اگر ساکت شود، دق مرگ مي‌شود.»


  • اما زن!

    زن آخرالزمان!

    بر احدی پوشیده نیست که اگر زن ارزش والای خود را بشناسد و به وظایف سنگین خود عمل کند، گرانبهاترین و درخشنده ترین ستاره افق زندگی، و پرارج ترین گوهر رشته هستی است، که پایه و اساس هر فضیلت است و بدون او رشته خانواده ها درهم گسسته، طومار جامعه در هم می پیچد، زیرا زن حلقه اتصال و رمز تداوم نسل بشری است، که آن پاکترین بعد زندگی است.

    اگر زنان یک جامعه از شناخت خویشتن ناتوان گردند و از صراط مستقیم منحرف شوند و به صورت چراگاه هوسهای مردان هوسران، و ابزار و ادوات تمایلات نفسانی افراد پست و بی اعتبار درآیند و از کرامت خدادادی خود تنزل نمایند، چنین جامعه ای در سراشیبی سقوط قرار گرفته، به زندگی حیوانی نزدیک شده است.

    خداوند زن را گوهر گرانبهائی آفریده که همچون دیگر گوهرها در پوشش و محل امن بوده، به دور از چشم بداندیشان مایه درخشش کانون خانواده باشد. او نباید آنقدر تنزل کند که زیر نگاه های هر رهگذر چشم چرانی لگدمال گردد!.

    هنگامی که مسئله زن در این بخش بازگو می شود، فاتحه رهائی جامعه خوانده می شود و دیگر امیدی به نجات نسل آینده از این بلای خانمانسوز نیست، زیرا زن در عصر ما کرامت خود را فراموش کرده، تنها به زیبائی ظاهر پرداخته، همه هم و غمش رسیدن به آرایش تن و در دام انداختن چند نگاه پست و جلب کردن چند چشم چران هوسران شده است!!. به کسیکه از جمالش گفتگو کند تمایل می کند، به کسی که در کمین عفتش سنگر گرفته باشد تسلیم می شود، در برابر چند جمله فریبنده و به ظاهر آراسته، زانو می زند!!.

    هنگامی که زن این چنین کرامت خود را فراموش کند، برای جامعه هیچ امیدی نمی ماند، زیرا حلقه اتصالش درهم گسسته، و نصف شیرین جامعه که رمز بقای نسل بشری نیز هست، فاسد گشته و ارزش والای خود را از دست داده است. با فساد این قشر دیگر امیدی به صلاح قشر دیگر نیست که فساد آنها ساری هست و به قشر دیگر نیز سرایت کرده، جامعه را به فساد می کشد.
    عذر زن امروز در این ابتذال چیست؟ چرا جز به هوس و ولگردی نمی اندیشد؟! چرا کرامت و فضیلت خود را فراموش کرده است؟! چرا تلاش او منحصر به این شده که خود را به صورت مرد درآورده؟ مگر با تغییر لباس و پوشیدن جامه مرد، تغییر جنسیت و نغییر ماهیت می دهد؟!

    مگر زن های زمان ما نمی داند که مردها نیازی به این ابتذال زنها ندارند، بلکه نیاز شدیدی به زنی دارند که کرامت خود را فراموش نکرده باشد و بتواند همسر خوبی برای شوهر خود، و مادر خوبی برای فرزندانش و اسوه و الگوی خوبی برای جامعه اش باشد.
    زنی که تمام برجستگیهای بدنش را در برابر دیدگان نسل چشم چران به نمایش گذاشته، دیگر جذبه ای ندارد، زیرا عادی شده، ارزان شده، نیازی به جستجو ندارد، در سر هر کوی و برزن به تعداد فراوان یافت می شود، دیگر آن شکوه، هیبت، کشش، کرامت و جذبه زنهای عفیف را ندارد که دل مرد را تسخیر کند و دیدگان او را جلا دهد و زندگانی او را صفا بخشد و کانون خانواده را گرم کند و رشته اتصال و تداوم نسل بشری را محافظت کند!.

    وضع رقت بار و مبتذل زن در عصر ما چیزی نبود که از نگاه نافذ رسول اکرم (ص) و اهلبیت طیب و طاهر آن سرور پوشیده بماند، بلکه به سان کسیکه با دیدگانی نافذ و قلبی بصیر در پایتختهای اروپا و آمریکا گشته باشد، وضع تأثر انگیز زن قرن بیستم را در میان کلمات گرانقدرش تشریح کرده، خطرات ناشی از آن را گوشزد نموده، امت اسلامی را از فرو رفتن در این منجلاب فساد بیم داده است و اینکه گوشه ای از کلمات دُرر بار آن حضرت و اهلبیت عصمت و طهارت:

    پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

    1096- «کیف بکم اذا فسدت نساوکم، و فسق شبانکم، ولم تأمروا بالمعروف، بل امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف، و اذا رایتم المعروف منکرا، و المنکر معروفاً؟! فقیل له: و یکون ذلک یا رسول الله؟. فقال: نعم، و شر من ذلک!»

    «چگونه می شود حال شما هنگامی که زن های شما فاسد شوند و جوانان شما به فسق و فجور بگرایند، شما نیز به جای امر بمعروف، امر به منکر و نهی از معروف نمائید!، معروف را منکر خیال کرده، منکر را معروف پندارید؟!. پرسیدند: آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد ای پیامبر اکرم (ص)؟!. فرمود: آری، و بدتر از آن!» [1]

    آنگاه در توصیف زن های عصر ما که در آستانه ظهور و روزگار رهائی قرار گرفته ایم، چنین می فرماید:

    1097- «اذا شارکت النساء ازواجهن فی التجاره حرصاً علی الدنیا».

    «هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند.» [2]

    امروز تجارت زنان بسیار رایج است، برخی به صورت استقلالی و برخی به صورت مشارکت در تجارت همسرانشان به داد و ستد اشتغال دارند.

    1098- «یتشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال.»

    «مردها خود را به صورت زن، و زنها خود را به صورت مرد در می آورند.» [3]

    اگر ویژگی های بدن دختران، چون ظرافت بدن و برجستگیهای مختلف آن نبود، بسیاری از دختران امروز با پسران اشتباه می شدند!.
    1099- «لعن الله المتشبهات من النساء بالرجال، و المتشبهین من الرجال بالنساء!»

    «لعنت خدا بر زنانیکه خود را به صورت مرد در می آورند و مردانیکه خود را به صورت زن در می آورند.» [4]

    زیرا آنها از ناموس خلقت و آئین فطرت بیرون رفته اند و نظام آفرینش را زیر پا نهاده، با سرشت خویش در افتاده اند.

    1100- «اذا تزینت النساء بثیات الرجال، و سلب عنهن قناع الحیاء»

    «هنگامی که زنها جامه مرد بپوشند و پوشش حیا از آنها گرفته شود.» [5]

    ما از مرحله جامه جنس مخالف پوشیدن گذشته و فاتحه پوشش حیا را خوانده ایم، امروز جامه عفت و پوشش حیا نشانه خرافه پرستی و علامت ارتجاع به شمار می آید.

    1101- «لعن الله الرجله من النساء»

    «خداوند لعنت کندزنی را که خود را به صورت مرد جلوه می دهد.» [6]

    این لعنتی که از زبان پیامبر رحمت (ص) نثار زن معاصر شده، آیا چقدر از زنان عصر ما را شامل می شود؟! هنگامی وضع جامه پوشیدن زن معاصر را مشاهده می کنیم، با این شلوارهای تنگ، که تمام برجستگیهای بدن را به نمایش می گذارد، و با این کمربندهای پهن و زمخت که چگونه سفت و سخت به کمر بسته اند و با این پاپیونها و ... کمتر می توان تشخیص داد که دختر است نه پسر! و بهتر می توان تشخیص داد که دائره لعنت از زبان رسول اکرم (ص) چقدر وسیع است!.

    رسول اکرم (ص) در حدیث دیگری در این رابطه می فرماید: «هنگامی که قلنسوهای مشترک ظاهر شود زنا شایع می شود.» که منظور از قلنسو همین کلاههای مشترک است که دختر و پسر در کشور ما (لبنان) از آن استفاده می کنند.
    دقیقاً این کلمات از براهین قطعی بر نبوت رسول اکرم (ص) می باشد که از مطالبی که مردم عصر نبوت نمی توانستند باور کنند سخن گفته، و این گفته های متکی به وحی پس از گذشت چهارده قرن تمام، تحقق یافته است!.

    در حدیث دیگری از زنان آخرالزمان بحث کرده می فرماید:

    «هنگامی که زنهائی را دیدید که بر سرشان چون کوهان اشترانست، بدانید که نمازشان پذیرفته نمی شود.»

    این هم دقیقاض تحقق یافته است، زیرا برخی از زنها موهای سرشان را در قسمت پشت سرشان جمع کردهف به صورت کوهان شتر در آورده اند، و برخی دیگر کلاهی می گذارند که بی شباهت به کوهان نمی باشد.

    در احادیث دیگری تعبیرات روشن تری بیان فرموده که منحصراً با عصر ما تطبیق می کند و می توان آن را نوید اختراع ماشین دانست، که از آن جمله است:

    1102- «سیکون فی آخر امتی رجال، یرکب نساوهم علی سروج کاشباه الرجال. یرکبون علی المیاثر حتی یاتو ابواب المساجد، نساوهم کاسیات عاریات، علی رؤوسهن کاسنمه البخت العجاف، لا یجدن ریح الجنه! فالعنوهن فانهن ملعونات»

    «در آخر امت من مردانی پیدا می شوند که زنهایشان همچون مردها بر روی زینها سوار می شوند، در آن عصر برفراز تشکها سوار می شوند، در آن عصر بر فراز تشکها سوار می شوند و تا در مساجد می روند، زنانشان در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان اشتران لاغر است، آنها عطر بهشت را نمی شنوند. آنها را لعنت کنید که آنها از رحمت خدا بدور هستند.» [7]

    واژه «میاثر» که در این حدیث به کار رفته، به معنای تشکهای نرم است که موقه نشست بر روی آنها حرکت کنند، درست مانند صندلیهای اتومبیل های امروزی که بدلیل داشتن فنر موقع نشستن حرکت می کنند و موجب آسایش بیشتر مسافران می شوند.

    تعبیر حدیث برای مردم عصر نبوت بسیار لطیف است که می فرماید:

    روی تشکهای نرم سوار شده تا در مساجد می آیند و در عصر ما افراد فراوانی از معتقدین به خدا و روز رستاخیز سوار اتومبیل ها تا در مساجد می آیند.

    تعبیر «کاسیات عاریات» نیز در عصر ما تحقق یافته است، زیرا «کاسیات» بمعنای جامه پوشان و «عاریات» به معنای لختهای عور می باشد که دو معنای متضاد است، ولی در عصر ما با پدید آمدن لباس های توری و نایلونی این مفهوم نیز تحقق یافته است، و امروز تعداد بانوانی که با داشتن لباس، تمام بدنشان در معرض تماشاگران جلوه گر باشد بسیار زیاد است.

    سوار شدن زنها بر زینها نیز در عصر ما تحقق یافته است، زیرا اسب سواری یکی از ورزشهای مورد علاقه بانوان در عصر ماست، بامدادان پیش از آنکه ما برای نماز صبح بیدار شویم، آنها بر پشت اسبها در کرانه دریا جلب توجه می کنند و برخی از آنها برای وقت ورزش اسب سواری بیش از آنچه ما به وقت نماز صبح مقید باشیم؛ مقید هستند!.

    1103- «اذا رکبت ذوات الفروج السروج، فعلیهن من امتی لعنه الله».

    «هنگامی که زنها بر زینها سوار شوند، برای چنین زنها از امت من، لعنت خدا باد» [8]

    برای چنین زنها، جایزه ای برتر از لعنت پیامبر رحمت (ص) متصور نیست!.

    1104- «لاتقوم الساعه حتی تظهر ثیاب تلبسها نساء کاسیات عاریات، و تعلوا التحوت الوعول».

    «قیامت برپا نمی شود جز هنگامی که لباسی ساخته شود و زنها آن را بپوشند که در عین لباس پوشیدن لخت و عور باشند، و اراذل و اوباش بر مردم شریف و آزاده برتری پیدا کنند.» [9]

    این لباسها هم اکنون از نایلون و امثال آن ساخته شده، و به جای اینکه بدن را بپوشانند، آن را بیشتر در معرض دید مردم قرار می دهند، این لباسها عیبی را نمی پوشانند و اصولاً نمی توان آن را لباس نامید.

    رسول اکرم (ص) از زنان آخرالزمان «بهم» تعبیر فرموده که به معنای زنان خودرای و خیره سر است که از کسی پند نپذیرند و از اشتباه خود برنگردند، و در لغت به بره، بزغاله و گوساله ای گفته می شود که جدا از مادر به چرا بروند و در دشت پراکنده شوند و حرف نشوند.

    1105- «یرفع العلم، و یظهر الجهل، و یشرب الخمر، و یفشو الزنا، و یقل الرجال حتی ان الخمسین امراه فیهن رجل واحد!»

    «علم برداشته می شود، نادانی فراگیر می شود، زنا و مشروب خواری شایع می گردد، شمار مردها اندک می شود، تا جائی که گاهی میان پنجاه زن یک مرد یافت می شود.» [10]

    طبعاً این حدیث با جنگ های خانمانسوزی که در آستانه ظهور به وقوع می پیوندد، تحقق می یابد که شرح آنها در احادیث بعدی خواهد آمد.

    رسول اکرم (ص) در حدیث با جنگ های خانمانسوزی که در آستانه ظهور به وقوع می پیوندد، تحقق می یابد که شرح آنها در احادیث بعدی خواهد آمد.

    رسول اکرم (ص) در حدیث دیگری از نابرابری مرد و زن، و ابتذال زن در اثر همین نابرابری سخن گفته، که فرازی از آن را با پوزش از خوانندگان گرامی نقل می کنیم: «هنگامی که زن از کنار گروهی عبور می کند، یکی از آنها بر می خیزد و دامن او را بالا می زند، آنچنانکه دنبه گوسفند را بالا می زنند»!!!

    از تشبیه به گوسفند استفاده می شود که در مقابل این جسارت بزرگ، خونسردی نشان می دهند و اضطراب و اعتراضی ابراز نمی کنند!!

    هنگامی که بی بند و باری علامت تمدن و روشنفکری باشد، انتظاری جز آن نمی رود، چنانکه در حدیث آمده است: در آخرالزمان مرد و زن در کنار جاده (خیابان) در می آمیزند، افراد با وقار به آنها می گویند: ای کاش مقداری از راه مردم کنار می رفتید!!

    با کمال تأسف این فاجعه در اروپا تحقق یافته است، خدا کند که به کشورهای ما صادر نشود تا برخی از مسلمان نماها به عنوان روشنفکری، گوی سبقت را از اروپائی ها ببرند!، العیاذ باالله.

    1106- «... و اذا رایت المراه تصانع زوجها علی نکاح الرجال! ورایت خیر بیت یساعد النساء علی فشقهن!!!»

    «هنگامی که ببینی که زن از همسرش مطلع است که او با همجنس خود رابطه دارد و به روی او نمی آورد، و می بینی که در بهترین خانه ها زن تشویق می شود که فسق و فجور کند»!! [11]

    مرد و زن در این سازش شوم از افکار پلید یکدیگر آگاهند ولی به عنوان احترام به آزادی! انحراف یکدیگر را نادیده می گیرند، تا هر یکی به خواسته های نامشروع خود برسند.

    1107- «و کان الزنا تمتدح به النساء واللیل لا یستخفی به من الجراه علی الله!»

    «زنادادن به صورت یک فضیلت برای زن بازگو می شود، دیگر منتظر شب نمی شوند که تاریکی را بپوشانند، زیرا جرئت بر خدا به آن حد می رسد»!!! [12]

    بسیار شرم آور است که جرنت بر خدا به این حد رسیده، دیگر نیازی به مخفی کاری احساس نمی کنند، بلکه آشکارا به حریم گناهان گام می نهند، و بعداً با دوستان و هم فکران خود با آب و تاج شرح واقعه را بازگو می کنند و با تور انداختن افراد بیشتر به یکدیگر مباهات می کنند.

    1108- «اذا رفعوا البنیان و شاوروا النسوان، و یکثر الاختلاط»

    «هنگامی که ساختمان ها بلند شود، زنها مورد مشورت قرار بگیرند و اختلاط زن و مرد فراوان شود.» [13]

    امروز آپارتمان های آسمانخراش به سوی آسمان پر گشوده، مشورت با زنان در تمام شئون زندگی راه یافته، و اختلاط مرد و زن، در مدرسه، بیمارستان، کارگاه، کازینو و دیگر مجالس و اجتماعات رائج گشته است.

    در حدیث دیگری آمده است: «به حریم آنها تجاوز می شود، در داوری به آنها ستم می شود و امور آنها را زنها اداره می کنند.»

    اینهمه فجایع که تحت عنوان «آزادی» و «تساوی حقوق» انجام می گیرد چه سوی به حال زنها داشته، جز اینکه آنها را به محیط کار، حاشیه خیابانها، مجالس مبتذل و سرانجام منجلاب بدبختی کشانده است؟!

    زنی که همه روز و پاسی از شب را در مراکز مختلط به سر می برد چگونه انسان باور می کند که در محیط آشفته امروزی با فکری آسوده، در میان نگاه های نافذ جوانان بدون اینکه کوچکترین خدشه ای به عفت، عصمت، ناموس و حیثیت اخلاقی اش وارد شود، تلاش انسانی کرده، شبانگاه صحیح و سالم به خانه اش باز گردد؟!، و شوهر متعهد و پدربزرگوار و برادر جوانمردش با خیالی راحت و آسوده در کنار سفره در انتظار مقدمش بنشینند!

    1109- «اذا رایت المراه تقهر زوجها، و تعمل ما لایشتهی، و تنفق علیه من کسبها فیرضی بالدنیء من الطعام و الشراب!»

    «هنگامی که زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می کند، آنچه را که او نمی خواهد انجام می دهد و از درآمد شخصی خود به شوهرش انفاق می کند و شوهرش برای چیزی اندک از متاع دنیا خشنود می شود و ناملایمات همسرش را تحمل می کند.» [14]

    1110- «عندها امارات النساء، و مشاوره الاماء، و قعود الصبیان علی المنابر، و التباهی باللباس»

    «در آن هنگام زنها حکومت می کنند، کنیزان مورد مشورت قرار می گیرند، کودکان بر فراز منبر نشسته، امر و نهی می کنند، و با لباس مباهات می شود.» [15]

    پیشوای ششم در این باره می فرماید:

    1111- «یحکم الدوله الخصیان و النسوان و تکون اماره الصبیان والغلمان»

    «زنان و خواجگان بر سریر حکومت می نشینند و کارهای دولتی به دست کودکان و نونهالان اداره می شود.»[16]

    آنگاه رسول اکرم (ص) ادامه می دهد:

    1112- «اذا کانت اماره الصبیان. فوالله لتکونن!»

    «هنگامی که دستگاه حکومت به دست کودکان افتاد، به خدا سوگند انجام خواهد یافت.» [17]

    آنگاه این جمله را سه بار تکرار کرد.

    ای پیامبر رحمت! سوگندهای تو کمر انسان را می شکند، آنچه فرموده ای تحقق یافته است، کودکان همه جا به قدرت رسیده اند و زمامداری تعدادی از کشورهای بزرگ و کوچک جهان به دست زنها سپرده شده، فجایع تلخ و جانکاهی که نوید داده بودی به وقوع پیوسته است ولی این امت سخنان پرارج ترا می شنوند و از کنارش می گذرند.

    پیشوای ششم شیعیان در این مورد می فرماید:

    1113- «یا لها من طامه اذا حکمت فی الدوله الخصیان و النسوان و السودان، و احدث الاماره الشبان و الصبیان!، و خرب جامع الکوفه من العمران، وانعقد الجسران فذلک الوقت زوال ملک بنی العباس، و ظهور فائمنا اهل البیت»

    «چه حوادث جانکاهی روی خواهد داد، هنگامی که زنان، خواجگان و سیاهان به حکومت برسند، کودکان و نوجوانان حکومت کنند، مسجد جامع کوفه پس از عمران و آبادی خراب شود و دو عدد پل (در بغداد) احداث گردد، در آن هنگام وقت سقوط بنی عباس و ظهور قائم ما اهل بیت فرا می رسد.» [18]

    آنگاه رسول اکرم (ص) در این باره می فرماید:

    1114- «لن یفلح قوم ولوا امرهم امراه!»

    «قومی که فرمانروائی آنها به دست زن سپرده شود، هرگز روی سعادت نخواهد دید.» [19]

    امروز در چند کشور زن حکومت می کند که با وجود آنها جهان روی سعادت نخواهد دید، که یکی از آنها غول بزرگ استعمار، انگلستان مکار است که با برنامه های پیچیده استعماری خوشبختی جهان را سلب کرده است، دیگری رژیم اشغالگر قدس است که سالیان درازی یک زن (گلدامایر) بر این کشور نامشروع حکومت کرد و در زمان او به تمام کشورهای همسایه هجوم برده، اراضی آنها را غصب کرده، امنیت و آسایش منطقه را سلب نمود.

    1115- «لایقدس الله امه قادتهم امراه!»

    «هرگز مقدس نمی شود امتی که آنها را زن رهبری کند». [20]

    و در آخرین لحظات زندگی جمله ای فرمود که برخی از فرازهای آن در این رابطه می باشد، و آن اینکه:

    116- «از برادرم جبرئیل پرسیدم:

    - آیا بعد از من به این جهان فرود می آئی؟ گفت:

    - آری، ده بار می آیم و گوهرهای زمین را با خود می برم. گفتم:

    - چه چیزها را می بری؟ گفت:

    - بار اول برکت را از زمین می برم.

    - بار دوم مرحمت را از دل بندگان می برم.

    - بار سوم حیا را از زنان می برم.

    - بار چهارم عدالت را از حکمرانان می برم.

    - بار پنجم محبت را از دل مردمان می برم.

    - بار ششم شکیبائی را از مستمندان می برم.

    - بار هفتم سخاوت را از ثروتمندان می برم.

    - بار هشتم دانش را از دانشمندان می برم.

    - بار نهم قرآن را از دل قاریان می برم.

    - بار دهم ایمان را از دل مؤمنان می برم.»

    هنگامی که در میان امت اسلامی به تحلیل می پردازیم در می یابیم که جبرئیل امین حداقل نه بار در این مدت به زمین فرود آمده و برکت را از زمین، مرحمت را از دل بندگان، حیا را از چهره بانوان، عدالت را از زمامداران، محبت را از دل مردمان، شکیبائی را از مستمندان، دست و دل بازی را از ثروتمندان، دانش را از دانشمندان و نور قرآن را از دل قاریان گرفته و برده است، از واژه های مقدسی چون صبر و عدل و محبت و شفقت، چیزی جز نام آنها، و از قرآن کریم چیزی جز نقش آن بر مصاحف و صوت آن بر زبان قاریان، آنهم با تجوید و ترتیل ناقص و احیاناً با غنای حرام، چیزی نمانده است.

    آنچه به نام ایمان در دل مؤمنان باقی مانده، اطمینان چندانی نیست که ایمان مستقر باشد و در سرازیری قبر به دردش بخورد، ممکن است ایمان مستودع باشد و در یکی از تنگناها از دست برود و انسان با دست خالی به سوی حق تعالی بشتابد.

    وه چقدر وحشتناک است که جبرئیل امین آخرین فرود خود را نیز انجام دهد و این مختصر ایمان را نیز از سراچه دل بالا برد و دیگر همه چیز خاتمه یابد و از صفات برجسته انسانی دیگر نمونه ای برجای نماند. نعوذبالله.

    امیرمؤمنان (ع) می فرماید:

    1117- «تکون النسوه کاشفات عاریات متبرجات، من الدین خارجات، و الی الفتن مائلات، و الی الشهوات و اللذات مسرعات، للمحرمات مستحلات، و فی جهنم خالدات.»

    «زنها لخت و عور می باشند، زینتهای خود را آشکار می سازند، و از دین بیرون می روند، به فتنه ها می گرایند، به سوی شهوتها و لذتها می شتابند، محرمات الهی را حلال می شمارند و در جهنم جاویدانند.» [21]

    همه این نشانه ها تحقق یافته، فقط فراز واپسین مانده، که در سرای آخرین مُهر خلود (جاودانگی) بر پیشانی شان زده شود، آنجا که کشان کشان به سوی آتش خشم الهی کشیده می شوند، ولی تأسف آمیز است که این قشر ایمان نمی آورند تا وقتی که روی در روی آتش قرار بگیرند، که آنجا دیگر عذری پذیرفته نیست و توبه ارجی ندارد، چنانکه قرآن کریم در مورد فرعون نقل می کند، که هنگامی که پس از مشاهده نشانه های مرگ زبان به توبه و استغفار گشود ولی چنین پاسخ شنید: «الان وقد عصیت قبل»: «آیا اکنون؟! که مدت درازی نافرمانی کردی»؟! [22]

    از همه برادران ایمانی دوستانه و عاجزانه می خواهم که از لغزشگاهها بپرهیزند و از روزیکه تکذیب کنندگان دست بسته در آتش گداخته انداخته می شوند بترسند، که آنجا هر چه استغاثه کنند، پاسخی دریافت نمی کنند:

    «هنگامی که به محل تنگی از آتش انداخته شوند، در حالی که با زنجیر بسته شده اند، در آنجا واویلاه می خوانند، به آنها گفته می شود: امروز یک ویل نخوانید و ریلهای بسیاری بخوانید.» [23]

    1118- «... و ذلک اذا تسلطت النساء، و سلطن الاماء، و امرت الصبیان».

    «و آن هنگامی است که زنها مسلط شوند، کنیزان تسلط پیدا کنند و کودکان حکومت کنند.» [24]

    1119- «اذا غلبت النساء علی الملک، و غلبن کل امریء، فلا یوتی الا ما لهن فیه هوی».

    «هنگامی که زنها بر تخت سلطنت چیره شوند، و بر هر مردی چیره باشند، و جز خواسته آن عملی نگردد.» [25]

    گرفتاری بزرگ عصر ما همانست و چاره ای جز شمشیر بران حضرت بقیه الله (عج) ندارد، تا با لبه تیز آن شمشیر الهی همه کجیها را راست نمایند و هر حقی به صاحب حق برگردد و هر قشری از جامعه به آنچه شایسته آنست برسد.

    امام صادق (ع) می فرماید:

    1120- «... ورایت النساء یتزوجن بالنساء، ورایت معیشه المراه من کد فرجها!. ورایت النساء یتخذن المجالس کما یتخذها الرجال».
    «زنها را می بینی که با زنها آمیزش می کنند و زندگی زن از خودش تأمین می شود و زنان بسان مردان جلساتی تشکیل می دهند.» [26]

    اینها نیز تحقق یافته و جلسات فراوانی تشکیل می دهند و در هر رشته ای تلاش می کنند، جز آنچه مربوط به تربیت اولاد و تنظیم خانواده باشد که در اثر تراکم مشاغل دیگر فرصت خانه داری و بچه داری را ندارند.

    و در حدیث دیگری به نکته تلخ تری اشاره کرده می فرماید:

    1121- «اذا رایت النساء یبدلن انفسهن لاهل الکفر!!!»

    «هنگامی که زنها را ببینی که خود را در اختیار کافران می گذارند»!!

    در میان زن های ناآگاه به تعداد اندک و در میان زنان تحصیل کرده و روشنفکر به تعداد فراوان از این جُرثومه های فساد یافت می شوند که خود را در اختیار بیگانه بگذارند و به این تباهی مباهات نیز بکنند و اسم آن را آزادی و پشت پا زدن به آداب و رسوم و تقالید بگذارند!!.

    1122- «... تصبح طهران قصورها کقصور الجنه، و نسوانها کالحور العین، یتلبسن بلباس الکفار، و یتزیین بزی الجبابره یرکبن السروج، ولایتمکن لازواجهن!. ولاتکفی مکاسب الازواج لهن!. فروا منها الی قله الجبال و من الجحر الی الجحر کالثعلب بأشباله!!!»

    «تهران به حدی می رسد که کاخهایش چون کاخهای بهشتی شود و زنانش چون حورالعین باشند، جامه کافران را بپوشند، خود را به شکل مستکبران در آورند، بر زینها سوار شوند، به همسران خود تمکین نکنند، و درآمد شوهرانشان آنها را کفاف ندهد!، از آنها به قله کوهها فرار کنید و همانند روباهی که بچه های خود را برداشته اند از لانه ای به لانه ای می گریزد، کودکان خود را برداشته، از پناهگاهی به پناهگاهی بگریزید»!! [27]

    من خیال می کنم که امام صادق (ع) از تهران به این سبب به طور خصوص نام برده، که می دانسته یکروز ایران مرکز تشیع می شود و تهران پایتخت یک کشور شیعی می گردد، از این رهگذر برای هشدار باش به شیعیان خود از تهران به طور خاص نام برده است و گرنه این صفات همه پایتخت های ممالک اسلامی را در بر می گیرد.

    آنگاه به کسانیکه ثابت قدم مانده، به چپ و راست نگرائیده اند، توصیه می کند که از دست این عاملان فساد به دشت و صحرا بگریزند و به قله کوه ها پناهنده شوند، تا رسوبات اعتقادات کهن خود را از دست ندهند.
    آنگاه در ضمن احادیث طولانی از خانواده هائی سخن گفته که اهل خانه زنها را در انجام همسرش آگاه شده چشم می پوشد!، مرد، زن و کنیزش را در اختیار دیگری نهاده، به درآمد اندک و ناچیز آن دلخوش می شود!!.[28]

    در اینجا یادآور می شویم که همه این تعبیرات از دیگر پیشوایغان معصوم نیز نقل شده است که ما برای پرهیز از تکرار به نقل آنها از رسول اکرم (ص) و پیشوای پرهیزکاران امیرمؤمنان (ع) و رئیس مذهب، امام صادق (ع) بسنده کردیم.

  • بله یک دست صداندارد مثلا به مردی که زن دوم میگیره میگن هوسباز و چرا زن دوم میگیره کی میخاد نگیره در صورتی یک دست صدانداره خروقت زنا یاد گرفتن زن دوم نشن مردها یاد میگیرن زن دوم نگیرن !دختر تو اگه سنگین وباحجاب رفتار کند هیچ کس هیچ کارباش نداره چون کرم ازدرخته درختی که کرم داره …

  • آن متخصصان که میگویی ارزشی ندارند من هم دارم تخصصی توضیح میدم

  • با عرض سلام و ادب
    این خط در شان جنابعالی نبود و نیست. اگر کسی یک شب دندان درد بگیرد بمرگ راضی شده و به متخصص رجوع می کند و نه آهنگر.
    جسارت حقیر را ببزرگی خودتان ببخشید. یا حق

  • منظور منم همین هست مردم به جای مراجعه به روانشناسان روشنفکر … باید به پیامبران وکتب الهی که فرستاده متخصص ترین متخصصان یعنی خداست مراجعه کنند

  • املای نا نوشته غلط ندارد! اما یک مقایسه ساده دهه شصت و شزایط الان نشان می دهد که آن دوره بهشت و عصر طلایی تاریخ ایران بوده است.

    اگر منظورت هم از بی گناهان کشته شده همان اعضای مجاهدین خلق و پیکاریها و توده ای ها و چریکها و... است بگو حرف دلت را. اتفاقا درست ترین کار در دهه شصت اعدام همین میکروبهای اجتماع بود. امروز دقیقا مشابه همین کشتار برای نابود کردن اصلاح طلبان لازم است.
    پزشکی که بیرحمانه به جنگ میکروبها و سلولهای سرطانی می رود یک فرد بشر دوست است نه آن منافق کثیفی که برای سلولهای سرطانی دل می سوزاند.

    و بدبختی ما از همان جایی شروع که نه شرقی نه غرزبی به هم شرقی هم غربی تبدیل شد.
    شما اصولا چیزی را فراتر از شکم و شهوت و معاش به عنوان نیازهای انسان نمی شناسید.*
    و تن دادن به هر خفتی را برای رسیدن به رفاه مجاز می دانید. و ریش خود را به ماتحت هر خری فرو می کنید برای مصلحت!

    البته از نظر شما کلاغ لاشه خور و یا قناری در قفس که آب و دانه اش آماده است خوشبخت است و آن عقابی که بر اوج پرواز می کند و از گرسنگی می میرد اما لب به لاشه نمی زند بدبخت است. ولی مشکلی هستند و اینکه همه وجدانهای بشری زندگی عقاب را می ستایند. هز انسانی ذاتا می داند که زندگی به سبک کلاغ یا قناری مساوی نکبت است.

    آری. انزوا چیز بسیار خوبی برای کشوری است که می خواهد استقلال خود را در جامعه مافیایی جهانی جفظ کند.
    تهش می شود کره شمالی. همان جهنمی که دایما ما را از آن ترسانده اند. خوب که چه؟
    کشوری است که با وجود هفتاد سال تحریم و انزوا نه تورم دارد و رباخواری. نه فحشا دارد و نه بیکاری. نه نا امنی دارد و ترافیک و مشکلات محیط زیستی.
    مردمش سالم زندگی می کنند. شبها زود می خوابند و زودهم بیدار می شوند. خبری از نایت کلاب ندارند و آنهمه انرژی را شبهت هدر نمی دهند. در عوض شبهایش پرستاره است. هنوز مردمش می توانند مثل انسان سالم زندگی کنند.
    آری. هیچ خبری از اینترنت و ماهواره و نظایر آن ندارند. پس استرس هم ندارند. ** خبری از طلاق و فحشا و افتضاحات اینترنتی ندارند.
    الان پمپئو می گوید مجبوریم در مقابل کره شمالی کوتاه بیاییم چون موشک اتمی دارد!
    و ترامپ مجبور است خودش تحریمهای جدید علیه این کشور را وتو کند!


    اما خلخالی، آن قهرمان بزرگ و سردار رشید اسلام که هر قدر علیه او در فضای مجازی سمپاشی کردید و پی در پی از آلبانی کامنت و پست گذاشتید اما بیشتر محبوب دلها شد و امروز در کوچه و بازار مردم چراغ به دست دنبال او می گردند.شما با خدا نمی توانید در بیفتید...
    آری. او معصوم نبود. اما به وظیفه اش عمل کرد. اگر احیانا هم جایی را اشتباه کرده باشد، آن فرد مقتول به بهشت رفته است. اما اگر با همین تفکرات احمقانه امروز فردا کرده بود شما کفتارهای آلبانی مشغول در آوردن چشم ها و بریدن گردنها و کندن پوستها بودید. البته اشپیگل افشا کرد که هنوز هم دارید همان چیزها را آموزش می بینید!



    اما رجاله خبیث، ان کسی که سبب شد دشمنان ما اینطور جری شوند و ایران محور شرارت بدانند همان شیطان پرستانی مانند خاتمی و هاشمی و روحانی بودند.
    ای کاش ویتنام شده بودیم.
    ای کاش بمباران بمب های آمریکا سراسر ایران را شخم زده بود.
    اما در عوض از شر امثال شما راحت می شدیم. جنگ که می شود رفاه طلبان و غرب پرستان اول از همه فرار می کنند.
    می دانند مردان قهرمان و شجاعی که می جنگند.
    یا پیروز می شوند و آمریکا را به زانو می آورند و عزت ابدی خود را تضمین می کنند.
    و یا مردانه شکست می خورند و نابود می شوند نه اینکه با دست خود و مثل یک ملت زبون و ذلیل تسلیم دشمن شوند.


    صد البته این وسط خون شما و همفکرانتان مباح است.
    چون هیچ کشوری بدون کشتن ستون پنجم دشمن و نابود کردن تفکرات خائنانه و ذلیلانه نمی تواند در مقابل دشمنش بایستد.



    --------------
    *این دعوای دو جهان بینی متضاد است که مربوط به سال 57 یا 96
    و یا سه هزار سال قبل یا بعد نیست. انسانها دو گروه هستند. گروهی معمولا
    بزرگ و اکثریت که اصولا حیات و زندگی را چیزی چز در بازه تولد تا مرگ نمی
    دانند و برای زندگی خود هدفی جز معاش و شهوت متصور نیستند. البته که از
    نظر این گروه همواره ایستادن بر چیزهایی مانند شرف و استقلال و رضای خدا
    و مبارزه با طاغوتها کاری احمقانه و بی معنی است که وقت برایش مناسب
    نیست! چرا که هدف آنها فقط اقتصاد است! اینها حتی رسما بقای خود و
    ملتهایشان را نتیجه همین وادادگی و رفاه طلبی می دانند. اصلا رییس دولت
    موقت یعنی مهدی بازرگان صریحا می گفت [با عرض معذرت از شما خواننده عزیز]
    رمز بقای ملت ایران در پفیوزی است! با این نگاه البته هزاران برجام هم
    امضا شود عین عقلانیت از نظر اینها است.

    اما گروه دوم زندگی را فراتر از معاش و شهوت می دانند و اصلا آن را بین
    تولد تا مرگ محدود نمی دانند. به طور طبیعی آنها برای اموری فداکاری می
    کنند که از نظر دسته اول هیچ ارزشی ندارد و عین بی عقلی و افراطی گری
    است. به طور طبیعی با نگاه گروه اول جنگ بر سر اروند رود هم کاری احمقانه
    بود چون عادیدات آن تا صد سال جبران هزینه یکسال جنگ را هم نمی داد و
    بهتر بودید می دادیم به صدام تا آنهمه هزینه بیهوده ندهیم!
    هم گروه اول و هم گروه دوم از هم بیش از دو دو شمن پدر کشته نفرت دارند.
    تاریخ عرصه نبرد این دو تفکر بوده و به هیچ وجه ملیت و قومیت مانع آن
    نیست و نخواهد بود.


    **
    مایکل پلین مجری مشهور بی بی سی می رود به کره شمالی تا یک جهنم را از این کشور به تصویر بکشد اما هر چه می کند جز زیبایی نمی تواند نشان دهد. حتما مستند سفر مایل پلین به کره شمالی را ببین.

  • {-57-}دنبال راضی کردن مردم نباش

    گویند:لقمان حکیم به فرزندش وصیت کرد که هرگز به فکر خوشایند مردم و مدح و مذمتشان مباش که هر چه بکوشی رضایت مردم را نتوانی بدست آری.فرزند گفت:نفهمیدم،می شود عملا این را به من بفهمانی؟لقمان گفت:برخیز با هم به سفری رویم،و مرکبی جهت سواری نیز با خود بردند.لقمان سوار شد و فرزندش پیاده به دنبال بود تا از کنار جمعی عبور کردند آنها گفتند چه پیرمرد سنگین دل بیرحمی است که خود سوار و کودک خردسال پیاده به همراه دارد.

    لقمان به فرزند گفت:سخن اینها را شنیدی؟گفت:آری.گفت:اکنون تو سوار شو و من پیاده می آیم .چنین کردند.رفتند تا عبورشان به جماعتی دیگر افتاد آنها چون چشمشان به کودک سوار وپیرمرد پیاده افتاد گفتند:چه بد پدر و چه بد پسری.اما پدر که فرزند خود را ادب نکرده و اما فرزند که بی ادبانه خود سوار و پدر پیرش را پیاده داشته.لقمان گفت:این نیز شنیدی؟گفت :آری.گفت:اکنون هر دو بر مرکب سوار شویم.چون لختی راه بدین منوال پیمودند به جمعی برخوردند آنها گفتند:چه بیرحم مردمی که حیوان بی زبان را رحم نمی کنند خوب می بود به نوبت سوار می شدند.

    لقمان گفت:این را نیز شنیدی؟پسر گفت:آری.لقمان گفت:حال هر دو پیاده می رویم و حیوان را آزاد با خود می بریم.چنین کردند باز از کنار جمعی عبور کردند آنها گفتند:چه ابلهند اینها که حیوانی به همراه دارند و خود پیاده می روند.لقمان به فرزندش گفت:حال که نتوان مردم را راضی نمود به فکر این باش که خدا را از خویش راضی کنی که سعادت دنیا و آخرت در این است.

  • درضمن عزیزم من دارم میگویم باشلیک اولین گلوله از کشور فرار می کنند برای شلیک نیاز به ارتش است اتفاقا اون روشنفکران واصلاح طلب ها بودند هستند که مویند ما به موشک و ارتش و … نیاز نداریم ماباید تعامل کنیم مذاکره کنیم

  • دقت12 99/7/14 ساعت 14:39

    سلام این پاسخ شما حکایت از آن دارد که قلم این حقیر قاصر بوده تا نیت را بیان کند و شما را به اشتباه انداخته ام. پوزش پوزش حلال کنید.

  • متوجه منظورتان دقیقا نشدم ولی داستان هایی برایتان کیگویم عزیزم اتفاقا من دستور به ساخت هزاران هزار ارتش میدم خصوصا یک ارتش برای نابودی بی حجاب ها آن گروهک هایی که شما میگوییی یکیشان از جمله آقای ریس جمهورمون روحانی بوده که حتی میگه به بازنشسته ها نباید حقوق داد چون مفت خورند وسودی ندارند وهم چنین پیشنهادات انحلال ارتش ارتش باید باشد قوی تر

  • سلام
    منظور اینکه شخصی که به انعطاف ناپذیری شناخته می شود ، در دو مورد تقریباً مشابه دو فتوای مختلف می دهد. یعنی اهمیت زمان و شرایط در تصمیمات. مثال از معصوم: از امام جواد (ع) پرسیدند که حکم شکار محرم چیست ؟ ( هدف این بود که تبلیغ کنند که کودک است و نمی تواند امامت کند). اگر اشتباه نکنم حدود بیست و چهار شرط با مطرح فرمودند که بدون دانستن این شروط نمی توان قضاوت کرد ( در داخل بوده یا خارج ، قصد شکار داشته یا اتفاقی بوده ، کودک بوده یا بالغ ، مصمیم خود بوده یا از او خواسته بودند .... )
    عزیزم باید به کتاب خدا عمیق نگاه کرد و در سطح مثال ها باقی نماند.

  • اولا من با افرادی که سعی دارن گناه بزرگ بی حجابی رو به هر بهانه ای کم رنگ کنن دوستی ندارم.ثانیا اگه این ویدیو https://www.roshangari.ir/video/64698 رو دیدین و باز هم معتقدین عقب گرد نکردیم که دیگه باید یه حال و احوالی از وجدانتون بکنین. ثالثا در مورد رهبری هم لطفا این لینک https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/04/22/2305052/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87 رو ببینین. این لینک نشون میده که تو تاریخ 96/12/17 رهبری بیحجابی رو به مشروب فروشی تشبیه کرده و تلویحا نظر قبلیش رو عوض کرده. قاسم سلیمانی هم آدم بوده و جایز الخطا البته اینکه اون دنیا چطور میخواد با سرباز تحت امرش یعنی جواد محمدی که گفته یقه بی حجابها و کسانی که ترویج بی حجابی میکنن رو میگیره (لینک https://www.mashreghnews.ir/photo/775757/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7) مواجه بشه. چون از وقتی شهید سلیمانی این حرف رو زده ما رو عملا خلع سلاح کرده و به هرکی میگیم حجابت کو میگه من خودم دختر شهید سلیمانی ام و بلدم دارم چیکار میکنم. منم نگفتم شما و یا حضرت آقا یا شهید سلیمانی بیحجابی رو تایید کردین ، گفتم شما با این حرفا اونا رو جری تر کردین. ادامش تو یه نظر دیگه...

  • من هم حرفم این است که خیر.این افرادی که می گویید ممکمن است به طور فردی هدایت شوند آنقدر اندک و معدود هستند و خواهند بود که ابدا نمی توان حکم کلی برایشان صادر کرد. * و برای همین سه سال زبان خوش مسلمانان بعد از انقلاب در برخورد با بی حجابان ابدا جواب نداد. با آنکه قبلا شاه را نیروی قهریه ریشه کن شده بود.
    با همین مردم باید با قاطعیت رفتار کرد. دقیقا همانطور که در مورد قوانین مادی و بشری با قاطعیت برخورد می کنیم.
    و از این مهمتر اینکه هدف دین یک امر فردی نیست و قرار نیست تمام جامعه سلمان و ابوذر بشوند تا بعد تازه اسلام شریعت خود را پیاده کند.

    اما اینکه نوشته اید " تا مثل داعشیها مردم را از اسلام بری نکنند..." ، معنیش این است که رضایت و خوشآمد مردم را معیار درست یا غلط بودن کارها می دانید. و همین نگاه شما مایه نگرانی است.
    در حالی که برای مومن رضایت مردم کمترین ارزشی ندارد و مومن مصداق "لایخافون لومه لائم " است.**
    بگذار از ما بری بشوند. بگذار ما را داعشی بخوانند. مگر جز این است که اگر الان خود رسول الله بیاید او را هم داعشی خواهند خواند؟

    اگر بدانید علی علیه السلام با کشتار پدران و برادران کفار چقدر آنها را از خودش و اسلام متنفر کرد؟ جالب اینکه آنها بعدها که به زور مسلمان شدند هم کماکان از علی متنفر بودند و ماندند. دعای ندبه را بخوانید " فاودع قلوبهم احقادا بدریه و خیبریه و حنینیه". حتی بعد از خلافت علی علیه السلام می گفتند ما از تو دل خوشی نداریم چون پدرانمان توسط تو کشته شدند! امام هم پاسخ می داد آن جنگها که مساله شخصی نبود. شما باید بگویید از اسلام شکایت دارید نه از من!


    متاسفانه در چند دهه اخیر، تفکر مرجئه بشدت در نظام نفوذ کرده است و تحت عنوان اسلام و دین محبت و از صدا و سیما و سایر مبادی تبلیغاتی نظام در حال تبلیغ است. اینکارها هم همه به اسم جلب دلها و هداییت انجام می شود ولی در عمل در حال تحریف عمیق شریعت و ابدیل اسلام به یک دین فردی و نرمالیزه سازی نظام با اهداف لیبرالیسم است.
    نتیجه هم شده اینکه من وقتی الان با بسیجی ها صحیت می کنم گاهی حرفهایی را از آنها می شنوم که نهضت آزادی ها در دهه هفتاد می شنیدم!!
    و این است همانکه شنیده اید پیش از ظهور اسلام را چنان وارونه کرده اند که وقتی مهدی بیاید او را کذاب خواهند نامید و می گویند اگر او امام بود که اینهمه کشتار نمی کرد!


    ---------------------
    * اگر قرار باشد کسی هدایت شود بعد از چهل سال تبلیغ و اینهمه مراکز پاسخگویی به شبهات هدایت می شود. تازه ما که نگفتیم بیایند مسلمان شوند. یک مساله عقلی و بدیهی است که به سر کردن یک روسری از ساعتها آرایش و پوشیدن لباسهای تنگ و بدن نما ساده تر است!
    حالا شما خیال می کنید چقدر احتمال دارد کسی که آکاهانه تصمیم گرفته است مانند غربی ها زندگی کند با منطق استدلال هدایت شود؟
    ** برای همین امام خمینی در پاسخ شهید بهشتی گفت اگر این مردمی که درود بر خمیتی می گویند فردا مرگ بر خمینی هم بگویند سرسوزنی از مواضع خودم کوتاه نخواهم آمد.

  • شما ترسوها هم که از حنگ داخلی می ترسید و اسمش را دلسوزی گذاشته اید!
    به والله شما از علینژاد به درجاتی بدتر هستید.
    دو قطبی حق و باطل حتما وجود دارد.
    نبرد بی حیایی هم برنامه ای رسمی برای سکولاریزه کردن ایران است.
    اما اگر قرار است نابود شویم چرا به دست خودمان خودکشی کنیم؟
    بگذارید این روسپی ها و حامیانشان هم بهایش را بپردازید.
    حکومتی که با خون صدها هزار شهید ایجاد و حفظ شده است را اگر می خواهند استحاله کنند باید بهایی به همان اندازه بپردازند.

    اما من از یک چیز صد درصد مطمئن هستم و آن اینکه این جماعت بی حیا و شهوتران اصلا اعتقادی به چیزی ندارند که برایش بجنگند و با شلیک اولین گلوله ایران را ترک خواهند کرد البته اگر یقین کنند ما جدی هستیم و قصد کوتاه آمدن از مرزهای شریعت و تمدن اسلامی را نداریم.

  • اشتباه بزرگ مسوولین دلسوز اما نادان این است که خیال می کنند راه چاره
    حجاب کارهای فرهنگی و تبلیغی است! آنها خیال می کنند که باید ایمان در
    قلب همه اول رسوخ کند تا بعد احکام اسلام اجرا شود. اما این خطای محض
    است. حتی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هم وظیفه نداشت - و نمی توانست
    - که به زور ایمان را وارد قلب کسی بکند. اما او ماموریت داشت جامعه را
    مدیریت کند که حتی افراد بی اعتقاد و کافر مجبور شوند برای زندگی در
    حکومت اسلامی ظواهر اسلام را رعایت کنند. چرا؟ چون هدف از ایجاد تمدن
    اسلامی این است که فردی که می خواهد سالم و مومنانه زندگی کند بتواند
    راحت زندگی کند. اساسا همه حدود شرعی برای مواردی است که گناه علنی باشد.
    اما حالا اگر کسی در خلوت خود هر قدر هم گناه کند حکومت و مسلمین نه تنها
    وظیفه ای برای برخورد با او ندارند که تازه موظف به پرده پوشی هستند. اما
    همینکه گناه علنی شد و دو نفر یا چهار نفر - بسته به نوع گناه- آن را
    مشاهده کردند حد واجب می شود. جتی اگر کسی سه بار روزه خواری علنی بکند
    باید اعدام شود. چرا که چنین عملی مساوی اعلام جنگ با حاکمیت اسلام است.
    آری. اسلام موظف به اصلاح ظاهر است و برای مساله نفاق در حاکمیت حق ایجاد
    می شود. اگر قرار بود باطل در اظهار وجود خود آزاد باشد که اصلا نفاق
    ایجاد نمی شد.

    اشتباه دوم همان مسوولان انشاء الله نادان این است که می گویند در زمان
    پیامبر و ائمه برخوردی با بی حجابی نبوده و حتی برعکس برخی زنان آزادانه
    بی حجاب می گشته اند! اما حرف حقی است که معنایش را تحریف کرده اند. چرا
    که در اسلام کنیزان حجاب ندارند. چرا؟ چون کالا هستند و اتفاقا اگر کسی
    آنها را بخواهد می تواند بخرد یا با شرایطی حتی اجاره کند. اما زن آزاده
    کالایی برای عرضه نیست. لهذا اتفاقا وجه تمایز زن برده و آزاد در همین
    حجاب است. در صدر اسلام اساسا برخوردی در زمینه بی حجابی رخ نمی داد چرا
    که هیچ زن آزادی نمی خواست با کنیز اشتباه شود. امروزه ظاهرا بردگی از
    بین رفته اما هنوز برده صفتی و تمایل به عرضه کردن خود در بازارها در
    بسیاری از زنان هنوز باقیست. در اینجا است حاکم شرع موظف به تعزیر و
    مبارزه با حرمت شکنی علنی است. چرا که اساسا چیزی به نام قانون اختیاری
    در تمام دنیا معنا ندارد و اگر خدا قانون گذار است و قانونی گذشته حتما
    اجباری است. کسی که با دستور خدا مخالف است رسما شرک ورزیده

    اشتباه سوم آن مسوولان و حتی بعضا برخی حزب اللهی های دلسوز اما باز هم
    ساده لوح این است که می گویند وقتی گناهان بزرگی مانند رباخواری و مال
    حرام در میان مردم هست و حیا و غیرت را از بین می برد برای چه با بی
    حجابی برخورد کنیم؟ این هم حرف حقی است که از آن اراده باطل شده است. بی
    شک باید با رباخواری و ورود مال حرام و ژلاتین خوکی و.. به سفره های مردم
    مبارزه کرد و این جریان فاسد را از سرچشمه مهار کرد اما اولا این مساله
    ابدا نفی مبارزه با بی حجاب ها در سطح شهرها نیست. درست همانطور که تلاش
    برای ریشه کن کردن کاشت خشخاش هیچ منافاتی با جمع آوری معتادان خیابانی
    ندارد و هر دو کار به موازات هم لازم است.
    ثانیا باید دقت کرد که چرا همه سرمایه گذاری دشمن امروز روی مساله بی
    حجابی است و چرا هرگز چنین تلاشی را به این شدت روی سایر گناهان ندارد.
    دلیلش این است که اولا بی حجابی امروز علنی ترین جلوه حرمت شکنی و مبارزه
    با اجرای قانون خدا است و ثانیا اثر آن آنی و فوری است. اگر اثر مال حرام
    چند سال و ماه طول می کشد که خود را نشان دهد اما اثر بی حجابی فورا خود
    را به صورت به لجن کشیدن نسل جوان و افزایش طلاقها و فرزندان طلاق و سقط
    جنین و... خود را نشان می دهد.
    تنها کسانی که صحنه دردناک جسد یک جنین بی گناه سقط شده را ندیده اند و
    یا کسانی که هرگز ضجه ها و گریه های فرزندان طلاق در دادگاههای خانواده
    را نشنیده اند می توانند بگویند بیرون بودن چند تار مو خطری ندارد!
    مقایسه بی حجابی با گناهی همچون اختلاس چیزی شبیه مقایسه دندان درد با
    سرطان است. البته سرطان بسیار مهمتر و جدی تر از بیماری پیش پا افتاده ای
    مثل دندان درد است اما سرطان نیاز به درمان طولانی دارد اما دندان درد را
    یک ساعت هم نمی توان معطل کرد و فورا باید با اقدام انقلابی با آن برخورد
    نمود. اثر بی حجابی آنی است و برخورد آنی و ضربتی را می طلبد. این نکته
    مهمی است که برخی از درک آن عاجزند.

    اشتباه چهارم همان مسوولان اینکه می گویند برخورد شدید و ضربتی اثر
    ندارد. حال آنکه این سخن خطای محض است.
    هیچ چیزی به اندازه زور و اجبار در فرهنگسازی موثر نیست. کما اینکه همه
    کارهای تبلیغی در خصوص بستن کمربند
    ایمنی بی تاثیر بود اما با اقدام قاطع و اجباری و برخوردهای پلیس در طی
    یک دهه به صورت فرهنگ درآمد.. ایرانیان
    حسرت رانندگی منظم و مرتب اروپا را می خورند اما نمی دانند اروپاییان هم
    شلخته رانندگی می کردند و این نظم و ترتیب
    نتیجه چند دهه سخت گیری و جریمه های نجومی برای نخلفات رانندگی است که در
    طی چند نسل فرهنگ رانندگی صحیح
    را نهادینه کرده است. اگر در ایران هم روند قاطع دهه شصت برای چند دهه
    ادامه می یافت و چند نسل حجاب برایشان ملکه ذهنی می شد خود به خود این
    مساله به صورت فرهنگ در می آمد. اما برخوردهای شل کن سفت کن اثری جز جری
    تر شدن بی حجابان نداشته و ندارد.

    در پایان اینکه هنوز عده ای مردم ساده لوح هستند که می پرسند اگر بی
    حجابی فساد می آورد چرا در غرب فساد نیست و یک پسر جوان غربی با دیدن
    دختران نیمه عریان تحریک نمی شود؟ در حالی که این یک خطای بزرگ است. در
    واقع آمار وحشتناک تجاوز به زنان و دختران دیگر از حد متعارف گذشته و
    کار به تجاوز به محارم و حیوانات کشیده است و همین کشور سوئد طبق آمارهای
    خودش بالاترین میزان گزارش تجاوز در اروپا را به خود اختصاص داده است.
    در واقع اگر آن جوان غربی از دیدن چند زن لخت زیاد تحریک نمی شود به دلیل
    آن است که چند ساعت قبلتر با چند زن دیگر بوده است و فعلا چند ساعتی
    برای اوج گرفتن فرصت دارد! همچنین آنها این مسائل را به صورت یک مساله
    طبیعی پذیرفته اند و آن را به آسانی در فیلمها و سریالها و کارتونهایشان
    نشان می دهند. اما متاسفانه وقتی دو نسل ایرانیان برنامه های غربی را به
    صورت سانسور شده مشاهده کرده اند باورشان آمده که می شود زن و مرد مختلط
    و نیمه برهنه بگویند و بخندند و هیچ اتفاقی هم نیفتد! در واقع این یکی
    مصایبی است که انقلاب از دست صدا و سیمای غیر انقلابی دارد می کشد.

  • برای کدام دوست نوشتید ؟ شاید بهتر باشد در زیر نظر مورد توجه تان ارشاد کنید. از دقت شما بعید بود!

  • نوکرتم رهبرا ، عاشقتم حاج قاسم که هنوز اسمت که می آید چشمانم خیس میشود ،

  • جانم فدای رهبر.
    پیامی که درک می کنم جذب است. مومن باید بتواند با زیرکی تربیت پذیران را جذب کند.

  • اون کسی که جذب می کند منافق است حضرت علی

  • چنانچه هدف این نیست ، احتمال بدهید که اینگونه نگرش احتمالاً موجب تفرقه و حتی جنگ داخلی بشود. مگر امام سوم شیعیان در چند روز از اول محرم تا دهم جناب حر جذب نکرد؟ مطمئن نیستم مطلق گوئی صحیح باشد.

  • ما یادت باشد که همین علی علیه السلام که از کشته در جنگها پشته می ساخت همان کسی بود که مردن زیر هزار ضربه شمشیر را به مرگ در بستر ترجیح می داد.
    به هر حال ما هم اگر شهید نشویم می می میریم!
    خیال کرده ای مثل تو مشتاق زندگی به هر قیمت آنهم زیر ذلت و خفت هستیم؟
    خیر.
    ما وارث تمام شهدای تاریخ هستیم. همه موحدانی که از زمان آدم تاکنون کشته شدند و زندان رفتند و تبعید شدند. ما وارثان استفان و ناتانائیل هستیم. ما وارث ماشطه و آسیه و مومن آل فرعون هستیم. ما وارث یاسر و سمیه ایم.
    این داستانها را کودکی یاد گرفته ایم تا بدانیم برای حفظ میراثی که به ما رسیده باید فداکاری کنیم.
    این تویی که دنبال صلح طلبی و رفاه هستی و باید بترسی!
    اما اگر با شما اینچنین سخن می گوییم یعنی خود را برای نبرد بزرگی آماده کرده ایم.

    اگر پیروز شدید می توانید مسیر پاشنه در را تغییر دهید.
    اما برای اینکار باید به همان اندازه ای خون بدهید که ما برای ایجاد و حفظ این پاشنه خون داده ایم.

  • ضربه ای که امثال شما به اسلام و حیا و عفت زده اید را خود لیبرالها نزده اند. نمی دانم کامنتهای شما از شدت ساده لوحی شما است و یا ....
    واقعا چرا برای بدیهی ترین بدیهیات باید با امثال شما مباحثه کنیم!؟

    اولا خیر. سید مهدی قوام در تمام عمرش جز عده ای معدود را نتوانست هدایت کند و هر آنچه در مورد وی گفتند جز اغراق مریدانش نبود. بلکه نوح پیغمبر هم نتوانست در 950 سال نتوانست جز افراد اندک و معدودی نفر را مسلمان کند. این دقیقا تفکر انجمن حجتیه بود که می گفتند به جای به اصلاح جامعه به اصلاح موردی تک تک افراد بپردازید! کاری به اصلاح حاکمیت نداشته باشید! و این دقیقا همان چیزی بود که امام خمینی آن را تحجر می دانست و سبب شد که اسلام خمینی در مقابل اسلام حلبی قرار بگیرد. نتیجه کار حلبی رسیدن به ماجرای جشنهای هنر شیراز بود که همه دیدند با وجود سالها تلاش حضرات برای اصلاح افراد نتیجه چیست.
    وقتی گذاشتید سیل یی حیایی و بی غیرتی و بی عفتی جاری شود همه چیز را با خود می برد ولو اینکه حالا شما گوشه و کنار کسی را هم نجات دهید!!

    اگر امام خمینی زنده بود قطعا در مورد برنامه هایی مانند لاک جیغ می ایستاد . عاملانش را محکوم می کرد و با این احیای تفکر حجتیه ای مقابله می کرد. افرادی که اسلام را تا حد یک دین فردی پایین آورده اند و وانمود می کنند که گویا این دختران در محیطی مثل آمریکا مسلمان شده و حالا حجاب سر کرده اند! انکار نه انگار که اینجا جمهوری اسلامی است که برای حاکمیت اسلام صدها هزار شهید داده است. قرار نیست اسلامش اسلام فردی بشود.


    ثانیا امام خمینی هم موفق نشد بواطن را هدایت کند*. بلکه به وظیفه اش در مبارزه مستقیم با طاغوت عمل کرد. اقشار مذهبی را بر حکوکت مسلط نمود. موج بزرگ مذهبی ایجاد کرد و کاری کرد که افراد لامذهب مجبور شوند برای حفظ ظاهر هم که شده و از ترس دیگران و از ترس کمیته ها و از ترس خلخالی گناه را ترک کنند. صد البته افراد معدودی هم بودند که که واقعا تغییر کردند اما بر استثناهایی مانند شاهرخ ضرغام نباید قاعده وضع کرد. حکم کلی این بود که عموم آنها که جبهه ها را پر کردند همان قشر مذهبی و جنوب شهری و پای منبر و محراب بودند.
    در حققیقت در نگاه کلی امام خمینی تنها کاری که انجام داد این بود که فساد و بی عفتی و بی حیایی را از ظاهر جامعه زدود. اما بی حیا سر جای خود بودند و دوباره مانند آتش زیر خاکستر بعد از سال 68 خود را کم کم بروز دادند. و با حمایت حاکمیت و شل مذهبی مسوولان کشور کار به وضع فعلی رسید.
    خیال کردید آنها که شعار جالوید شاه دادند و یا برای بختیار تظاهرات حمایتی برگزار کردند بعد از انقلاب همه ناگهان فوت کردند؟
    خیر. ماندند منتظر فرصت و در روز 14 خرداد 68 بود که فهمیدند فرصت برای آغاز پروژه استحاله فراهم شده است.


    در حقیقت پهلوی ها جریان بی عفتی و بی حیایی را آوردند که هرگز هم جبران نشد.

    امام خمینی هم بعد از چند سال گذشتن از انقلاب وقتی دید اقشار بی حجاب هدایت پذیر نیستند و اصرار بر عمل خود دارند اعلام کرزد از فردا زنان ما با حجاب خواهند بود و دستور برخورد کمیته ها با بی حجابان را صادر کرد و نتیجه آن هم با حجاب شدن کل جامعه و کاهش بی سابقه مصرف مواد مخدر و موارد منکراتی و افزایش دوام خانواده هاذ و کاهش طلاق و ... بود**. همین الان هم پایدارترین خانواده های کشور خانئواده هایی هستند که در دهه شصت شکل گرفته اند و ناپایدارترین آنها هم خانواده های دهه هشتاد و نود!

    شما بالاخره باید بفهمید اسلام فردی با اسلام اجتماعی فرق دارد و اصلاح فرد مساوی اصلاح جامعه نیست. چه بسیار افراد مومن و نماز شب خوان که در زمان پهلوی هم بودند اما بواسطه سکوت و در عمل رضایت در مقابل گناه الان جهنمی هستند. افراد هم بودند که راضی نبودند و تلاشهایی کردند- که البته در جای خودش در خور تاقدیر است- اما مطلقا موفق نشدند سیل بی حیایی را مهار کنند.


    ثالثا: اگر قبول دارید فاجعه فرهنگی به خاطر سلطه غربگرایان است دیگر جای اما و اگر با امثال من نیست.
    باید قاطعانه با آنها مقابله کنید. مستقیما به جنگ ارزشهای غربی مانند آزادی و دموکراسی و حقئوق بشر و سایر دذروغها و پارادوکسهای عصر جدید بروید.
    باید قاطعانه از اجرای بیرحمانه شریعت اسلامی حمایت کنید و همانطور که خدا در قرآن دستور داد ذره ای رافت در مقابل افراد فاسد نشان ندهید.
    اما تا وقتی که به جای غربگران در حال مقابله با مسلمانان غیرتمند هستید ، یقینا در جبهه دشمن اسلام جای دارید ولو خودتان ندانید.




    ----------------------
    * در حقیقت پیامبر هم نتوانست و اصولا مامور نبود بواطن را هدایت کند. پیامبر می دانست بسیاری از افراد منافق هستند و امثال ابوسفیان هستند و از ترس مسلمان می شوند. اما همین قدر که جامعه ظاهرش اصلاح شود و مظاهر گناه و شرک پاک شود یعنی پیامبر به وظیفه اش عمل کرده است.
    ** و اگر این برخوردهای قاطع تا چند نسل ادامه یافته بود می شد امید داشت که کم کم اسلام به عادت عمومی جامعه تبدیل شود. مثل همان مثال رانندگی صحیح در اروپا بعد از هفتاد سال سختگیری و جریمه های نجومی. هر چند بی حیایی مانند فشار خون است و درمان قطعی ندارد و تا آخر عمر فقط باید آن را با زور دارو کنترل کرد

  • چطور میتونی حر رو با خر مقایسه کنی؟

  • داعشیها مردم را از اسلام بری نکنند..." ، وتفرقه وجنگ داخلی نشود معنیش این است که رضایت و خوشآمد مردم را معیار درست یا غلط بودن کارها می دانید. و همین نگاه شما مایه نگرانی است.
    در حالی که برای مومن رضایت مردم کمترین ارزشی ندارد و مومن مصداق "لایخافون لومه لائم " است.**
    بگذار از ما بری بشوند. بگذار ما را داعشی بخوانند. مگر جز این است که اگر الان خود رسول الله بیاید او را هم داعشی خواهند خواند؟

    اگر بدانید علی علیه السلام با کشتار پدران و برادران کفار چقدر آنها را از خودش و اسلام متنفر کرد؟ جالب اینکه آنها بعدها که به زور مسلمان شدند هم کماکان از علی متنفر بودند و ماندند. دعای ندبه را بخوانید " فاودع قلوبهم احقادا بدریه و خیبریه و حنینیه". حتی بعد از خلافت علی علیه السلام می گفتند ما از تو دل خوشی نداریم چون پدرانمان توسط تو کشته شدند! امام هم پاسخ می داد آن جنگها که مساله شخصی نبود. شما باید بگویید از اسلام شکایت دارید نه از من!


  • احتمال بدهید که اینگونه نگرش احتمالاً موجب تفرقه و حتی جنگ داخلی بشود؟یا جنگ مسلمان با مسلمان ؟جنگ امام حسین ویزید هم جنگ مسلمان با مسلمان بود عزیزم !!!!اماحسین ویزید جنگ داخلی بود !!!حضرت ابراهیم یک نفر بود که بت هارا شکست !!درصورتی که اگر امثالشما ها بودید به او میگفتید باید از طریق دیپلماسی و گفتگو حل کند نه برود آتش جنگ وتوهین بر افروزد چون یک نفر بود!از نظر شما ها حضرت حسین عقلانیت نداشت وتندرو بود چون آدم عاقل با 72نفر میجنگه وکودک ششش ماهه را به میدان میاورد !!!؟
    شما ترسوها هم که از حنگ داخلی می ترسید و اسمش را دلسوزی گذاشته اید!
    به والله شما از علینژاد به درجاتی بدتر هستید.
    دو قطبی حق و باطل حتما وجود دارد.
    نبرد بی حیایی هم برنامه ای رسمی برای سکولاریزه کردن ایران است.
    اما اگر قرار است نابود شویم چرا به دست خودمان خودکشی کنیم؟
    بگذارید این روسپی ها و حامیانشان هم بهایش را بپردازید.
    حکومتی که با خون صدها هزار شهید ایجاد و حفظ شده است را اگر می خواهند استحاله کنند باید بهایی به همان اندازه بپردازند.

    اما من از یک چیز صد درصد مطمئن هستم و آن اینکه این جماعت بی حیا و شهوتران اصلا اعتقادی به چیزی ندارند که برایش بجنگند و با شلیک اولین گلوله ایران را ترک خواهند کرد البته اگر یقین کنند ما جدی هستیم و قصد کوتاه آمدن از مرزهای شریعت و تمدن اسلامی را نداریم.

  • خودت داری اعتراف میکنی از اول محرم تا دهم محرم فقط یکی به نام حر راجذب کرد فقطیک نفر! پس چرا شمر ویزید و عمرسعد وچند هزار نفر دیگر جذب نشدند که امام حسین در آخر گفتند اینان حرام زاده فرزند حرام زاده هستند !!!!! گویا اگر امثال تو بودند میگفتن امام حسین بی ادبه !!!

    خیر.این افرادی که می گویید ممکمن است به طور فردی هدایت شوند آنقدر اندک و معدود هستند و خواهند بود که ابدا نمی توان حکم کلی برایشان صادر کرد. * و برای همین سه سال زبان خوش مسلمانان بعد از انقلاب در برخورد با بی حجابان ابدا جواب نداد. با آنکه قبلا شاه را نیروی قهریه ریشه کن شده بود.
    با همین مردم باید با قاطعیت رفتار کرد. دقیقا همانطور که در مورد قوانین مادی و بشری با قاطعیت برخورد می کنیم.
    و از این مهمتر اینکه هدف دین یک امر فردی نیست و قرار نیست تمام جامعه سلمان و ابوذر وحر بشوند تا بعد تازه اسلام شریعت خود را پیاده کند.

  • همین مزخرفاتو گفتین که کار رسیده به اینجا و اینا انقدر جری شدن.میخوان گناه کنن برن هر علطی دلشون میخواد تو خونه هاشون بکن. چرا جامعه را به گند یکشن؟ حتما پس فردا هم میخواین مشروب خوری رو به طور رسمی در ملا عام آزاد کنین و بگین اینایی که یه مقدار مست هستن رو نباید بگیم مسلمون نیستن و اینا دلشون با ماست و ...؟ تا کی قراره عقبگرد کنیم؟